نوآوری رایگان فرآیندی مهم و درحال توسعه در بخش خانگی اقتصادهای ملی است و سبب شکوفایی انسانی و رفاه اجتماعی می شود. هدف اصلی این پژوهش، شناسايی عوامل تاثيرگذار بر فرآیند شکل گیری نوآوری رایگان در ایران با تحلیل دلفی فازی و تکنیک دیمتل است. جامعه آماری پژوهش، کلیه خبرگان چکیده کامل
نوآوری رایگان فرآیندی مهم و درحال توسعه در بخش خانگی اقتصادهای ملی است و سبب شکوفایی انسانی و رفاه اجتماعی می شود. هدف اصلی این پژوهش، شناسايی عوامل تاثيرگذار بر فرآیند شکل گیری نوآوری رایگان در ایران با تحلیل دلفی فازی و تکنیک دیمتل است. جامعه آماری پژوهش، کلیه خبرگان حوزه ی نوآوری رایگان است که 12 خبره از دانشگاه های شهید بهشتی، علامه طباطبایی، تهران، امام صادق(ع) انتخاب شدند و در نهایت 12 پرسشنامه دلفی تکمیل و توسط محقق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
با توجه به نتایج حاصل از تکنیک دلفی فازی در پنل خبرگان، 8 مؤلفه مؤثر بر شکل گیری فرآیند نوآوری رایگان شناسایی شدند و در سه گروه اصلی دسته بندی گردید. در ادامه نیز جهت بررسی چگونگی تاثيرگذاری و تاثیرپذیری زیرمؤلفه ها، این عوامل بواسطه تکنیک دیمتل مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد از میان عوامل سه گانه مؤثر بر شکل گیری فرآیند نوآوری رایگان، عامل محیطی بیشترین تاثیر را دارد و عوامل فردی و زمینه ای در رتبه های بعدی قرار دارند. همچنین از بین 8 زیرمؤلفه، عامل فرهنگ درک و حمایت از نوآوری بیشترین تأثیرگذاری را در بین سایر عوامل داراست.
پرونده مقاله
بازاریابی برای دانشگاه موضوع پیچیده و چند بعدی است چرا که دانشگاهها مجبور هستند با تنوع قابل توجهی از مخاطبان ارتباط بگیرند. این مقاله سعی دارد تا نظریه جدیدی در باب همکاری مؤثر دانشگاه با صنعت ارائه نماید. مطالعه حاضر، ضمن تبیین ویژگی های چارچوب طبقه بندی رویکردهای با چکیده کامل
بازاریابی برای دانشگاه موضوع پیچیده و چند بعدی است چرا که دانشگاهها مجبور هستند با تنوع قابل توجهی از مخاطبان ارتباط بگیرند. این مقاله سعی دارد تا نظریه جدیدی در باب همکاری مؤثر دانشگاه با صنعت ارائه نماید. مطالعه حاضر، ضمن تبیین ویژگی های چارچوب طبقه بندی رویکردهای بازاریابی در دانشگاه های دنیا، ساز و کارهای لازم برای بازاریابی توانمندی های دانشگاه در تمام زمینه های آموزش، پژوهش و کارآفرینی ارائه می دهد. بر این اساس با استفاده از رویکرد تلفیقی (کمی – کیفی) و استفاده از پرسشنامه ای 30 سؤالی، با تعداد 57 نفر از خبرگان دانشگاه، نهادی تامین مالی، تشکل ها و انجمن ها، دولت و صنعت مصاحبه صورت گرفت. با بررسی های انجام گرفته، ده راهبرد که به ترتیب شامل: تشکیل شبکه ای از متخصصین صنعت و دانشگاه جهت بهبود روابط و مشارکت ها، قراردادهای همکاری در اجرای پروژه های تاسیس مراکز تحقیقاتی و دانش بنیان با بخش خصوصی و صنعت، برگزاری جلسات و حفظ ارتباطات به صورت مستمر با نمایندگان صنایع و بخش خصوصی، قراردادهای همکاری دانشگاه با بخش خصوصی جهت تأمین مالی و سرمایه گذاری تأسیس مراکز تحقیقاتی و قطب های علمی، ایجاد یک واحد بازاریابی در دانشگاه جهت ارتقاء بازاریابی و در نتیجه بالا بردن درآمد دانشگاه، همکاری در قالب بستن قراردادهای چند جانبه در جهت تامین مالی و اجرای پروژه های تأسیس مراکز تحقیقاتی و دانش بنیان، استفاده بهینه از فضای دانشگاه جهت ارائه به شرکت های فعال بخش خصوصی، اصلاح وبسایت دانشگاه با رویکردهای نوین مدیریتی و بازاریابی، ایجاد قراردادهای همکاری با شرکت فعال حوزه بازاریابی و بازاریابی دیجیتال و ایجاد روش تأمین مالی جمعی هستند، برای بهبود همکاری دانشگاه و صنعت پیشنهاد شد.
