پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه ذینفعان آموزش های فنی و حرفه ای در خصوص شناسایی مهارتهای عمومی مورد نیاز بازار کار جهت کیفی سازی این آموزش ها صورت گرفته است. روش این پژوهش از نوع توصیفی است.جامعه آماری آن شامل سه گروه از ذینفعان آموزش های فنی و حرفه ای: مربیان، مؤسسین آم چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه ذینفعان آموزش های فنی و حرفه ای در خصوص شناسایی مهارتهای عمومی مورد نیاز بازار کار جهت کیفی سازی این آموزش ها صورت گرفته است. روش این پژوهش از نوع توصیفی است.جامعه آماری آن شامل سه گروه از ذینفعان آموزش های فنی و حرفه ای: مربیان، مؤسسین آموزشگاههای آزادو صاحبان صنایعمی باشد. با توجه به مبانی نظری و مطالعات جهانی، مؤلفههای مربوط به مهارتهای عمومی و زیر طبقات هر مؤلفه نیز بهطور جداگانه مشخص شدند و پس از اطمینان از روایی و پایایی ابزار سنجش اطلاعات لازم جمعآوری گردید. برای پاسخگویی به سؤالات از آزمونهایهمبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه،مدل معادلات ساختاری و آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج نشان داد که هر شش مؤلفه1-مهارتهای تعهد و احساس مسؤلیت2-مهارتهای ارتباطی و کار گروهی3-خلاقیت و حل مسئله4-مهارتهای برنامه ریزی و ساماندهی فعالیتها5-مهارتهای به کار گیری شیوه های محاسباتی و فناوری روز6- مهارت های عملی و دانش تخصصی ،تأیید گردید و اگرچه همه مؤلفه ها ارتباط مثبتی با کیفیت آموزش های فنی و حرفه ای دارند ولی مؤلفه های مربوط به مهارت های عملی و دانش تخصصی سهم کمتری از این همبستگی را نسبت به سایر مؤلفه های مهارت عمومی داشته و می توان استنتاج نمود که از دیدگاه سه گروه،اهمیت سایر مؤلفه ها به عنوان مهارت عمومی مرتبط با کیفیت آموزش های فنی و حرفه ای بیشتربوده است. در نهایت تعریف جدیدی از کیفیت آموزش های فنی وحرفه ای بر اساس دیدگاه مشترک سه گروه در خصوص این مهارتها ارائه گردید:تلفیق مهارت های عمومی به ترتیب اولویت بندی ذکر شده با مهارتهای تخصصی در هر رشته آموزشی.
پرونده مقاله
در دهههای اخیر خصوصیسازی آموزش عالی در ایران به دو صورت رشد خصوصیسازی آموزش عالی دولتی و ورود بخش خصوصی به آموزش عالی توسعه یافته است. این پژوهش با توجه به لزوم همگام بودن توسعه کمی و کیفی، با هدف شناسایی الزامات خرد توسعه کیفی خصوصیسازی آموزش عالی در ایران انجام شد چکیده کامل
در دهههای اخیر خصوصیسازی آموزش عالی در ایران به دو صورت رشد خصوصیسازی آموزش عالی دولتی و ورود بخش خصوصی به آموزش عالی توسعه یافته است. این پژوهش با توجه به لزوم همگام بودن توسعه کمی و کیفی، با هدف شناسایی الزامات خرد توسعه کیفی خصوصیسازی آموزش عالی در ایران انجام شد. روش آمیخته اکتشافی برای این پژوهش انتخاب شد. در بخش کیفی از مصاحبه و گروه کانونی و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 71 گویه در 8 بعد اصلی جهت جمع آوری اطلاعات استفاده گردید. ضریب پایایی پرسشنامه در بخش وضعیت مطلوب برابر با 947/0 و در بخش وضعیت موجود برابر با 95/0 به دست آمد. نمونه این پژوهش مشتمل بر 103 نفر از متخصصان و صاحبنظران آموزش عالی و دست اندرکاران آموزش عالی خصوصی کشور بود. الزامات خرد توسعه کیفی خصوصیسازی آموزش عالی در 8 بعد شناسایی و میزان اهمیت آنها(وضعیت مطلوب) و میزان توجه به آنها(وضعیت موجود) در فرآیند توسعه کیفی خصوصیسازی آموزش عالی مورد بررسی قرار گرفت. اکثریت این الزامات از نظر میزان اهمیت متوسط به بالا و میزان توجه متوسط به پایین در توسعه کیفی خصوصیسازی آموزش عالی برخوردار بوده اند. در نهایت راهکارهایی جهت توسعه کیفی این فرآیند در نظام آموزش عالی کشور پیشنهاد شده است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های موثر بر اجرای نوآوریهای آموزشی در نظام آموزش عالی ایران صورت گرفته است. نوع پژوهش کاربردی و از نوع اکتشافی بود. برای جمع آوری داده های مورد نیاز پژوهش ، از ابزار پرسشنامه برای اخذ نظرات خبرگان برای تعیین اعتبار مدل و چارچوب پیشنهادی و چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های موثر بر اجرای نوآوریهای آموزشی در نظام آموزش عالی ایران صورت گرفته است. نوع پژوهش کاربردی و از نوع اکتشافی بود. برای جمع آوری داده های مورد نیاز پژوهش ، از ابزار پرسشنامه برای اخذ نظرات خبرگان برای تعیین اعتبار مدل و چارچوب پیشنهادی و همچنین اخذ نظرات آنها در مورد اهمیت هر یک از شاخص ها بر ساس طیف لیکرت و در قالب اعداد نه گزینه ای استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل اساتید حوزه آموزش و برنامه ریزی درسی(به عنوان خبرگان موضوع) بود . بر اساس نتایج پژوهش 6 دسته عوامل که بر اجرای نوآوریهای آموزشی در نظام آموزش عالی ایران تاثیر مستقیم دارند شامل فرهنگ برنامه درسی، ویژگی های پذیرندگان نوآوری، ویژگی نوآوری، سیاستهای محیط کلان، عوامل تسهیل کننده و عوامل محدود کننده شناسایی شدند.
پرونده مقاله
چکیده تکنولوژی آموزشی ،روش سیستماتیک طراحی، اجرا و ارزشیابی کل فرآیند تدریس ویادگیری که مبنای اهداف ویژه برای فراهم کردن آموزش مؤثرتر در جهت دانش آفرینی تنظیم و اجرا می شود. و استفاده ازاین تکنولوژی در مکانی بجز مکان اولیه خلق آن ،انتقال تکنولوژی است.اپژوهش با هدف بررس چکیده کامل
چکیده تکنولوژی آموزشی ،روش سیستماتیک طراحی، اجرا و ارزشیابی کل فرآیند تدریس ویادگیری که مبنای اهداف ویژه برای فراهم کردن آموزش مؤثرتر در جهت دانش آفرینی تنظیم و اجرا می شود. و استفاده ازاین تکنولوژی در مکانی بجز مکان اولیه خلق آن ،انتقال تکنولوژی است.اپژوهش با هدف بررسی توانایی های تعیین کننده برای ساخت زمینه ی انتقال تکنولوژی آموزشی در دانشگاه های آزاد مازندران انجام شد. روش تحقیق توصیفی - پیمایشی است. جامعه 1700 نفر از اساتید دانشگاه های مازندران و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و برای تعیین نمونه از جدول جرسی ومورگان تعداد 313 به عنوان نمونه استفاده شده است.ابزار گرد آوری دادهها، پرسشنامه محقق ساخته و برای تعیین روایی ، از روایی محتوا و پایایی آن به روش ضریب آلفای کرونباخ بررسی ومقدار819/0محاسبه گردید. داده های در دو سطح آمار توصیفی جهت تعیین فراوانی و درصد میانگین ، انحراف استاندارد ، کمترین و بیشترین و در سطح آمار استنباطی از آزمون رگرسیون چند متغیره ، تحلیل عاملی و همسانی درونی تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان داد میزان واریانسی که توانایی واسطه گر شامل اکتساب اطلاعات و دانش، یادگیری ، یادگیری زدایی است برای انتقال تکنولوژی تبیین می کند بیشتر از سایر توانایی ها با سطح معناداری(05/0>α) است. پیشنهاد مهم این است توانایی های یادگیری، یادگیری زدایی ، اکتساب اطلاعات و ظرفیت وبنیان دانش،ترکیب و حل مساله نقش مهمی در بستر سازی انتقال تکنولوژی نوین آموزشی در نظام آموزش عالی دارا هستند.
