Analysis of the inside and outside of universities outcomes of internationalization for the Iranian Selected State Universities
Subject Areas : General
mosavi
tayebeh
1
(دانشگاه فرهنگیان)
abdolrahim
nave ebrahim
2
hamidreza
araste
3
(دانشکده مدیریت دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران)
Bijan
Abdollahi
4
Keywords: University, Internationalization, Consequences, Inside and Outside the University,
Abstract :
The increasing development of new technologies, especially information and communication technology and the expansion of globalization, have forced countries in general and universities in particular to move toward internationalization and defined activities and collaborations in this regard. In order to investigate the consequences of this phenomenon in Iranian universities, a qualitative method study has been conducted using the data theorizing approach of the foundation. The statistical population of the present study is the experts and managers of 18 selected public universities in the country, including Tehran University, Shahid Beheshti University, Tarbiat Modarres University, Kharazmi University, Amir Kabir university, Sharif, Science and Technology university, Allameh Tabatabai university, Khajeh Nasir University, Al-Zahra University, Ferdowsi Mashhad University, Shiraz University, Isfahan University, Tabriz University, Isfahan Industrial university and Zanjan Basic Sciences university and Imam Khomeini Qazvin and Al-Mustafa Society in Qom. "Using purposive sampling method, a total of 82 people were selected as participants in the study. The interview method was collected by general guidance method in a semi-structured manner and MAXQDA software was used to analyze them. To obtain validity and validity of the data, two methods of reviewing participants and reviewing experts in the research were used. The central phenomenon of the present study was internationalization in line with the mission orientation of public universities in the country. Academic and extracurricular have been developed according to causal, contextual, intervening conditions and strategies. He showed that 51 open codes were extracted from the analysis of the interviews and due to the similarities between them, 2 main categories and 6 sub-components were identified. Finally, a paradigm model was presented.
1. احمدی، سید احمد؛ تقوی نیا، منصوره؛ سلطانی عربشاهی، سید کامران؛ قاسمی، محمد صادق (1396). نقش متقابل رتبه بندی دانشگاه ها و بین المللی سازی آموزش. گام هاي توسعه در آموزش پزشكي؛ مجله مركز مطالعات و توسعه آموزش پزشكی،دوره چهاردهم، شماره دوم، ص-84-93 ، سال 1396
2. آراسته، حمیدرضا(1387). جهانی شدن و آموزش عالی در دنیای در حال تغییر، رهیافت، 42، 39-45.
3. آراسته، حمیدرضا؛ سبحانی نژاد، مهدی و همایی، رضا(1387). وضعیت دانشگاه های شهر تهران در عصر جهانی شدن از دیدگاه دانشجویان، فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی،50، 47-66.
4. اسماعیل نیا، ندا؛ نادری، ابوالقاسم و آراسته، حمید رضا (1395). بررسی وضعیت موجود و مطلوب بین المللی شدن دانشگاه ها از دیدگاه صاحبنظران(مورد دانشگاه تهران). اندیشه های نوین تربیتی، 12(4)، 150- 115.
5. اشتراوس، آنسلم، کوربین، جولیت (1385). اصول روش تحقیق کیفی: نظریه مبنایی، رویهها و شیوهها. ترجمه بیوک محمدی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.(تاریخ انتشار اثر به زبان اصلی، 1990).
6. بازرگان، عباس(1386). بررسی آموزش فراملی در ایران و پیشنهاد ساختار مناسب برای تضمیت کیفیت آن: تهران، مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی.
7. بازی دم طسوج، حجت الله(1395). بررسی چالش ها و چشم اندازهای بین المللی شدن برنامه های درسی از دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز. پایان نامه کارشناسی ارشد، شیراز، دانشگاه شیراز.
8. فتحی واجارگاه ، کورش ؛ عارفی، محبوبه؛ زمانی منش، حامد (1391). بررسی موانع پذیرش دانشجویان بین المللی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی، فصنامه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی. شماره625.
