بررسی نقش آموزش های کاردانش درایجادنگرش کارآفرینانه درهنرجویان
محورهای موضوعی : عمومىصادق ملکی آوارسین 1 , حورا سودی 2 * , نیر سیدنظری 3
1 - گروه علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، تبریز، ایران
2 - رشته مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
3 - رشته مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
کلید واژه: کار آفرینی, نگرش کارآفرینانه, آموزش های کاردانش,
چکیده مقاله :
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش آموزش های کاردانش درایجاد نگرش کارآفرینانه درهنرجویان این رشته ها از دیدگاه هنرآموزان شهرستان خوی درسال تحصیلی 95- 1394 است. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه هنرآموزان این شهرستان به تعداد 100 نفر است. به دلیل جلوگیری از افت آزمودنیها از روش نمونه گیری سرشماری (نمونه برابر جامعه) استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته بر اساس مؤلفه های نگرش کارآفرینانه از دیدگاه رابینسون استفاده و داده ها از طریق آزمون T تک نمونهای و آزمون فریدمن با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاصل از تحلیل دادهها بیانگر نقش مثبت و معنیدار آموزش های کاردانش بر روی تمامی مؤلفههای نگرش کارآفرینانه هنرجویان است. مطابق با نتایج آزمون فریدمن ترتیب مؤلفهها بدین صورت است: 1- کنترل شخصی ادراک شده؛ 2- عزت نفس؛ 3- خلاقیت و نوآوری؛ 3- تشخیص وبهره برداری از فرصت؛ و 5- میل به موفقیت.
The aim of the present research is investigate the role of vocational trainings in creating an entrepreneurial attitude in the students of these fields from the viewpoints of Tutor of Khoy in the School year of 1394-95. The research method is the descriptive-survey. The statistical population of this research includes all 100 students in this County. Due to the prevention of subject’s decline, the census sampling method (Sample Equal to Society) has been used. For collecting data, a self-made questionnaire based on the components of entrepreneurial attitudes from Robinson's point of view was used and data has been analyzed by SPSS software by the sample T-test and Friedman test. The results of data analysis indicate that the vocational trainings have a positive and significant role on all the components of entrepreneurial attitude in students. According to Friedman's test results, the sequence of components is as follows: 1.Perceived personal control; 2.Self-esteem; 3.Creativity and innovation; 4.Identification and exploit of opportunities; and 5.the desire to succeed.
احمد پور داریانی، محمود؛ عزیزی، محمد (1383). کارآفرینی. تهران: محراب قلم.
-برومند نسب، مسعود (1381). بررسی رابطه ساده و چندگانه وضعیت اجتماعی- اقتصادی، انگیزه پیشرفت، مخاطره پذیری، جایگاه مهارت، خلاقیت و عزت نفس با کارآفرینی در دانشجویان شهید چمران اهواز. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم تربیتی، دانشگاه شهید چمران اهواز
-جعفری مقدم، سعید؛ فخارزاده، آرزو سادات (1390). توسعه نگرش کارآفرینانه در کتاب های درسی (مطالعه موردی: کتاب های فارسی دوره دبستان)، توسعه کارآفرینی،15، 47-66 -حمزه لوئی کهریزی، احمد (1375). ارزشیابی شاخه کاردانش در نظام جدید آموزش متوسطه از دید مشاوران، مدیران، مربیان پرورشی، اولیا و دانش آموزان سراسر کشور، سال تحصیلی 75-1374، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم تربیتی، دانشگاه تربیت معلم تهران -خدمتی توسل، صادق (1379). بررسی زمینه های بروز پرورش کارآفرینی در دبیرستانهای پسرانه دولتی کار و دانش شهرستان کرج از نظر مدیران، دبیران، و دانش آموزان، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی. -خسروی پور، بهمن؛ ایروانی، هوشنگ؛ حسینی، سیدمحمود؛ موحد محمدی، حمید (1386). شناسایی و تحلیل مؤلفه های مؤثر بر توانمندی کارآفرینانه دانشجویان مراکز آموزش عالی علمی کاربردی. مجله علوم کشاورزی ایران، 2(38)، 207-217 -ذبیحی، محمدرضا؛ مقدسی، علیرضا (1385). کارآفرینی از تئوری تا عمل. مشهد: نشر جهان فردا
-ربیعی، مهدی؛ پیرمرادیان، علی (1391). بررسی میزان تحقق اهداف شاخه کاردانش از دیدگاه هنرآموزان شاغل در هنرستانهای کاردانش پسرانه شهر اصفهان، رشد آموزش فنی و حرفه ای،8(2)،4-9
-سحرخیز، ابراهیم (1392). مجموعه طرح های کارآفرینی اولین همایش ملی ((نقش آموزش و پرورش درتوسعه کارآفرینی از منظر سند تحول بنیادین)). معاونت آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش. نشر عابد. چاپ اول.
-صالحی، کیوان؛ زین آبادی، حسن رضا؛ کیامنش، علیرضا (1385). نگاهی تحلیلی بر عملکرد هنرستانهای کاردانش، موردی از ارزشیابی کیفیت بروندادهای هنرستانهای کاردانش منطقه 2 شهر تهران، فصلنامه نوآوری های آموزشی، (16)،163 -119
-عزیزی، محمد (1382). بررسی و مقایسه زمینه های بروز و پرورش کارآفرینی در دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی، پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه شهید بهشتی.
-عسگری پور، حسین؛ بخشنده، قاسم؛ شهرکی، طاهره (1392). بررسی تأثیر نگرش به کسب و کار بر مهارت های کارآفرینانه دانشجویان (مطالعه موردی: دانشگاههای غیرپزشکی شهرستان چابهار). دومین کنفرانس بین المللی مدیریت، کارآفرینی و توسعه اقتصادی. قم: دانشگاه پیام نور
-مرادی، یزدان (1386). بررسی موانع نگرش های کارآفرینانه دانشجویان رشته کامپیوتر دانشگاه جامع علمی- کاربردی شهر تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران (پردیس قم).
-ناندان، اچ (1386). مبانی کارآفرینی، (ترجمه اعظم شجاع صفت و عاطفه واثقی). مشهد: نشر جهان فردا
-نوه ابراهیم، عبدالرحیم؛ تندسته، اشکان؛ سلیمانی، نادر (1387). مطالعه شاخص های کار آفرینی در بین دانش آموزان سال آخر سه شاخه نظری، فنی حرفه ای وکار دانش (مدارس متوسطه شهرستان گرمسار)، فصلنامه رهبری و مدیریت آموزشی،(2)،146-133
-Anselm,M. (2002). Entrepreneurship education in the community college, Proceeding 38th International Council for Small Business (ICSB),Las Vegas, NV.pp.177-192.
-Basardien, F., Friedrich, C., & Twum-Darko, M. (2016). Evidence-Based Practices of Promoting Entrepreneurship Education in Higher Education Institutions in Africa. Journal of Economics and Behavioral Studies, 8(5),pp. 68-81.
-Bosma, N. S., Jones, K., Autio,E., Levie,J., (2008). Global Entrepreneurship Monitor 2007 Executive Report, London, U.K.: London Business School and Babson Park, MA: Babson College
- Burger, L., O’Neill, C., Mahadea, D., (2005).The impact of previous knowledge and experience on the entrepreneurial attitudes of Grade 12 learners. South African Journal of Education, 25, pp. 89–94.
- Carayannis, E.G., Evans, D., & Hanson, M.,A (2003). cross-cultural learning strategy for entrepreneurship education: outline of keyconcepts and lessons learned from a comparative.
- Colmant, M., Matina, E., (2008). Exploring entrepreneurial attitudes towards change throughout the development of the start-up project. Unpublished master’s thesis, Umea School of Business, Sweden, p.7.
- Emerson, B., Stuart, B. (1992). Psychological Traits of Rural Entrepreneurs.The Journal of Socio-Economics, 21, pp. 353-362.
-Farhangmehr, M., Goncalves, P., & Sarmento, M. (2016). Predicting Entrepreneurial Motivation among University Students. Education + Training, 58(7/8), 861-881. https://doi.org/10.1108/ET-01-2016-0019.
- Fayolle, A., Gaily, B., (2008). From Croft to Science: Teaching Model and Learning Processes in Entrepreneurship Education. Journal of European Industrial Training, 32(7), pp. 569-593.
- Fuchs, K., Werner, A., Wallau, F. (2008), Entrepreneurship education in Germany and Sweden: what role do different school systems play? Journal of Small Business and Enterprise Development, 15(2), pp. 365-381.
-GEM (The Global Entrepreneurship Monitor). Executive Report, (1999)
-Harris, M. L., Gibson, S. G., (2008). Examining the entrepreneurial attitudes of US business students. Education + Training, 50(7), PP. 568-581.
-Hisham H.j., Osman.B., (1995).Formal and non-formal education and their contributions on entrepreneurial performance, Unpublished master's thesis, Keebangsaan University: http://www.usasbe .org/knowledge,
- Hisrich, R. D., Peters, M. P., (2002). entrepreneurship,Tuat Mc Graw- Hill publishing company, fifth edition.
- Howard, S., (2004)."Developing Entrepreneurial Potential in youth, The Effects of Entrepreneurial Education and Venture creation", University of south florida.
-Hurley, A., (1998). Incorporating Feminist Theories in to Sociological Theories of Entrepreneurship, Woman in Management Review, 14, (2),pp. 54-62
-Jakubiak, M., & Buchta, K. (2016). Determinants of Entrepreneurial Attitudes in Relation to Students of Economics and Non -Economics. Studia i Materialy, 2(1), 17-30. http://doi.org/10.7172/1733-9758.2016.21.2
- Kirzner, I. M., (1973).Competition and entrepreneurship. Chicago:University of Chicago Press.
-Khalili, B., Tojari, F., & Rezaei, M. (2014). The Impact of Entrepreneurship Training Course on the Development of Entrepreneurial Features. European of Academic Research, 2(9), 11942-11953.
- Kundu, S. C., & Rani, S., (2007).Personality and attitudes of Indian young female workforce: Entrepreneurial orientation by education and regions. Managing Global Transitions, 5(3), pp. 229–252.
- Kundu, S. C., & Rani, S., (2008).Human resources’ entrepreneurial attitude orientation by gender and background: a study of Indian Air Force trainees. International Journal of Management and Enterprise Development, 5(1), pp. 77-101.
- Lope Pihie, Z.A., Bagheri, A., (2011).Malay students’ entrepreneur attitude and entrepreneurial efficacy in Vocational and Technical Secondary School of Malaysia. Universiti Putra Malaysia. Journal Pertanika Science Social and Humanity, 19 (2), pp. 433-447.
- Lindsay, W., Lindsay, N., Jordaan, A., (2007) . Investigating the Values- Entrepreneurial Attitude-Opportunity Recognition Relationship in Nascent Entrepreneurs. Regional Frontiers of Entrepreneurship Research, pp. 562-568.
- Mitra, J. &Matlay, H., (2004).Entrepreneurial and vocational education and training: Lessonsfrom eastern and central Europe. Industry and Higher Education, 18,pp. 53-69.
- Movahed, N., (2003).Knowledge, skills and attitude towards Business and entrepreneurship among students from secondary schools in the Klang. Unpublished master's thesis< http://www .usasbe .org/knowledge
- Nwaoba NC., (2011). Integration of sexuality education into secondary school curriculum.
Curriculum implementation.CASSON Journal, a;2,
- Nybakk, E., Hansen, E., (2008).Entrepreneurial attitude, innovation and performance among Norwegian nature-based tourism enterprises. Forest Policy and Economics, 10, pp. 473–479.
- Obisanya, J.F., Akinbami, C.A.O., and Fayomi, A.O., (2010).Entrepreneurship Education and Undergraduates ’ Attitude to Self-Employment: a Case Study of Nigerian University. IFE PsychologiA, 18(2), pp. 1-10.