پرونده مقاله
هدف این مقاله تعیین عوامل سازمانی مؤثّر در تجاریسازی نتایج پژوهشی و تبیین روابط بین این عوامل است.. روش تحقیق آن از نوع ترکیبی و جامعه آماری شامل مدیران ارشد و مدیران پژوهشی و فنّاوری و اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات و مدیران ارشد و مدیران پژوه چکیده کامل
هدف این مقاله تعیین عوامل سازمانی مؤثّر در تجاریسازی نتایج پژوهشی و تبیین روابط بین این عوامل است.. روش تحقیق آن از نوع ترکیبی و جامعه آماری شامل مدیران ارشد و مدیران پژوهشی و فنّاوری و اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات و مدیران ارشد و مدیران پژوهشی و فنّاوری سازمانهای طرف قرارداد با این دانشگاه است. برای نمونهگیری در بخش مطالعه کیفی از نمونهگیری هدفمند و در بخش کمّی از نمونهگیری تصادفی طبقهای استفاده شده است. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل مصاحبه و پرسشنامه محقّقساخته است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای آماری همچون آزمونهای تی، فریدمن و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشانگر تأثیر عواملی سازمانی شامل وجود پژوهشگران اثربخش، کیفیّت تحقیقات، سرمایه اجتماعی، ثبت و حفاظت از اختراع، مدیریّت، بازاریابی و مواردی دیگر در تجاریسازی نتایج پژوهشی است. در تبیین روابط این عوامل، علاوه بر اولویتبندی آنها، نتایج نشان داد که تمامی عوامل رابطه همبستگی معناداری با یکدیگر دارند و بیشترین رابطه همبستگی بین ارتباطات برونسازمانی و فعالیّتهای بازاریابی است. در نهایت بعد از بحث و نتیجهگیری از یافتهها، پیشنهادات کاربردی و پژوهشی مرتبط ارائه شده است.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر فرایند موفق در پروژههای انتقال فناوری در تعدادی از شرکتهای صنعت حمل و نقل ریلی کشور است. همچنین این پژوهش به منظور شناخت موانع و تنگناها و ارائه راهکارهای مورد نیاز برای تقویت فعالیتهای نوآورانه در فرایند فوق انجام گرف چکیده کامل
هدف این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر فرایند موفق در پروژههای انتقال فناوری در تعدادی از شرکتهای صنعت حمل و نقل ریلی کشور است. همچنین این پژوهش به منظور شناخت موانع و تنگناها و ارائه راهکارهای مورد نیاز برای تقویت فعالیتهای نوآورانه در فرایند فوق انجام گرفته است. روش تحقیق از نوع کاربردی و پیمایشی بوده و از روش تحلیل توصیفی و استنباطی استفاده شده است. همچنین برای رتبه بندی دادهها آزمون فریدمن به کار گرفته شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیهها در جامعه آماری نشان داد که عوامل تأثیرگذار بر فرایند مؤثر انتقال فناوری از قبیل "وجود ظرفیت مناسب جذب فناوری" و "زیرساخت سخت افزاری و نرم افزاری فناوری" و "تقسیم کار و مسئولیتها در تیم دریافت کننده فناوری" در شرایط به نسبت مناسبی قرار دارد و تأثیر قابل توجهی در امر انتقال موفق فناوری داشته است؛ لیکن عامل "آموزش نیروی انسانی و ایجاد مهارت لازم در امر انتقال" در شرایط نامناسبی قرار دارد و نیاز به اصلاح و بهبود این موضوع در صنعت مورد مطالعه، اجتناب ناپذیر است.
پرونده مقاله
تکنولوژی آموزشی روش سیستماتیک طراحی، اجرا و ارزشیابی کل فرآیند یادگیری که برمبنای اهداف ویژه جهت ایجاد آموزش مؤثرتر در جهت دانش آفرینی تنظیم می شود. و بکارگیری ازاین تکنولوژی در مکانی بجز مکان اولیه ،انتقال تکنولوژی است. پژوهش با هدف طراحی مدل جهت انتقال تکنولوژی آموزشی چکیده کامل
تکنولوژی آموزشی روش سیستماتیک طراحی، اجرا و ارزشیابی کل فرآیند یادگیری که برمبنای اهداف ویژه جهت ایجاد آموزش مؤثرتر در جهت دانش آفرینی تنظیم می شود. و بکارگیری ازاین تکنولوژی در مکانی بجز مکان اولیه ،انتقال تکنولوژی است. پژوهش با هدف طراحی مدل جهت انتقال تکنولوژی آموزشی در دانشگاههای آزاد مازندران انجام شد. روش تحقیقدر بخش کیفی از نوع درهم تنیده و در بخش کمی توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه 1700 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاههای مازندران میباشد. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای است و بر اساس فرمول کوکرال تعداد 313 به عنوان نمونه انتخاب شد.ابزار گرد آوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته است.برای تعیین روایی ، از روایی محتوا و پایایی آن جهت مصاحبه از بازآزمایی و در قسمت کمی از روش ضریب آلفای کرونباخ بررسی ومقدار819/0محاسبه گردید. دادههای در دو سطح آمار توصیفی به منظور تعیین فراوانی و درصد میانگین ، انحراف استاندارد نمـودارها و در سطح آمار استنباطی از آزمون تحلیل عاملی رگرسیون چند متغیره و سطح معناداری (05/0>α) ، تحلیل مسیر تحلیل عاملی و روش بردار ویژه تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد ابعاد انتقال تکنولوژی آموزشی شامل توانایی های ظرفیت جذب ،بنیان دانش،یادگیری ،یادگیری زدایی، ترکیب ،مراقبت ، همکاری ، شبکه سازی و ائتلاف می باشد که سهم توانایی بنیان دانش از سایر مولفه ها بیشتر است و مدل طراحی انتقال تکنولوژی اموزشی معادله ای ساختار خطی است و به طور متوسط بیش از 80 % متخصصین آموزش عالی مدل پیشنهادی این پژوهش را تایید میکنند. پیشنهاد مهم این است که مدل طراحی، ساختارسازمانی آموزش عالی را بررسی می کند؛به گونه ای که خط مشی ها ورویه های آن اعضا را به یادگیری ،یادگیری زدایی،ظرفیت جذب، ترکیب ،بنیان دانش ،همکاری ،ائتلاف،شبکه سازی تشویق کند تا در آن انتقال تکنولوژی صورت گیرد.
پرونده مقاله
هدف تحقیق حاضر بررسی و شناسایی قابلیت های اشتغال پذیری در بین دانش آموختگان دانشگاهها و موسسات آموزش عالی بود. روش تحقیق: روش مورد استفاده در این پژوهش روش تحقیق کیفی و مبتنی بر نظریه برخاسته از داده ها بود. جامعه آماری پژوهش، دانش آموختگان کارشناسی ارشد بودند و شیوه نم چکیده کامل
هدف تحقیق حاضر بررسی و شناسایی قابلیت های اشتغال پذیری در بین دانش آموختگان دانشگاهها و موسسات آموزش عالی بود. روش تحقیق: روش مورد استفاده در این پژوهش روش تحقیق کیفی و مبتنی بر نظریه برخاسته از داده ها بود. جامعه آماری پژوهش، دانش آموختگان کارشناسی ارشد بودند و شیوه نمونه گیری مورد استفاده، روش نمونه گیری هدفمند بوده است و اطلاعات لازم از طریق هدایت کلیات و مصاحبه نیمه ساختار یافته از 21 نفر از دانش آموختگان جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل محتوا مصاحبه ها تحلیل شده است. یافته ها: پدیده محوری پژوهش، اشتغال پذیری بود بر اساس بررسی به عمل آمده اشتغال پذیری مفهومی چند وجهی است که دارای مجموعه ای از عوامل، شرایط، ویژگی ها و قابلیت ها می باشد و در دنیای کنونی در صورتی که دانش آموختگان به مهارت های اشتغال پذیری تجهیز نگردند موفق به یافتن شغل نخواهند شد. نتیجه گیری: نقطه عطف این تحقیق در مقایسه با تحقیقات قبلی شناسایی قابلیت های اشتغال پذیری به انضمام عوامل، شرایط، زمینه و راهبردهای تقویت آن می باشد وتوجه و تمرکز بر این امر مستلزم رویکرد و نگاه سیستماتیک می باشد تا در کاهش بیکاری دانش آموختگان دانشگاهی نقش ایفا نماید .
پرونده مقاله
با توجه به رشد سریع مراکز کارآفرینی در طی سه دهه اخیر، مطالعات کمتری در ارتباط با آنها بویژه کارکرد و عملکرد این مراکز انجام شده است. مقاله حاضر به بررسی، مقایسه وتجزیه وتحلیل عملکرد مراکز کارآفرینی برتر دانشگاههای آمریکا و منتخب دانشگاههای ایران میپردازد. مراکز کارآفر چکیده کامل
با توجه به رشد سریع مراکز کارآفرینی در طی سه دهه اخیر، مطالعات کمتری در ارتباط با آنها بویژه کارکرد و عملکرد این مراکز انجام شده است. مقاله حاضر به بررسی، مقایسه وتجزیه وتحلیل عملکرد مراکز کارآفرینی برتر دانشگاههای آمریکا و منتخب دانشگاههای ایران میپردازد. مراکز کارآفرینی برتر دانشگاههای آمریکا از طریق رتبه بندی مراجع مهم در سطح دنیا انتخاب شدهاند. اطلاعات مربوط به مراکز کارآفرینی دانشگاههای آمریکا از سایتهای اینترنتی و نامه نگاری اینترنتی با مسؤلین این مراکز بدست آمده است. مراکز کارآفرینی منتخب دانشگاههای تهران بر اساس گزارش عملکرد این مراکز انتخاب شده اند. اطلاعات مربوط به مراکز کارآفرینی دانشگاههای تهران از طریق اسناد و مدارک موجود و مصاحبه با مسئولین و کارشناسان این مراکز بدست آمده است. از مقایسه مشخصات مراکز کارآفرینی برتر دانشگاههای آمریکا با مراکز کارآفرینی مستقر در دانشگاههای تهران، تفاوتهای موجود شناسایی شده است. یافتههای این مقاله نشان می دهد که مراکز کارآفرینی برتر دانشگاههای آمریکا بر فعالیتهای پژوهشی و ارائه خدمات و مشاوره به دانشجویان در سطوح مختلف تحصیلی و افراد و گروههای متقاضی مختلف نیز همانند فعالیتهای آموزشی و تدریس اهمیت بیشتری قائل شده و برنامههای جامع تر آموزش و ترویج کارآفرینی از نظر کیفی و دوره های بیشتری نیز از نظرکمی اجرا میکنند. در عین حال مراکز کارآفرینی دانشگاههای تهران بیشتر به فعالیتهای آموزشی می پردازند. بطور کلی مراکز کارآفرینی دانشگاههای آمریکا فعالیتهای گسترده و توسعه درونی و بیرونی بیشتری در راستای آموزش و توسعه کارآفرینی انجام میدهند. یافتههای این مقاله می تواند برای دانشجویان، اعضای هیئت علمی، کارکنان، مدیران، تصمیم گیرندگان وسایر ذی نفعان مراکز کارآفرینی مثمر ثمر واقع شود.