9. فشالنج، لیلا ؛ بازرگان، عباس.(1392). چگونگی بینالمللیشدن یک دانشگاه در کارکردهای آموزش، پژوهش و خدمات تخصصی: موردی از یک دانشگاه بینالمللی، فصلنامه مدیریت و برنامه ریزی در نظامهای آموزشی، پاییز و زمستان 1393 - شماره 13 صفحه - از 9 تا 27
10. قاسم پور دهاقانی، علی؛ لیاقت دار، محمد جواد و جعفری، سید ابراهیم(1390). تحليلي بر بومي سازي و بين المللی شدن برنامه درسي دانشگاه¬ها در عصر جهانی شدن. فصلنامه تحقیقات فرهنگي، دوره چهارم، شماره 4، زمستان1.ص 1-24
11. نعمتی، محمد علی و موسوی امیری، سیده طیبه (1398). تدوین الگوی مؤلفه هاي مؤثر بر تحقق دانشگاه پژوهی در دانشگاه اسلامی، مدیریت در دانشگاه اسلامی، سال هشتم، 17شماره 1، بهار و تابستان1398.
12. نعمتی، محمد علی و موسوی امیری، طیبه(1394). تببین مدل علی چالش های تحقق دانشگاه پژوهی در دانشگاه¬های تخصصی کشور(مورد کاوی: دانشگاه علامه طباطبایی). فصلنامه نوآوری و ارزش آفرينی، سال سوم، شماره¬های 7، بهار و تابستان 1394.
13. نکوزاد، نیلوفر؛ قورچیانی، نادر قلی(1394). روند بینالمللیشدن آموزشعالی در اتحادیه اروپا نشريه مطالعات آموزشي، مركز مطالعات و توسعه آموزش پزشكي دانشگاه علوم پزشكي ارتش. مقاله مروری - سال چهارم، شماره دوم، ص 30-42
14. موسوی امیری، طیبه؛ نوه ابراهیم، عبدالرحیم؛ آراسته، حمیدرضا و عبدالهی ، بیژن(1399). الگوي راهبردهای سه-گانه بینالمللی¬شدن دانشگاه¬های منتخب دولتی ایران.فصلنامه پژوهش در نظام های آموزشی،دوره 14، شماره50.پائیز99.
15. موسوی امیری، طیبه؛ نوه ابراهیم، عبدالرحیم؛ آراسته، حمیدرضا و عبدالهی ، بیژن(1398). طراحی الگوی بینالمللی شدن دانشگاه¬های دولتی منتخب کشور. رساله دکتری دانشگاه خوارزمی. بهمن 1398.
16. Altbach, P. (2004). Globalisation and the university: Myths and realities in an unequal world. Tertiary Education and Management 10: 3–25.
17. Altbach, P. G. (2018). India higher education internationalization: problems and possibilities. CURRENT SCIENCE, 114(3), 425
18. Byram, M. (2018). Internationalisation in higher education–an internationalist perspective. On the Horizon, 26(2), 148-156
19. De Wit, H. (2011). Globalisation and internationalisation of higher education. Internationalisation of universities in the network society, 8(2). Retrievedfrom http://rusc.uoc.edu/ojs/index.php/rusc/article/view/v8n2- dewit-eng.
20. Egron-Polak, E. (2011). Monitoring internationalization of higher education. International Higher Education, Spring(63), 2-3.
21. .Khorsandi Taskoh, A. (2014). A critical policy analysis of internationalization in postsecondary: An Ontario case study. PhD Thesis. The University of Western Ontario. Retrieved from http://ir.lib.uwo.ca/cgi/viewcontent.cgi?article=3340&context=etd
22. Knight, J. (2003). Updated internationalization definition. International Higher Education, 33, 2-3.
23. Knight, J. (2004). Internationalization remodeled: Definitions, approaches and rationales. Journal of Studies in International Education, 8, 5-31.
24. Le, F.(2016). The Internationalization Of Higher Education In China: The Role Of Government, Journal of International Education Research,12(1), 47-52.
25. Rodinov, D.G, Rudskaia, I.A. & Kushneva,O.A. ( 2014). The importance of the university world rankings in the context of globalization, Life science journal, 11(10 ),422 -446 .
26. Wen, Z. H. U., & Hu, Z. H. A. N. G. (2017). The review of internationalization policy in China′ s higher education. Journal of Higher Education Management, 2, 018.
27. Wu, H. (2020). Three dimensions of China’s “outward-oriented” higher education internationalization. Higher Education, 77(1), 81-96
28. Wilkins, S., & Huisman, J. (2011). International Student Destination Choice: The Influence of Home Campus Experience on the Decision to Consider Branch Campuses, Journal of Marketing for Higher Education, 21 (1), 61-83
29.Yu. Z.(2010), Impact of International Foundations on the Internationalization of Chinese Research Universities: A Case Study of Peking University and the Nippon Foundation Group, Columbia University.