- Oosterbeek, H., Praag, MVan., & Ijsselstein, A., (2010).The impact of entrepreneurship education on entrepreneurship skills and motivation. European Economic Review, 54, pp. 442–454.
-Robinson, P., Stimpson, D., Huefner, Y., & Hunt, K. (1991). Anattitude approach to the prediction of entrepreneurship. Jounral of Small Business and Enterprise Development, 10(1), pp. 106 -122.
- Robinson, P., Sexton, E., (1994).The effect of education and experience on selfemployment success. Journal of Business Venturing, 9, pp. 141-156.
- Sánchez, J.C. (2011). Entrepreneurship as a legitimate field of Knowledge.Psicothema, 23(3),pp. 427-432.
- Schroder, E., Rodermund, E. S., (2006). Crystallizing enterprising interests among adolescents through a career development programme: The role of personality and family background. Journal of Vocational Behaviour, 69(3), pp. 494-509.
- Schumpeter, J. A., (1934). Entrepreneurship as innovation. In R.Swedberg (Ed.), Entrepreneurship The social science view.Oxford: Oxford University Press, pp. 51–75
-Simmones, C.h. (1999). The entrepreneurial attitude. Retrieved .from www.kcentrepreneur .com/ anonymos. html
- Shane, S., Venkataraman, S., (2000).The promise of entrepreneurship as a field of research. Academy of Management Review, 25,pp. 217–226.
- Shan, S., Locke, E., Collin, C., (2003). Entrepreneurial motivation, Human Resource Management Review, 13, pp. 257-279.
- Shariff, M. N. M., Saud, M. B., (2009).An Attitude Approach to the Prediction of Entrepreneurship on Students at Institution of Higher Learning in Malaysia. International Gournal of Business and Management, 4,pp. 129-135.
-Shanan, Gibson, G., Harris, Michael L., Barber III, Dennis., (2009).Comparing the Entrepreneurial Attitudes of Chinese and Brazilian Students. Southern Journal of Entrepreneurship, 28, pp. 56-70.
- Souitaris, V., Zerbinati, S., Al-Laham, A., (2006). Do entrepreneurial programmes raise the entrepreneurial intention of science and engineering students? The effects of learning inspiration and resources. Journal of Business Venturing, 22(4), pp. 566-591.
- Szerb‚ H. L., (2007).Student’s entrepreneurial attitudes and entrepreneurship education in 14 countries.University of Pécs, Faculty of Business and Economics
. -Tam, H. W., (2009).How and to What Extent Does Entrepreneurship Education Make Students More Entrepreneurial? A California Case of the Technology Management program. Unpublished doctoral dissertation.University of Californnia, Santa Barbara.
- Thompson, j., Geoff, A. & Lees, A., (2000). Social Entrepreneurship: A New Look at the People and the Potential, Management Decision, 38(5), pp.328-338
- Zhao, H., Seibert, S. E. & Hills, G. E., (2005). The mediating role of self efficacy in the development of entrepreneurial intentions. Journal of Applied Psychology, 90(6), pp.1265-1272.
بررسی نقش آموزش های کاردانش در ایجاد نگرش کارآفرینانه درهنرجویان *صادق ملکی آوارسین، **حورا سودی ، ***نیر سیدنظری *دانشیارگروه علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، تبریز، ایران **مدرس دانشگاه فرهنگیان و دانشجوی دکترای رشته مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز(نویسنده مسئول)، ***دانشجوی دکترای رشته مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز چکیده: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش آموزش های کاردانش درایجاد نگرش کارآفرینانه درهنرجویان این رشته ها از دیدگاه هنرآموزان شهرستان خوی درسال تحصیلی 95- 1394 است. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه هنرآموزان این شهرستان به تعداد 100 نفر است. به دلیل جلوگیری از افت آزمودنیها از روش نمونه گیری سرشماری (نمونه برابر جامعه) استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته بر اساس مؤلفه های نگرش کارآفرینانه از دیدگاه رابینسون استفاده و داده ها از طریق آزمون T تک نمونهای و آزمون فریدمن با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاصل از تحلیل دادهها بیانگر نقش مثبت و معنیدار آموزش های کاردانش بر روی تمامی مؤلفههای نگرش کارآفرینانه هنرجویان است. مطابق با نتایج آزمون فریدمن ترتیب مؤلفهها بدین صورت است: 1- کنترل شخصی ادراک شده؛ 2- عزت نفس؛ 3- خلاقیت و نوآوری؛ 3- تشخیص وبهره برداری از فرصت؛ و 5- میل به موفقیت. واژگان کلیدی: کار آفرینی، نگرش کارآفرینانه، آموزش های کاردانش |
مقدمه
کارآفرینی نیروی عمده ای برای پیشبرد توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به شمار می رود و مفهومی است که همواره کنار بشر بوده و به عنوان یک پدیده نوین نقش مؤثر در توسعه و پیشرفت اقتصادی کشورها داشته است. از این رو تضمین حیات و بقاء کشورها نیازمند نوآوری، ابداع و خلق محصولات و خدمات جدید می باشد و یکی از ویژگیهای مشترک این دسته الگوها، توجه به عوامل محیطی اثرگذار برکارآفرین و جریان کارآفرینی است.
کارآفرینی به این دلیل که جامعه را به سمت تغییرات تکنیکی و مبتکرانه سوق می دهد و باعث رشد اقتصادی و تبدیل دانش جدید به خدمات و محصولات جدید می شود، حایز اهمیت است (شان و همکاران 1،2003).
مفهوم کارآفرینی تاکنون با دیدگاههای مختلفی همانند خصیصه شناسی یا رویکرد ویژگیها، رویکرد رفتاری، اقتصادی، جامعه شناختی و جمعیت شناختی، نهادی و سازمانی و غیره به پدیده کارآفرینی پرداخته شده ودرنتیجه الگوهای نظری محتوایی و فرآیندی مختلفی برای کارآفرینی ترسیم شده است. تئوریهای جامعه شناسی کارآفرینی به بررسی این موضوع می پردازند که چگونه محیط بر کارآفرینی تاثیر گذار است (هورلی2،1998).
به باور ذبیحی و مقدسی (1385) کارآفرینی مقوله بسیار مهمی است که بسیاری ازکشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به آن توجه جدی داشته اند. در این جوامع، کارآفرینی تبدیل به ابزار نیرومندی شده است که بهره گیری از آن می تواند باعث رفع مشکلاتی همچون بیکاری، کمبود نیروی انسانی خلاق و پویا، نزول چشم گیر بهره وری، کاهش کیفیت محصولات و خدمات و رکود اقتصادی شود. اکنون در عرصه جهانی، افراد خلاق، نوآور و مبتکر به عنوان کارآفرینان منشاء تحولات بزرگی در زمینه های صنعتی، تولیدی و خدماتی شده اند و از آنها نیز به عنوان قهرمانان ملی یاد می شود.
توسعه کارآفرینی هسته برنامه های توسعه کشورهاست و سرمایه گذاری در قابلیت های کارآفرینی منابع انسانی جایگاه ویژه ای دارد. بنابراین انتظار می رود که مراکز آموزشی در یک کشور یک جریان نوآوری و قابلیت های کارآفرینی مورد نیاز جامعه شامل دانش، مهارت و نگرش کارآفرینی را در دانش آموختگان ایجاد کنند و دانش آموختگان به عنوان عاملان تغییر اجتماعی، این قابلیت ها را در جامعه ترویج دهند. برای رسیدن به این منظور باید تغییراتی درفرآیندهای آموزشی، پژوهشی، ساختار، فرهنگ و شیوه و محتوای کتب درسی دوره متوسطه ایجاد شود.
یکی از چالش های پیش روی جوامع مختلف، دانش آموختگانی هستند که توانایی های فردی و مهارتهای لازم را برای راه اندازی کسب و کار مناسب ندارند. این امر آماده سازی دانش آموختگان را از طریق توسعه فرهنگ کارآفرینی در آنان ضروری می سازد. ایجاد نگرش کارآفرینانه در افراد شرط لازم برای بروز رفتارکارآفرینانه از سوی آنان است (مرادی،1386).
شواهد بسیاری وجود دارد که اثبات می کند آموزش کارآفرینی در افزایش نگرش کارآفرینانه افراد و در نتیجه افزایش احتمال وقوع کارآفرینی مؤثر است (میترا و همکاران3 ،2004؛ رابینسون و همکاران4، نقل قول از جعفری مقدم، فخارزاده،1390). در واقع فرآیند کارآفرینی به دست کسانی تحقق می یابد که گرایش به کامیابی، سخت کوشی، پافشاری، ریسک پذیری و توانایی دورنماسازی از ویژگی های روحی و روانی آنها است (امرسون و همکاران5،1992).
نظامهای آموزشی کشورهای مختلف تلاش راهبردی هدفمندی را برای تلفیق کارآفرینی در برنامه آموزشی خود همراه با فراهم آوری ابزارها و سازوکارهای لازم اعمال کرده است تا از این راه قابلیت های و شایستگی های مورد انتظار جامعه و بازار کاردانش آموختگان را افزایش دهند و بتوانند کیفیت فرآیندهای آموزشی را نیز بهبود بخشند(خسروی پور و همکاران، 1386 ). آنسلم6 (1993) معتقد است کارآفرینی می تواند یادگرفته شود، طبق نظر او افراد ممکن است با تمایل طبیعی به کارآفرینی متولد شوند اما سطح فعالیت کار آفرینی بالاتر خواهد رفت اگر در سطح ورودی، مهارت های کارآفرینانه آموخته شوند. توجه به این نکته ضروری است که صرف گذراندن دوره های آموزش کارآفرینی، فرد کارآفرین نخواهد شد، بلکه باید نگرش مثبتی به کسب و کار نیز داشته باشد. نگرش آمادگی برای واکنش ویژه نسبت به یک فرد، شیء یا وضعیت است و نگرش به کسب و کار آمادگی روحی و روانی برای راه اندازی کسب و کار است (عسگری پور و همکاران،1392).
از دیگرسو در تحولات دنیای کنونی، وزارت آموزش و پرورش به عنوان رکن اساسی تربیت سرمایه های انسانی، به تقویت روحیه کارآفرینی توجه ویژه داشته و راهکارهایی جهت توسعه و نهادینه سازی آن ارائه داده است. یکی از مصادیق اجرایی کردن این راهکارها، رشد و توسعه آموزش های فنی و حرفه ای و کاردانش یا به عبارت دیگر آموزش های هنرستانی است که کارآفرینی خصیصه بارز این گونه آموزش ها به شمار می رود (سحرخیز،1392).
برنامه های آموزشی، تاثیر مهمی بر نگرش های کارآفرینی کارآفرینان دارد. بعد از مشارکت در چنین برنامه هایی کارآفرینان علایقشان را به سمت سطوح بالاتر کارآفرینی معطوف می کنند (شرودر7،2006). نتایج مشابهی از کشورهای امریکا، انگلستان و فرانسه گزارش شده است (ژائو و همکاران8، 2005؛ سیوتاریس و همکاران9،2006) که طبق یافته های آنها، برنامه های آموزشی، اهداف کارآفرینی و نگرش های کار آفرینان در علوم و مهندسی را در شرایط یادگیری، الهام بخشی و کاربرد منابع افزایش داده است. این نشان می دهد که برنامه های آموزشی می توانند نقش مهمی در تحریک پتانسیل کارآفرینی کارآفرینان بازی کنند.
ادغام آموزش کارآفرینی در برنامه درسی دانش آموزان کمک خواهد کرد که به هنگام دانش آموختگی مهارت توانا ساختن آنها به ((کارآفرین)) به جای ((جویندگان کار)) مجهز شوند. کارآفرینان توسط سائق های استثنایی شان مانند ریسک پذیری، تصمیم گیری، نوآوری و البته صرف مقدار قابل توجهی ازانرژی مشخص شده اند (نواوابا10،2011).
