بررسی مهارتهای عمومی مرتبط با کیفی سازی آموزش های فنی و حرفه ای از منظر ذینفعان
محورهای موضوعی : تخصصیابراهیم صالحی عمران 1 * , آناهیتا قاسمزاده 2
1 - دانشگاه مازندران
2 - ادارۀ کل آموزش فنی و حرفهای مازندران
کلید واژه: مهارت های عمومی, ذینفعان , کیفیت آموزش, آموزش های فنی وحرفه ای,
چکیده مقاله :
پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه ذینفعان آموزش های فنی و حرفه ای در خصوص شناسایی مهارتهای عمومی مورد نیاز بازار کار جهت کیفی سازی این آموزش ها صورت گرفته است. روش این پژوهش از نوع توصیفی است.جامعه آماری آن شامل سه گروه از ذینفعان آموزش های فنی و حرفه ای: مربیان، مؤسسین آموزشگاههای آزادو صاحبان صنایعمی باشد. با توجه به مبانی نظری و مطالعات جهانی، مؤلفههای مربوط به مهارتهای عمومی و زیر طبقات هر مؤلفه نیز بهطور جداگانه مشخص شدند و پس از اطمینان از روایی و پایایی ابزار سنجش اطلاعات لازم جمعآوری گردید. برای پاسخگویی به سؤالات از آزمونهایهمبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه،مدل معادلات ساختاری و آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج نشان داد که هر شش مؤلفه1-مهارتهای تعهد و احساس مسؤلیت2-مهارتهای ارتباطی و کار گروهی3-خلاقیت و حل مسئله4-مهارتهای برنامه ریزی و ساماندهی فعالیتها5-مهارتهای به کار گیری شیوه های محاسباتی و فناوری روز6- مهارت های عملی و دانش تخصصی ،تأیید گردید و اگرچه همه مؤلفه ها ارتباط مثبتی با کیفیت آموزش های فنی و حرفه ای دارند ولی مؤلفه های مربوط به مهارت های عملی و دانش تخصصی سهم کمتری از این همبستگی را نسبت به سایر مؤلفه های مهارت عمومی داشته و می توان استنتاج نمود که از دیدگاه سه گروه،اهمیت سایر مؤلفه ها به عنوان مهارت عمومی مرتبط با کیفیت آموزش های فنی و حرفه ای بیشتربوده است. در نهایت تعریف جدیدی از کیفیت آموزش های فنی وحرفه ای بر اساس دیدگاه مشترک سه گروه در خصوص این مهارتها ارائه گردید:تلفیق مهارت های عمومی به ترتیب اولویت بندی ذکر شده با مهارتهای تخصصی در هر رشته آموزشی.
The goal is here to study the views of technical and vocational stakeholder in order to introduce general skill needed in the labor market to improve the quality of these trainings .This study is a kind of descriptive survey and its population consists of three groups of stakeholder of technical and vocational education as follows: trainers, founders of private institutes, and industry owners. According to theoretical fundamentals and global studies, components of general skills were extracted and subcategories of each component were determined separately and based on that, a questionnaire were prepared and after ensuring the validity and reliability necessary information were gathered .For analyzing the data, Pearson correlation, multiple regression, and Structural equation modeling were used with the help of SPSS and Lisrel software. Results showed all components are positively associated with the quality of technical and vocational education, components of specialized knowledge and scientific skills have less contribution of this correlation rather than other general skills components and it can be concluded that in the three stakeholders’ point of view, general skills components related to the quality of technical and vocational education are more important. Moreover, in the three groups same point of view, based on the results of multiple regressions and structural equation modeling, the priority has been reported as follows: 1-Commitment and responsibility skills 2-Communicationand teamwork skills 3-Creativityand problem solving skills 4-Planning and organizing activities skills 5-Usingcomputational up to date techniques and technology skills Finally, based on the three groups’ point of view, a new definition has been presented for the quality of technical and vocational education: Integration of general skills in order of priority listed above with specialized skills in each training course.
بررسي مهارتهای عمومی مرتبط با کیفیسازی آموزشهای
فنی و حرفهای از منظر ذینفعان
ابراهیم صالحی عمران* آناهیتا قاسمزاده**
*استاد، دانشکدۀ علوم انسانی، گروه علوم تربیتی، دانشگاه مازندران، بابلسر
** کارشناس ارشد، برنامه ریزی آموزشی، ادارۀ کل آموزش فنی و حرفهای، مازندران
تاریخ دریافت: 13/8/92 تاریخ پذیرش: 15/12/92
چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه ذینفعان آموزشهای فنی و حرفهای در خصوص شناسايي مهارتهای عمومی مورد نیاز بازار کار جهت کیفیسازی این آموزشها صورت گرفته است. روش اين پژوهش از نوع توصيفي است و جامعۀ آماری آن شامل سه گروه از ذینفعان آموزشهای فنی و حرفهای: مربیان، مؤسسین آموزشگاههای آزاد و صاحبان صنایع میباشد. با توجه به مبانينظري و مطالعات جهاني، مؤلفههاي مربوط به مهارتهای عمومی و زير طبقات هر مؤلفه نيز بهطور جداگانه مشخص شدند و پس از اطمينان از روايي و پايايي ابزار سنجش اطلاعات لازم جمعآوري گرديد. براي پاسخگويي به سؤالات از آزمونهاي همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه،مدل معادلات ساختاری و آلفای كرونباخ استفاده شده است. نتايج نشان داد كه هر شش مؤلفة: 1- مهارتهای تعهد و احساس مسؤلیت2- مهارتهای ارتباطی و کار گروهی3- خلاقیت و حل مسئله4- مهارتهای برنامهریزی و سازماندهی فعالیتها5- مهارتهای به کارگیری شیوههای محاسباتی و فناوری روز6- مهارتهای عملی و دانش تخصصی ،تأييد گردید و اگرچه همه مؤلفهها ارتباط مثبتی با کیفیت آموزشهای فنی و حرفهای دارند ولی مؤلفههای مربوط به مهارتهای عملی و دانش تخصصی سهم کمتری از این همبستگی را نسبت به سایر مؤلفههای مهارت عمومی داشته و میتوان استنتاج نمود که از دیدگاه سه گروه، اهمیت سایر مؤلفهها به عنوان مهارت عمومی مرتبط با کیفیت آموزشهای فنی و حرفهای بیشتر بوده است. در نهایت تعریف جدیدی از کیفیت آموزشهای فنی وحرفهای بر اساس دیدگاه مشترک سه گروه در خصوص این مهارتها ارائه گردید: تلفیق مهارتهای عمومی به ترتیب اولویتبندی ذکر شده با مهارتهای تخصصی در هر رشته آموزشی.
واژههای کليدی:مهارتهای عمومی، ذينفعان ،کیفیت آموزش، آموزشهای فنی وحرفهای
مقدمه: جهانيشدن و بينالمللي شدن و آثار آن، انتظارات جديدي را در تعليم و تربيت خلق کرده است (رحمان سرشت، 1377). همان گونه که قرن بیستم قرن بهرهوری بود قرن بیست و یکم قرن کیفیت است(فتحی واجارگاه و همکاران،1390).پیشرفت علوم و تکنولوژی در چند دهۀ اخیر با سرعت فزایندهای چهرۀ زندگی و تمدن انسان را بطور کلی دگرگون ساخته و در اوضاع اقتصادی-اجتماعی کشورها تحولات عظیمی را به وجود آورده است. در جریان این تغییر و تحولات دستگاهها، موسسات، سازمآنها و نظامهای مختلف آموزشی و بخصوص نظام آموزش فنی و حرفهای نقش بسیار مهمی را ایفا کرده است. از آنجا که نیروی انسانی ماهر یکی از عوامل اصلی و انکارناپذیر در توسعۀ اقتصادی ، اجتماعی هر کشوری است و آموزشهای فنی و حرفهای تأمین کنندۀ نیروی انسانی ماهر و کارآمد است جوامع صنعتی از همان آغاز انقلاب صنعتی این موضوع را به خوبی درک کرده و با برنامههای دقیق ، آموزشهای خود رابه سویی هدایت کردهاند که نیازهای زمان حال و آینده آنان را مرتفع ساخته و زمینههای توسعه را فراهم سازد(صالحی عمران,1384). کیفیت آموزش و بررسی آن از جنبههای گوناگون در سطوح مختلف آموزشی همواره موضوع مورد توجه تعداد کثیری از پژوهشگران بوده از جمله :پژوهشهای محمدی (1389)،صادقی (1390)،هویدا (1387) وقاسمی زاد (1387) حاکی از آن است که دانشگاهها از نظر کیفی در سطح مطلوب و قابل قبولی قرار نداشته تا بتواند نیروی انسانی متخصص، ماهر و بهرهمند از دانش کافی تولید نماید. چنانچه به گفته بازرگان(1389) در برنامۀ پنج سالۀ دولت سیر نزولی شاخصهای کیفی آموزشعالی قید شده است. همچنین فیض(1384) آموزشهای فنی و حرفهای را در پژوهش خود زیر سؤال برده و میگوید: رشد فزایندۀ افراد بیکار، نیاز جامعه به کالاها و خدمات جدید، افزایش رشد نرخ تکنولوژی در اغلب صنایع و شدت گرفتن رقابت در بازارهای مختلف، از جمله عواملی هستند که می توانند کیفیت آموزشهای فنی و حرفهای را در جامعۀ امروز مورد تردید قرار دهند. نتایج بسیاری از پژوهشها که کیفیت آموزش را از ابعاد دیگری مورد بحث و بررسی قرار دادهاند حاکی از کافی نبودن مهارتهای آموزش، عدم هماهنگی بین آموزشهای فنی و حرفهای با بازار کار و صنعت و... بوده و به طورکلی عدم جذب فارغ التحصیلان مراکز فنی و حرفهای ازجانب آنها را به دلیل پایین بودن کیفیت آموزش تعبیر کردند(مهرعلی زاده،1384)و(صالحی و همکاران،1388) ؛ وعلت آن را توجه تک بعدی سازمان آموزش فنی و حرفهای به کارایی و عدم توجه به اثربخشی دورههای آموزشی دانستهاند(جعفری صمیمی،1384)و
(صادق فر،1391). با توجه به مطالب ایراد شده مشاهده میگردد اغلب پژوهشها در خصوص کیفیت آموزش تنها جنبۀ مهارتی ، علمی و فنی را مد نظر قرار داده است لذا تعدای از پژوهشگران از جمله شارعپور(1387) وصالحیعمران(1386) و صالحی و همکاران(1388) معتقدند کیفیت آموزش به دو مقولۀ آموزشهای مهارتی تخصصی و عمومی مربوط بوده لذا به خصوص برای ورود به بازار کار و اشتغال علاوه بر مهارتهای فنی و تخصصی که از ملزومات آموزشهای فنی و حرفهای است باید مهارتهای دیگری تحت عنوان مهارتهای عمومی و پایه را نیز به کارآموز منتقل نمود.