واکاوی پیامدهای درون و بروندانشگاهی بینالمللی شدن
دانشگاههای دولتی منتخب کشور1
*سیده طیبه موسوی امیری **عبدالرحیم نوهابراهیم **حمیدرضا آراسته ***بیژن عبدالهی
* دکتری مدیریت آموزشعالی دانشکده مدیریت، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
** استاد، دانشکده مدیریت دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
*** دانشیار دانشکده مدیریت دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
تاریخ دریافت: 19 /08/1398 تاریخ پذیرش: 20/06/1399
چکيده
همزمان با پدیدهی جهانی شدن، ضرورت متحول شدن نهادهای آموزشعالی و تأکید بیشتر بر همکاریهای بینالمللی دانشگاهها و مؤسسات آموزشعالی بیش از پیش به چشم میآید. در راستایی بررسی پیامدهای این پدیده در دانشگاههای ایران مطالعهای با روش کیفی و با استفاده از رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد صورت گرفته است. جامعه آماري پژوهش حاضر را خبرگان و مدیران 18 دانشگاه دولتی منتخب کشور مشتمل بر: دانشگاههای تهران، شهید بهشتی، تربیت مدرس، خوارزمی، امیرکبیر، صنعتی شریف، علم و صنعت، علامه طباطبایی، خواجه نصیر، الزهرا، فردوسی مشهد، شیراز، اصفهان، تبریز، صنعتی اصفهان و علوم پایه زنجان، امام خمینی قزوین و جامعه المصطفی قم" تشکیل دادند. که با استفاده از روش نمونهگزینی هدفمند در مجموع 82 نفر به عنوان مشارکتکنندگان در پژوهش انتخاب شدند. دادهها به روش مصاحبه با روش هدایت کلیات و به صورت نیمه ساختار یافته گردآوری و به منظور تحلیل آن ها از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. برای به دست آوردن اعتبار و روایی دادهها از دو روش بازبینی مشارکتکنندگان و مرور خبرگان در پژوهش استفاده شد. پدیده محوری مطالعه حاضر بینالمللیشدن در راستاي مأموريت گرايي دانشگاههای دولتی کشور بود. بينالملليشدن آموزش عالي، داراي پيامدهايي است که در دو حيطه داخل و خارج دانشگاه، قابل مطالعه و بررسي است. لذا پیامدهای آن در دو بعد درون دانشگاهی و برون دانشگاهی با توجه به شرایط علًی، زمینهای، شرایط مداخلگر و راهبردها؛ تدوین شده است. نتایج نشان داد که از تحلیل مصاحبهها 51 کد باز استخراج و با توجه به وجوه تشابه بین آنها 2 مقوله اصلی و 6 مؤلفه فرعی شناسایی شدند در نهایت الگوی پارادایمی ارائه شد.
واژههای کلیدی: دانشگاه، بینالمللیشدن، پیامد، درون و برون دانشگاهی
نوع مقاله: پژوهشی
[1] . مقاله مستخرج از رساله دکتری رشته مدیریت آموزش عالی دانشکده مدیریت دانشگاه خوارزمی تهران است
1-مقدمه و بیان مساله
دانشگاهها يکي از مهمترين اجزاي نظام آموزش و از کلیدیترین نهادهاي شکلدهي جهان گذشته و آينده تلقي میشوند. به دليل دگرگونیهاي شديدی که امروزه دنياي آموزشعالي را تحت تأثير قرار داده، اهداف، برنامهها و جهتگيریهاي دانشگاهها بيش از پيش در کانون توجه واقع
نویسندة عهدهدار مکاتبات: سیده طیبه موسوی امیری tayebehmusavi@yahoo.com
|
يکی از مهمترين دغدغهها و چالشهايي که دانشگاههای کشور با آن روبرو هستند نياز به توسعه همکاریهای علمی بينالمللی و حرکت در مسير رقابت جهانی است (نعمتی و موسوی، 1394) در واقع بینالمللیشدن، پاسخی برنامهریزی شده به پدیده جهانی شدن است، اما بین این دو مفهوم نیز از منظر حیطه کنترل، میتوان تفاوتهائی قائل شد؛ چراکه جهانی شدن و اثرات آن، خارج از کنترل هر بازیگر یا مجموعهاي از بازیگران است، اما در بینالمللیشدن، راهبردهایی برای جوامع و مؤسسات مطرح میشود که از پاسخ به تقاضاهای نشأت گرفته از تلاش برای جهانی شدن حاصل میگردند. به بیانی دیگر، بینالمللیشدن آموزشعالی، به معنای آماده کردن افراد برای کار در یک جهان یکپارچه است(ویلکینز و هیومان4، 2012). باید عنوان کرد که حضور در عرصههای آموزشی منطقهای و جهانی، مستلزم توسعه دانشهای نوین، ارتقای منابع انسانی و توجه گسترده به ارتقای کیفی دانشگاهها است(احمدی و همکاران، 1396). صاحبنظران مختلف، بینالمللیشدن را از دیدگاه های متفاوت تعریف کردهاند (لی5، 2016) که از آن ميان، نايت بینالمللیشدن در سطوح ملی، بخشی و نهادی را به عنوان فرایند یکپارچهسازی ابعاد بینالمللی، بینفرهنگی و یا جهانی برای دستیابی به اهداف، کارکردها و ارائه آموزشعالی تعریف کرده است (يو6،2010). از سويي، بینالمللیشدن توسط پیگیری اهداف دانشگاهی، سیاسی، اجتماعی/ فرهنگی و آرمانهایی مثل افزایش درک بینالمللی، بهبود آموزش آزاد، پرهیز از کوته نظری در بورس تحصیلی و تحقیق، تحریک تفکر انتقادی و تقویت کیفیت تدریس و تحقیق هدایت
میشود (دویت7،2015).