پرونده مقاله
مطالعه حاضر باهدف نیازسنجی صلاحیتهای حرفهای مدرسان آموزشکده فنی قاضی طباطبایی شهرستان ارومیه بر اساس مدل شایستگی نورتون صورت گرفته است. روش این پژوهش از نوع توصیفی – پیمایشی است و جامعه آماری پژوهش را مدرسان، دانشجویان و کادر آموزشی آموزشکده فنی قاضی طباطبایی تشکیل می چکیده کامل
مطالعه حاضر باهدف نیازسنجی صلاحیتهای حرفهای مدرسان آموزشکده فنی قاضی طباطبایی شهرستان ارومیه بر اساس مدل شایستگی نورتون صورت گرفته است. روش این پژوهش از نوع توصیفی – پیمایشی است و جامعه آماری پژوهش را مدرسان، دانشجویان و کادر آموزشی آموزشکده فنی قاضی طباطبایی تشکیل میدهند. تعداد 44 و 175 نفر به ترتیب مدرس و دانشجو از طریق نمونهگیری تصادفی ساده و 26 نفر کادر آموزشی به روش تمام سرشماری انتخاب و سه پرسشنامه محقق ساخته در میان آنها توزیع گردید. جهت تعیین روایی پرسشنامه از روایی محتوا و پایایی آن از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید. اطلاعات بهدستآمده در این پژوهش با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی نسبی، تدوین جدول، انحراف استاندارد و میانگین) و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونهای، تحلیل واریانس یکراهه و آزمون توکی) تجزیهوتحلیل گردید. نتایج نشان داد که ازنظر جامعه آماری، بعد مهارتی مهمترین نیاز صلاحیت حرفهای مدرسان در دانشگاههای فنی است. همچنین در همه ابعاد صلاحیت حرفهای تفاوت معناداری بین نیازهای مدرسان، مدرسان و کادر آموزشی وجود دارد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر شناسایی ،تحلیل و اولویت بندی عوامل موثر بر کیفیت آموزش در آموزش عالی بود. در این پژوهش از روش ترکیبی (کمی و کیفی) استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی خبرگان حوزه آموزش عالی و اساتید دانشگاهی بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند و مصا چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر شناسایی ،تحلیل و اولویت بندی عوامل موثر بر کیفیت آموزش در آموزش عالی بود. در این پژوهش از روش ترکیبی (کمی و کیفی) استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی خبرگان حوزه آموزش عالی و اساتید دانشگاهی بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند و مصاحبه با آنان تا اشباع نظری (15 نفر) ادامه یافت ، همچنین جامعه آماری در بخش کمی را 392 نفر از اساتید دانشگاه یزد تشکیل دادند که از این تعداد 196 نفر بر اساس جدول کرجسی و مورگان به صورت تصادفی ، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گرد آوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه توسط اساتید و متخصصان مورد تایید قرار گرفت و برای تعیین پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد که براساس این آزمون میزان پایایی پرسشنامه 89/. محاسبه گردید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کیفی از کد گذاری باز و در بخش کمی برای اولویت بندی و وزن دهی عوامل از نرم افزار ای.اچ.پی و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار پی.ال.اس و آزمون ضریب بارعاملی استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که مولفه های روش تدریس استاد، سازماندهی محتوای آموزشی، امکانات و تجهیزات دانشکده ، وضعیت دانشجو(مکان ،زمان و استعداد فردی) ، صلاحیت حرفه ای استاد (آموزشی و پژوهشی) و تکنولوژی های نوین از جمله عوامل تاثیر گذار برکیفیت آموزش در آموزش عالی هستند.و در این بین روش تدریس استاد دارای اولویت اول می باشد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش آموزش های کاردانش درایجاد نگرش کارآفرینانه درهنرجویان این رشته ها از دیدگاه هنرآموزان شهرستان خوی درسال تحصیلی 95- 1394 است. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه هنرآموزان این شهرستان به تعداد 100 نفر است. به دلیل جل چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش آموزش های کاردانش درایجاد نگرش کارآفرینانه درهنرجویان این رشته ها از دیدگاه هنرآموزان شهرستان خوی درسال تحصیلی 95- 1394 است. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه هنرآموزان این شهرستان به تعداد 100 نفر است. به دلیل جلوگیری از افت آزمودنیها از روش نمونه گیری سرشماری (نمونه برابر جامعه) استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته بر اساس مؤلفه های نگرش کارآفرینانه از دیدگاه رابینسون استفاده و داده ها از طریق آزمون T تک نمونهای و آزمون فریدمن با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاصل از تحلیل دادهها بیانگر نقش مثبت و معنیدار آموزش های کاردانش بر روی تمامی مؤلفههای نگرش کارآفرینانه هنرجویان است. مطابق با نتایج آزمون فریدمن ترتیب مؤلفهها بدین صورت است: 1- کنترل شخصی ادراک شده؛ 2- عزت نفس؛ 3- خلاقیت و نوآوری؛ 3- تشخیص وبهره برداری از فرصت؛ و 5- میل به موفقیت.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مدیریت استعداد و سرمایه اجتماعی در امور همکاری های بین الملل شرکت ملی نفت ایران بود. نوع تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجرا، توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان به تعداد 220 نفر بود که با استفاده از فرمول حجم نمونه چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مدیریت استعداد و سرمایه اجتماعی در امور همکاری های بین الملل شرکت ملی نفت ایران بود. نوع تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجرا، توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان به تعداد 220 نفر بود که با استفاده از فرمول حجم نمونه، 110 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. در پژوهش حاضر جهت جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه مدیریت استعداد با 24 سوال بسته پاسخ بر حسب طیف پنج درجه ای لیکرت و پرسشنامه استاندارد سرمایه اجتماعی در قالب 24 سوال بسته پاسخ استفاده شد. روایی محتوایی هر دو پرسشنامه به صورت محتوایی توسط کارشناسان و اساتید تایید گردید. ضریب پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه سرمایه اجتماعی 81/0 و برای مدیریت استعداد 87/0برآورد گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در سطح استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t تک نمونه ای و رگرسیون) با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت. یافته ها نشان داد میانگین هر یک از مولفه های مدیریت استعداد و سرمایه اجتماعی بالاتر از میانگین فرضی است. بالاترین میانگین در مدیریت استعداد، مربوط به مولفه جذب استعداد به میزان 93/3 بود. بین هر یک از مولفه های مدیریت استعداد و سرمایه اجتماعی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
پرونده مقاله
یکی از پیشرفتهای نوظهوری که در حیطه آموزش الکترونیکی اهمیت چشمگیری یافته، دورههای آموزش آنلاین فراگیر (موک) است. از اینرو پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت آموزش مبتنی بر موک در سیستم آموزش عالی ایران، شناسایی چالشها و ارایه راهکارها انجام گرفت. این پژوهش از نوع ترکیبی چکیده کامل
یکی از پیشرفتهای نوظهوری که در حیطه آموزش الکترونیکی اهمیت چشمگیری یافته، دورههای آموزش آنلاین فراگیر (موک) است. از اینرو پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت آموزش مبتنی بر موک در سیستم آموزش عالی ایران، شناسایی چالشها و ارایه راهکارها انجام گرفت. این پژوهش از نوع ترکیبی (کیفی و کمی) است و به صوت متوالی انجام گرفت. جامعه آماری در بخش کیفی اعضای هیآت علمی دانشگاههای دولتی شهر تهران بودند که تعداد 11 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی کاربران دوره موک در سال تحصیلی 94-95 با حجم 400 نفر بودند که با توجه به جدول کرجسی – مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی ساده 196 از آنان انتخاب شدند. ابتدا با استفاده از مصاحبه، اطلاعاتی در خصوص چالشها و راهکارهای پیشرو از شرکت کنندگان گروه اول (اعضای هیات علمی) گردآوری شد و سپس با روش کدگذاری سه مرحلهای، گویهها استخراج گردید. در مرحله دوم با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته (با پایایی 89/0 = α) وضعیت دورههای موک از نظر 196 کاربر این دورهها و با استفاده از آزمون فریدمن بررسی گردید. نتایج نشان داد چالشها در حیطههای مسائل آموزشگاهی و سازمانی، مسائل مدیریتی، مسائل فناورانه، مسائل روش تدریس و آموزش، مسائل طراحی واسط کاربری، مسائل پشتیبانی منابع و مسائل ارائه منابع و ارزیابی قرار دارند. همچنین برای تحقق آموزش مبتنی بر موک راهکارها در حیطههای علمی – حرفهای، فناوری اطلاعات و ارتباطات، مدیریتی و پشتیبانی منابع و طراحی، اجرا و ارزشیابی شناسایی شدند. در نهایت بررسی وضعیت آموزش مبتنی بر موک در آموزش عالی کشور نشان داد که ضعف و مشکلات مشهودی در این زمینه وجود دارد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر به ارائه الگوی سیستمی آموزش کارآفرینی در بین مددجویان کمیته امداد امام خمینی(ره) پرداخته است، که با استفاده از روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه و بهره گیری از نرم افزار لیزرل، الگوی فوق مورد برازش قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل 20 نفر از بین نخبگان (به چکیده کامل
پژوهش حاضر به ارائه الگوی سیستمی آموزش کارآفرینی در بین مددجویان کمیته امداد امام خمینی(ره) پرداخته است، که با استفاده از روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه و بهره گیری از نرم افزار لیزرل، الگوی فوق مورد برازش قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل 20 نفر از بین نخبگان (به منظور تدوین الگوی سیستمی آموزش کارآفرینی) و همچنین 384 نفر از مددجویان کمیته امداد امام خمینی(ره) (به منظور ارزیابی نهایی الگوی ارائه شده) به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند و روایی پرسشنامه نیز با استفاده از اعتبار صوری (نظر اساتید متخصص) مورد ارزیابی قرار گرفت و همچنین به دلیل اینکه میزان آلفای بدست آمده بالای 7/0 بوده است، اعتبار پرسشنامه مورد تائید بوده و نتایج تحقیق حاکی از آن است که تمام متغیرهای سازمانی و فردی تاثیرگذار (به عنوان ورودی) و همچنین متغیرهای چهارگانه تعدیل کنندهی تحقیق و در نهایت متغیرهای خروجی، عوامل تعیین کننده الگوی آموزش سیستمی کارآفرینی تلقی شده است و اولویتهای هر کدام از این متغیرها بر اساس آزمونهای آماری بدست آمده است.