پرونده مقاله
امروزه شرکتهای دانشبنیان مختلفی در مراکز رشد علم و فناوری برای تجاریسازی ایدهها در ایران شکل گرفتهاند. چنانچه این شرکتها نتوانند به رشد مطلوب برسند، ضرر آنها برای مراکز رشد و کشور دوچندان خواهد بود. هدف این پژوهش تدوین الگوی مراحل رشد شرکتهای دانشبنیان جهت تعی چکیده کامل
امروزه شرکتهای دانشبنیان مختلفی در مراکز رشد علم و فناوری برای تجاریسازی ایدهها در ایران شکل گرفتهاند. چنانچه این شرکتها نتوانند به رشد مطلوب برسند، ضرر آنها برای مراکز رشد و کشور دوچندان خواهد بود. هدف این پژوهش تدوین الگوی مراحل رشد شرکتهای دانشبنیان جهت تعیین شاخصهای ورود به مراکز رشد، مراحل رشد شرکتهای دانشبنیان و مشخصات هر یک از مراحل رشد بود. در این راستا، مراکز رشد سازمان پژوهشهای علمی صنعتی ایران و پارک علم و فناوری استان گیلان به عنوان مورد مطالعه انتخاب شدند و روش تحقیق ترکیبی (کیفی ـ کمّی) اتخاذ شد. دادههاي پژوهش با دو ابزار مصاحبه و پرسشنامه جمعآوري گرديد. در بخش کیفی از ۴۳ مصاحبه و در بخش کمّی از ۷۵ پرسشنامه بهره گرفته شد. تحلیل دادهها در بخش کیفی و کمی به ترتیب با استفاده از نرمافزارهای MAXQDA10 و SPSS25 انجام شد. نتایج نشان داد که شاخصهای ورود به مراکز رشد در سه سطح فردی، شرکتی و مرکز رشد تقسیمبندی گردید بطوری که شاخصهای سطح شرکتی و مرکز رشد به ترتیب بیشترین و کمترین اهمیت را داشتند. بر اساس یافتههای مراحل رشد شرکتهای دانشبنیان، 4 مرحله شامل "کانون شکوفایی و خلاقیت"، "پیشرشد یا رشد مقدماتی یا هسته تحقیقاتی یا هسته فناور"، "رشد یا رشد متوسط یا واحد فناور" و "پسارشد یا رشد بالا یا واحد مستأجر" شناسایی شدند. یافتههای این پژوهش میتواند مدیران را در تدوین خط مشی خود در حمایت از شرکتهای دانشبنیان در مراحل مختلف رشد آنها یاری نماید
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تحلیل ساختاری نقش میانجی تعهد سازمانی در رابطه بین چابکی سازمانی و هوش سازمانی با عملکرد سازمانی در بین واحدهای جهاد دانشگاهی شمال غرب کشور می باشد. روش پزوهش توصیفی _ همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان واحدهای جهاد دانشگاهی شمال غرب (آذربایجانغربی چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تحلیل ساختاری نقش میانجی تعهد سازمانی در رابطه بین چابکی سازمانی و هوش سازمانی با عملکرد سازمانی در بین واحدهای جهاد دانشگاهی شمال غرب کشور می باشد. روش پزوهش توصیفی _ همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان واحدهای جهاد دانشگاهی شمال غرب (آذربایجانغربی و آذربایجانشرقی، اردبیل و کردستان) میباشند که در مجموع 320 نفر بودند. حجم نمونه تحقیق 206 نفر بود که به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم جامعه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامههای استاندارد عملکرد سازمانی، چابکی سازمانی، هوش سازمانی و تعهد سازمانی استفاده شد. روایی محتوایی ابزار توسط متخصصان امر تایید و روایی مطلوبی برای آنها گزارش شد. همچنین از تحلیل عاملی تاییدی برای روایی سازه ابزارها استفاده شد. ضرایب