ارتباط صنعت و دانشگاه موضوعی است که طی سالهای اخیر بارها و بارها ازسوی صاحبنظران مورد بررسی قرار گرفته است و ابعاد مختلف آن از زوایای تخصصی ارزیابی و تحلیل شده است. با توجه به تأثیرگذاری عمیقی که این نوع از ارتباط بر توسعه درونزای کشور برجای میگذارد و در حوزههای است چکیده کامل
ارتباط صنعت و دانشگاه موضوعی است که طی سالهای اخیر بارها و بارها ازسوی صاحبنظران مورد بررسی قرار گرفته است و ابعاد مختلف آن از زوایای تخصصی ارزیابی و تحلیل شده است. با توجه به تأثیرگذاری عمیقی که این نوع از ارتباط بر توسعه درونزای کشور برجای میگذارد و در حوزههای استراتژیک نظیر خودکفایی، تولید علم و ... آثار مستقیم و بلاواسطه دارد، راهکارهای متعدد، متنوع و گاه متناقضی نیز از سوی سیاستگزاران پیشنهاد و اجراء شده است. در این مقاله که بر گرفته از پروژه تحقیقاتی با همین مضمون است ضمن بررسی ارتباط دانشگاه و صنعت در کشورهای توسعه یافته و ایران به اجمال به جایگاه تحقیق و توسعه در این دسته از کشورها و ازجمله ایران پرداخته خواهد شد . و پس از بیان روشها و کانالهای ارتباطی فی مابین صنعت و دانشگاه بلاخص صنعت برق به مورد کاوی روشهای ارتباطی و تحلیل عملکردی ارتباط شرکت توزیع برق تهران بزرگ با دانشگاهها در طی سالیان اخیر پرداخته می شود .در ادامه پس از بررسی وضعیت ارتباط این شرکت و جایگاه آن از نگاه SWOT به اهم نکات و موانع ومشکلات موجود در برقراری این روابط خواهد رسید که در نهایت با تحلیل آن و با در نظر گرفتن عوامل موفقیت در برقراری و توسعه ارتباط به تدوین استراتژیها ، راهبردهای مدیریتی و عملیاتی که بتواند در یک برنامه زمانی پنج ساله بعنوان ابزار اجرایی در توسعه و برقراری ارتباط هرچه بیشتر و نهادینه نمودن ارتباط شرکت توزیع برق تهران بزرگ با دانشگاهها ایجاد نماید. ارائه شده است .
پرونده مقاله
ارتباط کارامد دانشگاه و صنعت مسألهای است که محققین حوزههای مختلف چه در صنعت و چه در دانشگاه به دنبال یافتن راهکارهایی برای رفع مشکلات آن هستند. در یک دستهبندی میتوان راهکارهای ارائه شده را مبتنی بر سه رهیافت عملگرا، نهادگرا و ماهیتگرا دانست. راهکارهای عملگرا د چکیده کامل
ارتباط کارامد دانشگاه و صنعت مسألهای است که محققین حوزههای مختلف چه در صنعت و چه در دانشگاه به دنبال یافتن راهکارهایی برای رفع مشکلات آن هستند. در یک دستهبندی میتوان راهکارهای ارائه شده را مبتنی بر سه رهیافت عملگرا، نهادگرا و ماهیتگرا دانست. راهکارهای عملگرا در پی اثربخشی سریع بوده و عمدتاَ با شتابزدگی در عمل نیز مواجه هستند. راهکارهای نهادگرا به دنبال نقش دادن به نهادهای واسط نظیر دولت به عنوان حلقه مفقوده ارتباط صنعت و دانشگاه هستند. رهیافت ماهیتگرا صنعت را مظهر فنّاوری یا علم تجاری شده و دانشگاه را تولید کننده دانش میدانند. اگرچه این رهیافتها هریک از زاویهای به ارتباط صنعت و دانشگاه مینگرند لیکن همگی قائل به جریان دانش مناسب در زمان و مکان میان دانشگاه و صنعت هستند. در این مقاله، یک پژوهش توسعهای و مبتنی بر مطالعه کتابخانهای به انجام رسیده است