چابکی این امکان را برای سازمانها فراهم میآورد که با ارائه پاسخهای سریع، نوآورانه و خلاق بقای خود را در محیطهای پیچیده و دائماً در حال تغییر امروزی تضمین کنند. در همین راستا، تحقیق حاضر درصدد است تا شاخصهای اصلی چابکی را در سازمان توسعه برق ایران مورد مطالعه قرار ده چکیده کامل
چابکی این امکان را برای سازمانها فراهم میآورد که با ارائه پاسخهای سریع، نوآورانه و خلاق بقای خود را در محیطهای پیچیده و دائماً در حال تغییر امروزی تضمین کنند. در همین راستا، تحقیق حاضر درصدد است تا شاخصهای اصلی چابکی را در سازمان توسعه برق ایران مورد مطالعه قرار دهد. در ابتدا با استناد به ادبیات موضوعی، چهار معیار اصلی «اهرمی کردن اثر افراد و اطلاعات»، «روابط همکارانه»، «اغنای مشتریان» و «غالب آمدن بر تغییر» انتخاب شدند. پس از طراحی پرسشنامه و تعیین روایی محتوا با نظر متخصصان دانشگاهی، دادههای تحقیق از طریق نظر خواهی از خبرگان سازمان توسعه برق ایران جمعآوری گردید. سپس به منظور تعیین پایایی، سازگاری ماتریس مقایسات زوجی با روش گوس مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت با استفاده از تکنیک تصمیم گیری چند معیاره فازی اطلاعات تجزیه و تحلیل شدند. یافتههای تحقیق نشان میدهد که، مهمترین معیار در انتخاب واحد سازمانی چابکتر «روابط همکارانه» با درجه اهمّیت (301/0) است. این در حالی است که در سازمان توسعه برق ایران، روابط همکارانه در رتبه سوم قرار گرفته است. لازم به ذکر است که، معیارهای اهرمی کردن اثر افراد و اطلاعات با درجه اهمیت (277/0)، غالب آمدن بر تغییر با درجه اهمیت (238/0) و اغنای مشتریان با درجه اهمیت (184/0) مهمترین معیارهای بعدی در انتخاب واحد سازمانی چابکتر محسوب میشوند. نتایج حاکی از آن است که، سازمان توسعه برق ایران به منظور حداقلسازی شکاف میان وضعیت موجود و مطلوب چابکی سازمانی میبایست تمرکز بیشتری بر اولویت شاخصهای موثر بر چابکی سازمانی داشته باشد.
پرونده مقاله
تودهای شدن آموزش عالی پدیدهایست که پس از جنگ جهانی دوم به سرعت جهان را درنوردید. آموزش عالی ایرانی نیز در بیش از دو دههی گذشته با این پدیده مواجه بوده و شواهد آماری آن در ابعاد مختلف آموزش عالی قابل استنادست. پژوهشها نشان میدهند بحرانهای گوناگونی مانند بحران کیفیت چکیده کامل
تودهای شدن آموزش عالی پدیدهایست که پس از جنگ جهانی دوم به سرعت جهان را درنوردید. آموزش عالی ایرانی نیز در بیش از دو دههی گذشته با این پدیده مواجه بوده و شواهد آماری آن در ابعاد مختلف آموزش عالی قابل استنادست. پژوهشها نشان میدهند بحرانهای گوناگونی مانند بحران کیفیت آموزش عالی، کاهش منابع مالی، گسترش کمی بدون توجه به زیرساختهای لازم، فارغالتحصیلان بیکار، دگرگونیهای اجتماعی و عواملی از این دست از جمله پیامدها سیاستهای گسترش کمی در ایران است که با دغدغهی بهبود فرصتهای دسترسی به آموزش عالی آغاز شده بود. مروری بر مطالعات جهانی نیز نشان میدهند که بحرانهای کنونی آموزش عالی در ایران با آنچه پس از تودهای شدن در بسیاری کشورها رخ داد، متفاوت نبوده. اما مهم آن است که کشورهای گوناگون در عین تجربهی بحرانهای مشابه از راهبردهای متفاوتی به منظور عبور از چالشهای تودهای شدن آموزش عالی بهره بردهاند و این تفاوت راهبردها، ریشه در تفاوت بافتهای آموزش عالی هر کشور و ویژگیها و اقتضائات آن دارد. از این رو در پژوهش حاضر پژوهشگر با بهکارگیری مدل ترکیبی سوات-تاپسیس نخست راهبردهایی را متناسب با بافت ایرانی، برای عبور از بحرانهای حاصل آمده از گسترش کمی آموزش عالی به دست آورده و در گام بعدی با استفاده از تکنیک تاپسیس راهبردهای به دست آمده را اولویتبندی کرده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد ماموریتگرایی دانشگاهها، حاکم شدن تفکر سیستمی بر نظام سیاستگذاری آموزش عالی و استقلال مالی سه راهبرد عمده از میان هشت راهبرد به دست آمده در پژوهش حاضر برای عبور از بحرانهای تودهای شدن آموزش عالی در ایران هستند.
پرونده مقاله
تودهای شدن آموزش عالی پدیدهایست که پس از جنگ جهانی دوم به سرعت جهان را درنوردید. آموزش عالی ایرانی نیز در بیش از دو دههی گذشته با این پدیده مواجه بوده و شواهد آماری آن در ابعاد مختلف آموزش عالی قابل استنادست. پژوهشها نشان میدهند بحرانهای گوناگونی مانند بحران کیفیت چکیده کامل
تودهای شدن آموزش عالی پدیدهایست که پس از جنگ جهانی دوم به سرعت جهان را درنوردید. آموزش عالی ایرانی نیز در بیش از دو دههی گذشته با این پدیده مواجه بوده و شواهد آماری آن در ابعاد مختلف آموزش عالی قابل استنادست. پژوهشها نشان میدهند بحرانهای گوناگونی مانند بحران کیفیت آموزش عالی، کاهش منابع مالی، گسترش کمی بدون توجه به زیرساختهای لازم، فارغالتحصیلان بیکار، دگرگونیهای اجتماعی و عواملی از این دست از جمله پیامدها سیاستهای گسترش کمی در ایران است که با دغدغهی بهبود فرصتهای دسترسی به آموزش عالی آغاز شده بود. مروری بر مطالعات جهانی نیز نشان میدهند که بحرانهای کنونی آموزش عالی در ایران با آنچه پس از تودهای شدن در بسیاری کشورها رخ داد، متفاوت نبوده. اما مهم آن است که کشورهای گوناگون در عین تجربهی بحرانهای مشابه از راهبردهای متفاوتی به منظور عبور از چالشهای تودهای شدن آموزش عالی بهره بردهاند و این تفاوت راهبردها، ریشه در تفاوت بافتهای آموزش عالی هر کشور و ویژگیها و اقتضائات آن دارد. از این رو در پژوهش حاضر پژوهشگر با بهکارگیری مدل ترکیبی سوات-تاپسیس نخست راهبردهایی را متناسب با بافت ایرانی، برای عبور از بحرانهای حاصل آمده از گسترش کمی آموزش عالی به دست آورده و در گام بعدی با استفاده از تکنیک تاپسیس راهبردهای به دست آمده را اولویتبندی کرده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد ماموریتگرایی دانشگاهها، حاکم شدن تفکر سیستمی بر نظام سیاستگذاری آموزش عالی و استقلال مالی سه راهبرد عمده از میان هشت راهبرد به دست آمده در پژوهش حاضر برای عبور از بحرانهای تودهای شدن آموزش عالی در ایران هستند.
پرونده مقاله