پایایی برای پرسشنامه های تعهد سازمانی، هوش سازمانی، چابکی سازمانی، عملکرد سازمانی به ترتیب 79/0، 89/0، 87/0، 84/0، گزارش شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تکنیکهای آمار توصیفی شامل نمودار ستونی، میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی شامل رگرسیون چندگانه و مدلسازي معادلات ساختاري استفاده شده است. نتایج و یافتههای تحقیق نشان داد هوش سازمانی، چابکی سازمانی و تعهد سازمانی بر عملکرد سازمانی تاثیر مستقیم دارند. همچنین هوش سازمانی و چابکی سازمانی با نقش میانجی تعهد سازمانی بر عملکرد سازمانی تاثیر غیر مستقیم دارند. در نتیجه مدیران واحدهای جهاد دانشگاهی باید بیش از پیش بر استقرار و پیاده سازی هوش سازمانی و چابکی سازمانی جهت افزایش تعهد سازمانی و در نهایت ارتقای عملکرد سازمانی اهتمام ورزند.
پرونده مقاله
در عصر کنونی و رقابت فزاینده بین بنگاههای تجاری، بحث نوآوری اهمیت روزافزونی یافته و نوآوری در مدل کسب وکار به عنوان ضامن بقا و سودآوری، مورد توجه بسیاری از پژوهشگران و مدیران قرار گرفته است. با وجود مدل ها و چارچوب های مختلفی که درباره نوآوری مدل کسب وکار وجود دارد، تا چکیده کامل
در عصر کنونی و رقابت فزاینده بین بنگاههای تجاری، بحث نوآوری اهمیت روزافزونی یافته و نوآوری در مدل کسب وکار به عنوان ضامن بقا و سودآوری، مورد توجه بسیاری از پژوهشگران و مدیران قرار گرفته است. با وجود مدل ها و چارچوب های مختلفی که درباره نوآوری مدل کسب وکار وجود دارد، تاکنون مدل جامعی که مولفه های نوآوری مدل کسب وکار را شناسایی و اولویت بندی کند، ارائه نشده است. در پژوهش حاضر به منظور تبیین یک چارچوب، با مرور سیستماتیک ادبیات موضوع، مجلات نمایه شده در پایگاههای WOS و SCOPUS گردآوری شد و با بکارگیری روش فراترکیب، تفسیر، تحلیل و ترکیب ۴۲ مقاله منتخب انجام شد. بر این اساس مولفههای نوآوری مدل کسب وکار در قالب چهار مقوله نوآوری در محتوا (شامل دو مفهوم کلان فعالیتهای زنجیره ارزش و کلان فعالیتهای درون سازمانی)، نوآوری در ساختار، نوآوری در حکمرانی و نوآوری در ضبط ارزش دسته بندی شد. سپس ضریب اهمیت و اولویت هر یک از مولفه ها به کمک روش آنتروپی شانون محاسبه شد. در پایان بر اساس یافتههای پژوهش، پیشنهادهای لازم ارائه شده است.
پرونده مقاله
گسترش روز افزون کاربرد فناوری های دیجیتال باعث شده است که فضای مجازی و شبکه های اجتماعی به بخش مهمی از زندگی روزمره افراد تبدیل شود. بعلاوه فناوری های دیجیتال و فضای مجازی موجب دگرگونی ابزار، روش ها و محتوای یادگیری در نظام های آموزش و پرورش شده اند. همزمان بررسی ابعاد چکیده کامل
گسترش روز افزون کاربرد فناوری های دیجیتال باعث شده است که فضای مجازی و شبکه های اجتماعی به بخش مهمی از زندگی روزمره افراد تبدیل شود. بعلاوه فناوری های دیجیتال و فضای مجازی موجب دگرگونی ابزار، روش ها و محتوای یادگیری در نظام های آموزش و پرورش شده اند. همزمان بررسی ابعاد و آثار کاربرد گسترده فناورهای ارتباطی و اطلاعاتی، از آغاز مورد توجه محققان بوده است و پژوهش حاضر نیز چنین هدفی را دنبال می کند.