با اين توصيف پژوهش حاضر در صدد دستيابي به اين نكته است كه ادغام چه مؤلفههای از مهارتهای عمومی با مهارتهای تخصصی موجب کیفی سازی آموزشهای فنی و حرفهای گردد؟ بنابراين براي دستيابي به اين هدف سؤالات پژوهش طرح شد:
1ـ مؤلفههاي مهارتهای عمومی مورد نیاز اشتغال و مرتبط با کیفیت آموزشهای فنی و حرفهای کدام است؟
2ـ اولویتبندی این مؤلفهها و مدل آموزش کیفی برای هر گروه ذینفع به ترتیب کدام است؟
3ـ براساس اين مؤلفهها چه تعریفی را ميتوان براي کیفیت آموزشهای فنی و حرفهای ارائه داد؟
مبانی نظری و پیشینة تحقیق
در پژوهشی که توسط لوماس1 در کالج سلطنتی لندن انجام گرفت، نشان داد که هیچ دارویی که بتواند همه دردهای کیفیت را شفا دهد وجود ندارد و باید فرهنگ کیفیت، اهمیت آموزش،کیفیت بالای مربیان جدید، رشد حرفهای مستمر آنان بررسی دقیق تدریس اساتید و توسعۀ رهبران تحولی که استراتژیهای مدیریتی را به طور اثربخش تغییر دهند، مورد تأکید قرار گیرد(لوماس،2004). میرکمالی و باقری خلیلی(1384) در پژوهشی تحت عنوان " ارزیابی توانمندی شغلی دانش آموختگان رشتههای فنی و حرفهای(شاغل در ایران خودرو از دیدگاه مدیران واحدهای تولیدی)"به بررسی این موضوع پرداختند که اساساً آیا دانش آموختگان رشتههای فنی شاغل در شرکت ایران خودرو از مهارت کافی و مورد نیاز و مربوط به شغل خود برخوردارند یا خیر؟در واقع آنها سعی در توصیف کیفیت آموزش از جنبۀ مهارت مورد نیاز بازار کار را داشتهاند. پژوهشگر با استفاده از نتایج تحقیقات دیگران در این زمینه، مؤلفههای مهارت را به شرح زیر بیان میدارد: 1. مهارتهای ارتباطی و کار گروهی2. خلاقیت و حل مسئله3. تعهد و مسؤلیتپذیری4. شناخت و دانش تخصصی5. مهارتهای فنی وعملی، و از آنها در تهیه پرسشنامه استفاده کرده است و نتایج ذیل را بدست آورده که عبارتند از: در خصوص مؤلفه اول(مهارت ارتباطی و کار گروهی)دانش آموختگان در سطح مطلوب، و در خصوص مؤلفه دوم در سطح نسبتاً مطلوب و مؤلفه سوم مطلوب ، مؤلفه چهارم در سطح نسبتاً مطلوب و نهایتاً مؤلفه مهارتهای فنی و عملی در سطح نسبتاً مطلوب قرار داشتند، و میانگین کل مؤلفههای مهارتی در سطح نسبتاً مطلوب قرار داشته است، لذا مدیران ارزیابی کلی مهارتی این دانش آموختگان را نسبتاً مطلوب ارزیابی کردهاند. پژوهشگر پیشنهاد میکند برنامهریزی در خصوص اجرای رشتههای فنی و حرفهای باید در تعامل با محیط و بازار کار و ضمن شناسایی نیاز آنها بوده و تغییرات سریع تکنولوژی و علوم و فنون باید در برنامههای درسی این رشتهها لحاظ گردد(میرکمالی و باقری خلیلی،1384). در پژوهشی که توسط لاگروسن2 و همکارانش با عنوان بررسی ابعاد کیفیت در آموزش عالی انجام گرفت 11جنبۀ کیفیت شناسایی شد که به شرح زیر است:1. همکاری جمعی2. اطلاعات وپاسخگویی3. موضوعات درسی4. پیشنهاد تسهیلات دانشگاه5. فعالیتهای مربوط به تدریس6. ارزیابی درونی7. ارزیابیهای بیرونی8. تسهیلات رایآنهای9. همکاری 10. مقایسه عوامل پس از مطالعه 11. منابع کتابخآنهای. دادههای بدست آمده نشان داد که 7جنبه از 11 جنبۀ کیفیت، میانگین بالاتر از 5 در مقیاس 7 درجهای دارند(لاگروسن،2004). مدلین3 و همکارانش (2003) پژوهشی با عنوان استفاده از تیمهای تخصصی و چارچوب کیفیت برای توسعۀ مهارتهای عمومی در رشته بازرگانی را در دانشگاه استرالیای جنوبی بدین شرح اجرا کردند؛ توسعۀ مهارتهای عمومی در دانشگاهها از سه ناحیۀ تقاضا میشود: دولت، کارفرمایان و دانشگاهیان. دانشگاه استرالیای جنوبی معتقد است تا زمانیکه دانشجویان به مهارتهای حرفهای(عمومی) نیاز دارند، سایر فعالیتها وقت تلف کردن و از بین بردن ارزشها و مهارتهاست. نتایج فرایند مشاوره مصوب مدیران هیئت علمی دانشگاه استرالیای جنوبی 7عنوان کیفیت به شرح ذیل را تشریح میکند.1. اجرای مؤثر بر اساس اطلاعات کافی و عمیق برای شروع عملی یک حرفه2. یادگیری مادامالعمر هم در توسعۀ فردی و هم حرفهای و شغلی3. توانایی استفاده ازتفکر منطقی، انتقادی و خلاق(حل مسئله) برای حل طیف وسیعی از مشکلات4. میتوانند به صورت مستقل و مشارکتی به عنوان یک فرد متخصص عمل کند5. متعهد به عمل براساس مسؤلیتهای اخلاقی و اجتماعی به عنوان یک شهروند و متخصص6. مشارکت مؤثر در وظایف حرفهای و به عنوان یک عضو از جامعه 7. نشانۀ چشمانداز بین المللی از یک فرد متخصص و یک شهروند. باربارا 4و همکارانش(2000) پژوهشی با عنوان کیفیت و مهارتهای حرفهای(شغلی) رابدین شرح اجرا کردند؛ این پژوهش در دانشکده کسب و کار دانشگاه کورتین که به بخش اعظمی از دانشجویان آسیای جنوب شرقی سرویس میدهد اجرا شده. مدیران این دانشکده پروژهای را جهت ارتقاء مهارتهای عمومی و استخدامی فارغ التحصیلان با معرفی مهارتهای کلیدی و اجرای همزمان تدریس و ارزیابی آنها در 23 رشتۀ مختلف مربوط به تجارت در مقطع کارشناسی اجرا کردند. آنها پس از هشت ماه بررسی مجموعهای از مهارتها ،شامل ارتباطات (تقسیم شده به سه جزء نوشتن، ارائه و صحبت کردنسواد کامپیوتری، سواد اطلاعاتی، کارگروهی و تصمیم گیری(حل مسئله و تفکر انتقادی)) را به عنوان مهارتهای عمومی یا شغلی مشخص کردند. علاوه بر این، تیم تحقیقاتی معتقد است که ویژگیهای انتخاب شده و ارزشها باید در واحدهای درسی گنجانیده شود و نه اینکه به عنوان مهارتهای حرفهای به طور مجزا و خاص تدریس و ارزیابی گردد. این پژوهش پیشنهاد میکند که توسعۀ مهارتهای عمومی یک بخش مهمی از آموزش افراد در حال تحصیل است و آموزش این مهارتها زمانی مؤثرتر خواهد بود که تحت ضوابط خاصی همزمان با آموزش درس اصلی همراه باشد(باربارا،2000).