پرونده مقاله
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر آموزشکارآفرینی بر مهارتهای کارافرینی و انگیزش کارآفرینی بوده است. روش گردآوری دادهها از نوع کتابخانه ای ، میدانی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بوده است. روش تحقیق حاضر بر مبنای هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی / پیمایشی است. جا چکیده کامل
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر آموزشکارآفرینی بر مهارتهای کارافرینی و انگیزش کارآفرینی بوده است. روش گردآوری دادهها از نوع کتابخانه ای ، میدانی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بوده است. روش تحقیق حاضر بر مبنای هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی / پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق حاضر ، دانشجویان کشاورزی دانشگاه پیام نورگیلان است که به روش تصادفی ساده در مجموع 100 نفر نمونه انتخاب شدند، به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردید، که شامل 20 سوال می باشد (5 سوال مربوط به آموزش کارآفرینی، 7 سوال مهارت کارآفرینی و 8 سوال انگیزش کارآفرینی) و بر اساس طیف لیکرت پنج گزینه ای اندازه گیری شدند ، پایایی هرپرسشنامه بصورت مجزا محاسبه و مورد تایید قرار گرفته است. برای سنجش روایی پرسشنامه از اعتبار صوری استفاده شد که نظرهای اصلاحی اساتید در آن اعمال شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش آمار توصیفی از نرم افزار SPSS و در بخش آمار استنباطی از pls استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان میدهد که آموزش کارآفرینی بر مهارت کارآفرینی با ضریب تاثیر 0.617و آموزش کارآفرینی بر انگیزش کارآفرینی با ضریب تاثیر0.495موثر بوده و ارتباط مستقیم و معنیداری دارند. لذا با توجه به نتایج پژوهش و الزامات کارآفرینی و اشتغال در هزاره سوم پیشنهاد میگردد که مبانی آموزش کارافرینی جهت افزایش انگیزش و مهارتهای کارآفرینی در اولین مراحل آموزشی از جمله دروس مقطع ابتدایی و یا متوسطه ارائه گردد تا جوانان و جویندگان شغل در آینده با چالش کمتری روبرو گردند.
پرونده مقاله
هدف این تحقیق طراحی مدل جهت توسعهی ابتکارمحوری در دانشگاههای آزاد تهران بود که به روش کیفی و کمی انجام شد. جامعه آماری کلیه مدیران ارشد و معاونان و اعضای هیئت علمی و اساتید رشتههای مختلف دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای تهران بوده که نمونهها در بخش کیفی 38 نفر (نمونهگیر چکیده کامل
هدف این تحقیق طراحی مدل جهت توسعهی ابتکارمحوری در دانشگاههای آزاد تهران بود که به روش کیفی و کمی انجام شد. جامعه آماری کلیه مدیران ارشد و معاونان و اعضای هیئت علمی و اساتید رشتههای مختلف دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای تهران بوده که نمونهها در بخش کیفی 38 نفر (نمونهگیری هدفمند-گلوله برفی) و در بخش کمی 280 نفر با روش تصادفی (جامعه آماری 3500 نفر) انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبههای باز بوده (تائید روایی توسط اساتید و پایایی با بازآزمون و روش توافق درونموضوعی 19/89 %) و در بخش کمی پرسشنامهی محققساخته (با تائید روایی خبرگان و پایایی آلفایکرونباخ 75 %) بود. یافتهها نشان دادند که تدوین استانداردها، آییننامهها و مقررات، طراحی مکانیزمهای مالی و غیرمالی تشویقی، ایجاد بستر و زیرساخت فناوری، پیادهسازی و کاربرد فناوری، بهینهسازی فرآیندهای ابتکارمحوری، بکارگیری نیروی انسانی کارآمد، ایجاد مزیت رقابتی، ارتباطات درون و برون سازمانی مناسب، ارزیابی و پایش محیط و فرهنگسازی مناسب دانشگاهی عوامل کلیدی در ایجاد دانشگاه ابتکارمحور میباشند. نتایج نشان میدهد که برای ایجاد محیطی خلاق و نوآور باید هر یک از الگوهای قانونی-حمایتی، رفتاری- ارتباطی، هویتی- فرهنگی، فناورانه-تکنولوژیکی و نیز عوامل انسانی- مالی را بهینهسازی نموده و در چارچوب تعاملات بین این عوامل تعادل مناسب برقرار نمود.
پرونده مقاله
رشتههای حوزه فنی و مهندسی بدلیل رابطه متقابلی که با فناوری و توسعه علمی دارند از اهمیت بسزایی در اقتصاد دانش بنیان برخوردارند در طول چند دهه اخیر روند اصلی آموزش مهندسی در کشورهای صنعتی مرتباً تغییر کرده است و به دو گرایش علوم مهندسی و فناوری مهندسی متمایل شده است. گر چکیده کامل
رشتههای حوزه فنی و مهندسی بدلیل رابطه متقابلی که با فناوری و توسعه علمی دارند از اهمیت بسزایی در اقتصاد دانش بنیان برخوردارند در طول چند دهه اخیر روند اصلی آموزش مهندسی در کشورهای صنعتی مرتباً تغییر کرده است و به دو گرایش علوم مهندسی و فناوری مهندسی متمایل شده است. گرایش فناوری مهندسی برای نیازهای فوری و مستقیم صنعتی است و گرایش علوم مهندسی برای تدویش روشها و استاندارها در طراحی از طریق مدلسازی و تجزیه تحلیل و کسب تواناییهای پایه برای ورود به تحصیلات تکمیلی برای تولید علم و نوآوری میباشد. با توجه به اینکه توسعه علمی عمدتاً توسط دانشجویان دکتری با انجام تحقیقات توسعهای در حوزه فنی و مهندسی انجام میشود و توسعه فناوری توسط دانشجویان ارشد و مراکز تحقیقاتی در تحقیقات کاربردی محقق میگردد، لذا در این مقاله نتیجه مطالعات در باب آموزش علوم و فناوری مهندسی با نگاهی بر تجربیات کشورهای صنعتی ارائه میشود و پیشنهاداتی جهت بهبود روشهای آموزش مهندسی ارائه میگردد.