این پژوهش، با روش تحقیق همبستگی و با ابزار پرسشنامه اجرا شده است. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان دختر سال اول دوره متوسطه، ناحیه دو آموزش و پرورش شهر مشهد، در سال تحصیلی 1400-1399 است. حجم نمونه بر اساس فرمول مورگان 380 نفر انتخاب و اطلاعات با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس گردآوری شده اند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که انگیزه پیشرفت گروه کاربر فضای مجازی و شبکه های اجتماعی از میانگین انگیزه پیشرفت گروه غیر کاربر بیشتر بوده است.
پرونده مقاله
اکوسیستم نوآوری نقش ارزشمندی در توسعه ی نوآوری و کارآفرینی دارد. از این رو، این مقاله با هدف واکاوی ابعاد و مولفه های اکوسیستم نوآوری به منظور طراحی چارچوبی در این زمینه با استفاده از روش فراترکیب مدل سندلوسکی و باروسو انجام شده است. 438 مقاله مرتبط به صورت هدفمند براسا چکیده کامل
اکوسیستم نوآوری نقش ارزشمندی در توسعه ی نوآوری و کارآفرینی دارد. از این رو، این مقاله با هدف واکاوی ابعاد و مولفه های اکوسیستم نوآوری به منظور طراحی چارچوبی در این زمینه با استفاده از روش فراترکیب مدل سندلوسکی و باروسو انجام شده است. 438 مقاله مرتبط به صورت هدفمند براساس معیارهای ورود مورد بررسی قرار گرفتند که نهایتا 42 مقاله برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد چارچوب اکوسیستم نوآوری متشکل از پنج بعد مشتمل بر بازیگران( 1- سطح کلان: دولت، دانشگاهها، نهادهای سیاستگذار، محیط جغرافیایی و منطقهای. 2- سطح خرد: نهادهای تحقیقاتی خرد، کارآفرینان، مشتریان و سرمایه گذاران). ساختار( در دو سطح، 1- فرآیندی: چرخه عمر، سیستمهای بازخورد رقابت همکارانه، قابلیتهای پویا، عوامل محیطی و منطقهای. 2- عملیاتی: شبکهسازی، بازار محوری، نوآوری باز، مدلهای چندگانه نوآوری) روابط و تعاملات (روابط: شبکهای رسمی و غیر رسمی. تعاملات: جذب قابلیتهای تخصصی و مکمل، جهت گیری کارآفرینانه جهت خلق ارزش) نحوه عملکرد و پیامدها (1- راهبردی: آماده سازی محیطی و زیر ساختی، تدوین سیاستها و استراتژیهای مبتنی بر دانش و نوآوری. 2- عملیاتی: بازخورد و تقویت نظام نظارتی ، رهبری فعال، سازماندهی کلیه ارکان کلیدی توسط یک پلتفرم مرکزی، مدیریت جریان دانش، انعطاف پذیری، انتقال فناوری بازاریابی و فروش) و نتایج( 1- سطح کلان: رشد و توسعه اقتصادی، ارزش جامع پیشنهادی، توسعه پایدار. 2- سطح خرد: ایجاد مزیت رقابتی، افزایش کارایی، تجاریسازی و افزایش سود) است. چارچوب ارائه شده میتواند بینشهای ارزشمندی برای گسترش پژوهش2ها در این حوزه فراهم آورد
پرونده مقاله
عدم توانمندی دانشجویان رشته های هنر در تجاری سازی و برندسازی دستاوردهای هنری و وجود خلاء تحقیقاتی مبنی بر شناسایی مولفه های برندسازی دستاوردهای هنری و نیز لزوم بازنگری در برنامه های درسی این رشته ها بمنظور گنجانده شدن برخی موضوعات و سرفصل ها در این زمینه، منجر به انجام چکیده کامل