همچنین با توجه به این مطلب که کتابهای درسی دوره دبیرستان، ایفاگر نقش ها و فعالیت های گوناگون برای تحقق اهداف و مهارت های زندگی است تا دانش آموز را برای زیستن متعالی آماده کند، از همین رو می تواند در جهت تقویت نگرش کارآفرینانه دانش آموزان نیز نقشی مؤثر ایفا کند.
تغییر و تحولات سریع علم و فنآوری در سالهای اخیر، کشورهای جهان به خصوص کشورهای کمتر توسعه یافته را با چالشهای جدیدی روبرو ساخته است که گذر از آنها نیازمند بکارگرفتن رویکردها و روشهای خلاقانه است. با توجه به این مطلب و اینکه کارآفرینی جامعه را به سمت تغییرات تکنیکی و مبتکرانه سوق داده و باعث رشد اقتصادی می شود و همچنین منجر به تبدیل دانش جدید به خدمات و محصولات جدید می شود، این پژوهش درصدد آن است که با مروری بر تحقیقات انجام شده در مورد ایجاد نگرش کارآفرینانه، نقش آموزش های کاردانش را در ایجاد نگرش کارآفرینانه درهنرجویان این رشته ها ازدیدگاه هنر آموزان بررسی نماید.
مبانی نظری پژوهش
تعریف کارآفرینی و کارآفرین
درباره تعریف کارآفرینی و شخص کارآفرین، تعاریف گوناگونی از سوی صاحب نظران ارائه شده است که با توجه به وسعت سیطره کارآفرینی در رشته ها و علوم مختلف، تنوع تعاریف نیز امری غیر قابل کنترل و ناگزیر است درنتیجه ارائه تعریف کامل و جامعی که بتوان با ارائه آن، اجماع دیدگاه های صاحب نظران را جلب کرد، سخت و گاه غیر ممکن می نماید. در این نوشتار سعی شده است بیشتر از تعاریفی استفاده شود که مفهومی نو و چالشی دارند؛ البته این بدان معنا نیست که این تعاریف برتری به سایر تعاریف داشته یا دارند.
واژه کارآفرینی برگرفته از کلمه فرانسوی Entreprendre به معنای متعهد شدن می باشد. بنابر تعریف واژه نامه دانشگاهی وبستر کارآفرین کسی است که متعهد می شود مخاطره های یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل کند. در تعریفی دیگر کارآفرین را فرد یا افراد صاحب کسب و کار می داند که از طریق ایجاد یا توسعه فعالیت های اقتصادی یا اجتماعی توسط شناسایی و ارزیابی و بهره برداری از محصولات، خدمات و بازارهای جدید، در جستجوی ایجاد ارزش هستند (بوسما و همکاران11،2008).
تامپسون12 (2000) معتقد است رفتار کارآفرینانه نیازی فراگیر و ضروری برای تمامی سازمان ها ( دولتی، خصوصی، داوطلبانه و غیره ) با هر اندازه( بزرگ، متوسط و کوچک ) است.
کارآفرینی فرآیند ایجاد، ارزیابی و بهره برداری از فرصت به منظور تولید کالاها و خدمت های آتی (شان و همکاران،2000) همراه با صرف وقت، تلاش بسیار و پذیرش خطر های مالی، روحی، اجتماعی برای به دست آوردن منابع مالی، رضایت شخصی و استقلال است (هیسریچ و همکاران13،2002). توافق گسترده ای وجود دارد که دانش نقش مرکزی در این فرآیند را ایفا می کند. کارآفرینان برای ترکیب های جدید و بر مبنای یک ارزیابی از اطلاعات در دسترس تصمیم می گیرند (شومپیتر14،1934) و دانش، منبعی است که توسط کار آفرین به کار گرفته می شود (کرزنر15،1973).
کارآفرینی فرآیندی پویا است که به وسیله آن افراد به طور دایم فرصت های اقتصادی را تعریف می کنند و بر مبنای آن به توسعه، تولید و فروش کالاها و خدمت ها می پردازند که لازمه این فرآیند ویژگیهایی مانند اعتماد به نفس، توانایی خطر کردن و تعهد شخصی است(نظارت جهانی کارآفرینی16،1999).
کارآفرین فردی است دارای ایده و فکر جدید که از طریق فرآیند ایجاد کسب و کار (کسب و کار خانگی، کسب و کار مجازی، کسب و کار در مغازه یا شرکت یا سازمان) تؤام با بسیج منابع و مخاطره مالی واجتماعی، محصول یا خدمت جدیدی به بازار عرضه می کند (احمد پور داریانی و همکاران،1383).
نگرش کارآفرینانه
ادبیات نگرش کارآفرینانه سعی دارد تا ویژگیها و مهارتهایی که در کارآفرینی فرد و تمایز وی از سایرین مؤثر است، شناسایی کند (کولمنت و همکاران17،2008). نگرش کارآفرینانه را می توان به صورت جهت گیری های شخصی به سوی فعالیت های ارزش افزا در آینده و خوداستخدامی در کسب و کارهای کوچک تعریف نمود (بورگر و همکاران18،2005). در واقع نگرش کارآفرینانه، فرد را درگیر کارآفرینی می کند (شریف و همکاران19،2009) و تفکیک کننده کارآفرینان از غیرکارآفرینان است (لیندسی و همکاران20،2007). نگرش کارآفرینانه، تابعی از هر سه نوع واکنش ) شناختی، عاطفی و رفتاری (به یک موضوع کارآفرینانه مشخص است (رابینسون نقل قول از جعفری مقدم، فخارزاده، 1390)
اکثریت یافته های پژوهشی در مورد نگرش کارآفرینانه در دانش آموزان، نمایانگر نگرش مثبت نسبت به کارآفرینی در آنها است(شریف و همکاران،2009؛ هریس و همکاران 21،2008؛ کندو و همکاران22،2007؛ کندو و همکاران،2008). در همین حال، یافته های تحقیقات اخیر نشان می دهند که برنامه های آموزشی نگرش دانش آموزان به کارآفرینی را ارتقا نمی دهند، در عوض آنها جاه طلبی دانش آموزان به کارآفرین شدن را تقلیل می دهند (اوستربیک و همکاران23،2010؛ فوچس و همکاران24،2008). این مستلزم تحقیقات بیشتر در مورد نگرشهای دانش آموزان نسبت به کارآفرینی و آموزش کارآفرینی هدفمند و برنامه هایی به منظور افزایش کارآفرینی می باشد.
ناندان25 (1386، ترجمه شجاع صفت و واثقی) به نقل از آرنولد کوپر26 عوامل مربوط با ویژگیهای شخصیتی کارآفرینان را شامل؛ سن، تحصیلات، تجربه حرفه ای و زمینه خانوادگی معرفی می کند. از عمده ویژگیهای روانشناختی مؤثر بر کارآفرینی افراد می توان به مواردی مانند: برخورداری از مرکز کنترل درونی، موفقیت طلبی، مخاطره پذیری، استقلال طلبی، خلاقیت و نوآوری، تحمل ابهام و... اشاره کرد.
مطالعات و بررسی های گسترده ای در مورد اینکه چرا و چگونه افراد کارآفرین می شوند صورت گرفته است. برخی متخصصان بر مشخصات شخصی افراد تاکید می کنند شامل مک کله لند27 (1961) ایده درمورد نیاز به موفقیت و روتر28 (1990) منبع کنترل، یا شومپیتر(1934) نوآوری. ویژگی های کارآفرینانه شخصی مانند ریسک پذیری، خلاقیت، تصمیم گیری سریع، نگرشهای کارآفرینانه شناخته شده ای هستند و بخش جدایی ناپذیر کتاب های درسی کارآفرینی و کسب و کار کوچک می باشند. محیط فرهنگی، اعتقادات، ارزش ها، موسسات، خانواده و نیز آموزش بر نگرش های کارآفرینانه اثر می گذارند (اس زرب29،2007).
شاخه کاردانش در نظام آموزش متوسطه
در دنیای مبتنی بر اطلاعات و فناوری، به الگوی توسعه مبتنی بر منابع انسانی نیاز مبرم است. به دنبال انتشار اطلاعات جدید و فناوری اطلاعات، فرآیندهای کار اکنون بیش از گذشته بر دانش تاکید می ورزند و کار تخصصی یعنی آن دسته از مشاغل تخصصی بالا از آموزش و پرورش رسمی به ویژه مهارت های نمادین و حرفه ای و به کارگیری فناوری اطلاعات، عامل اصلی برای هدایت آینده کاری نیروی انسانی محسوب می شود (پیوریا30، نقل قول از ربیعی و پیرمرادیان،1391)
در پی تحولات گسترده در نظام آموزش متوسطه، به عنوان الگویی جدید از ارتباط میان نظـام آموزش متوسطه فنی و حرفه ای و نیازهای بازار کار، از سال تحصیلی 72-1371 شاخه کاردانش در کشور به اجرا درآمد. شــاخه کاردانــش به عنوان زیر مجموعه ای از نظام آموزش متوسطه، به مجموعه برنامه هایی اطلاق می شود که در جهت ارتقای دانش کاربردی و ایجاد مهارت های لازم در دانش آموزان و نیز شکوفایی استعداد های نهفته آنان، طرح ریزی و اجرا شده اند (حمزه لوئی کهریزی، 1375). هدف شــاخه کاردانش، تقویت نیروی انسانی موردنیاز بخش های صنعت، کشــاورزی و خدمات براساس نیازهای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور است. دبیران شاغل در هنرستانها که هنرآموز نامیده می شوند علاوه بر تدریس هفتگی طبق برنامه بر اساس ضوابط آموزش و پرورش به دانش آموزان مشغول به تحصیل در هنرستانها که هنر جو نامیده می شوند باید برآن باشند که هنرجویان را نسبت به رشته تحصیلی و آینده شغلی توجیه نمایند و با تقویت و ارتقای فرهنگ کارآفرینی در بین هنرجویان از طریق آموزشهای کارآفرینی، آنها را برای ورود به بازار کار آماده نمایند.
پیشینه تحقیق
نوه ابراهیم، تندسته و سلیمانی (1387) در پژوهشی باعنوان "مطالعه شاخص های کار آفرینی در بین دانش آموزان سال آخر سه شاخه نظری، فنی حرفه ای و کاردانش در مدارس متوسطه شهرستان گرمسار" که با هدف بررسی و مقایسه مؤلفه های کارآفرینی در بین دانش آموزان سال آخر انجام دادند، شاخص های انگیزه پیشرفت، استقلال طلبی، گرایش به خلاقیت، ریسک پذیری، کنترل درونی، تحمل ابهام، تیم کاری و آینده نگری را بررسی کردند. نتایج نشان داد که بین قابلیت های کارآفرینی دانش آموزان شاخه های نظری، فنی و حرفه ای وکاردانش در سطح (0.01) تفاوت معنی داری وجود دارد و شاخص های کارآفرینی در بین دانش آموزان شاخه کاردانش از شاخه نظری بالاتر است.
صالحی و همکاران (1385) در نگاه تحلیلی بر عملکرد هنرستانهای کار و دانش (موردی از ارزشیابی کیفیت بروندادهای هنرستانهای کار و دانش منطقه 2 شهر تهران)، دریافتند در زمینه پرورش ویژگی های کارآفرینانه میزان موفقیت هنرستانهای کار و دانش درتقویت حس کنجکاوی، نوآوری و خلاقیت، توانایی تصمیم گیری در حل مسائل و پایداری در مقابل مشکلات، روحیه اعتماد به نفس در دانش آموختگان در سطح نامطلوب و در روحیه مسئولیت پذیری و تعاون، پرکاری و تلاش در دانش آموختگان نسبتاً مطلوب ارزشیابی شده است و در عامل کارآفرینی همگی در سطح نامطلوب است.