پرونده مقاله
هدف از این مطالعه ارزیابی ابعاد کیفی آموزش مجازی بین دانشجویان کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی و تعیین تفاوت دانشجویان مجازی و دانشجویان حضور در دانشگاه اصفهان (UI) بود. ابعاد کیفی عبارت بودند از: یاددهنده، یادگیرنده، یادگیرنده، یادگیرنده، محتوای یادگیرنده، رابط چکیده کامل
هدف از این مطالعه ارزیابی ابعاد کیفی آموزش مجازی بین دانشجویان کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی و تعیین تفاوت دانشجویان مجازی و دانشجویان حضور در دانشگاه اصفهان (UI) بود. ابعاد کیفی عبارت بودند از: یاددهنده، یادگیرنده، یادگیرنده، یادگیرنده، محتوای یادگیرنده، رابط یادگیرنده، استراتژی های آموزشی و حضور اجتماعی. روش تحقیق توصیفی- توصیفی و جامعه آماری شامل تمام دانشجویان این رشته یعنی 40 دانشجوی دوره مجازی و 35 دانشجوی دوره حضوری، شد. پرسشنامه محقق ساخته با مقیاس پنج درجه ای لیکرت برای جمع آوری داده ها استفاده شد و الگوی آن پرسش نامه هاتوی بود. روایی و پایایی محتوای پرسشنامه با اعمال نظرات شش متخصص با تجربه تایید شد. برای پایایی ابزار، ضریب آلفای کرونباخ (0.93) برای آموزش حضوری (0.97) برای آموزش مجازی محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آمار توصیفی، فراوانی، درصد، میانگین، شاخص های مرکز و پراکندگی، برنامه های زمانی، نمودار و روش های آماری مناسب مانند آزمون های آماری و ضرایب همبستگی استفاده شده است. یافته ها نشان داد که بین دانشجویان دوره مجازی و دوره ی حضوری در ابعاد مختلف کیفی ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین تفاوت معناداری بین متغیرهای مورد بررسی بین دو دوره به جز یاددهنده و رابط یادگیرنده، مشاهده نشد. بطورکلی یافته ها نشان داد سطح دانشجویان دوره مجازی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه اصفهان در ابعاد مختلف کیفی با 3.07 بیشتر از میانگین و دانشجویان دوره حضوری 3.38 بیش از حد متوسط هستند. چنین نتیجه گیری می شود که تفاوت چشمگیری در کیفیت آموزش مجازی و حضوری وجود ندارد. چه بسا با رفع مشکلات موجود در دوره مجازی حتی سطح کیفی آموزش در این دوره نسبت به دانشجویان دوره حضوری به شکل چشمگیری افزایش خواهد یافت.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تعیین تاثیر الگوی آموزش فناوری اطلاعات و ارتباطات برتوانمندسازی کارکنان حوزه ستاد وزارت آموزش و پرورش انجام گرفته است. روش پژوهش، نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش، کارکنان حوزه ستاد وزارت آمو چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تعیین تاثیر الگوی آموزش فناوری اطلاعات و ارتباطات برتوانمندسازی کارکنان حوزه ستاد وزارت آموزش و پرورش انجام گرفته است. روش پژوهش، نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش، کارکنان حوزه ستاد وزارت آموزش و پرورش درسال تحصیلی96-95 بوده اند.حجم نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده با استفاده از فرمول کوکران 280 نفر انتخاب و پرسشنامه های (فناوری اطلاعات و ارتباطات و توانمندسازی) روی آنها اجرا گردید. کارشناسانی که نمره توانمندسازی های آنها پایین تر از متوسط است مشخص و از بین آنها 60 نفر به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه مساوی (30 نفره) تقسیم که یک گروه آزمایش وگروه دیگر کنترل بودند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه فناوری اطلاعات و ارتباطات محقق ساخته و پرسشنامه توانمندسازی پیش ساخته بوده است و اعتبار این ابزار با استفاده از الفای کرانباخ 92/0 و 89/0 برآورد گردید. سپس برنامه آموزش فناوری اطلاعات و ارتباطات برای گروه آزمایش در هشت جلسه اجرا شد و به گروه کنترل آموزش ندادیم و در نهایت پس آزمون از هر دو گروه گرفته شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای تحلیل کواریانس، تی تست استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توانمندسازی کارکنان تاثیر دارد در واقع آموزش فناوری اطلاعات و ارتباطات باعث افزایش احساس معنیداری در شغل- احساس شایستگی در شغل- احساس داشتن حق انتخاب- احساس مؤثر بودن- احساس مشارکت با دیگر کارکنان می شود. درمرحله پیگیری برای بدست آوردن پایداری آموزش یکماه بعد از آموزش مجددا همان پرسشنامه را به آزمودنی ها داده و نتیجه گرفته شد که میانگین نمره پیش آزمون و نمره پس آزمون گرفته شده بعد از یکماه دارای تغییرات کمی می باشد. که این نشان از پایداری آموزش دارد.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف بررسی تأثیرات پیاده سازی سیستم های آموزشی هوشمند در بستر یادگیری سیار صورت گرفت. روش تحقیق از نوع نیمه تجربی است. جامعه آماری این مطالعه را کلیه دانش آموزان پسر پایه سوم متوسطه اول مدارس هوشمند شهر گرمسار در نیمسال اول سال تحصیلی 97-96 تشکیل می دهند. ک چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی تأثیرات پیاده سازی سیستم های آموزشی هوشمند در بستر یادگیری سیار صورت گرفت. روش تحقیق از نوع نیمه تجربی است. جامعه آماری این مطالعه را کلیه دانش آموزان پسر پایه سوم متوسطه اول مدارس هوشمند شهر گرمسار در نیمسال اول سال تحصیلی 97-96 تشکیل می دهند. که بر اساس جدول مورگان نمونه آماری با توجه به حجم جامعه از میان دانش آموزان پایه سوم متوسطه اول مدارس هوشمند 102 نفر به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شد. به این صورت که، از میان نواحی آموزشی شهر گرمسار، دو ناحیه، و از این دو ناحیه، دو مدرسه متوسطه اول و از میان دانش آموزان پایه سوم این مدارس 102 نفر انتخاب گردید و در دو گروه (51 نفر ی) آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. چند درس از کتاب زبان انگلیسی به عنوان محتوای آموزش انتخاب گردید و پیش از آموزش، از هر دو گروه پیش آزمونی گرفته شد. گروه گواه مطابق معمول، براساس سیستم های آموزشی هوشمند (برد هوشمند، امکانات رایانهای و فناوریهای مربوط به کنترل و مدیریت الکترونیکی) آموزش دیدند. اما یادگیری گروه آزمایش با استفاده از سیستم های آموزشی هوشمند به واسطه ی ابزارهای سیار (تبلت و موبایل) بود. بعد از آموزش پس آزمونی برگزار شد. داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزارSPSSv.18، در دو سطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون آماری Tمستقل) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. ﻧﺘﺎیﺞ ﭘﮋوﻫﺶ ﻧﺸﺎن داد نمرات درس زبان انگلیسی گروه آزمایش که با استفاده از سیستم های آموزشی هوشمند در بستر یادگیری سیار آموزش دیدند بیشتر از نمرات درس زبان انگلیسی گروه گواه که با استفاده از سیستم های آموزشی هوشمند آموزش دیدند (3.353t= و 0.001sig.=). بنابراین می توان گفت، پیاده سازی سیستم های آموزشی هوشمند در بستر یادگیری سیار اثرات مثبتی بر آموزش دارد.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف بررسی عوامل موفقیت در کاربرد فناوری اطلاعات در آموزش مدارس انجام شد. امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات را می توان به عنوان ابزاری نیرومند برای ارتقای کیفیت و کارایی آموزش مورد استفاده قرار داد. از بین عوامل مورد بررسی، پیوند فناوری اطلاعات با هدف های مدر چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی عوامل موفقیت در کاربرد فناوری اطلاعات در آموزش مدارس انجام شد. امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات را می توان به عنوان ابزاری نیرومند برای ارتقای کیفیت و کارایی آموزش مورد استفاده قرار داد. از بین عوامل مورد بررسی، پیوند فناوری اطلاعات با هدف های مدرسه و همچنین آموزش و فرهنگ سازی بر سهولت و سودمندی درک شده کاربرد فناوری اطلاعات اثر مثبت و معناداری دارند. امروزه در قرن 21باتوجه به حجم عظیم اطلاعات افراد به سوی مدیریت اطلاعات هدایت می شوند. براساس یافته ها دانش آموزان از طریق دیدن و به کارگیری وسایل مختلف مطالب درسی را بهتر و راحت تر می آموزند زیرا وسایل کمک آموزشی به سبب فعال کردن حواس مختلف دانش آموزان، امر آموزش را واقعی تر، عملی تر و دلپذیر تر می سازد. توسعه روز افزون ابزارهای مبتنی بر این فناوری ها و سرعت فراوان تطبیق آن با نیازمندی های انسان موجب شده تا شکل جدیدی از محیط یادگیری و تعاملی خلاق، فعال و فراگیر ایجاد شود.
پرونده مقاله
كارآفريني اجتماعي بعنوان شاخه اي از كارآفريني، نقش كليدي در توسعه پايدار جامعه دارد. از سوي ديگر آموزش عالي دوره مناسبي جهت پرورش كارآفريني گرايي قلمداد مي گردد. در همين راستا، هدف پژوهش حاضر، شناسایی مولفه های کارآفرینی اجتماعی در آموزش عالی بود. رويكرد پژوهش، کیفی و د چکیده کامل
كارآفريني اجتماعي بعنوان شاخه اي از كارآفريني، نقش كليدي در توسعه پايدار جامعه دارد. از سوي ديگر آموزش عالي دوره مناسبي جهت پرورش كارآفريني گرايي قلمداد مي گردد. در همين راستا، هدف پژوهش حاضر، شناسایی مولفه های کارآفرینی اجتماعی در آموزش عالی بود. رويكرد پژوهش، کیفی و در فرآیند پژوهش از راهبرد نظریه داده بنیاد استفاده شده است. مشاركت كنندگان، شامل صاحبنظران حوزه كارآفريني گرايي اجتماعي در آموزش عالی دولتي ايران بودند، که با استفاده از رویکرد نمونه گزيني هدفمند22 نفر انتخاب و پس از رسيدن به اشباع نظري، جهت اطمينان با 2 نمونه ديگر مصاحبه صورت گرفت كه داده هاي جديدي بدست نيامد، در نهايت با 24 نفر از اطلاع رسانان كليدي، چارچوب نمونه گزيني بسته شد. جهت بررسي روايي و پايايي داده ها، به ترتيب از روايي سازه اي، روايي دروني و روايي بيروني و جهت بررسي پايايي از روش بررسي اعضا، همكار پژوهشي و ناظر بيروني استفاده گرديد. داده يابي با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار و تحليل داده ها با روش مقایسه مداوم و کدگذاری نظری صورت گرفت. مشاركت كنندگان در پژوهش، عواملي مانند سفارش پذيري اجتماعي، محرك-هاي تغييرپذي و كارآفريني گرايي را به عنوان عوامل علي توجيه كننده الگو، ارزش آفرینی اجتماعی را به عنوان پدیده محوری و شكل دهنده و سامان بخش ساير عناصر الگو، استقلال نهادي و آزادي آكادميك را به عنوان عوامل مداخله گر بر راهبردهاي پديده مورد نظر، مديريت مسئولانه و بسته هاي حمايتي را به عنوان راهبردهاي راه حل محور براي مواجهه با پديده مورد مطالعه و شايستگي پروري و پاسخگويي در برابر اجتماع را، به عنوان پيامدهاي گسترش الگوي كارآفريني اجتماعي در آموزش عالي برشمردند. بدين ترتيب مولفه ها و عناصر الگوي مورد نظر، استخراج و ارايه گرديد.