از طرفی نهاد دانشگاه در صورتی میتواند رسالت محيطی خود، تحت عنوان پاسخگويي بيرونی و مسئوليت اجتماعی، و همچنين نقش هدايتگری و جهتدهی خود در ميان ساير نهادهای جامعه را به شکل مطلوب ايفا نمايد که مبرا از کاستی و ضعف در ارتباط با کارکردها و فرايندهای درونی خود باشد و علاوه بر آن، قادر باشد طی مکانيزمی اثربخش، به
آسيبشناسی، اصلاح و بهبود مستمر کارکردها و فرايندهای دروندانشگاهی، در راستای ارتقای پاسخگويي بيرونی، اقدام نمايد (نعمتی و موسوی، 1398) که اين امر، را میتوان در دانشگاه بصورت همکاریهای علمی بینالمللی ترویج و رونق بخشید. در این راستا، چون طي سالهای اخیر بینالمللیشدن یکی از مباحث مهم محافل دانشگاهی است گرایش به بینالمللیشدن در دانشگاههای ایران نيز مورد توجه خاص وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و دانشگاههاي کشور قرار گرفته است. بر این اساس پژوهش حاضر، اين مهم را در 18دانشگاه دولتي منتخب وزرات علوم برای بینالمللیشدن، مورد بررسي و مداقه قرار خواهد داد.
امروزه بینالمللیشدن به عنوان یک پدیده در حال رشد، همهجنبههای آموزشعالی را تحت تاثیر قرار داده و به اصطلاحی گسترده و شایع تبدیل شده است (اگرون و پولاک8، 2011) و در اغلب موسسات جهانی در بیانیه مأموريت و راهبردهاي موسسهای متجلی شده است (نایت9،2011). احمدی و همکارانش (1396) و نکوزاد و قورچیان (1395) به اين نتيجه دست يافتند که این امر، بدون شک، مستلزم تاکید بر رویکرد بینالمللیشدن و گسترش همکاریهای علمی بینالمللی دانشگاهها خواهد بود(نکوزاد و وقورچیان، 1395). لذا این مأموريت، سياستي است که طي سالهاي اخير، وزارت علوم، تحقيقات و فناوري براي دانشگاههاي کشور، مورد تأکيد قرار داده (سایت وزارت علوم، 1396) که در اين راستا، 18 دانشگاه منتخب وزارت علوم هم در پي آن هستند تا يکي از مأموريت هاي اساسي خود را بينالمللي شدن و حرکت منسجم و هدفمند در اين مسير، تعريف نمايد.