· مفهوم کیفیت براساس مهارتهای عمومی مورد نیاز بازارکار
ویژگیهای تحصیلات تکمیلی، و یا مهارتهای عمومی، توسط شبکه فناوری استرالیا5 و در کمیته آموزش و یادگیری6به این صورت تعریف شده است: توافق یک جامعه دانشگاهی با دانشجویانش در مورد کلیۀ کیفیتها ، مهارتها و مفاهیم که بطور خود آگاهانه در طول دوران تحصیل در آن مؤسسه در خود پرورش داده و در نتیجه آنها فردی متخصص و شهروند تربیت گردند(مدلین7 و همکاران،2003).سرعت تغییرات در دنیای کار و اشتغال به گونهای است که لازم است برنامهریزان آموزشی در همراهی با برنامهریزان اقتصادی و اجتماعی به این پدیده اهمیت دهند. در بررسیهای علمی متعددی که در طول سالهای 1983-1999برروی مهارتهای مورد نیاز بازار کار در کشورهای مختلف انجام شده این مهارتها را با نامهای متفاوتی معرفی نمودند. در انگلستان قبلاً مهارتهای هستهای و اخیراً مهارتهای کلیدی، دراسترالیا شایستگیهای کلیدی ، در نیوزلند مهارتهای ضروری، در آمریکا مهارتهای عمومی ، در کانادا مهارتهای استخدامی نامیده شدهاند و برخی نیز از واژه مهارتهای پایه استفاده کردهاند که به طور کلی شامل مهارتهایی در خصوص ارتباطات ، کار گروهی ، حل مسئله ، یادگیری برای یادگیری ، تصمیمگیری رهبری ، سواد ، فکر ابداعی ، فناوری اطلاعات ، مهارت شخصی ، مذاکره ، اعتماد بهنفس ، استقلال ، خودانگیزشی ، تعیین هدف ، تفکر انتقادی ، آگاهیهای مربوط به تجارت ، استفاده از اطلاعات سازمانی را میتوان ذکر کرد(صالحی عمران،1386). صالحی و همکاران(1388) در پژوهشی، شاخصهای کیفیت برونداد نظام آموزش فنی و حرفهای را بدین شرح بیان میدارد: "دانش، مهارت(ایجاد حس مهارتآموزی در مقابل مدرکگرایی)، خلاقیت، تحقق اهداف اجتماعی-آموزشی ،کارآفرینی، اشتغال" برشمردهاند، معتقدند این نظام باید شرایط مناسبی برای پرورش کارکنانی هوشمند، دانشی، چند مهارتی، مولد، متفکر ومتناسب با نیاز اقتصاد امروز فراهم آورد تا دانشآموختگان بتوانند نیازهای اقتصادی نوین و پرچالش آینده را برآورده کنند. درادامه شاخص تحقق اهداف اجتماعی-آموزشی را به مؤلفههایی از قبیل: موفقیت دوره آموزشی در هدایت صحیح افراد به سمت اشتغال مفید، توسعۀ فرهنگ مهارتآموزی در جامعه و تناسب آموزشها با نیاز بازار کارتقسیم نمود، همچنین شاخص کارآفرینی را به مؤلفههایی از قبیل: موفقیت در پرورش افراد کارآفرین و ایجاد حس اعتماد بهنفس در افراد جهت کارآفرینی و ایجاد حس کارآفرینی در مقابل کار جویی، و شاخص اشتغال را به مؤلفههایی چون: تعامل دنیای آموزش با دنیای کار، ترویج فرهنگ ارزشگذاری برکارهای یدی، ایجاد شرایطی جهت کوتاه شدن دوره بیکاری، جذب افراد دربازار کار براساس رشته مهارتی مرتبط تقسیم نمودهاند. شارع پور وهمکاران (1387) و (1380) ضمن بیان اینکه" آموزش به مثابۀ روشی برای ممکنسازی یادگیری، اقدامی انتقالی وفعالسازی است."به دو ویژگی خاص محیط کار یعنی تغییر و ابهام اشاره میکنند، و به استناد آن اعتقاد آنها براین است که آموزش باید فرد را برای مواجهه با محیط دائماً در حال تغییر آماده کرده و به دلیل مبهم و غیر قابل پیشبینی بودن شرایط محیط کار، فرد باید ضمن آموزشهای مهارتی تصمیمسازی در شرایط مبهم را نیز بیاموزد چراکه ماشین آلات هوشمند و غیر هوشمند قادرند بسیاری از امور اجرایی را به راحتی انجام دهند اما بازار کار به افرادی نیاز دارد که قادر به تجزیه و تحلیل امور به قصد تصمیمگیری صحیح در موقع مقتضی باشند. در تحقیقی که در دانشگاه کانتربری انگلستان انجام گرفته است به 7مورد از خصوصیاتی که دانشجویان برای وارد شدن به بازار کار به آنها نیاز دارند بدین شرح اشاره شده و از آنها تحت عنوان کانون شایستگی تعبیر شده است:1. انعطاف پذیری 2. قابلیت تعمیم یافته 3. خلاقیت 4. درک علم اخلاق برای برقراری ارتباطات انسانی5. مهارتهای ارتباطی قوی، مهارتهای بنیادین (آشنایی با الگوها و ساختارها و ملزومات الگوهای سیستمی) 6. مهارتهای تحکیم کننده و مواجهه با حوزههای جدید، ارتباط، خلاقیت، قاطعیت و توانایی رفع تردید(شارع پور و همکاران،1387).سازمان توسعه و همکاری پیشرفت اقتصادی8 معتقد است کارمندان نیاز دارند که کار تیمی، توانایی همکاری در یک محیط نامشخص ، حل مسئله ، توانایی از عهده بر آمدن کارهای غیرعادی ، توانایی بر عهده گرفتن تصمیمگیری و مسؤلیت ، مهارتهای ارتباطی و توانایی گسترش محل کار در یک زمینۀ گسترده را داشته باشند(صالحی عمران ،1386).کمیته مایر9(1991)با استفاده از نمایندگان صنایع شایستگیهای مورد نیاز بازار کار برای فارغ التحصیلان را در سه سطح خلاصه نمود:1- شایستگیهایی که فرد برای بازده بیشتر فعالیتهایش به آنها نیاز دارد 2- شایستگیهایی که فرد برای انتخاب، بهکارگیری و انسجام عناصر به آنها نیازدارد 3- شایستگیهایی که فرد برای ارزیابی، دوباره شکل دادن به فرایندها، استفاده از اصول برای تعیین شیوه مناسب انجام دادن کار و تنظیم معیاری برای قضاوت درباره کیفیت فرایند لازمند (وریز به نقل از شارع پور و همکاران،1387). شرح الگوی صلاحیتهای مایر(1992)بدین شرح است: (انجمن آموزشی استرالیا، کمیته مایر به نقل از صالحی عمران،1386) 1- جمعآوری و تجزیه تحلیل و ساماندهی اطلاعات(توانایی استقرار اطلاعات، بررسی و دستهبندی اطلاعات به منظور انتخاب اینکه در روش مورد استفاده به چه چیزی نیاز است و ارزیابی اطلاعات، منابع و روشها برای دستیابی به آنها)2-ارتباط عقیده و اطلاعات(توانایی ارتباط تأثیرگذاری با دیگران در تمام مراحل گفتاری، نوشتاری، گرافیکی و غیرزبانی) 3-برنامهریزی و ساماندهی فعالیتها(توانایی طرحریزی و ساماندهی تواناییهای کاری فرد ، شامل استفاده درست از زمان و منابع و دستهبندی کردن عملکردهای نظارتی و اولویتی)4-کارکردن با دیگران در تیمها(توانایی ارتباط برقرار کردن تأثیرگذاری متقابل به طور مؤثر با سایر افراد هم به صورت فرد به فرد و هم در گروه، شامل استنباط و پاسخگویی به نیازهای دیگران و کار کردن مؤثر به عنوان عضو تیم برای بدست آوردن هدف مشترک)5-به کارگیری شیوهها وفنون محاسباتی(توانایی به کارگیری شیوه محاسباتی از قبیل اعداد و مکان و فنون از قبیل تخمین و تقریب برای هدفهای کاربردی و عملی) 6-حل مسئله(توانایی به کارگیری راهبرد حل مسئله در روشهای هدفمند، هم در موقعیتهای مسئله و هم در راه حل مورد نظر و داشتن تفکر انتقادی و دید خلاق برای دستیابی به نتیجه)7-به کارگیری فناوری(توانایی به کارگیری فناوری ، ترکیب مهارتهای حرکتی و جسمی مورد نیاز برای به کارگیری تجهیزات با فهم و درک اصول فنی و علمی مورد نیاز برای کشف و وفق دادن سیستم).صالحی عمران(1386)اذعان میدارد تحقیقات در استرالیا نشان داده است شایستگیهای رفتاری مکللند، که اغلب اساس انتخاب کارکنان در اکثر کمپانیهای استرالیایی میباشد به شرح ذیل است: خودکنترلی،اعتمادبهنفس، تعهدسازمانی، انعطافپذیری ،تجربه(قضاوت فنی)، جویندگی اطلاعات، تفکر تحلیلی، تفکر ادراکی، رسیدن به ارزشهای انگیزشی، دغدغه دستورات و سفارشات، ابتکارعمل، درکمتقابل، خدمات رهنمایی مشتریان ،اثرپذیری و تأثیر، آگاهی
سازمانی، بنای وابستگی، ضمانت اجرایی، پیشرفت دیگران، همکاری تیمی و همیاری، رهبری تیمی. در استرالیا علاوه بر شایستگیهای رفتاری به عنوان مهارتهای عمومی برای یادگیری مداوم و اشتغال در آینده شامل مواردی از جمله:1-آگاهی و دانش 2-آگاهیهای محیطی 3-تحلیل منتقدانه 4-جهتگیری بین المللی 5-خلاقیت 6-ارتباطات 7-کارتیمی 8-تعهد برای یاد گرفتهها و رفتار خود 9-تصمیمگیری آگاهانه، و نیز5 مهارت مهم برای کارگران با دانش شامل : اعتماد، کنجکاوی، همیاری و همکاری(برای مبادله اطلاعات و مهارتها با دیگران)، تعهد(برای یادگیری مهارتها و اطلاعات جدید)، خلاقیت. شارع پور و همکاران(1387)شانزده شایستگی را برمیشمارند که از دیدگاه مدیران صنایع و متخصصان جهت انطباق با نیاز بازار کار، فارغالتحصیلان دانشگاهها باید واجد آنها باشند.تعدادی از این شایستگیها که به عنوان شاخص کیفیت آموزشی کارآموزان فنی و حرفهای جهت انطباق با نیاز بازار کارمیتواند محسوب گردد به شرح در جدول شماره 1 آمده است. در جای دیگر کمیته بررسی کیفیت در استرالیا، پیشنهاد کرد: برای بهسازی کیفیت و ارتباط آموزش حتماً باید به شایستگیهای عمومی دانشجویان، شناسایی مهارتهای اطلاعاتی، مهارتهای فکرکردن و کارکردن مستقل و کار در گروهها به عنوان مهارتهای عمومی ضروری توجه کرد.کمیته فین 10نیز مهارتهای عمومی را بدین شرح بیان میدارد:
زبان و ارتباطات، ریاضیات،درک فناورانه و علمی، درک فرهنگی، حل مسئله و مهارتهای شخصی و درون شخصیتی.