عزیزی(1382) در بررسی زمینه های بروز و پرورش کارآفرینی در دانشجویان سال آخر کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی نتیجه گرفته است که بین متغیرهای اعتقاد به کنترل درونی، انگیزه پیشرفت، ریسک پذیری، استقلال طلبی و خلاقیت دانشجویان با کارآفرینی آنان رابطه معناداری وجود دارد. پژوهشهای برومند نسب (1381) نیز نشان داد که بین انگیزه پیشرفت و خلاقیت با کارآفرینی دانشجویان رابطه معناداری وجود دارد.
خدمتی توسل (1379) پژوهشی با عنوان "زمینه بروز و پرورش کارآفرینی در بین دانش آموزان دبیرستان های پسرانه شهرستان کرج را از نظر مدیران، دبیران و دانش آموزان " را انجام داد. نتیجه این تحقیق نشان داد که زمینه های انگیزه پیشرفت، استقلال طلبی، ریسک پذیری و مرکز کنترل درونی دانش آموزان بالاتر از سطح میانگین بوده است.
لوپه پیه 31و باقری (2011) در تحقیق خود دریافتند که دانش آموزان در دبیرستان های فنی حرفه ای دارای احساس خود ارزشی بالایی هستند، چون احساس می کنند که اگر کارآفرین باشند مورد استقبال جامعه قرار گرفته و به آن ارزش قائل می شوند. علاوه براین، تحقیق نشان داد که دانش آموزان دارای مهارت کارآفرینی دارای کنترل درونی بیشتری در رفتار خود می باشند.
اُبی سانیا و همکاران32 (2010) در پژوهش خود به این نتیجه دست یافتند که نگرش مثبت به کارآفرینی پیش از هرچیز از طریق تدوین محتوای برنامه های درسی و روش تدریس اثربخش محقق می شود.
شانن و همکاران33 (2009) در تحقیقی نگرش کارآفرینانه دانش آموزان در برزیل و چین را اندازه گیری و مقایسه کرده اند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که فرهنگ و انتظارات کارآفرینانه بر نگرش کارآفرینی تاثیر گذار است و دانش آموزان چینی در نوآوری درکسب و کار و کنترل بر کسب و کار قویتر بوده ولی دانش آموزان برزیلی در اعتماد به نفس امتیاز بیشتری آوردند و در مورد نیاز به موفقیت هم تفاوت چشمگیری مشاهده نشد.
تام34(2009) اثر آموزش کارآفرینی بر نگرش های کارآفرینانه دانشجویان را بررسی کرده و نگرش کارآفرینانه را بعنوان متغیر عملیاتی در نظر گرفته است. نتایج حاکی از آن است که آموزش کارآفرینی بر افزایش نگرش کارآفرینانه مؤثر است و تغییر قابل توجهی درنگرش کارآفرینانه دانشجویان، قبل و بعد از دوره آموزش کارآفرینی مشاهده شد.
شریف و همکاران (2009)، به تحقیق در مورد میزان نگرش کارآفرینانه دانشجویان در مالزی پرداخته اند و با بررسی 57 دانش آموخته که دروس کارآفرینی را گذرانده اند و 57 دانش آموخته که واحدهای کارآفرینی را نگذرانده اند بدین نتیجه دست یافتند که تفاوت معناداری در میزان نگرش کارآفرینانه دانشجویان دسته اول با دسته دوم وجود دارد.
فایول و گایلی35(2008) در پژوهش خود یک چارچوب مفهومی را میان کارآفرینی و نظام آموزش و پرورش ترسیم کرده اند. بر اساس این پژوهش، دوره آموزش کارآفرینی باید از طریق طراحی دقیق محتوای دروس و شناخت جامعه هدف، به خصوص قبل از قرار گرفتن در معرض آموزش های کارآفرینی برنامه ریزی شده و در این مدل به اهداف آموزش، سطوح اجتماعی-اقتصادی و به کارگیری روش ها و تکنیکهای آموزش، متناسب با دانش آموزان توجه گردد. نیباک و هنسن36 (2008) در بررسی چگونگی تاثیر نگرش کارآفرینانه بر عملکرد و نوآوری در کسب و کارهای توریسمی در نروژ دریافتند که نگرش کارآفرینانه قوی تر، احتمال ایجاد تغییر در سازماندهی کسب و کار و رشد درآمد را افزایش می دهد.
هوارد37(2004) در پژوهشی تأثیر توسعه قابلیتهای کارآفرینی (استقلال طلبی، ریسک پذیری، انگیزه پیشرفت، کنترل درونی، و اعتماد به نفس و جسارت خلاقیت) برکارآفرینی، 450 نفر از دانش آموزان را مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه رسید که رابطه مستقیمی بین این قابلیتها و توانایی کارآفرینی افراد وجود دارد. موحد38 (2003) در مطالعه ای به بررسی سطح دانش مهار تها و دیدگاه ها وکارآفرینی در میان دانش آموزان دبیرستان کلانگ والی پرداخته و رابطه بین دانش، مهارت ها و نگرش های کسب و کار و کارآفرینی در آنها را مورد بررسی قرار داده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که سطح دانش، نگرش و مهار تهای دانش آموزان درباره کسب و کار و کارآفرینی متوسط است. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهند که بین سطح دانش، نگرش و مهارت های دانش آموزان درباره کسب و کار و کارآفرینی در بین دانش آموزانی که تحت برنامه کارآفرینی قرار گرفته اند و دانش آموزانی که تحت برنامه کارآفرینی قرار نگرفته اند، تفاوت معناداری وجود ندارد.
کارایانیس39 و همکاران (2003) در تحقیقی به مطالعه تطبیقی آموزشها برای دانشجویان کارآفرینی در سه سطح زیر لیسانس، لیسانس و نیز دوره تحصیلات تکمیلی در دو کشور فرانسه و امریکا پرداخته و ضمن بیان نتایج و یافته های مختلف اشاره کرده اند که در امریکا، دیدگاهها وادراکات افراد (پرورش ویژگیها) در مورد کارآفرینی وآموزشهای مربوط به آن و نیز عوامل نهادی و محیطی مؤثر بر تأسیس و استمرار حیات شرکتهای کارآفرینانه، در مقایسه با فرانسه حالت مثبت و مساعدتری دارد.
هشام و عثمان40(1995) در طرح پژوهشی خود به بررسی نقش آموزش های رسمی و غیررسمی در عملکرد کارآفرینان در سنگاپور پرداخته اند. آنها در پایان این پژوهش نتیجه گرفته اند که آموزش های رسمی و غیر رسمی عامل مهمی محسوب می شوند که سهم قابل توجهی در عملکرد کارآفرینان دارند.
رابینسون و سکستون41 (1994) مطالعه ای را بر روی بیش از 2000 کارآفرین برای بررسی روابط بین آموزش و موفقیتهای شغلهای خود استخدام انجام دادند. در این مطالعه از سه مدل تجربی برای بدست آوردن تخمین استفاده شده بود. آنها دریافتند که آموزش رابطه نزدیکی با کارآفرینی، و کارآفرینان سطح بالاتری از آموزش را نسبت به افراد کارمند و حقوق بگیر دریافت کردند. مطالعه همچنین نشان داد که سطوح بالاتر آموزش، احتمال اینکه خود فرد، کارفرما شود و موفقیتهای بیشتری را کسب کند افزایش می دهد.
[1] . Shan et al.
[2] . Hurley
[3] . Mitra et al.
[4] . Robinson et al.
[5] . Emerson et al.
[6] . Anselm
[7] . Schroder
[8] . Zhao et al.
[9] . Souitaris et al.
[10] . Nwaoba
[11] . Bosma et al.
[12] . Thompson
[13] . Hisrich et al.
[14] .Schumpeter
[15] .Kirzner
[16] . GEM (The Global Entrepreneurship Monitor)
[17] . Colmant et al.
[18] . Burger et al.
[19] . Shariff et al.
[20] . Lindsay et al.
[21] . Harris et al.
[22] . Kundu et al.
[23] . Oosterbeek et al.
[24] . Fuchs et al.
[25] . Nandan
[26] . Arnold Cooper
[27] . McClelland
[28] . Rotter
[29] . Szerb
[30] . Pyoria
[31] . Lope Pihie
[32] . Obisanya et al.
[33] . Shanan et al.
[34] . Tam
[35] . Fayolle& Gaily
[36] . Nybakk & Hansen
[37] . Howard
[38] . Movahed
[39] . Carayannis
[40] .Hisham & Osman
[41] . Robinson & Sexton
جدول (1). خلاصه پژوهش های انجام شده در رابطه با بررسی نگرش کارآفرینانه
ردیف | پژوهشگر | سال | نتایج |
1 | نوه ابراهیم، تندسته و سلیمانی | 1387 | در بررسی شاخص های انگیزه پیشرفت، استقلال طلبی، گرایش به خلاقیت، ریسک پذیری، کنترل درونی، تحمل ابهام، تیم کاری وآینده نگری در بین دانش آموزان نتیجه گرفته شد که شاخص های کارآفرینی در بین دانش آموزان شاخه کاردانش از شاخه نظری بالاتر است. |
2 | صالحی و همکاران | 1385 | میزان موفقیت هنرستانهای کاردانش درتقویت حس کنجکاوی، نوآوری و خلاقیت، توانایی تصمیم گیری در حل مسائل و پایداری در مقابل مشکلات، روحیه اعتماد به نفس در دانش آموختگان در سطح نامطلوب و در روحیه مسئولیت پذیری و تعاون، پرکاری و تلاش در آنها نسبتاً مطلوب ارزشیابی شده است و در عامل کارآفرینی همگی در سطح نامطلوب است. |
3 | عزیزی | 1382 | بین متغیرهای اعتقاد به کنترل درونی، انگیزه پیشرفت، ریسک پذیری، استقلال طلبی و خلاقیت دانشجویان با کارآفرینی رابطه معناداری وجود دارد. |
4 | برومند نسب | 1381 | بین انگیزه پیشرفت و خلاقیت با کارآفرینی رابطه معناداری وجود دارد. |
5 | خدمتی توسل | 1379 | زمینه های انگیزه پیشرفت، استقلال طلبی، ریسک پذیری و مرکز کنترل درونی دانش آموزان بالاتر از سطح میانگین بوده است. |
6 | لوپه پیه و باقری | 2011 | دانش آموزان دبیرستان های فنی حرفه ای احساس خود ارزشی بالایی داشته و دانش آموزان دارای مهارت کارآفرینی، دارای کنترل درونی بیشتری در رفتار خود می باشند. |
7 | ابی سان و همکاران |
| نگرش مثبت به کارآفرینی پیش از هرچیز از طریق تدوین محتوای برنامه های درسی و روش تدریس اثربخش محقق می شود. |
8 | شانون و همکاران | 2009 | فرهنگ و انتظارات کارآفرینانه بر نگرش کارآفرینی تاثیر گذار است و دانش آموزان چینی در نوآوری درکسب و کار و کنترل بر کسب و کار قویتر بوده ولی دانش آموزان برزیلی در اعتماد به نفس امتیاز بیشتری آوردند و در مورد نیاز به موفقیت هم تفاوت چشمگیری مشاهده نشد. |
9 | تام | 2009 | آموزش کارآفرینی بر افزایش نگرش کارآفرینانه دانشجویان مؤثر بوده و تغییر قابل توجهی درنگرش کارآفرینانه دانشجویان، قبل و بعد از دوره آموزش کارآفرینی مشاهده شد. |
10 | شریف و همکاران | 2009 | تفاوت معناداری در میزان نگرش کارآفرینانه دانشجویانی که دروس کارآفرینی را گذرانده اند با دانش آموختگانی که واحدهای کارآفرینی را نگذرانده اند وجود دارد. |
11 | فایول و گایلی | 2008 | ترسیم چارچوب مفهومی میان کارآفرینی و نظام آموزش و پرورش، طراحی دقیق محتوای دروس و شناخت جامعه هدف، به خصوص قبل از قرار گرفتن در معرض آموزش های کارآفرینی برنامه ریزی شده در دوره آموزش کارآفرینی، و توجه به اهداف آموزش، سطوح اجتماعی- قتصادی و به کارگیری روش ها و تکنیکهای آموزش، متناسب با دانش آموزان در مدل ارائه شده |
12 | نیباک و هنسن | 2008 | نگرش کارآفرینانه قوی تر، احتمال ایجاد تغییر در سازماندهی کسب و کار و رشد درآمد را افزایش می دهد. |
13 | هوارد | 2004 | رابطه مستقیمی بین توسعه قابلیتهای کارآفرینی (استقلال طلبی، ریسک پذیری، انگیزه پیشرفت، کنترل درونی، و اعتماد به نفس و جسارت خلاقیت) و توانایی کارآفرینی افراد وجود دارد. |
14 | موحد | 2003 | سطح دانش، نگرش و مهارتهای دانش آموزان درباره کسب و کار و کارآفرینی متوسط است. و همچنین بین سطح دانش، نگرش و مهارت های دانش آموزان درباره کسب و کار و کارآفرینی در بین دانش آموزانی که تحت برنامه کارآفرینی قرار گرفته اند و دانش آموزانی که تحت برنامه کارآفرینی قرار نگرفته اند، تفاوت معناداری وجود ندارد. |
15 | کاریانیس و همکاران | 2003 | در امریکا، دیدگاهها وادراکات افراد (پرورش ویژگیها) در مورد کارآفرینی وآموزشهای مربوط به آن و نیز عوامل نهادی و محیطی مؤثر بر تأسیس و استمرار حیات شرکتهای کارآفرینانه، در مقایسه با فرانسه حالت مثبت و مساعدتری دارد. |
16 | هشام و عثمان | 1995 | آموزش های رسمی و غیر رسمی عامل مهمی محسوب می شوند که سهم قابل توجهی در عملکرد کارآفرینان دارند. |
17 | رابینسون و سکستون | 1994
| آموزش رابطه نزدیکی با کارآفرینی داشته، و کارآفرینان سطح بالاتری از آموزش را نسبت به افراد کارمند و حقوق بگیر دریافت کردند. سطوح بالاتر آموزش، احتمال اینکه خود فرد، کارفرما شود و موفقیتهای بیشتری را کسب کند افزایش می دهد. |
روش پژوهش:
روش این تحقیق توصیفی و از لحاظ نوع روش پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه هنرآموزان شهرستان خوی بر اساس اطلاعات سال تحصیلی 95-1394 به تعداد 100 نفر است. به دلیل جلوگیری از افت آزمودنیها کلیه افراد جامعه آماری به عنوان نمونه انتخاب شدند بنابراین روش نمونه گیری سرشماری (نمونه برابر جامعه) است. به دلیل اینکه تعدادی از هنرآموزان حاضر به همکاری نشدند و تعدادی از پرسشنامه ها ناقص تکمیل شده بودند، تعداد 60 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت.
برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته بر اساس مؤلفه های نگرش کارآفرینانه رابینسون (نقل قول از جعفری مقدم، فخارزاده 1390) (میل به موفقیت، کنترل شخصی ادراک شده، خلاقیت و نوآوری، عزت نفس، تشخیص و بهره برداری از فرصت) استفاده شده است. پرسشنامه های تکمیل شده با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای سنجش میزان اعتبار (روایی) پرسشنامه، از قضاوت خبرگان استفاده شده است بدین گونه که پرسشنامهها به همراه توضیحی کلی از تحقیق در اختیار 10 نفر از هنرآموزان و اساتید قرار گرفت و از آنها درخواست شد با توجه به سوالات در نظر گرفته شده برای سنجش متغیرهای مورد نظر، روایی سوالات را مشخص کنند. به منظور تعیین پایایی ابزار سنجش (محاسبه ضریب قابلیت اعتماد ابزار اندازهگیری)، از شیوه
آلفای کرونباخ استفاده شده است. بدین صورت که ابتدا پرسشنامه اولیه بین 20 نفر از اعضای نمونه توزیع شد و با استفاد از نرم افزار آماری spss آلفای کرونباخ آن محاسبه شد که میزان آن برای پرسشنامه تحقیق 88% به دست آمد که نشانگر پایایی بالای پرسشنامه است. برای ارزیابی تاثیر و نقش آموزش های کاردانش، آزمون T تک نمونهای و برای الویتبندی تاثیر آموزش های کاردانش بر مؤلفه های نگرش کارآفرینانه، از آزمون فریدمن استفاده شده است.
توصیف آماری داده های جمعیت شناختی
در این پژوهش مطالعه عوامل فردی با شاخص های جنسیت، تحصیلات، سابقه کار سنجیده شده است. اطلاعات جمعیت شناختی نشان می دهد که 66/71 درصد (43 نفر) پاسخ دهندگان مرد و 33/28 درصد (17 نفر) زن بوده اند. 66/6 درصد (4 نفر) پاسخ دهندگان مدرک فوق دیپلم، 33/ 78 درصد (47 نفر) مدرک لیسانس و 15 درصد (9 نفر) مدرک فوق لیسانس دارند. همچنین 7/11 درصد (7 نفر) سابقه کار کمتر از 5 سال، 15 درصد (9 نفر) بین 10 تا 15 سال و 3/73 درصد (44 نفر) بیشتر از 10 سال سابقه کار در هنرستانهای کاردانش را دارند. خلاصه نتایج جمعیت شناختی هنرآموزان پاسخ دهنده در جدول (2) آمده است.
جدول (2). خلاصه نتایج ویژگیهای جمعیت شناختی پاسخ دهندگان
| جنسیت | تحصیلات | سابقه کار | |||||
| مرد | زن | فوق دیپلم | لیسانس | فوق لیسانس | کمتر از 5 سال | 5 تا 10 سال | بیشتر از 10 سال |
تعداد | 43 | 17 | 4 | 47 | 9 | 7 | 9 | 44 |
درصد | 66/71 | 33/28 | 66/6 | 33/78 | 15 | 7/11 | 15 | 3/73 |
فروانی تجمعی | 66/71 | 100 | 66/6 | 93/84 | 100 | 7/11 | 7/26 | 100 |
یافته های پژوهش
1-آیا از دیدگاه هنر آموزان، آموزش های کاردانش در ایجاد نگرش کارآفرینانه در هنرجویان با توجه به مؤلفه میل به موفقیت مؤثر است؟
توزیع فراوانی و درصد پاسخ های معلمان (از 1 = خیلی کم تا 5= خیلی زیاد) در بررسی نقش آموزش های کاردانش، در ایجاد نگرش کارآفرینانه در هنرجویان رشته های کاردانش در مؤلفه "میل به موفقیت" در جدول (3) آمده است.
جدول (3) مؤلفه میل به موفقیت
شماره | شاخص های مؤلفه میل به موفقیت |
| خیلی کم | کم | متوسط | زیاد | خیلی زیاد | میانگین | انحراف معیار
| آماره T | سطح معناداری | ||
1 | تحلیل نقاط ضعف | تعداد | 0 | 2 | 36 | 17 | 5 | 43/3 | 69/0 | 63/4 | 63/0 | ||
درصد | 0 | 3/3 | 0/60 | 3/28 | 3/8 | ||||||||
2 | استفاده از فرصت ها حتی به قیمت از دست دادن آسایش فرد | تعداد | 0 | 11 | 26 | 18 | 5 | 28/3 | 86/0 | 53/2 | 01/0 | ||
درصد | 0 | 3/18 | 3/43 | 0/30 | 3/8 | ||||||||
3 | انجام هر تلاش ممکن برای موفقیت در کار | تعداد | 2 | 4 | 26 | 28 | 0 | 33/3 | 75/0 | 43/3 | 01/0 | ||
درصد | 3/3 | 7/6 | 3/43 | 7/46 | 0 | ||||||||
4 | برنامه ریزی برای آینده در جهت کسب موفقیت | تعداد | 0 | 4 | 31 | 25 | 0 | 35/3 | 60/0 | 47/4 | 4/0 | ||
درصد | 0 | 7/6 | 7/51 | 7/41 | 0 | ||||||||
5 | تلاش مؤثر برای استفاده بهینه از منابع | تعداد | 0 | 2 | 24 | 29 | 5 | 61/3 | 69/0 | 91/6 | 01/0 | ||
درصد | 0 | 3/3 | 0/40 | 3/48 | 3/8 | ||||||||
6 | انجام بهینه کارها | تعداد | 0 | 5 | 32 | 20 | 3 | 35/3 | 71/0 | 82/3 | 01/0 | ||
درصد | 0 | 3/8 | 3/53 | 3/33 | 0/5 | ||||||||
7 | انجام بهترین و برترین کارها | تعداد | 0 | 2 | 16 | 39 | 3 | 71/3 | 61/0 | 05/9 | 01/0 | ||
درصد | 0 | 3/3 | 7/26 | 0/65 | 0/5 | ||||||||
8 | استفاده مناسب و عاقلانه از زمان و عدم هدر دادن | تعداد | 0 | 4 | 16 | 40 | 0 | 60/3 | 61/0 | 54/7 | 01/0 | ||
درصد | 0 | 7/6 | 7/26 | 7/66 | 0 | ||||||||
میل به موفقیت | تعداد | 0 | 0 | 4 | 56 | 0 | 43/3 | 33/0 | 6/10 | 01/0 | |||
| درصد | 0 | 0 | 7/6 | 3/93 | 0 |
|
|
|
|
با توجه به نتایج آزمون تی تست تک نمونه ای (جدول 3)، به غیر از شاخص های تحلیل نقاط ضعف و برنامه ریزی برای آینده در جهت کسب موفقیت، میانگین همه شاخص های میل به موفقیت در سطح معناداری 01/0 از میانگین معیار (3) بیشتر بوده و در نتیجه با 99 درصد اطمینان می توان گفت آموزش های کاردانش در افزایش میل به موفقیت موثر بوده است. همچنین آموزش کاردانش در شاخص انجام بهترین و برترین کارها با میانگین 71/3 بیشترین مقدار و شاخص استفاده از فرصت ها حتی به قیمت از دست دادن آسایش فرد با میانگین 28/3 کمترین تاثیر داشته است.
یافته های این سوال با یافته های پژوهش های نوه ابراهیم و تندسته و سلیمانی (1387)، عزیزی (1382)، خدمتی توسل (1379)، برومند نسب (1381) و هوارد (2004) همسو است.
2-آیا از دیدگاه هنر آموزان، آموزش های کاردانش در ایجاد نگرش کارآفرینانه در هنرجویان با توجه به مؤلفه کنترل شخصی مؤثر است؟
نتایج حاصل از تحلیل پاسخهای سوال دوم در جدول شماره (4) آمده است. مطابق با یافتههای جدول، تاثیر آموزش های کاردانش روی تمامی شاخصهای مؤلفه کنترل شخصی ادراک شده در ایجاد نگرش کارآفرینانه، معنیدار بوده است. (05/0>P-value). مقدار میانگین همه مؤلفه ها بزرگتر از 3 است. در نتیجه، میتوان گفت بر اساس نظر هنرآموزان، تاثیر آموزش های کاردانش روی نگرش کارآفرینانه از لحاظ شاخصهای کنترل شخصی ادراک شده، مثبت و معنیدار است.