با عنايت به ضرورت، جايگاه و گسترش روند بینالمللیشدن در نظام آموزش عالي کشورها (آلتباخ10، 2018 ، 2009)، و با توجه به جهتگیری کلان کشور به ویژه در حوزه آموزشعالی در راستای توسعه همکاریهای بینالمللی با دانشگاهها و موسسات پژوهشی معتبر جهانی، نياز است تا عمده دانشگاههاي کشور مشتمل بر 18 دانشگاه منتخب دولتی که واجد کارکردهاي ملي و کلان هستند، مأموريتهاي خود را در راستاي توسعه همکاريهاي علمي بينالمللي با مراکز آموزش عالي، پژوهشي و فناوري معتبر جهاني تعريف کنند و از اين طريق، کيفيت عملکرد و خروجيهاي خود را بر اساس استانداردهاي جهاني ارتقا بخشيده و موجبات بهبود رتبه علمي خويش و سپس نظام آموزش عالي کشور را در سطوح منطقهاي و جهاني فراهم نمايند. این 16دانشگاه که در حقیقت دانشگاههای تراز اول و دوم کشور هستند (که تا کنون با این انسجام مورد مطالعه قرار نگرفته بودند) عبارتند از: دانشگاههای تهران، شهید بهشتی، تربیت مدرس، خوارزمی، امیرکبیر، صنعتی شریف، علم و صنعت، علامه طباطبایی، خواجه نصیر، الزهرا، فردوسی مشهد، شیراز، اصفهان، تبریز، صنعتی اصفهان و علوم پایه زنجان که به عنوان دانشگاههای کاندید برای بینالمللیشدن در ایران به اضافه 2 دانشگاه جامعهالمصطفی و دانشگاه بینالمللی امام خمینی قزوین، مد نظر قرار گرفتهاند (سایت وزارت علوم، 1396). همچنین تأکید سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404، برنامههای وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، نقشه جامع علمی کشور و برنامه راهبردی هر کدام از این دانشگاههای 18 گانه بر اهمیت بینالمللیشدن دانشگاهها و توسعه روابط علمی بینالمللی سندی بر اهمیت بررسی این موضوع است. با عنایت به نکات مطروحه فوق و تبین خلاء موجود برای انجام این پژوهش، هدف از مطالعه حاضر تدوين الگوي پیامدهای بينالملليشدن دانشگاههای منتخب دولتی ایران از دو منظر عوامل (مؤلفههای) درون و بروندانشگاهي است که در اين پژوهش، با بهرهگيري از روش تحقیق کيفي پيگيري و اجرا شده است. لذا در این پژوهش تلاش شده به سؤالهای زیر پاسخ داده شود: 1) پیامدهای درون دانشگاهی بینالمللیشدن دانشگاههای دولتی منتخب کشور، کدام است؟ 2) پیامدهای برون دانشگاهی بینالمللیشدن
دانشگاههای دولتی منتخب کشور، کدام است؟
2- مبانی نظری و پیشینۀ تحقیق
در حقيقت، واژههایی نظیر جهانیشدن و بینالمللیسازی غالباً برای تشریح و توضیح چگونگی تغییر ماهیت برخی از پدیدهها به کار برده میشود که در برخی از موارد ابهاماتی را ایجاد میکند. در رابطه با بینالمللیسازی آموزشعالی نیز چنین ابهاماتی به وجود آمده است که نیازمند توضیح است چرا که همانند هر اقدام علمی دیگر تبیین موضوع میتواند ضمن برطرف کردن ابهامات، برنامهریزی اثربخش را تسهیل کند. در رابطه با آموزشعالی از دو اصطلاح جهانیشدن آموزشعالی و بینالمللی شدن آموزشعالی استفاده میشود که هر یک بار معنایی خاص خود را دارد که قطعاً بر هدفهای مورد نظر اثر میگذارد. هنگامی که از جهانیشدن آموزش یاد میشود غالباً فرآیندی مورد نظر است که از طریق آن جهان ما به هم پیوسته و وابستهتر میشود چرا که جریان دانش، انسانها، فرهنگها، ایدهها و تجارت، به واسطه جهانیشدن افزایش مییابد. از سوی دیگر در مواردی که بر
بینالمللیسازی آموزشعالی تأکيد میشود برنامهها و سیاستهای خاص اتخاذ شده توسط دولتها، سیستمهای دانشگاهی، مؤسسات و حتی گروهها به صورت انفرادی برای هماهنگ شدن با پدیده جهانیشدن مورد توجه قرار میگیرد (دونا و مانتری، 2010).11 طبق نظر نایت(1999) جهانیشدن و بینالمللی شدن مفاهیم فوق العاده به هم مرتبطی هستند و بینالمللی شدن آموزشعالی میتواند به عنوان پاسخ فعلانه به تسهیل جهانیشدن تعریف شود. به زعم موری(2000) این دو مفهوم وجه مشترکی دارند که عبارت از توسعه مهارتهای میان فرهنگی است و برای توصیف اهداف و فرآیندهای آموزشی که دانشجویان را جهت روبرو شدن با واقعیت های دنیای به هم پیوسته آماده میکند؛ درک آنها را از فرهنگ، نظامهای مذهبی و سیاسی خودی و سایرین افزایش میدهد، به آنها دیدگاهی کل نگر از دنیا و نقش کشورشان در آن میدهد و مهارتهای لازم تصمیمگیری و حل مسایل دنیای معاصر را در آنها پرورش میدهد، از اینرو این دو مفهوم به طور جایگزین به کار برده میشوند.