همچنین صلاحیتها و شایستگیهای کلیدی مایر11 به عنوان مهارتهای ضروری جهت استخدام در استرالیا بدین شرح بیان شده است: ارتباط، کار تیمی، حل مسئله، ابتکار و تعهد، طرحریزی و سازماندهی، خودمدیریتی، یادگیری، فناوری تواناییهای مربوط به اهمیتدهی به محل کار مثل سرویس دادن مشتری و رهبری(صالحی عمران،1386).
[1] .Lomas
[2] .Lagrosen
[3] . John Medlin
[4] . Barbara De La Harpe
[5] . Australian Technology Network (ATN)
[6] . Teaching and Learning Committee (TALC)
[7] .John Medlin
[8] .Organization for economic Co-operation and Development(OECD)
[9] .Mayer
[10] .Astralian education council,finn review committee,1999
[11] .mayer
شایستگی | شاخصها |
توانایی جمعآوری، سازماندهی و تجزیه و تحلیل اطلاعات | شناخت منابع و روش تأمین اطلاعات جدید، دستهبندی و ارزیابی و بکارگیری آنها |
توانایی برنامهریزی و سازماندهی فعالیتها | مدیریت زمان و منابع، نیل به هدف بر اساس برنامه |
فهم فرهنگی | پایبندی به کار، ارائۀ کار با کیفیت، عزم ملی |
قابلیت انجام دادن کارگروهی | توانایی فهم وارائۀ واکنش مناسب به نیازدیگران، توانایی همکاری مناسب به عنوان عضو یک گروه برای رسیدن به هدف مشترک، اعتقاد به کار گروهی |
قابلیت استفاده از تکنولوژی | توانایی کار با کامپیوتر، استفاده از نرم افزارهای عمومی و تخصصی، آشنایی با تکنولوژی معمول در رشته آموزشی و مشاغل مربوط |
توانایی بهرهگیری اززبان خارجی | استفاده از منابع در اینترنت |
شناخت نحوه برقراری ارتباط و تبادل اطلاعات | شناخت قوانین و مقررات محیط کار، آشنایی با حقوق و تکالیف خود در محیط کار، خلاقیت در کار، تعهد و اخلاق کاری، وقت شناسی |
توانایی برقراری ارتباط و تبادل اطلاعات | هرنوع توانایی برقراری ارتباط با دیگران مانند صحبت کردن انتقال ایدهها و اندیشهها و ... |
توانایی حل مسئله | شناخت علل بروز مشکل، استفاده از راه حل مناسب، تشخیص مسئله |
توانایی محلی اندیشی | توانایی اندیشیدن به مسائل، فرصتها، امکانات و منابع در منطقهای که فرد قصد زندگی کردن در آن را دارد. |
داشتن انتظارات شغلی معقول |
|
داشتن تعهد واخلاق کار |
|
درک مثبت از رشته تحصیلی | شناخت از وضعیت رشته در حال حاضر، علاقهمندی به آن، اعتقاد به مفید بودن آن، آگاهی از کاربردهای آن، |
قابلیت تفکر انتقادی | تعیین پیش فرضها ،شناخت روابط مهم، نیل به استنتاج صحیح از دادهها، نتیجهگیری مستند |
قابلیت بررسی و پذیرش عقاید | انعطافپذیری، توانایی برخورد منطقی با شرایط جدید، پذیرش عقاید مختلف |
جدول 1:شاخص کیفیت آموزشی جهت انطباق با نیاز بازار کار.
|
مؤلفه | شاخص ها |
مهارتهای ارتباطی و کارگروهی | از خود گذشتگی در رفع مشکلات بوجود آمده با همکاران- علاقمند به ایجاد زمینۀ مناسب برای انتقال اطلاعات و تجربیات خود به همکاران - واکنش همراه با تأمل و تفکر پس از شنیدن رهنمودها و راهکارهای مربوط به مسائل شغلی- همکاران برای دستیابی به راه حل مناسب در مشکلات کاری- همکاری و یکپارچگی با سایر همکاران- انعکاس واقعیات درارائۀ بازخورد در زمینه مسائل کاری- بیان قابل درک نظرات خود در زمینه مسائل شغلی |
مهارتهای خلاقیت و حل مسئله | پیشنهاد شیوههای جدید و مؤثر برای انجام دادن وظایف شغلی تکراری- حل مسائل کاری با گردآوری با تحلیل اطلاعات و مستندات منطقی- علاقمند به آزمایش و کسب تجربههای جدید کاری - بررسی جنبههای متفاوت مسئله برای حل مشکلات کاری- دستیابی به استنباطها و راهحلهای صحیح و منطقی در رفع مسائل و مشکلات کاری- ارائۀ ایدهها و نظریات جدید در زمینه مسائل شغلی موجود- بهرهگیری از فرصتها برای ایجاد تغییرات مثبت در شیوه کاری. |
تعهد و احساس مسئولیت | علاقمندی به افزایش دانش و مهارتهای شغلی و روزآمد کردن اطلاعات شغلی- انجام دادن وظایف محوله به نحو صحیح بدون نیاز به نظارت- شرکت کردن فعال در دورههای آموزشی به منظورافزایش مهارتهای حرفهای-تلاش برای حفظ ارزشها و انجام خط مشیها و اهداف سازمان-کوشش در انجام دادن فعالیتها و وظایف کاری محوله به منظور حفظ شغل حضور به موقع در محیط کار و اجتناب از غیبتهای مکرر- نگرش مثبت به سازمان و احساس افتخار از کار در آن سازمان |
دانش تخصصی | اطلاعات، آگاهیها و دانش کلی در زمینه شغل- نیاز به حضور دورههای آموزشی برای ارتقاء سطح دانش و آگاهیهای تخصصی خود- شناخت نسبت به ابزار آلات و تجهیزات- اطلاعات در زمینۀ کیفیت و استانداردهای تولید- تحقق یافتن اهداف شرکت با کارایی و اثربخشی بهتر و بیشتر به سبب دانش و آگاهیهای تخصصی نامبرده |
مهارتهای عملی | استفاده صحیح و درست از ابزار و وسایل موجود در محیط کار-کاهش خرابی ابزار آلات و دستگاههای و وقوع حوادث و سوانح به سبب دانش و مهارتهای تخصصی ایشان-برخورداری از دانش و تواناییهای مورد نیاز متناسب با استانداردهای مهارتهای شغلی- افزایش کیفیت تولیدات به سبب دانش و تواناییهای فنی ایشان- به کارگیری دانش فنی و مهارتهای تخصصی در انجام دادن وظایف محوله- صرفهجویی در مصرف مواد اولیه، انرژی و سرمایه شرکت به سبب دانش و تواناییهای فنی ایشان- انجام دادن وظایف محوله در زمان کمتر و با کیفیت بهتر با برخورداری از دانش و تواناییهای تخصصی - نیاز به حضور در دورههای آموزشی برای انجام دادن صحیح وظایف محوله |
زین آبادی و همکاران(1386)در پژوهشی شاخصهای کیفیت برونداد هنرستآنهای فنی و حرفهای را به این شرح بیان میدارند:1- موفقیت در اعتلای سطح فرهنگ و دانش عمومی در هنرجویان 2- موفقیت در هدایت هنرجویان به سمت اشتغال مفید 3- موفقیت در توسعۀ مهارتآموزی در سطح جامعه 4- موفقیت در اشاعۀ دانش فنی و حرفهای در جامعه 5- موفقیت دربهبود کیفیت و ارتقاء کارایی آموزشهای فنی حرفهای در جامعه 6-
جدول2: مؤلفههای مورد نیاز جهت اشتغال یا افزایش توانمندی شغل |
موفقیت در استفاده کارآمد از ظرفیتهای موجود در آموزشهای فنی حرفهای 7- موفقیت در اصلاح و تعادل بخشی به هرم شغلی جمعیت فعال کشور از بعد مهارتی-تخصصی 8- موفقیت در آموختن فنون و مهارتها در دانش آموختگان منطبق با نیاز های کشور (منطقه) 9- موفقیت در آموختن فنون و مهارتها در دانش آموختگان منطبق با پیشرفتهای نوین 10- موفقیت در پرورش روحیۀ نظم و انظباط فردی در دانش آموختگان 11- موفقیت در پرورش روحیه نظم و انظباط اجتماعی در دانش آموختگان 12- موفقیت در ایجاد استقلال فکری در دانش آموختگان 13- موفقیت در آشنا کردن هنرجویان با مؤسسات و ارگآنهای شغلی 14- موفقیت در ایجاد تصور مثبت دانشآموخته از توانایی در انجام وظایف شغلی 15- تناسب بین آموزشهای ارائه شده با نیاز بازارکار 16- موفقیت درایجاد توانایی و زمینههای بروز خلاقیت و ابتکار عمل در هنرجویان 17- موفقیت در ایجاد روحیۀ انتقاد پذیری 18- موفقیت در ایجاد روحیۀ مسؤلیتپذیری 19- موفقیت در ایجاد علاقه و احترام به کار و تولید در دانشآموختگان 20- موفقیت در ایجاد توانایی انجام کار گروهی در دانشآموختگان 21-موفقیت در پرورش توانایی حل مسائل و صبر و پایداری در مقابل مشکلات در دانشآموختگان 22- موفقیت در پرورش روحیۀ اعتماد بهنفس در دانشآموختگان 23- موفقیت در پرورش روحیۀ تعاون درامور در دانشآموختگان 24- موفقیت در پرورش روحیۀ پرکاری در دانشآموختگان 25- موفقیت در ایجاد توانایی شناخت قوانین و مقررات کار و روابط شغلی در دانشآموختگان 26- موفقیت در تقویت روحیۀ قدر شناسی نسبت به اموال عمومی و ثروت ملی در دانشآموختگان 27-موفقیت در پرورش روحیۀ کارآفرینی در هنرجویان(زین آبادی و همکاران،1386).