عدم توانمندی دانشجویان رشته های هنر در تجاری سازی و برندسازی دستاوردهای هنری و وجود خلاء تحقیقاتی مبنی بر شناسایی مولفه های برندسازی دستاوردهای هنری و نیز لزوم بازنگری در برنامه های درسی این رشته ها بمنظور گنجانده شدن برخی موضوعات و سرفصل ها در این زمینه، منجر به انجام مطالعه ای با هدف شناسایی مولفه ها و شاخص های لازم در زمینه برندسازی محصولات و خدمات هنری و بررسی وضعیت موجود و مطلوب آموزش آنها در سرفصل های آموزشی رشته های دانشگاهی هنر گردیده است. این پژوهش از نظر هدف، بنیادی-کاربردی، از نظر نوع داده های جمع آوری شده، آمیخته، از منظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی، و از منظر شیوه اجرا پیمایشی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی 6 نفر از خبرگان دانشگاهی و صنعت و در بخش کمی اساتید دانشگاهی در رشته های مرتبط با هنر می باشد. شیوه نمونه گیری در بخش کیفی قضاوتی و ابزار مورد استفاده مصاحبه، و در بخش کمی تصادفی خوشه ای، بوده که از طریق گردآوری 54 پرسشنامه تکمیل و مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بدست آمده منجر به شناسایی 3 دسته کلی از پارامترهای برندسازی شامل پارامتر رفتاری، ادراکی و عملکردی گردیده و با توجه به هدف پژوهش دسته پارامترهای رفتاری در بخش کمی مورد بررسی قرار گرفتند. از میان تعداد 8 مولفه در دسته پارامتر رفتاری برندسازی و مجموع 63 شاخص، میان وضعیت مورد انتظار و فعلی تفاوت معناداری وجود داشته، شکاف زیادی میان انتظارات و دریافتی ها در مولفه های برندسازی به چشم می خورد. نتیجه آزمون رتبه بندی فریدمن، وجود تفاوت معنادار در میانگین رتبه اهمیت مولفه های پارامتر رفتاری در وضعیت موردانتظار و فعلی و وجود تفاوت ها و شباهتهایی را روشن می سازد.
پرونده مقاله
امروزه محیط رقابتی بانکها، به ویژه در بخش خدمات بانکداری الکترونیک، به شدت در حال تغییر است و نوآوری در خدمات برای بنگاههای خدماتی بسیار مهم و حیاتی شده است تا منابع و قابلیتهای پویای سازمانی خود را در راستای افزایش نوآوری در خدمات بانکی افزایش دهند. به رغم این اهمی چکیده کامل
امروزه محیط رقابتی بانکها، به ویژه در بخش خدمات بانکداری الکترونیک، به شدت در حال تغییر است و نوآوری در خدمات برای بنگاههای خدماتی بسیار مهم و حیاتی شده است تا منابع و قابلیتهای پویای سازمانی خود را در راستای افزایش نوآوری در خدمات بانکی افزایش دهند. به رغم این اهمیت، مطالعات کافی در مورد نوآوری در برخی از صنایع خدماتی کشور (مانند صنعت بانکداری الکترونیک) انجام نشده است. هدف از پژوهش شناسایی شاخص ها و زیرشاخص های نوآوری خدمات بانکداری الکترونیک بر اساس قابلیتهای پویا در بانک و تعیین ارتباطات و میزان اثربخشی آنها می باشد. در این راستا، براساس بررسی های اسنادی و مطالعه عمیق ادبیات موضوع و به کمک روش دلفی فازی و نظر 10 نفر از خبرگان، حوزه های خدمات بانکداری الکترونیک، از 46 زیرشاخص شناسایی شده، به 13 زیرشاخص برای نوآوری خدمات و 17 زیرشاخص برای قابلیتهای پویا تقلیل یافت. شاخصهای نوآوری خدمات و قابلیتهای پویا بر اساس مبانی نظری، در 11 شاخص اصلی دستهبندی شده و در قالب مفهوم کلی وارد تحلیل مدلسازی ساختاری تفسیری/ میک مک فازی شدند و با توسعه مدل یکپارچه نسبت به میزان اثربخشی شاخص ها اقدام گردید. نتایج نشان داد که میزان اثربخشی شاخص «ادراک نیازهای کاربر و گزینههای فناورانه» از سایر شاخص ها بهتر و بالعکس میزان اثربخشی شاخص «سیستم جدید تحویل خدمات - جزء فناورانه» از شاخص های دیگر ضعیف تر می باشد