جدول (4): شاخصهای کنترل شخصی ادراک شده
شماره | شاخص های کنترل شخصی ادراک شده |
| خیلی کم | کم | متوسط | زیاد | خیلی زیاد | میانگین | انحراف معیار | آماره T | سطح معناداری | |
9 | خلق فرصت ها توسط خود فرد | تعداد | 0 | 2 | 15 | 33 | 10 | 85/3
| 73/0
| 99/8
| 01/0 | |
درصد | 0 | 3/3 | 0/25 | 0/55 | 7/16 | |||||||
10 | میل به استقلال | تعداد | 2 | 0 | 13 | 32 | 13 | 90/3
| 85/0
| 12/8
| 01/0 | |
درصد | 3/3 | 0 | 7/21 | 3/53 | 7/21 | |||||||
11 | توانایی انجام کار بدون تحت تاثیر قرار گرفتن از محیط | تعداد | 2 | 7 | 9 | 30 | 12 | 71/3
| 02/1 | 40/5
| 01/0 | |
درصد | 3/3 | 7/11 | 0/15 | 0/50 | 0/20 | |||||||
12 | مسئولیت پذیری | تعداد | 0 | 5 | 16 | 31 | 8 | 70/3
| 80/0
| 70/6
| 01/0 | |
درصد | 0 | 3/8 | 7/26 | 7/51 | 3/13 | |||||||
13 | نسبت دادن موفقیت ها به خود فرد | تعداد | 0 | 2 | 27 | 26 | 5 | 56/3
| 69/0
| 29/6
| 01/0 | |
درصد | 0 | 3/3 | 0/45 | 3/43 | 3/8 | |||||||
14 | ایفای نقش فعال در کارها | تعداد | 0 | 0 | 28 | 24 | 8 | 66/3
| 70/0
| 32/7
| 01/0 | |
درصد | 0 | 0 | 7/46 | 0/40 | 3/13 | |||||||
15 | توانایی کار با دیگران | تعداد | 0 | 7 | 18 | 21 | 14 | 70/3
| 96/0
| 63/5
| 01/0 | |
درصد | 0 | 7/11 | 0/30 | 0/35 | 3/23 | |||||||
16 | اعتقاد به قابل شناسایی بودن کار هر فرد در یک مجموعه | تعداد | 0 | 2 | 29 | 24 | 5 | 53/3
| 70/0
| 90/5
| 01/0 | |
درصد | 0 | 3/3 | 3/48 | 0/40 | 3/8 | |||||||
کنترل شخصی ادراک شده | تعداد | 0 | 0 | 7 | 39 | 14 | 70/3
| 47/0
| 45/11
| 01/0 | ||
درصد | 0 | 0 | 7/11 | 0/65 | 3/23 |
با توجه به نتایج آزمون تی تست تک نمونه ای (جدول 4)، میانگین همه شاخص های کنترل شخصی ادراک شده در سطح معناداری 01/0 از میانگین معیار (3) بیشتر بوده و در نتیجه با 99 درصد اطمینان می توان گفت آموزش های کاردانش در افزایش مؤلفه های کنترل شخصی ادراک شده موثر بوده است. همچنین آموزش کاردانش در شاخص میل به استقلال با میانگین 90/3 بیشترین مقدار و شاخص اعتقاد به قابل شناسایی بودن کار هر فرد در یک مجموعه با میانگین 53/3 کمترین تاثیر را داشته است.
یافته های این سوال با یافته های پژوهش های نوه ابراهیم و تندسته و سلیمانی (1387)، عزیزی (1382)، خدمتی توسل (1379)، لوپه پیه و باقری (2011)، هوارد (2004) همسو است.
3-آیا از دیدگاه هنر آموزان، آموزش های کاردانش در ایجاد نگرش کار آفرینانه در هنرجویان با توجه به مؤلفه خلاقیت و نوآوری مؤثر است؟
نتایج حاصل از تحلیل دادههای سوال سوم در جدول شماره (5) آمده است. مطابق با یافتههای جدول و بر اساس آزمون T، تاثیر آموزش های کاردانش روی تمامی شاخصهای مؤلفه خلاقیت و نوآوری در ایجاد نگرش کارآفرینانه، معنیدار بوده است (05/0>P-value). مقدار میانگین همه مؤلفهها بزرگتر از 3 است، بنابراین میتوان گفت مطابق با نظر هنرآموزان، تاثیر آموزش های کاردانش روی نگرش کارآفرینانه از لحاظ شاخصهای خلاقیت و نوآوری، مثبت و معنی دار بوده است.
جدول (5): شاخصهای مؤلفه خلاقیت و نوآوری
شماره | شاخص های مؤلفه خلاقیت و نوآوری |
| خیلی کم | کم | متوسط | زیاد | خیلی زیاد | میانگین | انحراف معیار | آماره T | سطح معناداری |
17 | میل به کار با افراد خلاق و نوآور | تعداد | 2 | 0 | 18 | 34 | 6 | 70/3
| 78/0
| 88/6
| 01/0 |
درصد | 3/3 | 0 | 30/0 | 7/56 | 0/10 | ||||||
18 | انجام کارها از راه های غیر معمول | تعداد | 0 | 3 | 22 | 22 | 13 | 75/3
| 85/0
| 78/6
| 01/0 |
درصد | 0 | 0/5 | 7/36 | 7/36 | 7/21 | ||||||
19 | استفاده از مفاهیم قدیم برای کاربرد جدید | تعداد | 0 | 3 | 25 | 30 | 2 | 51/3
| 65/0
| 15/6
| 01/0 |
درصد | 0 | 0/5 | 7/41 | 0/50 | 3/3 | ||||||
20 | عدم تمایل به تحت کنترل قرار گرفتن و محدود شدن درچارچوب ها | تعداد | 2 | 0 | 14 | 41 | 3 | 71/3
| 71/0
| 76/7
| 01/0 |
درصد | 3/3 | 0 | 3/23 | 3/68 | 0/5 | ||||||
21 | تلاش و تمایل برای ایجاد تغییر | تعداد | 0 | 1 | 33 | 22 | 4 | 48/3
| 65/0
| 75/5
| 01/0 |
درصد | 0 | 7/1 | 0/55 | 7/36 | 7/6 | ||||||
22 | پردازش ایده های مختلف | تعداد | 0 | 4 | 14 | 31 | 11 | 81/3
| 81/0
| 78/7
| 01/0 |
درصد | 0 | 7/6 | 3/23 | 7/51 | 3/18 | ||||||
23 | تمایل نداشتن به انجام کارهای یکنواخت | تعداد | 0 | 2 | 21 | 25 | 12 | 78/3
| 80/0
| 54/7
| 01/0 |
درصد | 0 | 3/3 | 0/35 | 7/41 | 0/20 | ||||||
24 | ایجاد فرصت های جدید | تعداد | 0 | 2 | 29 | 18 | 11 | 63/3
| 82/0
| 96/5
| 01/0 |
درصد | 0 | 3/3 | 3/48 | 0/30 | 3/18 | ||||||
25 | کنجکاوی برای حل مسائل | تعداد | 2 | 4 | 19 | 33 | 2 | 48/3
| 81/0
| 60/4
| 01/0 |
درصد | 3/3 | 7/6 | 7/31 | 0/55 | 3/3 | ||||||
26 | ارائه راه حل های جدید برای مسائل جدید | تعداد | 2 | 3 | 20 | 29 | 6 | 56/3
| 87/0
| 041/5
| 01/0 |
درصد | 3/3 | 0/5 | 3/33 | 3/48 | 0/10 | ||||||
خلاقیت و نوآوری | تعداد | 0 | 0 | 5 | 43 | 12 | 64/3
| 42/0
| 87/11
| 01/0 | |
درصد | 0 | 0 | 3/8 | 7/71 | 0/20 |
با توچه به نتایج آزمون تی تست تک نمونه ای (جدول 5)، میانگین همه شاخص های خلاقیت و نوآوری در سطح معناداری 01/0 از میانگین معیار (3) بیشتر بوده و در نتیجه با 99 درصد اطمینان می توان گفت آموزش های کاردانش در افزایش مؤلفه های خلاقیت و نوآوری موثر بوده است. همچنین آموزش کاردانش در شاخص پردازش ایده های مختلف با میانگین 81/3 بیشترین مقدار و شاخص کنجکاوی برای حل مسایل و شاخص تلاش و تمایل برای ایجاد تغییر با میانگین 48/3 کمترین تاثیر را داشته است.
یافته های این سوال با یافته های پژوهش های نوه ابراهیم و تندسته و سلیمانی (1387)، عزیزی (1382)، برومند نسب (1381)، شانون و همکاران (2009)، نیباک و هنسن (2008) و هوارد (2004)، همسو بوده و با یافته های صالحی و همکاران (1386) هم سو نیست.
4-آیا از دیدگاه هنر آموزان، آموزش های کاردانش در ایجاد نگرش کارآفرینانه در هنرجویان با توجه به مؤلفه عزت نفس مؤثر است؟
نتایج حاصل از تحلیل دادههای سوال چهارم در جدول شماره (6) نشان داده شده است. مطابق با یافتههای تحلیل و بر اساس آزمون T، تاثیر آموزش های کاردانش روی تمامی شاخصهای مؤلفه عزت نفس در ایجاد نگرش کارآفرینانه، معنیدار بوده است (05/0>P-value). مقدار میانگین همه مؤلفه ها بزرگتر از 3 است، در نتیجه میتوان گفت بر اساس نظر هنر آموزان، تاثیر آموزش های کاردانش روی نگرش کارآفرینانه از لحاظ شاخصهای عزت نفس، مثبت و معنی دار بوده است.
جدول شماره (6): شاخصهای مؤلفه عزت نفس
شماره | شاخص های مؤلفه عزت نفس |
| خیلی کم | کم | متوسط | زیاد | خیلی زیاد | میانگین | انحراف معیار
| آماره T | سطح معناداری |
27 | اعتماد به قضاوتهای شخصی | تعداد | 2 | 2 | 23 | 26 | 7 | 56/3
| 87/0 | 041/5
| 01/0 |
درصد | 3/3 | 3/3 | 3/38 | 3/43 | 7/11 | ||||||
28 | اعتقاد داشتن به کار و تواناییهای خود | تعداد | 0 | 2 | 20 | 36 | 2 | 63/3
| 61/0
| 046/8
| 01/0 |
درصد | 0 | 3/3 | 3/33 | 0/60 | 3/3 | ||||||
29 | حل مشکلات شخصی | تعداد | 0 | 2 | 17 | 30 | 11 | 83/3
| 76/0
| 46/8
| 01/0 |
درصد | 0 | 3/3 | 3/28 | 0/50 | 3/18 | ||||||
30 | احساس برتری نسبت به همکاران | تعداد | 0 | 3 | 25 | 27 | 5 | 56/3
| 72/0
| 082/6
| 01/0 |
درصد | 0 | 0/5 | 7/41 | 0/45 | 3/8 | ||||||
31 | اعتماد به نتایج کارهای خود | تعداد | 0 | 2 | 19 | 33 | 6 | 71/3
| 69/0
| 032/8
| 01/0 |
درصد | 0 | 3/3 | 7/31 | 0/55 | 0/10 | ||||||
عزت نفس | تعداد | 0 | 0 | 2 | 49 | 9 | 66/3
| 45/0
| 33/11
| 01/0 | |
درصد | 0 | 0 | 3/3 | 7/81 | 0/15 |
با توچه به نتایج آزمون تی تست تک نمونه ای (جدول 6)، میانگین همه شاخص های عزت نفس در سطح معناداری 0/01 از میانگین معیار (3) بیشتر بوده و در نتیجه با 99 درصد اطمینان می توان گفت آموزش های کاردانش در افزایش مؤلفه عزت نفس موثر بوده است. همچنین آموزش کاردانش در شاخص حل مشکلات شخصی با میانگین 81/3 بیشترین مقدار و شاخص کنجکاوی برای حل مسایل و شاخص تلاش و تمایل برای ایجاد تغییر با میانگین 48/3 کمترین تاثیر داشته است.
یافته های این سوال با یافته های لوپه پیه و باقری (2011)، شانون و همکاران (2009) و هوارد (2004) هم سو بوده و با یافته های صالحی و همکاران (1386) هم سو نیست.