میرکمالی و باقری(1384) ضمن بیان اینکه توانمندیهای شغلی باید قابل انتقال از یک شغل به شغل دیگر باشد معتقدند وجود توانمندیهای شغلی نیاز بازار کار را مرتفع میکند و نبود آن سبب از دست دادن بهرهوری و کارایی محیط کار میشود.این مهارتها و توانمندیهای شغلی قابل آموختن هستند و باید در مراکز آموزشی یا محیط کار آموزش داده شوند. اورتوم مجموعه مهارتهای مربوط به دانش، نگرش و مهارت فنی مورد نیاز محیط کار برای موفقیت شغلی در همۀ سطوح کاری را ضروری میداند(ارتوم1 به نقل از میرکمالی و باقری،1384). توانمندی شغلی از نظر یونسکو اطلاعات، مهارتها و شایستگیهایی است که قابلیت نیروی کار را برای کسب شغل، پیشرفت در آن، و روبرو شدن با تغییرات احتمالی شغل و همچنین به دست آوردن شغل دیگر در صورت تمایل به تغییر شغل، در دورههای مختلف زندگی افزایش میدهد(یونسکو به نقل از میرکمالی و باقری،1384). سازمان آموزش فنی بزرگسالان امریکا توانمندی شغلی را به دو گروه توانمندی نرم و توانمندی سخت تقسیم میکند. توانمندیهای سخت مستقیماً از طریق یک دورۀ کوتاهمدت با مشاهده چگونگی انجام دادن آنها قابل فراگیری است. توانمندیهای نرم به طور ضمنی و پنهان از طریق فرایندها و برنامههای توسعۀ حرفهای و همچنین دورههای آموزشی در افراد ایجاد میشود(هلدورث به نقل از میرکمالی و همکاران،1384). لین اسویت و انیسف ، مهارتها ، شایستگیها و توانمندیهای شغلی مورد نیاز بازار کار را به سه گروه اصلی تقسیم کرده که شامل مهارتهای آکادمیک، مهارتهای مدیریت فردی و مهارتهای کار گروهی است 1-مهارتهای آکادمیک، گروهی از مهارتها هستند که برای بدست آوردن، ابقاء و پیشرفت در شغل و دستیابی به بهترین نتایج ممکن پایه و اساس محکمی را فراهم میکند، این مهارتها شامل ارتباطات، تفکر و یادگیری هستند 2-مهارتهای مدیریت فردی، این ترکیب و مهارتها و نگرشها مانند نگرش و رفتار مثبت، مسئولیتپذیری، انطباقپذیری و....برای بدستآوری، نگهداری و پیشرفت در شغل مورد نیاز است 3- مهارتهای کار گروهی، مهارتهایی هستند مانند تشریک مساعی و کار اثربخش با دیگران که برای کار با دیگران در یک شغل و برای دستیابی به بهترین نتایج ممکن مورد نیاز هستند(میرکمالی و همکاران،1384).
در ادامه میرکمالی(1384) و همکارانش به این نتیجه کلی دست یافتند که مؤلفههای مورد نیاز جهت اشتغال یا افزایش توانمندی شغلی عبارتند از:1- مؤلفههای مهارتهای ارتباطی و کارگروهی 2- مهارتهای خلاقیت و حل مسئله 3- تعهد و احساس مسئولیت 4- دانش تخصصی 5- مهارتهای عملی که مورد تأیید اکثریت صاحبنظران بوده و از فراوانی بیشتری برخوردار میباشد.که شرح کامل آنها در جدول شماره 2 آمده است.
از دیدگاه محمدعلی(1390) آموزشهای فنی و حرفهای باید موجب بالا رفتن کارایی و کار آفرینی نیروی انسانی برای کمک به رشد و توسعۀ اقتصادی و اشتغال در جهت بهبود و کیفیت زندگی مردم گردد.
[1] .Ortom
مؤلفه | زیرمؤلفهها |
مهارتهای ارتباطی و کار گروهی | توانایی ارتباط برقرار کردن با دیگران |
انعطافپذیری(سازگاری با شرایط جدید) درمحیط | |
کار کردن مؤثر به عنوان عضو یک تیم برای بدست آوردن هدف مشترک | |
از خودگذشتگی در رفع مشکلات بوجود آمده با همکاران | |
انتقال اطلاعات و تجربیات خود به همکاران | |
علاقمندی به آزمایش و کسب تجربههای جدید کاری | |
مهارتهای خلاقیت و حل مسئله | تفکر انتقادی |
ارائۀ ایدهها و نظریات جدید در زمینۀ مسائل شغلی موجود. | |
مهارت هدفگذاری در حرفه | |
آموزش کارآفرینی به جای کارجویی | |
تصمیم سازی در شرایط مبهم | |
مهارتهای تعهد و احساس مسؤلیت | مدیریت زمان را بیاموزد |
مدیریت منابع را بیاموزد(با کمترین و سودمندترین منابع بیشترین کارایی را حاصل نماید). | |
آشنایی با رفتارهای شهروندی | |
حس مسؤلیتپذیری در محیط کار | |
فرهنگ ارزشگذاری برکارهای یدی(تولیدی، فنی و....) | |
ایجاد حس مهارتآموزی در مقابل مدرکگرایی | |
دانش تخصصی و مهارتهای عملی | تعامل(ارتباط دو طرفه) آموزش با محیط کار |
تجربه کارکردن در محیط واقعی کار | |
آموزش اطلاعات، آگاهیها و دانش کلی در زمینۀ شغل مورد نظر | |
استفاده صحیح و درست از ابزار و وسایل موجود در محیط کار | |
برنامهریزی و ساماندهی فعالیتها | آموزش تبدیل ایده به عمل |
آشنایی با منابع تأمین اطلاعات جدید | |
توانایی برنامهریزی مبتنی بر هدف در حین آموزش | |
توانایی تأمین اطلاعات جدید، دسته بندی و ارزیابی و بکارگیری آنها | |
توانایی تجزیه و تحلیل امور به قصد تصمیمگیری صحیح در موقع مقتضی | |
مهارتهای به کارگیری شیوههای محاسباتی و فناوری روز | توانایی به کارگیری شیوه محاسباتی برای هدفهای کاربردی و عملی |
توانایی به کارگیری فناوری روز حرفه مورد نظر | |
مهارت بکارگیری تجهیزات مورد نیاز بر اساس اصول علمی و فنی حرفه مورد نظر | |
آشنایی با حداقل نیازمندیها در خصوص شیوههای محاسباتی، برای هدفهای کاربردی |
جدول 3: مؤلفهها و زیر مؤلفههای مهارت عمومی |
براساس نتایج پژوهشهای گذشته مانند شارع پور و همکاران(1387) ، صالحی عمران(1386) ، الگوی صلاحیتهای مایر(1992) ، زین آبادی و همکاران(1386) ، میرکمالی و باقری(1384)ومدلین و همکاران(2003) مؤلفهها و زیر مؤلفههای جدول شماره(3) استخراج گردید که مبنای گردآوری گویههای پرسشنامه می باشد.
