• فهرست مقالات Responsibility

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - کارآفرینی اجتماعی در آموزش عالی: یک مطالعه داده بنیاد
        حسن نادعلی پور پلکی فریبا  کریمی محمدعلی  نادی
        كارآفريني اجتماعي بعنوان شاخه اي از كارآفريني، نقش كليدي در توسعه پايدار جامعه دارد. از سوي ديگر آموزش عالي دوره مناسبي جهت پرورش كارآفريني گرايي قلمداد مي گردد. در همين راستا، هدف پژوهش حاضر، شناسایی مولفه های کارآفرینی اجتماعی در آموزش عالی بود. رويكرد پژوهش، کیفی و د چکیده کامل
        كارآفريني اجتماعي بعنوان شاخه اي از كارآفريني، نقش كليدي در توسعه پايدار جامعه دارد. از سوي ديگر آموزش عالي دوره مناسبي جهت پرورش كارآفريني گرايي قلمداد مي گردد. در همين راستا، هدف پژوهش حاضر، شناسایی مولفه های کارآفرینی اجتماعی در آموزش عالی بود. رويكرد پژوهش، کیفی و در فرآیند پژوهش از راهبرد نظریه داده بنیاد استفاده شده است. مشاركت كنندگان، شامل صاحبنظران حوزه كارآفريني گرايي اجتماعي در آموزش عالی دولتي ايران بودند، که با استفاده از رویکرد نمونه گزيني هدفمند22 نفر انتخاب و پس از رسيدن به اشباع نظري، جهت اطمينان با 2 نمونه ديگر مصاحبه صورت گرفت كه داده هاي جديدي بدست نيامد، در نهايت با 24 نفر از اطلاع رسانان كليدي، چارچوب نمونه گزيني بسته شد. جهت بررسي روايي و پايايي داده ها، به ترتيب از روايي سازه اي، روايي دروني و روايي بيروني و جهت بررسي پايايي از روش بررسي اعضا، همكار پژوهشي و ناظر بيروني استفاده گرديد. داده يابي با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار و تحليل داده ها با روش مقایسه مداوم و کدگذاری نظری صورت گرفت. مشاركت كنندگان در پژوهش، عواملي مانند سفارش پذيري اجتماعي، محرك-هاي تغييرپذي و كارآفريني گرايي را به عنوان عوامل علي توجيه كننده الگو، ارزش آفرینی اجتماعی را به عنوان پدیده محوری و شكل دهنده و سامان بخش ساير عناصر الگو، استقلال نهادي و آزادي آكادميك را به عنوان عوامل مداخله گر بر راهبردهاي پديده مورد نظر، مديريت مسئولانه و بسته هاي حمايتي را به عنوان راهبردهاي راه حل محور براي مواجهه با پديده مورد مطالعه و شايستگي پروري و پاسخگويي در برابر اجتماع را، به عنوان پيامدهاي گسترش الگوي كارآفريني اجتماعي در آموزش عالي برشمردند. بدين ترتيب مولفه ها و عناصر الگوي مورد نظر، استخراج و ارايه گرديد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - ریشه یابی سست پیوندی دانشگاه ایرانی با صنعت از دیدگاه خبرگان آموزش عالی
        رضا مهدی مسعود شفیعی
        پیوند سخت و هم‌افزای دانشگاه با محیط پیرامون و صنعت، یکی از مبانی توسعه نهاد و نظام دانشگاه، مأموریت‌گرایی و مطالبات جوامع و دولتهاست. پیوندها و تعاملات پیوسته دانشگاه‌ها با محیط و صنعت یک ضرورت برای بقا و پایداری و ایفای تعهد مدنی و شهروندی علمی آنها بوده و کم‌توجهی به چکیده کامل