پرونده مقاله
آمادگی سازمانها جهت استقرار سیستمهای مدیریتی از مسائل با اهمیت می باشد. هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی به منظور آمادگی سازمانی پذیرش مدل تعالی در دانشگاه آزاد است. در این پژوهش از روش ترکیبی (كيفي و کمی) اکتشافی متوالی استفاده گردید. روش استفاده شده در بخش کیفی پژوهش، نظ چکیده کامل
آمادگی سازمانها جهت استقرار سیستمهای مدیریتی از مسائل با اهمیت می باشد. هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی به منظور آمادگی سازمانی پذیرش مدل تعالی در دانشگاه آزاد است. در این پژوهش از روش ترکیبی (كيفي و کمی) اکتشافی متوالی استفاده گردید. روش استفاده شده در بخش کیفی پژوهش، نظریه داده بنیاد می باشد. در پژوهش حاضر، به منظور جمعآوری دادهها در بخش کیفی از ابزار مصاحبه و در بخش کمی از ابزار پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید رشته مدیریت دانشگاه های آزاد استان گیلان هستند که در بخش کیفی و بهمنظور انجام مصاحبهها از نظرات 10 نفر از اساتید مرتبط با موضوع پژوهش و در بخش کمی و بهمنظور تکمیل پرسشنامهها از نظرات 150 نفر از آنها استفاده شد. بهمنظور تحلیل دادههای حاصل از مصاحبهها از روش کدگذاری در نرمافزار MAXQDA و بهمنظور کشف ارتباط بین عوامل شناسایی شده از روش مدلسازی ساختاری تفسیری در نرمافزار MICMAC استفاده شد. تحلیل دادههای حاصل از مصاحبههای نیمه ساختاریافته متشکل از 180 کدباز بود که در قالب نه مفهوم طبقهبندی و در چهار مقوله اصلی شامل عوامل مدیریتی و عوامل نگرشی-رفتاری (بهعنوان متغیرهای پیوندی)، عوامل بیرونی (به عنوان متغیر مستقل)، و استقرار مدل تعالی (به عنوان متغیر وابسته) تقسیمبندی شدند. همچنین تحلیل دادههای بخش کمی پژوهش به روش حداقل مربعات جزئی در نرمافزار smartPLS صورت پذیرفت. نتایج بخش کمی پژوهش نیز نشان داد که هر سه عامل مذکور شامل عوامل مدیریتی (ایجاد جو حامی تغییر، برنامهریزی و سازماندهی، یادگیری، تعهد)، عوامل نگرشی- رفتاری (سودمندی ادراک شده و سهولت ادراک شده) و عوامل بیرونی (سیاستها و قوانین بالادستی، اعتبارات، و فرهنگ) نقش معنادار بر آمادگی دانشگاه آزاد در پیادهسازی مدل تعالی دارند و در این بین عوامل مدیریتی موثرترین نقش را بر عهده داشته است. همچنین عوامل نگرشی-رفتاری مجریان نیز دارای نقش موثری بر آمادگی دانشگاه جهت استقرار مدل تعالی دارد. از طرفی، عوامل بیرونی، هم به طور مستقیم و هم بهصورت غیرمستقیم و از طریق عوامل مدیریتی و عوامل نگرشی- رفتاری نقش موثری در آمادگی دانشگاه آزاد برای استقرار مدل تعالی دارد، بطوریکه این عامل محرک اصلی واحدهای تابعه دانشگاه آزاد بر استقرار مدل تعالی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که آمادگی دانشگاهها برای استقرار مدلهای تعالی تا حدود زیادی وابسته به عملکرد مدیران آن می باشد. مدیران دارای تعهد بالا میتوانند با برنامهریزی و کنترل و نظارت درست سبب ایجاد جوی مثبت در دانشگاه برای پذیرش و استقرار آن مدلها شوند و بدین طریق بر بسیاری از مشکلات درونی همچون عوامل نگرشی- رفتاری اعضاء سازمان که عمدتاً خود را به صور ت مقابله با تغییرات نشان داده و حتی مشکلات بیرونی فائق آیند