آموزشی است که هدف مورد بحث در اینجا، کیفیت پیامدها از دیدگاه مشتریان و ذینفعان1 آموزشهای فنی
و حرفهای است. بحث کیفیت پیامدهای آموزشی از زوایای
مهارتهای عمومی |
| خلاقیت و حل مسئله
| تعهد و احساس مسئولیت
| دانش تخصصی و مهارتهای عملی | برنامه ریزی و ساماندهی فعالیتها
| به کارگیری شیوه های محاسباتی و فناوری روز
|
نمودار1:مهارتهای عمومی برای کیفی سازی آموزش
|
|
کیفیت آموزش |
[1] .stakeholers
روششناسي پژوهش
روش پژوهش حاضر از نظر ماهیت از نوع تحقیقات کمی، از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع و شیوه گردآوری از نوع توصیفی-زمینهیابی است. جامعة آماري پژوهش شامل سه گروه از ذینفعان آموزشهای فنی و حرفهای به این شرح میباشد1- مربیان شاغل درمراکز دولتی آموزش فنی و حرفهای استان مازندران درسال91 به تعداد178نفر 2-مؤسسین آموزشگاههای آزاد فنی و حرفهای با بیش از 3 سال سابقه فعالیت آموزشگاهی و صنفی، در سال91 به تعداد 520نفر 3- صاحبان صنایع در سطح استان که آموزشهای فنی و حرفهای برای کارکنانشان اجرا شده به تعداد 80نفر. در جامعۀ اول با استفاده ازروش نمونهگیری طبقهای تصادفی(طبقات مراکز دولتی در شهرستآنها به تعداد 16 مرکز) بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 123 نفر و جامعۀ دوم و سوم به صورت تصادفی ساده به ترتیب تعداد 217 و 60 نفر انتخاب شدند. ابزارگردآوري پرسشنامه محقق ساخته حاوی 30 گویه بود که از چارچوب نظری و نتایج پژوهشهای گذشته مانند شارع پور و همکاران(1387)، صالحی عمران(1386)، الگوی صلاحیتهای مایر(1992)، زین آبادی و همکاران(1386)، میرکمالی و باقری(1384) و مدلین و همکاران(2003) برای استخراج مؤلفهها و زیر مؤلفهها استفاده گردید (جدول3). که پس از تأييد روايي آنها با كمك خبرگان و اعمال ديدگاههاي اصلاحي، نتايج آزمون آلفاي کرونباخ نشان داد که پايايي پرسشنامهها (به ترتیب جوامع 89/0 و 86/0و 87/0) بوده است.برای تجزیه تحلیل دادهها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و همچنین از مدل معادلات ساختاری برای ترسیم مدل ارتباط متغیرهای مستقل و وابسته در هر گروه ذینفع استفاده گردید.
يافتهها ی پژوهش
سؤال 1ـ مؤلفههاي مهارتهای عمومی مورد نیاز اشتغال و مرتبط با کیفیسازی آموزشهای فنی و حرفهای کدام است؟
براي پاسخ به اين پرسش، با استفاده از آزمون همبستگی
پیرسون با توجه به اطلاعات جدول 4 براساس مقدار ضرایب همبستگی محاسبه شدة مؤلفهها و در سطح اطمینانی 95/0 ميتوان نتيجه گرفت از دیدگاه هر سه گروه همة اين مؤلفهها مرتبط با کیفیت آموزش میباشند. ضریب همبستگی مهارتهای ارتباطی و کار گروهی به ترتیب برای گروه مربیان 792/0 آموزشگاهها 760/0 و صاحبان صنایع 862/0 گزارش شده که گویای وجود ارتباط مثبت بین متغیر مستقل(مؤلفههای مهارتهای ارتباطی و کارگروهی)با متغیر وابسته(کیفیت آموزش)از دیدگاه هر سه گروه میباشد.
ضریب همبستگی مهارتهای خلاقیت و حل مسئله به ترتیب برای گروه مربیان 753/0 آموزشگاهها 801/0 و صاحبان صنایع 879/0گزارش شده که گویای وجود ارتباط مثبت بین متغیرمستقل(مؤلفه مهارتهای خلاقیت و حل مسئله)با متغیر وابسته(کیفیت آموزش)از دیدگاه هرسه گروه میباشد. ضریب همبستگی مهارتهای تعهد و احساس مسؤلیت به ترتیب برای گروه مربیان 834/0آموزشگاهها 813/0 و صاحبان صنایع 842/0گزارش شده که گویای وجود ارتباط مثبت بین متغیر مستقل(مؤلفه مهارت های تعهد و احساس مسؤلیت) با متغیر وابسته(کیفیت آموزش)از دیدگاه هرسه گروه میباشد.
ضریب همبستگی مهارتهای دانش تخصصی و عملی به ترتیب برای گروه مربیان 670/0 آموزشگاهها 754/0 و صاحبان صنایع 804/0 گزارش شده که گویای وجود ارتباط مثبت بین متغیر مستقل(مؤلفه مهارتهای دانش تخصصی و مهارتهای عملی)با متغیر وابسته(کیفیت آموزش)از دیدگاه هرسه گروه میباشد.
ضریب همبستگی مهارتهای برنامهریزی و ساماندهی فعالیتها به ترتیب برای گروه مربیان 793/0 آموزشگاهها 783/0 و صاحبان صنایع 869/0 گزارش شده که گویای وجود ارتباط مثبت بین متغیر مستقل(مؤلفه مهارتهای برنامهریزی و ساماندهی فعالیتها)با متغیر وابسته(کیفیت آموزش)از دیدگاه هر سه گروه میباشد.
سؤال2ـ اولویتبندی این مؤلفهها و مدل آموزش کیفی برای هر گروه ذینفع به ترتیب کدام است؟
جدول :4 نتايج آزمون همبستگی پیرسون
ضریب همبستگی مؤلفهها | مربیان | آموزشگاهها | صاحبان صنایع | p-value | |
| مهارتهای ارتباطی و کار گروهی | 0.792 | 0.760 | 0.862 | 0.000 |
مهارتهای خلاقیت و حل مسئله | 0.753 | 0.801 | 0.879 | 0.000 | |
مهارتهای تعهد و احساس مسؤلیت | 0.834 | 0.813 | 0.842 | 0.000 | |
مهارتهای دانش تخصصی و مهارتهای عملی | 0.670 | 0.754 | 0.804 | 0.000 | |
مهارتهای برنامه ریزی و ساماندهی فعالیتها | 0.793 | 0.783 | 0.869 | 0.000 | |
مهارتهای به کار گیری شیوه های محاسباتی و فناوری روز | 0.646 | 0.765 | 0.844 | 0.000 | |
<0.05α |
براي پاسخگويي به اين سؤال به استناد گفتههای سرمد و همکاران(1376) چون متغیرهای مستقل متعدد بوده و جامعۀ نرمال(براساس آزمون k-s)، برای کشف سهم هر متغیرمستقل در تبیین متغیر وابسته از آزمون رگرسیون چندگانه استفاده گردید(جدول5). همچنین از مدل معادلات ساختاری برای ترسیم مدل ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابسته استفاده گردیده که برای هر گروه ذینفع به شرح نمودارهای 2،3،4 میباشد. سپس میانگین ضرایب هر مؤلفه برای سه گروه تعیین و به صورت نمودار5 اولویتبندیها مشخص گردید.
ضریب رگرسیون محاسبه شده برای مؤلفه مهارتهای ارتباطی و کارگروهی از دیدگاه گروهها به ترتیب برای مربیان 241/0 آموزشگاهها233/0 و صاحبان صنایع 231/0 گزارش شده و بر اساس نمودار5 میانگین آن برای سه گروه 235/0 گزارش شده که بر این اساس این مؤلفه در اولویت دوم مهارتهای عمومی قرار گرفته است. ضریب رگرسیون محاسبه شده برای مؤلفه خلاقیت و حل مسئله از دیدگاه گروهها به ترتیب برای مربیان 210/0 آموزشگاهها 230/0 و صاحبان صنایع 237/0 گزارش شده وبراساس نمودار5 میانگین آن برای سه گروه 23/0 گزارش شده که بر این اساس این مؤلفه در اولویت سوم مهارتهای عمومی قرار گرفته است.
ضریب رگرسیون محاسبه شده برای مؤلفۀ تعهد و احساس مسؤلیت از دیدگاه گروهها به ترتیب برای مربیان 281/0 آموزشگاهها 235/0 و صاحبان صنایع 222/0 گزارش شده و بر اساس نمودار 5 میانگین آن برای سه گروه 245/0 گزارش شده که بر این اساس این مؤلفه در اولویت اول مهارتهای عمومی قرار گرفته است. ضریب رگرسیون محاسبه شده برای مؤلفه دانش تخصصی و مهارت عملی از دیدگاه گروهها به ترتیب برای مربیان 141/0 آموزشگاهها 153/0 و صاحبان صنایع 122/0گزارش شده و بر اساس نمودار5 میانگین آن برای سه گروه 13/0 گزارش شده که بر این اساس این مؤلفه در اولویت آخر مهارتهای عمومی قرار گرفته است. ضریب رگرسیون مؤلفه برنامهریزی و ساماندهی فعالیتها از دیدگاه گروهها به ترتیب برای مربیان 221/0 آموزشگاهها 226/0 و صاحبان صنایع 212/0 گزارش شده و بر اساس نمودار5 میانگین آن برای سه گروه 22/0 گزارش شده که بر این اساس این مؤلفه در اولویت چهارم مهارتهای عمومی قرار گرفته است. ضریب رگرسیون مؤلفه شیوههای محاسباتی و فناوری روز از دیدگاه گروهها به ترتیب برای مربیان 224/0 آموزشگاهها 224/0 و صاحبان صنایع 144/0 گزارش شده و بر اساس نمودار 5 میانگین آن برای سه گروه 2/0 گزارش شده که بر این اساس این مؤلفه در اولویت پنجم مهارتهای عمومی قرار گرفته است.
