نظام نوآوری ملی مجموعهای از سازمانها و نهادها در سطح ملی است که در توسعه و انتشار علم وفناوری مشارکت میکنند وبه ایحاد فضای نوآوری می پردازند. دولتها میتوانند در این نظام سیاستهای نوآوری خود را تدوین و پیادهسازی کنند. در رویکرد سیستمی، علاوه بر مشکلاتی که هر کدام چکیده کامل
نظام نوآوری ملی مجموعهای از سازمانها و نهادها در سطح ملی است که در توسعه و انتشار علم وفناوری مشارکت میکنند وبه ایحاد فضای نوآوری می پردازند. دولتها میتوانند در این نظام سیاستهای نوآوری خود را تدوین و پیادهسازی کنند. در رویکرد سیستمی، علاوه بر مشکلاتی که هر کدام از اجزا در کارکرد خود دارند، گونه دیگری از مشکلات در ارتباط وتعامل میان اجزا وجود دارد که از آن به عنوان مشکلات سیستمی یاد میشود. در تحقیق حاضر هدف، شناسایی مشکلات سیستمی نظام نوآوری ملی ایران است. به این منظور، ابتدا با مرور ادبیات موضوع مدل مفهومی اجزا نظام نوآوری ملی در ایران ارائه میشود، سپس در یک مطالعه میدانی با توزیع 350 پرسشنامه در میان کارشناسان و خبرگان نوآوری کشور به کمک روش مدلیابی معادلات ساختاری به ارتباط و تأثیرگذاری این اجزا بر روی یکدیگر و کارایی نظام نوآوری ملی پرداخته خواهد شد. اجزا مدل نظام نوآوری ملی ایران شامل راهبردهای انتشار و انتقال فناوری، عناصر ساختاری، پیشرانهای نوآوری و چارچوبهای قانونی و تنظیمی میشود. یافتههای این تحقیق نشان میدهد مهمترین مشکل سیستمی نظام نوآوری ملی در ایران، اثربخش نبودن چارچوبهای قانونی و تنظیمی بر پیشرانهای نوآوری است. شناسایی مشکلات سیستمی میتواند به سیاستگذاریهای صحیح برای هر کدام از این اجزا و در نهایت ارتقا کارایی نظام نوآوری ملی بینجامد.
پرونده مقاله
الگوی خط مشی پارک های علم و فناوری مشابه هر خط مشی دولتی، باید به دقت طراحی شود تا منجر به توسعه نوآوری شود. نوآوری همواره نقشی حساس در توسعه ی اقتصادی و اجتماعی کشورها ایفا می نماید به طوری که از آن به عنوان منبع اصلی رشد اقتصادی، بهبود تولید، مبنای رقابت و ارتقا دهنده چکیده کامل
الگوی خط مشی پارک های علم و فناوری مشابه هر خط مشی دولتی، باید به دقت طراحی شود تا منجر به توسعه نوآوری شود. نوآوری همواره نقشی حساس در توسعه ی اقتصادی و اجتماعی کشورها ایفا می نماید به طوری که از آن به عنوان منبع اصلی رشد اقتصادی، بهبود تولید، مبنای رقابت و ارتقا دهنده سطح رفاه یاد می شود. جهت ارائه الگویی خط مشیگذاری پارکهای علم و فناوری و شرکتهای دانش بنیان از روش تحقیق کیفی در این مطالعه استفاده شد. جامعه آماری مشتمل بر مصاحبه اکتشافی با خبرگان (سیاستگذاران، برنامهریزان و مدیران مرتبط با حوزه پارکهای علم و فناوری و مدیران شرکتهای دانش بنیان) است. در این تحقیق با استفاده از روش های کیفی گردآوری داده ها و مصاحبه با خبرگان درباره وضعیت موجود اطلاعات جمع آوری و سپس با استفاده از روش های کدگذاری باز و محوری و نرم افزارmax qda الگوی تحقیق جمع بندی و ارائه شد. نتیجه تحقیق شامل شناسایی ابعاد شبکه خارجی، سازمانی، نهادی، برون سازمانی موثر بر خط مشی گذاری پارک های علم و فناوری و شرکت های دانش بنیان است. بر اساس تجمیع نظرات خبرگان پیشنهاد می شود موضوع مورد بررسی این پژوهش در سایر محیط های سازمانی (اعم از سازمان های بزرگ و یا کوچک و متوسط) یا در صنایع مختلف مورد بررسی و مقایسه ی تطبیقی قرار گیرد.