و از میان 47 مقاله منتشر شده در مجلات معتبر علمی در حوزه مدیریت دانش، تعداد 12 مدل استخراج شده و از میان آنها 4 مدل که دارای کاربرد عام بوده و اعتبارسنجی آنها نیز گزارش شده بود به عنوان مدلهای منتخب جهت بهکارگیری در ارتباط دانشگاه و صنعت بررسی و مقایسه شدهاند. در این مقایسه تطابق این مدلها با رهیافتهای مذکور مورد بررسی قرار گرفته و استفاده از این مدلها در ارتباط صنعت و دانشگاه امکانسنجی شده است. سپس با استفاده از نتایج حاصل از مقایسه، یک چارچوب مفهومی برای مدلسازی جریان دانش در ارتباط صنعت و دانشگاه ارائه شده که با استفاده از آن میتوان یک نگرش جامع به مدلسازی جریان دانش در ارتباط صنعت و دانشگاه داشت. این چارچوب مبتنی بر چارچوب زکمن است و چهار جنبه از چارچوب زکمن را از شش منظر و سطح وقوع جریانهای دانشی برای مدلسازی جریانهای دانش میان دانشگاه و صنعت بررسی میکند. ارزیابی چارچوب ارائه شده از طریق ارائه مدل جریان دانش صنعت و دانشگاه به انجام رسیده است.
پرونده مقاله
حرکت در مسیر نوآوری و ارزشآفرینی و ایفای مطلوب مسئولیت اجتماعی یکی از محورهای تحول دانشگاه ها در سال های گذشته بویژه در دو دهه اخیر است. دانشگاه نوآور و ارزشآفرین که تعاریف مختلفی برای آن ارائه و ابعاد و ملاک های متعددی برای معرفی و ایجاد آن پیشنهاد شده است، یکی از اب چکیده کامل
حرکت در مسیر نوآوری و ارزشآفرینی و ایفای مطلوب مسئولیت اجتماعی یکی از محورهای تحول دانشگاه ها در سال های گذشته بویژه در دو دهه اخیر است. دانشگاه نوآور و ارزشآفرین که تعاریف مختلفی برای آن ارائه و ابعاد و ملاک های متعددی برای معرفی و ایجاد آن پیشنهاد شده است، یکی از ابتکارات و ایدههای نو برای تحول در نظام های دانشگاهی است. بهرغم شناسایی و معرفی مؤلفهها و معیارهای مختلف برای دانشگاه نوآور و ارزشآفرین، ایجاد این نوع دانشگاه و حرکت هدفمند و مدیریتشده در مسیر نوآوری و ارزشآفرینی، مستلزم نقشه راه جامع و چارچوب راهنمای اقدام متوازن میباشد. در راستای تحوّل منظم و دستیابی به یک الگوی جامع، یک چارچوب راهنما شامل هشت بُعد، به مثابه یک برنامه اقدام و مدل عملیاتی دانشگاه نوآور و ارزشآفرین توسط کمیسیون اروپایی و سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه، طراحی و در بیش از 600 دانشگاه و مؤسسه آموزش عالی در اروپا و جامعه کشورهای سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه استفاده شده است. در این مقاله، به روش مرور اسنادی، الگو و چارچوب راهنمای دانشگاه نوآور و ارزشآفرین بعنوان هدایتنامۀ عمدتاً اروپایی، برای تحول تدریجی و نظاممند دانشگاه های موجود به دانشگاه نوآور و ارزشآفرین با رعایت ملاحظات محلی معرفی شده است. همه انواع دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور بهرغم مأموریت های متمایز، با یادگیری و اقتباس فعال و مولد از این الگو و انطباق تدریجی شرایط خود با ابعاد و ملاک های آن، می توانند
پرونده مقاله