ضرایب استاندارد شده مؤلفه ها(متغیرمستقل) | مربیان | آموزشگاهها | صاحبان صنایع | T | Sig |
ضریب ثابت |
|
|
| -.142 | .887 |
مهارتهای ارتباطی و کار گروهی | .241 | .233 | .231 | 50.732 | .000 |
خلاقیت و حل مسئله | .210 | .230 | .237 | 49.544 | .000 |
تعهد و احساس مسؤلیت | .281 | .235 | .222 | 58.615 | .000 |
دانش تخصصی و مهارتهای عملی | .141 | .153 | .122 | 35.617 | .000 |
برنامه ریزی و ساماندهی فعالیتها | .221 | .226 | .212 | 49.821 | .000 |
شیوه های محاسباتی و فناوری روز | .224 | .224 | .145 | 58.188 | .000 |
جدول 5: نتایج مدل رگرسیون چندگانه
0.24
|
0.21
|
0.28
|
0.14
|
0.22
|
0.224
|
نمودار2:مدل معادلات ساختاری جامعه مربیان |
0.231
|
0.237
|
0.22
|
0.12
|
0.21
|
0.14
|
0.223
|
0.23
|
0.235
|
0.15
|
0.226
|
0.224
|
نمودار3:مدل معادلات ساختاری جامعه صاحبان صنایع |
نمودار4:مدل معادلات ساختاری جامعه آموزشگاه داران |
نمودار 2 مدل آموزشهای فنی و حرفهای بر اساس تلفیق مهارتهای عمومی در آموزش جهت کیفیسازی آن را بر اساس دیدگاه مربیان نشان میدهد.
نمودار 3مدل آموزشهای فنی و حرفهای بر اساس تلفیق مهارتهای عمومی در آموزش جهت کیفیسازی آن را بر اساس دیدگاه آموزشگاهها نشان میدهد.
نمودار 4 مدل آموزشهای فنی و حرفهای بر اساس تلفیق مهارتهای عمومی در آموزش جهت کیفیسازی آن را بر اساس دیدگاه صاحبان صنایع نشان میدهد.
با مقایسۀ مدل معادلات ساختاری در سه دیدگاه مشاهده گردید که مؤلفه تعهد و احساس مسؤلیت از دیدگاه مربیان و آموزشگاههای آزاد به طور یکسان و در اولویت اول قرار گرفت در حالی که از دیدگاه صاحبان صنایع مؤلفه مربوط به مهارت (خلاقیت و حل مسئله ) با اهمیتتر دیده شده و مؤلفه مهارتهای ارتباطی و کار گروهی از دیدگاه هر سه یکسان و در اولویت دوم قرار دارد. سومین اولویت برای مربیان شامل مؤلفه مهارتهای بکارگیری فناوری و شیوههای محاسباتی روز برای آموزشگاهها خلاقیت و حل مسئله و برای صاحبان صنایع تعهد و احساس مسؤلیت گزارش شد. این در حالی است که مؤلفه برنامهریزی و ساماندهی فعالیتها در هر سه
دیدگاه اولویت چهارم آمده است. اولویت پنجم برای مربیان خلاقیت و حل مسئله و برای آموزشگاهها و صنایع مشترکاً بکارگیری فناوری و شیوههای محاسباتی روز نتیجهگیری شده است. همچنین مؤلفه مربوط به مهارتهای علمی و دانش تخصصی با محاسبه ضریب همبستگی بسیار پایین به ترتیب از دیدگاه مربیان 14/0 و آموزشگاههای آزاد 15/0و صاحبان صنایع 12/0 آخرین اولویت گزارش شده است و لذا میتواند از مؤلفههای استخراج شده حذف گردد. خلاصه این نتایج در جدول 5 قابل مشاهده است.
3ـ براساس اين مؤلفهها چه تعریفی را ميتوان براي کیفیت آموزشهای فنی و حرفهای ارائه داد؟ بامقایسه ضرایب همبستگی در جدول و نمودار 5 می توان به این نتیجه دست یافت که به غیر از مؤلفه دانش تخصصی و عملی که سهم بسیار کمی(13/0) نسبت به سایر متغیرهای مستقل در تبیین متغیر وابسته(کیفیت آموزش)را از هر سه دیدگاه داشته بقیه مؤلفه ها می تواند عامل کیفی سازی آموزشهای فنی و حرفهای باشد. لذا آموزشی که علاوه بر مهارتهای فنی مربوط به هر رشته تخصصی، حاوی مؤلفههای مهارت عمومی ذکر شده با اولویت اول تا پنجم باشد آموزش با کیفیت قلمداد میشود.
جدول 5 :مقایسه اولویتبندی مهارتها در گروههای ذینفع
|
مؤلفه ها | تعهد و احساس مسؤلیت | مهارتهای ارتباطی و کار گروهی | خلاقیت و حل مسئله
| برنامه ریزی و ساماندهی فعالیتها | شیوه های بکارگیری فناوری و محاسباتی روز | دانش تخصصی و علمی |
اولویت در گروه مربیان | اول
| دوم | پنجم | چهارم | سوم | ششم |
اولویت در گروه صاحبان صنایع | سوم | دوم | اول | چهارم | پنجم | ششم |
اولویت درگروه آموزشگاه داران | اول | دوم | سوم | چهارم | پنجم | ششم |
نمودار5: اولویت بندی مهارتها از دیدگاه ذینفعان |
بحث و نتيجهگيري
از دیدگاه ارائه کنندگان آموزشهای فنی و حرفهای (مربیان) و آموزشگاهداران که به نوعی عرضه کننده و دریافت کنندگان این آموزشها میباشند( به دلیل فعالیتهای آموزشی و صنفی) و همچنین صاحبان صنایع که جامعۀ بزرگی از دریافت کنندگان این آموزشها از طریق جذب مهارتآموختگان در بازار کار میباشند ، اگرچه همۀ مؤلفهها ارتباط مثبتی با کیفیت آموزشهای فنی و حرفهای دارند ولی مؤلفههای مربوط به مهارتهای دانش تخصصی و عملی که شامل 1-تعامل(ارتباط دو طرفه) آموزش با محیط کار 2-کار کردن در محیط واقعی 3-دریافت اطلاعات 4-آگاهیها و دانش کلی در زمینه شغل 5-استفاده صحیح و درست از ابزار و وسایل موجود در محیط کار میباشد، سهم کمتری از این همبستگی را نسبت به سایر مؤلفههای مهارت عمومی داشته و میتوان استنتاج نمود که از دیدگاه سه گروه ذینفع، اهمیت سایر مؤلفهها به عنوان مهارت عمومی مرتبط با کیفیت آموزشهای فنی و حرفهای بیشتر بوده و همچنین از دیدگاه مشترک سه گروه ترتیب اولویت آنها بر اساس نتایج رگرسیون چندگانه بدین شرح گزارش گردیده است: 1- مهارتهای تعهد و احساس مسؤلیت2- مهارتهای ارتباطی و کار گروهی3-خلاقیت و حل مسئله4-
مهارتهای برنامهریزی و ساماندهی فعالیتها5- مهارتهای به کارگیری شیوههای محاسباتی و فناوری روز. میتوان گفت نتایج این تحقیق با تحقیق میرکمالی و باقری(1384) و شارع پور و همکاران(1387) و مدلین و همکاران (2003) و باربارا و همکاران(2000)تقریباً یکسان میباشد و تنها در مورد مهارتهای تخصصی با تحقیق میرکمای و باقری(1384)متفاوت است. لذا تعریف جدیدی از کیفیت آموزشهای فنی و حرفهای بر این اساس و از دیدگاه مشترک ذینفعان بدین شرح ارائه میگردد: تلفیق آموزش مهارتهای عمومی به ترتیب اولویتهای ذکر شده با مهارتهای فنی هر رشته. همچنان که باربارا(2000)در پژوهش خود به این نتیجه دست یافت و پیشنهاد کرد آموزش مهارتهای عمومی باید همزمان و به صورت تلفیقی با آموزشهای فنی به فراگیران منتقل شود و آموزشی جداگانه نیست.
با توجه به نتایج و یافتههای پژوهش حاضر پیشنهادهای ذیل ارائه میگردد:
· آموزش مؤلفههای مربوط به مهارتهای عمومی در کنار مهارتهای تخصصی در جهت ارتقاء بهره وری نیروی انسانی و توانمند سازی شغلی نیروی کار.
· توجه به آموزشهای ضمن خدمت برای مربیان آموزش فنی و حرفهای با هدف توانمندسازی آنها در زمینۀ مهارتهای عمومی.
· برقراري ارتباط سهگانه بين ارائه كنندگان آموزشهاي فني و حرفهاي، كارآموزان و كارفرمايان در جهت شناسايي مهارتهاي عمومي و كيفي سازی آموزش.
· ترکیب فعالیتهای یدی و ذهنی، آموزش نکات ایمنی، اخلاق حرفهای، ترویج فرهنگ اسلامی و آموزشهای پروژه محور میتواند از دیگر مؤلفههای مرتبط با کیفیت در خصوص نیاز بازار کار و اشتغال محسوب گردد.