5-آیا از دیدگاه هنر آموزان، آموزش های کاردانش در ایجاد نگرش کارآفرینانه در هنرجویان با توجه به مؤلفه تشخیص و بهرهبرداری از فرصتها مؤثر است؟
نتایج حاصل از تحلیل دادههای سوال پنجم در جدول شماره (7) و بر اساس آزمون T، نشانگر تاثیر و معنیدار آموزش های کاردانش روی تمامی شاخصهای مؤلفه تشخیص و بهرهبرداری از فرصتها در ایجاد نگرش کارآفرینانه است (05/0>P-value). مقدار میانگین همه مؤلفه ها بزرگتر از 3 است، بنابراین مطابق با نظر هنر آموزان، تاثیر آموزش های کاردانش روی نگرش کارآفرینانه از لحاظ شاخصهای تشخیص و بهرهبرداری از فرصتها، مثبت و معنیدار است.
جدول شماره (7): شاخصهای مؤلفه تشخیص و بهرهبرداری از فرصتها
شماره | شاخص های مؤلفه تشخیص و بهره برداری از فرصت ها |
| خیلی کم | کم | متوسط | زیاد | خیلی زیاد | میانگین | انحراف معیار
| آماره T | سطح معناداری |
32 | هوشیاری | تعداد | 0 | 4 | 31 | 15 | 10 | 51/3
| 85/0
| 69/4
| 01/0 |
درصد | 0 | 7/6 | 7/51 | 0/25 | 7/16 | ||||||
33 | احساس یا درک نیازها | تعداد | 0 | 0 | 19 | 39 | 2 | 71/3
| 52/0
| 60/10
| 01/0 |
درصد | 0 | 0 | 7/31 | 0/65 | 3/3 | ||||||
34 | تشخیص یا کشف یک تناسب بین نیازها | تعداد | 4 | 0 | 39 | 17 | 0 | 21/3
| 55/0
| 023/3
| 01/0 |
درصد | 7/6 | 0 | 0/65 | 3/28 | 0 | ||||||
35 | تولید محصول | تعداد | 0 | 10 | 6 | 36 | 8 | 70/3
| 90/0
| 97/5
| 01/0 |
درصد | 0 | 7/16 | 0/10 | 0/60 | 3/13 | ||||||
تشخص و بهره برداری از فرصت ها | تعداد | 0 | 0 | 12 | 38 | 10 | 53/3
| 53/0
| 82/7
| 01/0 | |
درصد | 0 | 0 | 0/20 | 3/63 | 7/16 |
با توجه به نتایج آزمون تی تست تک نمونه ای (جدول 7)، میانگین همه شاخصهای مؤلفه تشخیص و بهره برداری از فرصتها در سطح معناداری 01/0 از میانگین معیار (3) بیشتر بوده و در نتیجه با 99 درصد اطمینان می توان گفت آموزش های کاردانش در افزایش مؤلفه تشخیص و بهره برداری از فرصتها موثر بوده است. همچنین آموزش های کاردانش در شاخص احساس یا درک نیازها با میانگین 71/3 بیشترین مقدار و شاخص تشخیص یا کشف یک تناسب بین نیازها با میانگین 21/3 کمترین تاثیر را داشته است. یافته های این سوال با یافته های پژوهش های نوه ابراهیم و تندسته و سلیمانی (1387) هم سو است.
مقایسه و الویتبندی مؤلفههای نگرش کارآفرینانه متاثر از نقش آموزش های کاردانش از دیدگاه هنر آموزان
جدول شماره (8): اولویت بندی تاثیر آموزش های کاردانش در مؤلفههای نگرش کارآفرینانه از نظر هنرآموزان
مؤلفه های نگرش کارآفرینانه | کمترین | بیشترین | میانگین | انحراف معیار | رتبه اهمیت |
میل به موفقیت | 13/2 | 00/4 | 46/3 | 33/0 | 5 |
کنترل شخصی درک شده | 50/2 | 38/4 | 70/3 | 47/0 | 1 |
خلاقیت و نوآوری | 70/2 | 30/4 | 64/3 | 42/0 | 3 |
عزت نفس | 40/2 | 80/4 | 66/3 | 45/0 | 2 |
تشخص و بهره برداری از فرصت ها | 50/2 | 50/4 | 53/3 | 53/0 | 4 |
آزمون فریدمن (Friedman) | 000/0 = p-value, 4= df, 16/41 = chi square |
در الویتبندی تاثیر آموزش های کاردانش در مؤلفههای نگرش کارآفرینانه، از آزمون فریدمن استفاده شده است. با بکارگیری این آزمون، تاثیر آموزش ها روی مؤلفههای کارآفرینی از نظر هنر آموزان مقایسه میشود. در جدول شماره (8)، نتایج آزمون فریدمن به همراه اولویت تاثیر آموزش های کاردانش بر مؤلفهها نشان داده شده است. مقدار 05/0> 000/0=P-value نشان دهنده این است که از نظر هنرآموزان، آموزش های کاردانش به یک میزان روی ابعاد نگرش کارآفرینانه دانشآموزان مؤثر نبوده است. مطابق با نظر هنر آموزان، ترتیب مؤلفههای نگرش کارآفرینانه بدین صورت است: کنترل شخصی ادراک شده، عزت نفس، خلاقیت و نوآوری، تشخیص و بهرهبرداری از فرصتها، و در نهایت میل به موفقیت.
نتیجهگیری
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش آموزش های کاردانش درایجاد نگرش کارآفرینانه درهنرجویان این رشته ها ازدیدگاه هنر آموزان است. آموزش کارآفرینی یک واقعیت اجتناب پذیر برای پیشرفت مداوم است. چرا که در جامعه از طریق تقویت نگرش ها و ظرفیت های کارآفرینی، و استفاده از جوانان کارآفرین در ابتکارات کارآفرینی جدید، سود زیادی عاید جامعه می شود. براساس آمارهای مختلف نرخ بیکاری در بین جوانان روز به روز روند صعودی طی می کند بطوری که علاوه بر جوانان و والدین آنان نگرانی در مورد بیکاری و فقر در میان جوانان به یک گفتمان در بین مسئولین مختلف کشور شده است، در این راستا گسترش آموزش های فنی حرفه ای و کاردانش در سیاست های آموزشی کشور به یک ضرورت و اولویت اساسی تبدیل شده است. چنانچه دوره آموزشی کاردانش و ارائه آموزشهایی که به حوزه شناختی، روانی-حرکتی و عاطفی ارتباط داشته باشد با استفاده از روش های چندرسانه ای و بصورت تعاملی و عملی اجرا شده و هدف آن رشد انگیزه و نگرش کارآفرینی دانش آموزان باشد، در آن صورت این فعالیت ها قادر به ایجاد انگیزه برای کارآفرینی دانش آموزان می گردد. نتایج پژوهش بیانگر نقش مثبت و معنیدار آموزش های کاردانش بر روی تمامی مؤلفههای نگرش کارآفرینانه می باشد که با نتایج پژوهش های نوه ابراهیم و تندسته و سلیمانی (1387)، عزیزی (1382)، خدمتی توسل (1379)، برومند نسب (1381)، هوارد (2004) لوپه پیه و باقری (2011)، شانون و همکاران (2009)، نیباک و هنسن(2008) همسو است. انگیزه کارآفرینی یک انرژی است که افراد را تشویق می کند که فعالیت هایی را انجام دهند که منجر به دستیابی به نیازها، کمک به رضایت و کاهش بی ثباتی از طریق ایجاد یک شرکت یا یک کسب و کار گردد. انتظار می رود دانش آموزانی که تحت تاثیر آموزش های کارآفرینی قرار می گیرند انگیزه زیادی نشان دهند. نگرش کارآفرینانه، آمادگی فرد برای پاسخگویی به خصوصیات متعلق به کارآفرین است. نگرش کارآفرینانه دانش آموزان می تواند تحت تاثیر آموزش معلمان به ویژه در خصوص کارآفرینی باشد. اگرآموزش و پرورش قادر شود دانش آموزان را تشویق کند که کارآفرین باشند و توانایی های کارآفرینی را در آنها بوجود آورد، در آن صورت نگرش کارآفرینانه در دانش آموزان تقویت شده و آن هم بر روی ذهنیت و رفتار آنان تأثیر می گذارد تا بتواند انگیزه کارآفرینی خود را نشان دهند. آموزش کارآفرینی منجر به ارتقاء موفقیت، کنترل شخصی و اعتماد به
نفس دانش آموزان شده است (باساردین و همکاران1،2016). نتایج تحقیقات دیگر نشان می دهد آموزش کارآفرینی کارآمد منجر به بهبود مهارتهای کارآفرینی دانش آموزان شده و تأثیر مثبتی بر انگیزه کارآفرینی دانش آموزان دارد (خلیلی و همکاران2 2014؛ فرهنگ مهر و همکاران3، 2016؛ جکوبیاک و باچتا4، 2016). ازسوی دیگر براساس نظریه شناختی، کارآفرینان دارای یک ساختار دانش هستند که برای ارزیابی، قضاوت یا تصمیم گیری استفاده می شود و آن شامل ارزیابی فرصت ها، ایجاد کسب و کار و رشد آنها است (سانچز5، 2011).
در مورد نگرش کارآفرینانه، پژوهش رابینسون و همکاران (نقل قول از جعفری مقدم، فخارزاده،1390) یکی از جامع ترین تحقیقاتی است که به نگرش به عنوان معیاری برای پیش بینی فعالیت کارآفرینانه پرداخته است. لذا تصمیم گرفته شد مؤلفه های نگرش کارآفرینانه رابینسون به عنوان مبنای چارچوب مفهومی پژوهش در نظر گرفته شود که این مؤلفه ها عبارتند از: تشخیص و بهره برداری از فرصت، میل به موفیت، کنترل شخصی ادراک شده، عزت نفس و خلاقیت و نوآوری. به عقیده سمونز6 (1999) نگرش ها بهترین وسیله برای اقدام به کارآفرینی می باشند. همچنین رابینسون و همکاران (1991) نگرش ها را بهترین پیش بینی کنندگان برای تمایلات کارآفرینانه می دانند که این نگرش ها که بر اساس آموزش های خانوادگی و محیط اجتماعی ایجاد شده اند، می توان باز هم با آموزش و یادگیری در آنها تغییراتی ایجاد کرد. لذا از طریق آموزش های کارآفرینانه می توان بر نگرش کارآفرینانه افراد تاثیر گذاشت. شاخه کاردانش که با هدف تربیت نیروی انسانی مورد نیاز بخش های صنعت، خدمات و کشاورزی، در سطح کارگر نیمه ماهر، ماهر، سرپرست کارگاه و استادکار است، در پی تحولات گسترده در نظان آموزشی متوسطه به عنوان الگوئی جدید از ارتباط میان نظام آموزش فنی حرفه ای و نیازهای بازار کار به اجرا درآمد. از آنجائیکه دوره ابتدائی و متوسطه تعیین کننده ترین سطح آموزش رسمی در ایجاد و توسعه رفتارها و نگرش ها در دانش آموزان می باشند، لذا به جاست که با آموزش های کاردانش بتوانیم نگرش کارآفرینانه را در هنرجویان رشته های کاردانش تقویت کنیم. بی شک تلاش در جهت تغییر نگرش کارآفرینانه هنر جویان باعث خواهد شد که آنها نگرش مثبتی به راه اندازی کسب و کار های خلاقانه پیدا کرده و اقدام به راه اندازی فعالیت های کارآفرینانه فردی و گروهی نمایند.
منابع
-احمد پور داریانی، محمود؛ عزیزی، محمد (1383). کارآفرینی. تهران: محراب قلم.
-برومند نسب، مسعود (1381). بررسی رابطه ساده و چندگانه وضعیت اجتماعی- اقتصادی، انگیزه پیشرفت، مخاطره پذیری، جایگاه مهارت، خلاقیت و عزت نفس با کارآفرینی در دانشجویان شهید چمران اهواز. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم تربیتی، دانشگاه شهید چمران اهواز
-جعفری مقدم، سعید؛ فخارزاده، آرزو سادات (1390). توسعه نگرش کارآفرینانه در کتاب های درسی (مطالعه موردی: کتاب های فارسی دوره دبستان)، توسعه کارآفرینی،15، 47-66
-حمزه لوئی کهریزی، احمد (1375). ارزشیابی شاخه کاردانش در نظام جدید آموزش متوسطه از دید مشاوران، مدیران، مربیان پرورشی، اولیا و دانش آموزان سراسر کشور، سال تحصیلی 75-1374، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم تربیتی، دانشگاه تربیت معلم تهران
-خدمتی توسل، صادق (1379). بررسی زمینه های بروز پرورش کارآفرینی در دبیرستانهای پسرانه دولتی کار و دانش شهرستان کرج از نظر مدیران، دبیران، و دانش آموزان، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی.