رشد و توسعه علمی، صنعتی، اقتصادی و اجتماعی همواره به عنوان مهمترین دغدغه سیاست گذاران در تمام جوامع محسوب شده و در عصر حاضر دستیابی به این توسعه از اهداف کلان هر کشوری می باشد. یکی از شناخته شده ترین عوامل موثر در جوامع در دستیابی به ارتقا و توسعه، همکاری دو جانبه بین چکیده کامل
رشد و توسعه علمی، صنعتی، اقتصادی و اجتماعی همواره به عنوان مهمترین دغدغه سیاست گذاران در تمام جوامع محسوب شده و در عصر حاضر دستیابی به این توسعه از اهداف کلان هر کشوری می باشد. یکی از شناخته شده ترین عوامل موثر در جوامع در دستیابی به ارتقا و توسعه، همکاری دو جانبه بین دانشگاه ها و صنایع می باشد به گونه ای که بدون پیوند صحیح میان این نهادها، توسعه مطلوب یک جامعه به دور از تصور خواهد بود. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش این نوع از همکاری در توسعه کشورها و همچنین شناسایی و مقایسه سیاست ها، راهبردها و تجارب جهانی تعدادی از کشورهای پیشرو همچون آمریکا، انگلیس، ژاپن و همچنین کشور ترکیه در این خصوص می باشد. این پژوهش به روش کتابخانه ای و رویکرد تحلیل محتوا انجام گرفت و در پایان نیز راهکارهایی به منظور الگوهایی ثمربخش برای ارتقا همکاری دانشگاه و صنعت در کشور ارائه گردیده است.
پرونده مقاله
پیشرفتهای واقعي و پایدار جامعه، در همکاری و رابطه مؤثر میان مراکز علمی از یکسو و سازمان های اجرايي از سوي ديگر به وقوع می پیوندد. درصورتیکه این رابطه و خواست دوطرفه در صنعتی حاکم نشود، آن توسعه پایدار نبوده و به استفاده از دانش غیربومی و مقطعی منجر خواهد شد. سیستمها چکیده کامل
پیشرفتهای واقعي و پایدار جامعه، در همکاری و رابطه مؤثر میان مراکز علمی از یکسو و سازمان های اجرايي از سوي ديگر به وقوع می پیوندد. درصورتیکه این رابطه و خواست دوطرفه در صنعتی حاکم نشود، آن توسعه پایدار نبوده و به استفاده از دانش غیربومی و مقطعی منجر خواهد شد. سیستمهای حملونقل هوشمند (ITS) از حوزه هایی است که در سال های اخیر در سطح جهانی مطرح و اجراشده اما مطالعات صورت گرفته در کشور نشان میدهد که انتقال دانش میان دانشگاه و این صنعت تقریباً نوین با مشكلات و موانعی روبرو است که صاحبان صنایع مربوطه را به مونتاژ قطعات وارداتی و گریز از مراكز علمي متمایل نموده است. این مقاله با هدف بررسی موانع اصلی انتقال دانش بین این دو نهاد در راستای توسعه حملونقل هوشمند شهری انجامشده است. بدین منظور ابتدا با جستجو در منابع کتابخانهای و اسنادی شاخصهای تأثیرگذار موانع همکاری صنعت و دانشگاه در ایجاد حملونقل هوشمند تعیین شد. برای غربال موانع و تعیین زیرمعیارهای نهایی از روش دلفی فازی استفاده شده است. به اینگونه که ابتدا 42 مانع پیشنهادی در اختیار متخصصین و صاحبنظران علم حملونقل قرار گرفت و با این تکنیک در مرحله اول ۲۷ مانع اولیه و نهایتاً ۱۵ مانع جهت ارزیابی و رتبهبندی انتخاب و دستهبندیشده است. رتبهبندی نیز با استفاده از ابزار تحلیل سلسله مراتبی فازی انجام گرفت. نتایج حاصله نشان داد که فقدان زیرساختهای لازم در صنعت ITS و کاربردی نبودن تولید علم موانع اصلی همکاری صنعت و دانشگاه در جهت توسعه زیرساختهای حملونقل هوشمند شهری است.
پرونده مقاله