پرونده مقاله
تودهای شدن آموزش عالی پدیدهایست که پس از جنگ جهانی دوم به سرعت جهان را درنوردید. آموزش عالی ایرانی نیز در بیش از دو دههی گذشته با این پدیده مواجه بوده و شواهد آماری آن در ابعاد مختلف آموزش عالی قابل استنادست. پژوهشها نشان میدهند بحرانهای گوناگونی مانند بحران کیفیت چکیده کامل
تودهای شدن آموزش عالی پدیدهایست که پس از جنگ جهانی دوم به سرعت جهان را درنوردید. آموزش عالی ایرانی نیز در بیش از دو دههی گذشته با این پدیده مواجه بوده و شواهد آماری آن در ابعاد مختلف آموزش عالی قابل استنادست. پژوهشها نشان میدهند بحرانهای گوناگونی مانند بحران کیفیت آموزش عالی، کاهش منابع مالی، گسترش کمی بدون توجه به زیرساختهای لازم، فارغالتحصیلان بیکار، دگرگونیهای اجتماعی و عواملی از این دست از جمله پیامدها سیاستهای گسترش کمی در ایران است که با دغدغهی بهبود فرصتهای دسترسی به آموزش عالی آغاز شده بود. مروری بر مطالعات جهانی نیز نشان میدهند که بحرانهای کنونی آموزش عالی در ایران با آنچه پس از تودهای شدن در بسیاری کشورها رخ داد، متفاوت نبوده. اما مهم آن است که کشورهای گوناگون در عین تجربهی بحرانهای مشابه از راهبردهای متفاوتی به منظور عبور از چالشهای تودهای شدن آموزش عالی بهره بردهاند و این تفاوت راهبردها، ریشه در تفاوت بافتهای آموزش عالی هر کشور و ویژگیها و اقتضائات آن دارد. از این رو در پژوهش حاضر پژوهشگر با بهکارگیری مدل ترکیبی سوات-تاپسیس نخست راهبردهایی را متناسب با بافت ایرانی، برای عبور از بحرانهای حاصل آمده از گسترش کمی آموزش عالی به دست آورده و در گام بعدی با استفاده از تکنیک تاپسیس راهبردهای به دست آمده را اولویتبندی کرده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد ماموریتگرایی دانشگاهها، حاکم شدن تفکر سیستمی بر نظام سیاستگذاری آموزش عالی و استقلال مالی سه راهبرد عمده از میان هشت راهبرد به دست آمده در پژوهش حاضر برای عبور از بحرانهای تودهای شدن آموزش عالی در ایران هستند.
پرونده مقاله
تودهای شدن آموزش عالی پدیدهایست که پس از جنگ جهانی دوم به سرعت جهان را درنوردید. آموزش عالی ایرانی نیز در بیش از دو دههی گذشته با این پدیده مواجه بوده و شواهد آماری آن در ابعاد مختلف آموزش عالی قابل استنادست. پژوهشها نشان میدهند بحرانهای گوناگونی مانند بحران کیفیت چکیده کامل
تودهای شدن آموزش عالی پدیدهایست که پس از جنگ جهانی دوم به سرعت جهان را درنوردید. آموزش عالی ایرانی نیز در بیش از دو دههی گذشته با این پدیده مواجه بوده و شواهد آماری آن در ابعاد مختلف آموزش عالی قابل استنادست. پژوهشها نشان میدهند بحرانهای گوناگونی مانند بحران کیفیت آموزش عالی، کاهش منابع مالی، گسترش کمی بدون توجه به زیرساختهای لازم، فارغالتحصیلان بیکار، دگرگونیهای اجتماعی و عواملی از این دست از جمله پیامدها سیاستهای گسترش کمی در ایران است که با دغدغهی بهبود فرصتهای دسترسی به آموزش عالی آغاز شده بود. مروری بر مطالعات جهانی نیز نشان میدهند که بحرانهای کنونی آموزش عالی در ایران با آنچه پس از تودهای شدن در بسیاری کشورها رخ داد، متفاوت نبوده. اما مهم آن است که کشورهای گوناگون در عین تجربهی بحرانهای مشابه از راهبردهای متفاوتی به منظور عبور از چالشهای تودهای شدن آموزش عالی بهره بردهاند و این تفاوت راهبردها، ریشه در تفاوت بافتهای آموزش عالی هر کشور و ویژگیها و اقتضائات آن دارد. از این رو در پژوهش حاضر پژوهشگر با بهکارگیری مدل ترکیبی سوات-تاپسیس نخست راهبردهایی را متناسب با بافت ایرانی، برای عبور از بحرانهای حاصل آمده از گسترش کمی آموزش عالی به دست آورده و در گام بعدی با استفاده از تکنیک تاپسیس راهبردهای به دست آمده را اولویتبندی کرده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد ماموریتگرایی دانشگاهها، حاکم شدن تفکر سیستمی بر نظام سیاستگذاری آموزش عالی و استقلال مالی سه راهبرد عمده از میان هشت راهبرد به دست آمده در پژوهش حاضر برای عبور از بحرانهای تودهای شدن آموزش عالی در ایران هستند.
پرونده مقاله
یکی از پیشرفتهای نوظهوری که در حیطه آموزش الکترونیکی اهمیت چشمگیری یافته، دورههای آموزش آنلاین فراگیر (موک) است. از اینرو پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت آموزش مبتنی بر موک در سیستم آموزش عالی ایران، شناسایی چالشها و ارایه راهکارها انجام گرفت. این پژوهش از نوع ترکیبی چکیده کامل
یکی از پیشرفتهای نوظهوری که در حیطه آموزش الکترونیکی اهمیت چشمگیری یافته، دورههای آموزش آنلاین فراگیر (موک) است. از اینرو پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت آموزش مبتنی بر موک در سیستم آموزش عالی ایران، شناسایی چالشها و ارایه راهکارها انجام گرفت. این پژوهش از نوع ترکیبی (کیفی و کمی) است و به صوت متوالی انجام گرفت. جامعه آماری در بخش کیفی اعضای هیآت علمی دانشگاه های دولتی شهر تهران بودند که تعداد 11 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی کاربران دوره موک در سال تحصیلی 94-95 با حجم 400 نفر بودند که با توجه به جدول کرجسی – مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی ساده 196 از آنان انتخاب شدند. ابتدا با استفاده از مصاحبه، اطلاعاتی در خصوص چالشها و راهکارهای پیش رو از شرکت کنندگان گروه اول (اعضای هیات علمی) گردآوری شد و سپس با روش کدگذاری سه مرحله ای، گویه ها استخراج گردید. در مرحله دوم با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته (با پایایی 89/0 = α) وضعیت دورههای موک از نظر 196 کاربر این دورهها و با استفاده از آزمون فریدمن بررسی گردید. نتایج نشان داد چالشها در حیطههای مسائل آموزشگاهی و سازمانی، مسائل مدیریتی، مسائل فناورانه، مسائل روش تدریس و آموزش، مسائل طراحی واسط کاربری، مسائل پشتیبانی منابع و مسائل ارائه منابع و ارزیابی قرار دارند. همچنین برای تحقق آموزش مبتنی بر موک راهکارها در حیطههای علمی – حرفه ای، فناوری اطلاعات و ارتباطات، مدیریتی و پشتیبانی منابع و طراحی، اجرا و ارزشیابی شناسایی شدند. در نهایت بررسی وضعیت آموزش مبتنی بر موک در آموزش عالی کشور نشان داد که ضعف و مشکلات مشهودی در این زمینه وجود دارد.