· در لیست طرحهای پژوهشی که هر ساله منتشر میکنند، ارزیابی توانمندی کارآموزان از بعد مهارتهای عمومی نیز گنجانده شود .
· بررسی اثربخشی آموزشهای فنی و حرفهای از بعد مهارتهای عمومی نیز جزو طرح های پژوهشی مطرح گردد.
در ادامۀ توصیههای زیر به سایر پژوهشگران و علاقهمندان این حوزه پیشنهاد میگردد:
· توصیه میشود غیر از شناسایی مهارتهای عمومی به عنوان فاکتور کیفیسازی آموزشهای فنی و حرفهای به روشهای دستیابی به آنها نیز توجه کنند.
· در خصوص روشهای پیادهسازی پروژه ادغام مهارتهای عمومی در استانداردهای آموزشی سازمان فنی و حرفهای کشور تحقیق کنند.
· شناسایی عوامل مؤثر بر اجرای روشهای مناسب تدریس همزمان مهارتهای فنی و شغلی.
· بررسی شکاف بین کیفیت آموزشهای فنی و حرفهای و بازار کار از بعد مهارتهای عمومی.
· پژوهشی در خصوص بررسی تمایل مربیان سازمان فنی و حرفهای در خصوص تغییر روش تدریس خود مبنی بر ارائۀ مهارتهای عمومی و فنی به طور همزمان.
اجرای پژوهش فوق در مراحل مختلف با محدودیتهایی مواجه بوده است که در ذیل به برخی از مهمترین آنها اشاره میگردد:
· استفاده از روش کمی در این پژوهش بجای روش کیفی
· اکتفا به پرسشنامه در جمعآوری اطلاعات.
· انتخاب مؤسسان آموزشگاههای آزاد فنی و حرفهای به عنوان جامعۀ آماری.
· استفاده از مقیاس فاصلهای به جای رتبهای.
· فقدان پرسشنامه استاندارد، که به ناچار از ابزار پژوهشگر ساخته استفاده شد..
· محدودیت پژوهشهای انجام شده در زمینۀ عنوان پژوهش و فقدان چشمانداز کافی برای پژوهشگر در این حوزه که منجر شد پژوهشگر نتواند نتایج پژوهش خود را در سطح مطلوبی با دیگر پژوهشگران مقایسه و تایید یارد کند.
· عدم وجود فرهنگ پژوهش در جامعه.
· دخالت تمایلات درونی در پاسخگویی.
· عدم دسترسی به مقالات جدید خارجی اینترنتی در این خصوص.
منابع
1.بازرگان،عباس.(1389).ارزشيابيآموزشي.(چاپهشتم).تهران:سمت.
2.جعفريصميمي،احمدوحسيني،محسن.(1384). بررسي مزيت ارزش افزودهاي آموزش فني و حرفهاي دولتي و خصوصي استان مازندران
و مقايسه آن با سايراستانهاي كشور. مجموعه مقالات دومین همایش ملی نقش آموزشهای فنی و حرفهای در تحولات اجتماعی و اقتصادی ،جلد اول،25-20
3.رحمان سرشت، حسين. (1377)، تئوريهاي سازمان
و مديريت از نوينگرايي تا پسانوينگرايي، تهران: انتشارات فن و هنر.
4.سبحانی نژاد،مهدی و افشار،عبدالله.(1387).تبیین ماهیت و مؤلفههای کیفیت سنجی نظام آموزش عالی به منظور شناخت چالشها و طرح پارهای راهکارهای نوآورانه، فصلنامه دانشگاه آزاد اسلامی،شماره4 :82-66.
5.سرمد، زهره و بازرگان ، عباس و حجازي ، الهه.(1376). روش هاي تحقيق در علوم رفتاري. تهران: نشر آگه.
6.شارع پور، محمود وهمکاران(1380).بررسی میزان شایستگیهای کانونی در میان دانشجویان(مطالعه موردی دانشگاههای صنعتی شریف، تهران و مازندران).فصلنامه علوم اجتماعی،شماره 18، 88-63.
7.شارع پور، محمود و همکاران(1387).بررسي شاخصهاي کيفيت در آموزش عالي بر مبناي تحليل شايستگيهای کانونی. نشریه علمی پژوهشی آموزش عالی ایران ،شماره1، 82-66.
8.شعبانی ورکی، حسین وهمکاران.(1385).بررسی کیفیت تدریس در دانشگاه. فصلنامه پژوهش و برنامهريزي درآموزش عالي، شماره 39 ،1-29.
9.صادق فر، حسین.(1391).ارائۀ الگوی بهبود وضعیت آموزش و اشتغالزایی در سازمان فنی و حرفهای. مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، مجله الکترونیکی، دوره 4، شماره2، 15-10.
10.صالحی عمران،ابراهيم.(1384). مجموعه مقالات دومین همایش ملی نقش آموزشهای فنی و حرفهای در تحولات اجتماعی و اقتصادی ،جلد اول،35-25.
11.صالحی عمران، ابراهیم(1386). جامعه، کار ومشاغل: مروری بر مهارتهای اشتغالزا در بازار کار، چاپ اول،تهران:سمت.
12.صالحی،کیوان و زین آبادی،حسن رضا و پرند،کورش.(1388).کاربست رویکرد سیستمی در ارزشیابی کیفیت هنرستانهای فنی و حرفهای: موردی از ارزشیابی هنرستانهای فنی و حرفهاي
تهران.فصلنامه نوآوری های آموزشی،شماره 29،203-152.
13.عمادزاده،مصطفي(1372). عوامل مؤثر در بهبود کيفيت تدريس.فصلنامه دانش مديريت،شماره 29،23-28.
14.فتحي واجارگاه،كورش و همکاران(1390).تضمين كيفيت در آموزش برمبناي مدل تحليل اهميت/عملكرد. فصلنامه علمی-ترویجی راهبردهاي آموزش(آنلاين) ،دوره 4،شماره 2،65-57..
15.فیض،داود و فیض،محمود(1384).طراحی الگوی تعاملی آموزشهای فنی و حرفهای، کارآفرینی و بازار کار. مجموعه مقالات دومین همایش ملی نقش آموزشهای فنی و حرفهای در تحولات اجتماعی و اقتصادی ،جلد اول،45-40
16.قاسمی زاد، علیرضا(1387).چارچوب نظری سنجش کیفیت آموزش رشتههای مهندسی دردانشگاههای آزاد اسلامی منطقه یک.مجله دانش و پژوهش در علوم تربیتی(دانشگاه آزاد واحد خوراسگان اصفهان) ،شماره20،72-49.
17.قورچیان،نادر علی.(1373).تحلیلی بر مکعب کیفیت در نظام آموزش عالی. مجله پژوهش و برنامهریزی در آموزش عالی،شماره 8و7 ،20-13.
18.محمدعلی،محبوبه.(1390).آموزشهای فنی و حرفهای و راههای اصلاح آن.مجله رشد فنی و حرفهای،دوره 7،شماره،1،18-10.
19.محمدی،رضا و همکاران(1289).ارزشیابی کیفیت درآموزش عالی.تهران: سازمان سنجش آموزش کشور.
20.مسعودی،حمید(1391).آموزش لیزرل در چند دقیقه.تهران:انتشارات پار بوک.
21.مهرعلی زاده، یداله و همکاران(1384)ارزیابی کمیت و کیفیت دورههای آموزش صنعتی در مراکز فنی حرفهای. مجموعه مقالات دومین همایش ملی نقش آموزشهای فنی و حرفهای در تحولات اجتماعی و اقتصادی ،جلد اول،28-17.
24.هویدا، رضا و مولوی، حسین(1387).فرآیند بهبود کیفیت آموزشی از نظر هیئت علمی دانشگاههای استان اصفهان-مقایسهای بر اساس مقیاسAQIP.مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی،دوره 8،شماره1،142-132 .
|
ارزیابی توانمندی دانش آموختگان رشتههای فنی و حرفهای.فصلنامه نوآوری ،سال 4،شماره 13، 110-85..
23.هداوند،سعید.(1389).اعتبارسنجی ابزار کنترل
کیفیت.ماهنامه تدبير.سال نوزدهم،شماره1،204-15.
24
25.Baker M(1999).Training Effectiveness Assessment, Naval Air Warfare center Training SystemDivision, Vol 5.pp,50-87
26. De La Harpe B, Radloff A, Wyber J(2000). Quality and Generic (Professional) Skills, Quality in Higher Education, 6:3, 231-243.
27.Hurest R, Middel. (1995)Leadership, Quality and Institutional Effectiveness: Higher education Quality, Vol 4. N3, P.P,265-285.
28.Ivancevich, John M. (2001)Human Resource Management, Eight Edition,Mcgrawhill companies, Vol 6.pp:1-27
29.Lagrosen S, Seyyed-Hashemi R, Leitner M. (2004).Examination of the
dimensions of quality in higher education. Quality Assurance in Education Vol, 12.N2, pp: 61-9.
30.Kebriaei A, Roodbari M. (2005) Gap Analysis of educational service Quality in zahedan medical science university from current and ideal situation. Journal of training in medical science vol,5.pp:1-25
31.LOmas L. (2004).Embedding quality: the challenges for higher education .Quality Assurance in Education Vol. 12.N4, PP: 157-65
32. Medlin J, Graves Ch, McGowan M. (2003)Using diverse professional teams and a graduate qualities framework to develop generic skills within a commerce degree, Innovations in Education and Teaching International, 40:1, 61-77