پرونده مقاله
امروزه كارآفرینی سبز، یكی از پرطرفدارترین حوزه های علم اقتصاد به شمار می آید. از آنجاییکه كارآفرینی فرایندی پویا، در راستای ایجاد و افزایش سرمایه است، كارآفرینی سبز راهبردی برای حفظ توام چرخه طبیعت و پایداری و پیوستگی ساختاری جامعه مورد توجه است. كارآفرین سبز به واقع، ا چکیده کامل
امروزه كارآفرینی سبز، یكی از پرطرفدارترین حوزه های علم اقتصاد به شمار می آید. از آنجاییکه كارآفرینی فرایندی پویا، در راستای ایجاد و افزایش سرمایه است، كارآفرینی سبز راهبردی برای حفظ توام چرخه طبیعت و پایداری و پیوستگی ساختاری جامعه مورد توجه است. كارآفرین سبز به واقع، اتاق فكر محیطزیستی است که مهم ترین دستاوردهای آن برای توسعه سبز كشور ایجاد اشتغال، ثروت، رفاه و کشف فرصت های توسعه پایدار است. این مقاله به بررسی کارآفرینی و کارآفرین، کارآفرینی و توسعه سبز،کارآفرینی سبز، ضرورت کارآفرینی سبز و نقش آن، چالش ها و عوامل موثر بر نقش کارآفرینی سبز، انواع کارآفرینی سبز و توسعه کارآفرینی سبز می پردازد. رابطه بین كارآفرینی و توسعه سبز به ارتباط میان كسب و كار و محیطزیست بستگی دارد، که به صورت یک رابطه دوسویه عمل می کند. برهمین اساس کارآفرینی سبز، پدیده ای چند بعدی با سطوح تحلیلی چندگانه است که به طور میان یا فرارشته ای در جریان است. درنتیجه شالوده کارآفرینی سبز، اخلاق محیطزیست است که چشمانداز آن چیزی جز بوممحوری نیست.
پرونده مقاله
در ادبیات مدیریت، مقالات زیادی تأثیر سیستمهای کاری با عملکرد بالا بر عملکرد سازمانی را بررسی کردهاند. با این حال، غفلت از ظرفیت متغیرهای واسط در این ارتباط همچنان مشهود است. از این رو، هدف مطالعه حاضر کاوش نقش میانجی سازههای یادگیریمداری، انعطافپذیری کارکنان و قابل چکیده کامل
در ادبیات مدیریت، مقالات زیادی تأثیر سیستمهای کاری با عملکرد بالا بر عملکرد سازمانی را بررسی کردهاند. با این حال، غفلت از ظرفیت متغیرهای واسط در این ارتباط همچنان مشهود است. از این رو، هدف مطالعه حاضر کاوش نقش میانجی سازههای یادگیریمداری، انعطافپذیری کارکنان و قابلیت دوسو توانی نوآوری در رابطه مذکور است. تحلیل دادههای گردآوری شده به کمک پرسشنامههای استاندارد، با استفاده از نرمافزار PLS انجام شد. نتایج حاصل از نظرسنجی از مدیران عامل و منابع انسانی 66 هتل سه ستاره و بالاتر شهر تهران، نشان داد که سیستمهای کاری با عملکرد بالا با تأثیر بر یادگیریمداری، انعطافپذیری منابع انسانی و توسعه دوسو توانی نوآوری نقش قابلتوجهی در بهبود عملکرد شرکتهای مورد مطالعه در صنعت هتلداری ایفا میکنند. در حقیقت، میتوان استدلال نمود که سازههای یادگیریمداری، انعطافپذیری منابع انسانی و دوسو توانی نوآوری؛ به عنوان میانجیگرهای کاملی بین سیستمهای کاري با عملکرد بالا و عملرد هتلهای مورد مطالعه ایفای نقش میکنند.
پرونده مقاله