پرونده مقاله
حرکت در مسیر نوآوری و ارزشآفرینی و ایفای مطلوب مسئولیت اجتماعی یکی از محورهای تحول دانشگاه ها در سال های گذشته بویژه در دو دهه اخیر است. دانشگاه نوآور و ارزشآفرین که تعاریف مختلفی برای آن ارائه و ابعاد و ملاک های متعددی برای معرفی و ایجاد آن پیشنهاد شده است، یکی از اب چکیده کامل
حرکت در مسیر نوآوری و ارزشآفرینی و ایفای مطلوب مسئولیت اجتماعی یکی از محورهای تحول دانشگاه ها در سال های گذشته بویژه در دو دهه اخیر است. دانشگاه نوآور و ارزشآفرین که تعاریف مختلفی برای آن ارائه و ابعاد و ملاک های متعددی برای معرفی و ایجاد آن پیشنهاد شده است، یکی از ابتکارات و ایدههای نو برای تحول در نظام های دانشگاهی است. بهرغم شناسایی و معرفی مؤلفهها و معیارهای مختلف برای دانشگاه نوآور و ارزشآفرین، ایجاد این نوع دانشگاه و حرکت هدفمند و مدیریتشده در مسیر نوآوری و ارزشآفرینی، مستلزم نقشه راه جامع و چارچوب راهنمای اقدام متوازن میباشد. در راستای تحوّل منظم و دستیابی به یک الگوی جامع، یک چارچوب راهنما شامل هشت بُعد، به مثابه یک برنامه اقدام و مدل عملیاتی دانشگاه نوآور و ارزشآفرین توسط کمیسیون اروپایی و سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه، طراحی و در بیش از 600 دانشگاه و مؤسسه آموزش عالی در اروپا و جامعه کشورهای سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه استفاده شده است. در این مقاله، به روش مرور اسنادی، الگو و چارچوب راهنمای دانشگاه نوآور و ارزشآفرین بعنوان هدایتنامۀ عمدتاً اروپایی، برای تحول تدریجی و نظاممند دانشگاه های موجود به دانشگاه نوآور و ارزشآفرین با رعایت ملاحظات محلی معرفی شده است. همه انواع دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور بهرغم مأموریت های متمایز، با یادگیری و اقتباس فعال و مولد از این الگو و انطباق تدریجی شرایط خود با ابعاد و ملاک های آن، می توانند
پرونده مقاله
به باور بسیاری از صاحبنظران، نوآوری اجتماعی، بعنوان پارادایمی جدید، می تواند با درگیرنمودن سازمان های مختلف همچون دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی و نیز، افراد جامعه، راه حل های نوآورانه ای جهت پاسخ به مشکلات مختلف ارائه دهد. از اینرو، جهت گيري دانشگاه ها و مؤسسات آموزش ع چکیده کامل
به باور بسیاری از صاحبنظران، نوآوری اجتماعی، بعنوان پارادایمی جدید، می تواند با درگیرنمودن سازمان های مختلف همچون دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی و نیز، افراد جامعه، راه حل های نوآورانه ای جهت پاسخ به مشکلات مختلف ارائه دهد. از اینرو، جهت گيري دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی به سمت و سوی آموزش نوآوري اجتماعي و کشف روش هايي جهت آموزش آن، الزامی بنظر می-رسد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، شناسایی و دسته بندی پیشران های آموزش نوآوری اجتماعی و ذهنیات متخصصان دانشگاهی در اینباره با استفاده از رویکرد آمیخته و روش کیو می باشد. جامعة آماری پژوهش را اساتید و مدرسان حوزة آموزش و دانشجویان مقطع دکتری فعال در حوزة نوآوری اجتماعی و کارآفرینی اجتماعی در دانشگاه های سیستان و بلوچستان، دانشگاه اصفهان، دانشگاه دولتی گنبدکاووس و مرکز آموزش عالی شهید بهشتی تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و برمبنای اصل کفایت نظری 20 نفر از آنها به عنوان اعضای نمونه انتخاب گردید. با توجه به رویکرد پژوهش که در زمرة پژوهش های آمیخته قرار می گیرد؛ ابتدا، در بخش کیفی پژوهش با استفاده از 20 مصاحبة صورت گرفته، فضای گفتمان حاصل شد و با استفاده از نظرات و دیدگاه های آنها، نمونه و گزینههای کیو و در ادامة آن، مجموعة کیو به دست آمد. همچنین، در بخش کمی نیز، با استفاده از نرم افزار Spss داده های بدست آمده در بخش کیفی، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت که در نهایت، چهار الگوی ذهنی نهایی شامل؛ رویکرد ذهنی توانمندسازی فردی و اجتماعی؛ رویکرد ذهنی سیاست گذاری و حمایت های فراسازمانی؛ رویکرد ذهنی فرهنگی و ارزشی و رویکرد ذهنی ساختاری و مدیریتی درون سازمانی، شناسایی گردید.
پرونده مقاله
عدم توانمندی دانشجویان رشته های هنر در تجاری سازی و برندسازی دستاوردهای هنری و وجود خلاء تحقیقاتی مبنی بر شناسایی مولفه های برندسازی دستاوردهای هنری و نیز لزوم بازنگری در برنامه های درسی این رشته ها بمنظور گنجانده شدن برخی موضوعات و سرفصل ها در این زمینه، منجر به انجام چکیده کامل
عدم توانمندی دانشجویان رشته های هنر در تجاری سازی و برندسازی دستاوردهای هنری و وجود خلاء تحقیقاتی مبنی بر شناسایی مولفه های برندسازی دستاوردهای هنری و نیز لزوم بازنگری در برنامه های درسی این رشته ها بمنظور گنجانده شدن برخی موضوعات و سرفصل ها در این زمینه، منجر به انجام مطالعه ای با هدف شناسایی مولفه ها و شاخص های لازم در زمینه برندسازی محصولات و خدمات هنری و بررسی وضعیت موجود و مطلوب آموزش آنها در سرفصل های آموزشی رشته های دانشگاهی هنر گردیده است. این پژوهش از نظر هدف، بنیادی-کاربردی، از نظر نوع داده های جمع آوری شده، آمیخته، از منظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی، و از منظر شیوه اجرا پیمایشی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی 6 نفر از خبرگان دانشگاهی و صنعت و در بخش کمی اساتید دانشگاهی در رشته های مرتبط با هنر می باشد. شیوه نمونه گیری در بخش کیفی قضاوتی و ابزار مورد استفاده مصاحبه، و در بخش کمی تصادفی خوشه ای، بوده که از طریق گردآوری 54 پرسشنامه تکمیل و مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بدست آمده منجر به شناسایی 3 دسته کلی از پارامترهای برندسازی شامل پارامتر رفتاری، ادراکی و عملکردی گردیده و با توجه به هدف پژوهش دسته پارامترهای رفتاری در بخش کمی مورد بررسی قرار گرفتند. از میان تعداد 8 مولفه در دسته پارامتر رفتاری برندسازی و مجموع 63 شاخص، میان وضعیت مورد انتظار و فعلی تفاوت معناداری وجود داشته، شکاف زیادی میان انتظارات و دریافتی ها در مولفه های برندسازی به چشم می خورد. نتیجه آزمون رتبه بندی فریدمن، وجود تفاوت معنادار در میانگین رتبه اهمیت مولفه های پارامتر رفتاری در وضعیت موردانتظار و فعلی و وجود تفاوت ها و شباهتهایی را روشن می سازد.
پرونده مقاله
گسترش روز افزون کاربرد فناوری های دیجیتال باعث شده است که فضای مجازی و شبکه های اجتماعی به بخش مهمی از زندگی روزمره افراد تبدیل شود. بعلاوه فناوری های دیجیتال و فضای مجازی موجب دگرگونی ابزار، روش ها و محتوای یادگیری در نظام های آموزش و پرورش شده اند. همزمان بررسی ابعاد چکیده کامل
گسترش روز افزون کاربرد فناوری های دیجیتال باعث شده است که فضای مجازی و شبکه های اجتماعی به بخش مهمی از زندگی روزمره افراد تبدیل شود. بعلاوه فناوری های دیجیتال و فضای مجازی موجب دگرگونی ابزار، روش ها و محتوای یادگیری در نظام های آموزش و پرورش شده اند. همزمان بررسی ابعاد و آثار کاربرد گسترده فناورهای ارتباطی و اطلاعاتی، از آغاز مورد توجه محققان بوده است و پژوهش حاضر نیز چنین هدفی را دنبال می کند.