-خسروی پور، بهمن؛ ایروانی، هوشنگ؛ حسینی، سیدمحمود؛ موحد محمدی، حمید (1386). شناسایی و تحلیل مؤلفه های مؤثر بر توانمندی کارآفرینانه دانشجویان مراکز آموزش عالی علمی کاربردی. مجله علوم کشاورزی ایران، 2(38)، 207-217
-ذبیحی، محمدرضا؛ مقدسی، علیرضا (1385). کارآفرینی از تئوری تا عمل. مشهد: نشر جهان فردا
-ربیعی، مهدی؛ پیرمرادیان، علی (1391). بررسی میزان تحقق اهداف شاخه کاردانش از دیدگاه هنرآموزان شاغل در هنرستانهای کاردانش پسرانه شهر اصفهان، رشد آموزش فنی و حرفه ای،8(2)،4-9
-سحرخیز، ابراهیم (1392). مجموعه طرح های کارآفرینی اولین همایش ملی ((نقش آموزش و پرورش درتوسعه کارآفرینی از منظر سند تحول بنیادین)). معاونت آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش. نشر عابد. چاپ اول.
-صالحی، کیوان؛ زین آبادی، حسن رضا؛ کیامنش، علیرضا (1385). نگاهی تحلیلی بر عملکرد هنرستانهای کاردانش، موردی از ارزشیابی کیفیت بروندادهای هنرستانهای کاردانش منطقه 2 شهر تهران، فصلنامه نوآوری های آموزشی، (16)،163 -119
-عزیزی، محمد (1382). بررسی و مقایسه زمینه های بروز و پرورش کارآفرینی در دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی، پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه شهید بهشتی.
-عسگری پور، حسین؛ بخشنده، قاسم؛ شهرکی، طاهره (1392). بررسی تأثیر نگرش به کسب و کار بر مهارت های کارآفرینانه دانشجویان (مطالعه موردی: دانشگاههای غیرپزشکی شهرستان چابهار). دومین کنفرانس بین المللی مدیریت، کارآفرینی و توسعه اقتصادی. قم: دانشگاه پیام نور
-مرادی، یزدان (1386). بررسی موانع نگرش های کارآفرینانه دانشجویان رشته کامپیوتر دانشگاه جامع علمی- کاربردی شهر تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران (پردیس قم).
-ناندان، اچ (1386). مبانی کارآفرینی، (ترجمه اعظم شجاع صفت و عاطفه واثقی). مشهد: نشر جهان فردا
-نوه ابراهیم، عبدالرحیم؛ تندسته، اشکان؛ سلیمانی، نادر (1387). مطالعه شاخص های کار آفرینی در بین دانش آموزان سال آخر سه شاخه نظری، فنی حرفه ای وکار دانش (مدارس متوسطه شهرستان گرمسار)، فصلنامه رهبری و مدیریت آموزشی،(2)،146-133
-Anselm,M. (2002). Entrepreneurship education in the community college, Proceeding 38th International Council for Small Business (ICSB),Las Vegas, NV.pp.177-192.
-Basardien, F., Friedrich, C., & Twum-Darko, M. (2016). Evidence-Based Practices of Promoting Entrepreneurship Education in Higher Education Institutions in Africa. Journal of Economics and Behavioral Studies, 8(5),pp. 68-81.
-Bosma, N. S., Jones, K., Autio,E., Levie,J., (2008). Global Entrepreneurship Monitor 2007 Executive Report, London, U.K.: London Business School and Babson Park, MA: Babson College
- Burger, L., O’Neill, C., Mahadea, D., (2005).The impact of previous knowledge and experience on the entrepreneurial attitudes of Grade 12 learners. South African Journal of Education, 25, pp. 89–94.
- Carayannis, E.G., Evans, D., & Hanson, M.,A (2003). cross-cultural learning strategy for entrepreneurship education: outline of keyconcepts and lessons learned from a comparative.
- Colmant, M., Matina, E., (2008). Exploring entrepreneurial attitudes towards change throughout the development of the start-up project. Unpublished master’s thesis, Umea School of Business, Sweden, p.7.
- Emerson, B., Stuart, B. (1992). Psychological Traits of Rural Entrepreneurs.The Journal of Socio-Economics, 21, pp. 353-362.
-Farhangmehr, M., Goncalves, P., & Sarmento, M. (2016). Predicting Entrepreneurial Motivation among University Students. Education + Training, 58(7/8), 861-881. https://doi.org/10.1108/ET-01-2016-0019
- Fayolle, A., Gaily, B., (2008). From Croft to Science: Teaching Model and Learning Processes in Entrepreneurship Education. Journal of European Industrial Training, 32(7), pp. 569-593.
- Fuchs, K., Werner, A., Wallau, F. (2008), Entrepreneurship education in Germany and Sweden: what role do different school systems play? Journal of Small Business and Enterprise Development, 15(2), pp. 365-381.
-GEM (The Global Entrepreneurship Monitor). Executive Report, (1999)
-Harris, M. L., Gibson, S. G., (2008). Examining the entrepreneurial attitudes of US business students. Education + Training, 50(7), PP. 568-581.
-Hisham H.j., Osman.B., (1995).Formal and non-formal education and their contributions on entrepreneurial performance, Unpublished master's thesis, Keebangsaan University: http://www.usasbe .org/knowledge,
- Hisrich, R. D., Peters, M. P., (2002). entrepreneurship,Tuat Mc Graw- Hill publishing company, fifth edition.
- Howard, S., (2004)."Developing Entrepreneurial Potential in youth, The Effects of Entrepreneurial Education and Venture creation", University of south florida.
-Hurley, A., (1998). Incorporating Feminist Theories in to Sociological Theories of Entrepreneurship, Woman in Management Review, 14, (2),pp. 54-62
-Jakubiak, M., & Buchta, K. (2016). Determinants of Entrepreneurial Attitudes in Relation to Students of
Economics and Non -Economics. Studia i Materialy, 2(1), 17-30. http://doi.org/10.7172/1733-9758.2016.21.2
- Kirzner, I. M., (1973).Competition and entrepreneurship. Chicago:University of Chicago Press.
-Khalili, B., Tojari, F., & Rezaei, M. (2014). The Impact of Entrepreneurship Training Course on the Development of Entrepreneurial Features. European of Academic Research, 2(9), 11942-11953.
- Kundu, S. C., & Rani, S., (2007).Personality and attitudes of Indian young female workforce: Entrepreneurial orientation by education and regions. Managing Global Transitions, 5(3), pp. 229–252.
- Kundu, S. C., & Rani, S., (2008).Human resources’ entrepreneurial attitude orientation by gender and background: a study of Indian Air Force trainees. International Journal of Management and Enterprise Development, 5(1), pp. 77-101.
- Lope Pihie, Z.A., Bagheri, A., (2011).Malay students’ entrepreneur attitude and entrepreneurial efficacy in Vocational and Technical Secondary School of Malaysia. Universiti Putra Malaysia. Journal Pertanika Science Social and Humanity, 19 (2), pp. 433-447.
- Lindsay, W., Lindsay, N., Jordaan, A., (2007) . Investigating the Values- Entrepreneurial Attitude-Opportunity Recognition Relationship in Nascent Entrepreneurs. Regional Frontiers of Entrepreneurship Research, pp. 562-568.
- Mitra, J. &Matlay, H., (2004).Entrepreneurial and vocational education and training: Lessonsfrom eastern and central Europe. Industry and Higher Education, 18,pp. 53-69.
- Movahed, N., (2003).Knowledge, skills and attitude towards Business and entrepreneurship among students from secondary schools in the Klang. Unpublished master's thesis< http://www .usasbe .org/knowledge
- Nwaoba NC., (2011). Integration of sexuality education into secondary school curriculum. Curriculum implementation.CASSON Journal, a;2,
- Nybakk, E., Hansen, E., (2008).Entrepreneurial attitude, innovation and performance among Norwegian nature-based tourism enterprises. Forest Policy and Economics, 10, pp. 473–479.
- Obisanya, J.F., Akinbami, C.A.O., and Fayomi, A.O., (2010).Entrepreneurship Education and Undergraduates ’ Attitude to Self-Employment: a Case Study of Nigerian University. IFE PsychologiA, 18(2), pp. 1-10.
- Oosterbeek, H., Praag, MVan., & Ijsselstein, A., (2010).The impact of entrepreneurship education on entrepreneurship skills and motivation. European Economic Review, 54, pp. 442–454.
-Robinson, P., Stimpson, D., Huefner, Y., & Hunt, K. (1991). Anattitude approach to the prediction of entrepreneurship. Jounral of Small Business and Enterprise Development, 10(1), pp. 106 -122.
- Robinson, P., Sexton, E., (1994).The effect of education and experience on selfemployment success. Journal of Business Venturing, 9, pp. 141-156.
- Sánchez, J.C. (2011). Entrepreneurship as a legitimate field of Knowledge.Psicothema, 23(3),pp. 427-432.
- Schroder, E., Rodermund, E. S., (2006). Crystallizing enterprising interests among adolescents through a career development programme: The role of personality and family background. Journal of Vocational Behaviour, 69(3), pp. 494-509.
- Schumpeter, J. A., (1934). Entrepreneurship as innovation. In R.Swedberg (Ed.), Entrepreneurship The social science view.Oxford: Oxford University Press, pp. 51–75
-Simmones, C.h. (1999). The entrepreneurial attitude. Retrieved .from www.kcentrepreneur .com/ anonymos. html
- Shane, S., Venkataraman, S., (2000).The promise of entrepreneurship as a field of research. Academy of Management Review, 25,pp. 217–226.
- Shan, S., Locke, E., Collin, C., (2003). Entrepreneurial motivation, Human Resource Management Review, 13, pp. 257-279.
- Shariff, M. N. M., Saud, M. B., (2009).An Attitude Approach to the Prediction of Entrepreneurship on Students at Institution of Higher Learning in Malaysia. International Gournal of Business and Management, 4,pp. 129-135.
-Shanan, Gibson, G., Harris, Michael L., Barber III, Dennis., (2009).Comparing the Entrepreneurial Attitudes of Chinese and Brazilian Students. Southern Journal of Entrepreneurship, 28, pp. 56-70.
- Souitaris, V., Zerbinati, S., Al-Laham, A., (2006). Do entrepreneurial programmes raise the entrepreneurial intention of science and engineering students? The effects of learning inspiration and resources. Journal of Business Venturing, 22(4), pp. 566-591.
- Szerb‚ H. L., (2007).Student’s entrepreneurial attitudes and entrepreneurship education in 14 countries.University of Pécs, Faculty of Business and Economics.
-Tam, H. W., (2009).How and to What Extent Does Entrepreneurship Education Make Students More Entrepreneurial? A California Case of the Technology Management program. Unpublished doctoral dissertation.University of Californnia, Santa Barbara.
- Thompson, j., Geoff, A. & Lees, A., (2000). Social Entrepreneurship: A New Look at the People and the Potential, Management Decision, 38(5), pp.328-338
- Zhao, H., Seibert, S. E. & Hills, G. E., (2005). The mediating role of self efficacy in the development of entrepreneurial intentions. Journal of Applied Psychology, 90(6), pp.1265-1272.
[1] - Basardien et al.
[2] -Khalili et a
[3] - Farhangmehr et al
[4] - Jakubiak & Buchta
[5] - Sánchez
[6] . Simmones