پرونده مقاله
تودهای شدن آموزش عالی پدیدهایست که پس از جنگ جهانی دوم به سرعت جهان را درنوردید. آموزش عالی ایرانی نیز در بیش از دو دههی گذشته با این پدیده مواجه بوده و شواهد آماری آن در ابعاد مختلف آموزش عالی قابل استنادست. پژوهشها نشان میدهند بحرانهای گوناگونی مانند بحران کیفیت چکیده کامل
تودهای شدن آموزش عالی پدیدهایست که پس از جنگ جهانی دوم به سرعت جهان را درنوردید. آموزش عالی ایرانی نیز در بیش از دو دههی گذشته با این پدیده مواجه بوده و شواهد آماری آن در ابعاد مختلف آموزش عالی قابل استنادست. پژوهشها نشان میدهند بحرانهای گوناگونی مانند بحران کیفیت آموزش عالی، کاهش منابع مالی، گسترش کمی بدون توجه به زیرساختهای لازم، فارغالتحصیلان بیکار، دگرگونیهای اجتماعی و عواملی از این دست از جمله پیامدها سیاستهای گسترش کمی در ایران است که با دغدغهی بهبود فرصتهای دسترسی به آموزش عالی آغاز شده بود. مروری بر مطالعات جهانی نیز نشان میدهند که بحرانهای کنونی آموزش عالی در ایران با آنچه پس از تودهای شدن در بسیاری کشورها رخ داد، متفاوت نبوده. اما مهم آن است که کشورهای گوناگون در عین تجربهی بحرانهای مشابه از راهبردهای متفاوتی به منظور عبور از چالشهای تودهای شدن آموزش عالی بهره بردهاند و این تفاوت راهبردها، ریشه در تفاوت بافتهای آموزش عالی هر کشور و ویژگیها و اقتضائات آن دارد. از این رو در پژوهش حاضر پژوهشگر با بهکارگیری مدل ترکیبی سوات-تاپسیس نخست راهبردهایی را متناسب با بافت ایرانی، برای عبور از بحرانهای حاصل آمده از گسترش کمی آموزش عالی به دست آورده و در گام بعدی با استفاده از تکنیک تاپسیس راهبردهای به دست آمده را اولویتبندی کرده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد ماموریتگرایی دانشگاهها، حاکم شدن تفکر سیستمی بر نظام سیاستگذاری آموزش عالی و استقلال مالی سه راهبرد عمده از میان هشت راهبرد به دست آمده در پژوهش حاضر برای عبور از بحرانهای تودهای شدن آموزش عالی در ایران هستند.
پرونده مقاله
هدف اصلی پژوهش، طراحی الگوی خطمشیگذاری شبکهای مبتنی بر پاسخگویی عمومی خزانه داری وزارت امور اقتصادی و دارایی با استفاده از رویکرد داده بنیاد است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، از روش پژوهش کیفی گراندد تئوری و مدل پارادایمی برای توسعه مدل تحقیق مذکور بهره گرفته شد چکیده کامل
هدف اصلی پژوهش، طراحی الگوی خطمشیگذاری شبکهای مبتنی بر پاسخگویی عمومی خزانه داری وزارت امور اقتصادی و دارایی با استفاده از رویکرد داده بنیاد است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، از روش پژوهش کیفی گراندد تئوری و مدل پارادایمی برای توسعه مدل تحقیق مذکور بهره گرفته شده است. جامعه آماری این پژوهش پانزده نفر از مدیران خزانه داری وزارت امور اقتصادی و دارایی بوده اند، روش نمونه گیری هدفمند و روش جمع آوری اطلاعات مصاحبه های نیمه ساختاریافته بوده است که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. پژوهشگر با الگوبرداری از نظریه گراندد تئوری، در گام اول(کدگذاری باز)، مولفه ها بر پایه داده های به دست آمده از مصاحبه های عمیق و پردازش و مقوله بندی آن ها به دست آورده است، نتایج پژوهش حاضر منجر به شناسایی 31 مقوله فرعی و 7 مقوله فرعی اصلی شد که در قالب مدل پارادایمی شامل رفع شکاف عملیاتی به عنوان شرایط علی، جهت گیر ی هدفمند سازمانی به عنوان شرایط زمینه ای، مشارکت در تصمیم گیری و سلامت اداری به عنوان شرایط مداخله گر، شکل گیری هویت سازمانی به عنوان راهبردها، توسعه پایدار سازمانی به عنوان پیامدها و مقوله محوری شامل پاسخگویی عمومی است و در نهایت برای بسط و گسترش نظریه خط مشی گذاری شبکه ای مبتنی بر پاسخ گویی عمومی مدل کلی ارایه گردید که نوآوری این پژوهش به حساب می آید
پرونده مقاله