طراحی چارچوب مدلسازی جریان دانش صنعت و دانشگاه
محورهای موضوعی : تخصصیمحمد قائم تاج گردون 1 * , محمدتقی منظوریشلمانی 2 , جعفر حبیبی 3
1 - دانشگاه صنعتی شریف
2 - دانشگاه صنعتی شریف
3 -
کلید واژه: ارتباط صنعت و دانشگاه, رهیافت عملگرا, رهیافت ماهیتگرا, رهیافت نهادگرا, جریان دانش,
چکیده مقاله :
ارتباط کارامد دانشگاه و صنعت مسألهای است که محققین حوزههای مختلف چه در صنعت و چه در دانشگاه به دنبال یافتن راهکارهایی برای رفع مشکلات آن هستند. در یک دستهبندی میتوان راهکارهای ارائه شده را مبتنی بر سه رهیافت عملگرا، نهادگرا و ماهیتگرا دانست. راهکارهای عملگرا در پی اثربخشی سریع بوده و عمدتاَ با شتابزدگی در عمل نیز مواجه هستند. راهکارهای نهادگرا به دنبال نقش دادن به نهادهای واسط نظیر دولت به عنوان حلقه مفقوده ارتباط صنعت و دانشگاه هستند. رهیافت ماهیتگرا صنعت را مظهر فنّاوری یا علم تجاری شده و دانشگاه را تولید کننده دانش میدانند. اگرچه این رهیافتها هریک از زاویهای به ارتباط صنعت و دانشگاه مینگرند لیکن همگی قائل به جریان دانش مناسب در زمان و مکان میان دانشگاه و صنعت هستند. در این مقاله، یک پژوهش توسعهای و مبتنی بر مطالعه کتابخانهای به انجام رسیده است و از میان 47 مقاله منتشر شده در مجلات معتبر علمی در حوزه مدیریت دانش، تعداد 12 مدل استخراج شده و از میان آنها 4 مدل که دارای کاربرد عام بوده و اعتبارسنجی آنها نیز گزارش شده بود به عنوان مدلهای منتخب جهت بهکارگیری در ارتباط دانشگاه و صنعت بررسی و مقایسه شدهاند. در این مقایسه تطابق این مدلها با رهیافتهای مذکور مورد بررسی قرار گرفته و استفاده از این مدلها در ارتباط صنعت و دانشگاه امکانسنجی شده است. سپس با استفاده از نتایج حاصل از مقایسه، یک چارچوب مفهومی برای مدلسازی جریان دانش در ارتباط صنعت و دانشگاه ارائه شده که با استفاده از آن میتوان یک نگرش جامع به مدلسازی جریان دانش در ارتباط صنعت و دانشگاه داشت. این چارچوب مبتنی بر چارچوب زکمن است و چهار جنبه از چارچوب زکمن را از شش منظر و سطح وقوع جریانهای دانشی برای مدلسازی جریانهای دانش میان دانشگاه و صنعت بررسی میکند. ارزیابی چارچوب ارائه شده از طریق ارائه مدل جریان دانش صنعت و دانشگاه به انجام رسیده است.
ارتباط کارامد دانشگاه و صنعت مسألهای است که محققین حوزههای مختلف چه در صنعت و چه در دانشگاه به دنبال یافتن راهکارهایی برای رفع مشکلات آن هستند. در یک دستهبندی میتوان راهکارهای ارائه شده را مبتنی بر سه رهیافت عملگرا، نهادگرا و ماهیتگرا دانست. راهکارهای عملگرا در پی اثربخشی سریع بوده و عمدتاَ با شتابزدگی در عمل نیز مواجه هستند. راهکارهای نهادگرا به دنبال نقش دادن به نهادهای واسط نظیر دولت به عنوان حلقه مفقوده ارتباط صنعت و دانشگاه هستند. رهیافت ماهیتگرا صنعت را مظهر فنّاوری یا علم تجاری شده و دانشگاه را تولید کننده دانش میدانند. اگرچه این رهیافتها هریک از زاویهای به ارتباط صنعت و دانشگاه مینگرند لیکن همگی قائل به جریان دانش مناسب در زمان و مکان میان دانشگاه و صنعت هستند. در این مقاله، یک پژوهش توسعهای و مبتنی بر مطالعه کتابخانهای به انجام رسیده است و از میان 47 مقاله منتشر شده در مجلات معتبر علمی در حوزه مدیریت دانش، تعداد 12 مدل استخراج شده و از میان آنها 4 مدل که دارای کاربرد عام بوده و اعتبارسنجی آنها نیز گزارش شده بود به عنوان مدلهای منتخب جهت بهکارگیری در ارتباط دانشگاه و صنعت بررسی و مقایسه شدهاند. در این مقایسه تطابق این مدلها با رهیافتهای مذکور مورد بررسی قرار گرفته و استفاده از این مدلها در ارتباط صنعت و دانشگاه امکانسنجی شده است. سپس با استفاده از نتایج حاصل از مقایسه، یک چارچوب مفهومی برای مدلسازی جریان دانش در ارتباط صنعت و دانشگاه ارائه شده که با استفاده از آن میتوان یک نگرش جامع به مدلسازی جریان دانش در ارتباط صنعت و دانشگاه داشت. این چارچوب مبتنی بر چارچوب زکمن است و چهار جنبه از چارچوب زکمن را از شش منظر و سطح وقوع جریانهای دانشی برای مدلسازی جریانهای دانش میان دانشگاه و صنعت بررسی میکند. ارزیابی چارچوب ارائه شده از طریق ارائه مدل جریان دانش صنعت و دانشگاه به انجام رسیده است.