یادگیری سازمانی یکی از توانمندیهای کلیدی و محرک اصلی نوآوری سازمانی به شمار میرود. یکی از منابع بسیار مهم برای یادگیری سازمانی، انتقال بینسازمانی دانش در طول همکاریهای بینالمللی میباشد. در طول یک همکاری بینالمللی، عوامل متعددی وجود دارند که عدم مدیریت وکنترل آنها چکیده کامل
یادگیری سازمانی یکی از توانمندیهای کلیدی و محرک اصلی نوآوری سازمانی به شمار میرود. یکی از منابع بسیار مهم برای یادگیری سازمانی، انتقال بینسازمانی دانش در طول همکاریهای بینالمللی میباشد. در طول یک همکاری بینالمللی، عوامل متعددی وجود دارند که عدم مدیریت وکنترل آنها باعث میشود میزان یادگیری بینسازمانی و نوآوری مورد انتظار از آن به شدت تحت تأثیر قرار بگیرد. هدف از این تحقیق، شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر انتقال بینسازمانی دانش در کنسرسیومهای بینالمللی صنعت نفت ایران و ارائه مدلی مفهومی در این رابطه میباشد. این تحقیق با رویکردی کیفی- اکتشافی و با استفاده از روش دلفی در سه مرحله انجام شده است. در مرحلۀ اول، 22 عامل کشف و در قالب یک مدل مفهومی طبقهبندی گردید. در مراحل دوم و سوم، 10 عامل کلیدی که مورد توافق بیش از 60% متخصصان و خبرگان صنعت نفت بود، اولویتبندی شد. عوامل شناسایی شده در این تحقیق و مدل مفهومی حاصل از آن، مبنای قابل قبولی برای ارتقاء میزان یادگیری بینسازمانی در پروژههای بینالمللی و افزایش نوآوری در سازمانهای پروژهمحور به شمار میرود. در این مقاله، تناقضاتی نسبت به نتایج تحقیقات گذشته مشاهده و به بحث گذاشته شده و پیشنهاداتی نیز برای تحقیق در آینده ارائه شده است.
پرونده مقاله
طبق تحقیقات تک بعدی در ادبیات گرایش کارآفرینانه و عملکرد سازمانی و عدم وجود متغییرهایی که به شفافیت بیشتر و توسعه فهم ما از این رابطه کمک نماید لازم است تا بیشتر مطالعه صورت گیرد. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد سازمانی با توجه به متغیر گرا چکیده کامل
طبق تحقیقات تک بعدی در ادبیات گرایش کارآفرینانه و عملکرد سازمانی و عدم وجود متغییرهایی که به شفافیت بیشتر و توسعه فهم ما از این رابطه کمک نماید لازم است تا بیشتر مطالعه صورت گیرد. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد سازمانی با توجه به متغیر گرایش یادگیری سازمانی به عنوان میانجی و آشوب بازار به عنوان تعدیل گر است. برای ارزیابی با سرشماری اقدام به جمع آوری داده ها از مدیران ارشد 55 شرکت کوچک و متوسط فعال و نیمه فعال در شهرک صنعتی شهرستان بیرجند شد. داده ها نشان دادند که شرکت های کوچک و متوسط در بازارهای پرآشوب با برخورداری از سطح بالایی از گرایش کارآفرینانه میزان بیشتری گرایش به یادگیری سازمانی از خود نشان میدهند، اما باگرایش بالا به کارآفرینی لزوما گرایش به یادگیری در شرایط بازار پر اشوب بر عملکرد اثر مثبتی نمیگذارد.
پرونده مقاله
در این تحقیق اثر برندسازی داخلی بر یادگیری سازمانی با در نظر گرفتن متغیر تعدیلگر فرهنگ نوآوری به عنوان فرضیه اصلی مورد بررسی قرار گرفته است. جهت جمع آوری داده ها در این پژوهش، از پرسشنامه های استاندارد برندسازی داخلی، یادگیری سازمانی و فرهنگ نوآورانه بهره گرفته شده و رو چکیده کامل
در این تحقیق اثر برندسازی داخلی بر یادگیری سازمانی با در نظر گرفتن متغیر تعدیلگر فرهنگ نوآوری به عنوان فرضیه اصلی مورد بررسی قرار گرفته است. جهت جمع آوری داده ها در این پژوهش، از پرسشنامه های استاندارد برندسازی داخلی، یادگیری سازمانی و فرهنگ نوآورانه بهره گرفته شده و روش تحقیق نیز در این مقاله از نوع توصیفی- همبستگی و برمبنای هدف، کاربردی است. نمونه مورد مطالعه 168 نفر از کارمندان پژوهشگاه صنعت نفت ایران بود. فرضیه ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری و همچنین بررسی تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزار Smart PLS 3، مورد آزمون قرار گرفت؛ همچنین پایایی کل پرسش نامه 854/0 به دست آمد. لذا ابزار سنجش از پایایی قابل قبولی برخوردار بوده است. نتایج تحقیق نشان داد: برندسازی داخلی تاثیر مثبت و معنادار بر یادگیری سازمانی دارد. همچنین یافتههای پژوهش نقش تعدیلکنندگی فرهنگ نوآورانه در این رابطه را تائید نمود.
حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ، 168 نفر، محاسبه و جمع آوری داده ها با استفاده از سه پرسش نامه استاندارد برندسازی داخلی، یادگیری سازمانی و فرهنگ نوآورانه صورت گرفت. برای آزمون فرضیه ها از نرم افزار Smart pls 3 جهت بررسی های و مدل سازی معادلات ساختار و تایید مدل پژوهش استفاده شد.
پرونده مقاله