این پژوهش، با روش تحقیق همبستگی و با ابزار پرسشنامه اجرا شده است. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان دختر سال اول دوره متوسطه، ناحیه دو آموزش و پرورش شهر مشهد، در سال تحصیلی 1400-1399 است. حجم نمونه بر اساس فرمول مورگان 380 نفر انتخاب و اطلاعات با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس گردآوری شده اند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که انگیزه پیشرفت گروه کاربر فضای مجازی و شبکه های اجتماعی از میانگین انگیزه پیشرفت گروه غیر کاربر بیشتر بوده است.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش ارائه الگویی راهبردی است که بر اساس آن بتوان جذب و ارزش¬آفرینی دانش¬آموختگان مدیریت آموزش عالی در نظام حکمرانی آموزش عالی در ایران را تبیین نمود. پژوهش حاضر از نظر روش تحقیق از نوع کیفی بوده است. برای ساخت الگوی جذب و ارزش گذاری از نظریه داده بنیاد استفاده چکیده کامل
هدف این پژوهش ارائه الگویی راهبردی است که بر اساس آن بتوان جذب و ارزش¬آفرینی دانش¬آموختگان مدیریت آموزش عالی در نظام حکمرانی آموزش عالی در ایران را تبیین نمود. پژوهش حاضر از نظر روش تحقیق از نوع کیفی بوده است. برای ساخت الگوی جذب و ارزش گذاری از نظریه داده بنیاد استفاده شده است. در اینبخش از ۱۸نفر از خبرگان آشنا با موضوع جذب و ارزشگذاری دانش¬آموختگان مدیریت آموزش عالی استفاده شده است. داده به روش مصاحبه نیمه ساختارمند جمعآوری گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از فرآیند سه مرحلهای کدگذاری باز، انتخابی و محوری با کمک نرمافزار MAXQDA2020 استفاده شده است، که یافتههای این فرآیند نشان دهنده مدل پارادایم جذب و ارزشگذاری دانش آموختگان شامل ۲۷مقوله اصلی و ۹۵متغیر شامل جذب و ارزشگذاری دانش¬آموختگان به عنوان هسته یا مقوله اصلی مدل؛ ۵ شرایط علّی؛ ۳ شرایط زمینهای؛ ۳ شرایط مداخله¬گر؛ ۳ شرایط راهبردی و نهایتاً ۴ پیامد قرار گرفت. در این راستا با توجه به نقش کلیدی دانش آموختگان آموزش عالی در توسعه پایدار دانشی و مهارتی، میطلبد که دانش آموختگان مدیریت آموزش عالی در تدوین و اجرای سیاستگذاریهای کلان تعامل سازنده داشته باشند، و از طریق پاسخگویی شفاف به درخواست آنها، انگیزه آنها برای عهده¬دار شدن مسئولیت کاری در سازمانهای آموزشی و اجرایی افزایش پیدا کند
پرونده مقاله
پژوهش حاضر، باهدف بررسی وضعیت کیفیت خدمات آموزشی دانشکدگان فنی دانشگاه تهران از دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی براساس مدل هدپرف صورت گرفته است. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری دادهها توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تحصیلات ت چکیده کامل
پژوهش حاضر، باهدف بررسی وضعیت کیفیت خدمات آموزشی دانشکدگان فنی دانشگاه تهران از دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی براساس مدل هدپرف صورت گرفته است. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری دادهها توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی پردیس دانشکدههای فنی دانشگاه تهران در سال تحصیلی 99 - 1398 میباشد، که بر اساس آخرین آمار و اطلاعات موجود 3527 نفر اعلام شده است؛ که با استفاده از فرمول نمونهگیری کوکران تعداد 346 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شد. روش نمونهگیری در این پژوهش، روش نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم میباشد. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامه محققساخته کیفیت خدمات آموزشی که براساس مدل هدپرف ساخته شده، استفاده شده است. جهت تعیین روایی پرسشنامه، از روایی محتوایی و سازه استفاده شد. همچنین پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ «79/0»، ارزیابی شد. یافته ها نشان داد می توان به ترتیب جنبههای تحصیلی، جنبههای غیرتحصیلی، قابلیت اطمینان و همدلی بیشترین تا کمترین اهمیت در میان مولفه های کیفیت خدمات آموزشی اولویت بندی کرد
پرونده مقاله
آیندهپژوهی و توسعه سناریوهای پیشرو و فراهم کردن الزامات و راهکارهای مواجهه با آینده، یکی از مسئولیتهای مهم سیاستگذاران، رهبران و برنامهریزان آموزش عالی است. انواع عوامل و پیشرانها بهویژه فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی و تحولات دیجیتال، نقش دانشگاهها را برای شکل چکیده کامل
آیندهپژوهی و توسعه سناریوهای پیشرو و فراهم کردن الزامات و راهکارهای مواجهه با آینده، یکی از مسئولیتهای مهم سیاستگذاران، رهبران و برنامهریزان آموزش عالی است. انواع عوامل و پیشرانها بهویژه فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی و تحولات دیجیتال، نقش دانشگاهها را برای شکلدهی نظام آموزش عالی گستردهتر، متحول کرده است. در این مقاله برمبنای مطالعه اور و همکاران (2020) پنج سناریو و الگوی آموزش عالی برای سال 1410 ارائه شده است. این سناریوها شامل تاماگوچی، جنگا، لگو، ترانسفورمر و کاربیجکن است. الگوی تاماگوچی، رویکرد کلاسیک به آموزش عالی است که بلافاصله پس از دبیرستان شروع، به مدرک کارشناسی یا کارشناسی ارشد منتهی و به شغل تبدیل میشود و مسیر آموزش عالی به پایان میرسد. الگوی جنگا، برای دانشجویان غیرسنتی دورههای یادگیری کوتاهمدت جذابتر است و بر مراحل بعدی خودآموزی و سازماندهی تمرکز دارد. الگوی لگو بهصورت پودمانهای ترکیبی مجزا با اندازههای مختلف نامگذاری شده است که بهجای یک واحد فشرده، یک مسیر یادگیری متکی به خود و غیراستاندارد ایجاد میکند. الگوی ترانسفورمر، یادگیرندگانی را نشان میدهد که ممکن است مدتها از آموزش پایه و اولیه آنها گذشته باشد، اما مجدداً برای کسب دانش جدید یا ارتقای مهارتهای مورد نیاز به آموزش عالی باز گردند. براساس این الگو، همه باید فرصتهایی برای ترک مسیرهای حرفهای فعلی و تغییر آن داشته باشند. در سناریوی کاربیجکن، فراگیران متناسب با شرایط و موقعیت کاری- زیستی و اهداف فردی و دانشگاهها و مؤسسات آموزشی بسته به رسالت نهادی و ارزشهای کانونی، ترکیبی از سناریوهای تاماگوچی، جنگا، لگو و ترانسفورمر را انتخاب میکنند. در این سناریو، انتخابهای یاددهی- یادگیری متعددی برای متقاضیان و نهادهای آموزشی فراهم خواهد شد. تحولات دیجیتال، نوآوری فنی و نوآوری اجتماعی است که پیامدهای آن برای جامعه، بازار کار و نظام آموزش عالی باید مد نظر باشد
پرونده مقاله
<p style="text-align: justify;">این پژوهش با هدف اولویت‌بندی مؤلفه‌های ارزیابی آموزشی- رفتاری معلمان و دبیران مدارس طلوع انجام شد. بر همین اساس، تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر اجرا، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان و دبیران مدارس طلوع چکیده کامل
<p style="text-align: justify;">این پژوهش با هدف اولویت‌بندی مؤلفه‌های ارزیابی آموزشی- رفتاری معلمان و دبیران مدارس طلوع انجام شد. بر همین اساس، تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر اجرا، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان و دبیران مدارس طلوع تهران (150 نفر بود) که به روش تمام شماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود. جهت تعیین روایی محتوایی از نظر استاتید دانشگاه و خبرگان آموزش و پرورش (معلمان و دبیران مدارس طلوع) استفاده و نسبت روایی محتوایی مورد تایید قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ جهت پایایی 875/0 محاسبه و مورد تایید قرار گرفت. جهت تحلیل داده‌های بدست آمده، از آزمون تی تک - نمونه ای با نرم افزار SPSS24 جهت تعیین رتبه بندی شاخص ها از روش تحلیل سلسله مراتبی AHP با نرم افزار ExpertChoiceاستفاده شده است. با توجه به نتایج رتبه‌بندی مشخص شد از بین مؤلفه‌های ارزیابی آموزشی- رفتاری معلمان و دبیران مدارس طلوع تعيين تكاليف یا ارائه موضوعات تحقيقي، در حدتوان دانش‌آموزان و كنترل و نظارت بر انجام آنها توسط معلمان و دبیران مدارس طلوع در اولویت اول قرار دارند و از بین ملاک‌های ارزیابی صلاحیت و توانمندی‌های حرفه‌ای و عمومی معلمان و دبیران مدارس طلوع، در حین استخدام اهميت وتوجه به تفاوت های فردی دانش‌آموزان در هنگام تدریس به عنوان مهمترین ملاک ارزیابی شناسایی شد</p>
پرونده مقاله
<p><span dir="RTL" lang="FA" style="font-size: 12.0pt; line-height: 120%; font-family: 'B Nazanin'; mso-ascii-font-family: 'Times New Roman'; mso-fareast-font-family: 'Times New Roman'; mso-hansi-font-family: 'Times New Roman'; mso-ansi-language: EN-US; mso-fareast-lang چکیده کامل
<p><span dir="RTL" lang="FA" style="font-size: 12.0pt; line-height: 120%; font-family: 'B Nazanin'; mso-ascii-font-family: 'Times New Roman'; mso-fareast-font-family: 'Times New Roman'; mso-hansi-font-family: 'Times New Roman'; mso-ansi-language: EN-US; mso-fareast-language: EN-US; mso-bidi-language: FA;">با توجه به جهت گیری روندها به سوی فناوری های صنعت 5.0، مفهومی جدید به نام تحول دیجیتال ظهور کرده که حوزه­ های مختلف جوامع را تحت تاثیر خود قرار داده است. از آنجا که رسیدن به سطح مطلوب کاربرد صنعت 5.0، نیازمند تربیت نیروی انسانی دارای مهارت در به کارگیری و توسعه فناوری ­های این حوزه است، استفاده گسترده آن در آموزش و پرورش به سرعت در بسیاری از کشورها دنبال گردید. تلفیق نوآورانه این فناوری­ ها در آموزش توانسته شیوه ­های سنتی آموزش را منقرض کرده که منجر به تحولی جدی در فرایند یادگیری در مدارس و دانشگاه‌ها شده است. شناسایی ابعاد و مولفه­ های تحول دیجیتال در آموزش <br /> می­تواند به سیاستگذاران در تسهیل این فرایند کمک نموده و منجر به تسریع دستیابی به اهداف دیجیتالی ­شدن گردد. این پژوهش با هدف شناسایی این ابعاد و مولفه ­ها، در ابتدا با روش فراترکیب، 47 مقاله مرتبط را مورد بررسی قرارداده است. سپس در بخش کمی، جهت تعیین ترتیب اهمیت ابعاد و ضریب وزنی آنها به شیوه سوارا رتبه­ بندی صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که در بین شش بعد شناسایی شده، تحول سازمانی با ضریب وزنی 0.217 اولویت اول و تحول زیرساختی با ضریب وزنی 0.201 اولویت دوم را دارا است. نتایج کلی تحقیق نیز اهمیت اتخاذ رویکرد اکوسیستمی در پیاده ­سازی تحول دیجیتال در مدارس را نشان داده است.</span></p>
<p> </p>
پرونده مقاله