        پیوند سخت و هم‌افزای دانشگاه با محیط پیرامون و صنعت، یکی از مبانی توسعه نهاد و نظام دانشگاه، مأموریت‌گرایی و مطالبات جوامع و دولتهاست. پیوندها و تعاملات پیوسته دانشگاه‌ها با محیط و صنعت یک ضرورت برای بقا و پایداری و ایفای تعهد مدنی و شهروندی علمی آنها بوده و کم‌توجهی به محیط و تحولات آن می‌تواند نقش و سهم آنها در توسعه محلی و ملی را کمرنگ کند. پیوند دانشگاه‌ها با صنعت نه تنها برای ایفای مسئولیت اجتماعی و شهروندی علمی، بلکه برای تحول سازمانی و نهادی، توسعه برنامه‌های درسی، یادگیری اثربخش دانشجویان، توسعه روزافزون و هدفمند هیأت علمی، تقویت سبک‌ها و توانایی‌های مدیریتی و بهسازی منابع انسانی نظام دانشگاهی، الزامی است. در این مقاله با استناد به هشت الگو و نظریه، به ‌روش کیفی دلفی و نمودار علت و معلول، با مشارکت دوازده خبره آموزش عالی، سست پیوندی دانشگاه‌های ایران با صنعت، ریشه یابی شده است. این خبرگان از میان جامعه مطلعان آموزش عالی به روش نمونه گیری هدفمند و با شناخت پیشینی، انتخاب و به مشارکت دعوت شده اند. داده های گردآوری شده در فرایند دلفی از طریق تحلیل محتوا و کدگذاری باز و محوری، تحلیل و مقوله بندی شده اند. شیوه راهبری و رهبری سنتی، اتکا به منابع مالی و ضوابط دولتی، شیوه‌های یاددهی- یادگیری ناکارآمد، کم‌توجهی به مسئولیت‌پذیری اجتماعی و تعهد مدنی، کم‌توجهی به توسعه انسانی و تربیت انسان کامل، عدم تمرکز بر خلق علم کارآفرین و نافع، ضعف منابع مالی و امکانات پژوهشی و فناوری، انطباق و سازگارشوندگی پایین با محیط، کم‌اهتمامی به مأموریت‌گرایی و تنوع، بیگانگی با فرایند توسعه ملی و مسائل واقعی جامعه، از ریشه ها و علل اصلی پیوند سست و ضعیف دانشگاه ایرانی با صنایع شناسایی شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - تأثیر ارزش آفرینی سوادتربیتی والدین برتاب آوری و پیشرفت تحصیلی با میانجیگری مسئولیت پذیری
        كريم دلاویز همام  مويدفر قمر  كياني
        سواد تربیتی والدین یک الگوی جدید در علوم تربیتی و مدیریت آموزشی است که والدین با ارتقاء سطح دانش و مهارت خود می‌توانند فرزندان خود را در امور مختلف، حمایت نمایند و والدین بیشترین تاثیرات اجتماعی را حتی فراتر از معلمان و مدرسه بر فرزندان خود دارند. این مطالعه به بررسی را چکیده کامل
        سواد تربیتی والدین یک الگوی جدید در علوم تربیتی و مدیریت آموزشی است که والدین با ارتقاء سطح دانش و مهارت خود می‌توانند فرزندان خود را در امور مختلف، حمایت نمایند و والدین بیشترین تاثیرات اجتماعی را حتی فراتر از معلمان و مدرسه بر فرزندان خود دارند. این مطالعه به بررسی رابطه بین سوادتربیتی ‌والدین و تاب آوری و پیشرفت تحصیلی با میانجیگری مسئولیت پذیری دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر کرج می پردازد. روش این پژوهش همبستگی چند متغیره و از نوع معادلات ساختاری است در مجموع 389 نفر شرکت‌کننده یعنی دانش آموز و 389 نفر مادران آنها در سال تحصیلی 1400 - 1401به روش نمونه¬گیری خوشه‌ای تصادفی بر اساس جنسیت انتخاب شدند و به پرسشنامه‌های سوادتربیتی ‌والدین آلاباما، فریک(1996)، مسئولیت¬پذیری نوجوانان نعمتی(1378) و تاب آوری تحصیلی ساموئلز(2008)و پرسشنامه پیشرفت تحصیلی صالحی (1394) پاسخ دادند. یافته‌ها نشان داد سوادتربیتی والدین و مؤلفه‌های آن برتاب آوری تحصیلی و مسئولیت پذیری اثر مستقیم دارد(05/0>p). مسئولیت پذیری بر تاب اوری تحصیلی اثر مستقیم دارد(05/0>p). سواد تربیتی والدین بر تاب آوری تحصیلی و پیشرفت تحصیلی با میانجیگری مسئولیت پذیری اثر غیرمستقیم دارد(05/0>p)، بنابراین می‌توان نتیجه گرقت که سوادتربیتی والدین و مولفه‌های آن می‌تواند مسئولیت¬پذیری را در دانش آموزان افزایش دهد پرونده مقاله