علیرغم این که بینالمللی کردن به روابط میان ملتها و دولتها، در حالی که برای سنتها و تفاوتهایشان احترام قائل است برمیگردد، جهانی سازی تمایلی به احترام گذاشتن به تفاوتها و مرزها ندارد، در این معنی بینالمللی کردنمیتواند به عنوان مکمل یا جبران کننده تمایلات جهانیسازی باشد، چرا که موجب مقاومت در مقابل عدم ملی گرایی و همگنسازی میشود. بینالمللی کردن نباید به وسیله استانداردها و ارزشهای حاکم بر اقتصادها و سیاستهای قدرتمند هدایت شود، بلکه باید در صدد برداشتن این محوریت و شناسایی سایر فرهنگ ها و تعامل آن ها با یکدیگر شود. واژه جهانی سازی دلالت بر استاندارد سازی در میان فرهنگها دارد و عموماً به فرآیند و نتایج فوری و آنی ارتباطات در سراسر دنیا که احتمالا به واسطه فناوری جدید ایجاد میشود برمیگردد. فناوری میتواند بزرگترین نیروی منفرد برای تغییر در آموزشعالی باشد و بزرگترین تأثيراتش را در اشاعه یادگیری میگذارد. فناوری در حال تغییر شکل تدریس، تعلیم و تربیت، دگرگونسازی یادگیری تجارب و ایجاد تغییرات سازمانی است. در نتیجه میزان دانش و دسترسی به دانش، رشد انفجاری و افزایش به هم وابستگی دنیای مالی و نظامهای اقتصادی را تجربه کرده است. از منظری میتوان گفت که بینالمللی شدن به تبادل افراد و عقاید برمیگردد در حالی که جهانیسازی اصولاً به ساختارها، تولید و اشاعه خدمات برمیگردد .
در ادامه، حرکت در مسير بینالمللی شدن آموزشعالی، مستلزم درک و پذیرش مجموعهای از پیش نیازهای فکری و ذهنی است. به عنوان مثال، پذیرش این واقعیت که میبایست میان فرهنگهای مختلف یک گفتمان مشترک ایجاد گردد و این گفتمان جز با احترام متقابل بین فرهنگها شکل نخواهد گرفت(فتحی واجارگاه و همکاران، 1391). شکلگیری چنین گفتمانی همچنین نیازمند در پیش گرفتن رویکردی انعطافپذیر برای مواجهه با چالشها و مسائل پیشرو خواهد بود. از دیگر پیش نیازها، میتوان به زیرساختهای مورد نیاز برای بینالمللیشدن آموزشعالی اشاره نمود. برای مثال، ارتقای سطح زبان انگلیسی میان اعضای هیأت علمی و دانشجویان یکی از این موارد است. چرا که مهارتِ تعاملاتِ نوشتاری و گفتاری به زبان انگلیسی نقش کلیدی در برگزاری و موفقیت دورههای بینالمللی و برنامههای تبادل دانشجو ایفا میکند. یکی ديگر از الزامات موفقیت و افزایش برنامههای بینالمللیشدن دانشگاهها، ایجاد و توسعه افقهای آکادمیک مشترک میان کشورها است (قورچیان و نکوزاد، 1394، بازرگان، 1386). شرایط کنونی جهانی در حوزه آموزشعالی توجه به شاخصهای کیفی جامعتری را برای بهبود اجتناب ناپذیر ساخته است؛ به عبارت دیگر، چنانچه دانشگاه بخواهد در عصر جهانیشدن به خوبی عمل کند، توجه بیشتر به محورهای چون محتوای درسی، توانمندی استادان، روشهای تدریس، ارشیابی پیشرفت تحصیلی، منابع علمی و فضای فیزیکی دانشگاهها با نگاهی بینالمللی ضروری است(آراسته و همکاران، 1387). مدلهای زیادی در ارتباط با بینالمللیشدن در دنیا مطرح شدهاند اعم از مدل نایت(1994)، مدل واندی (1996)، مدل دوویت(2002)، مدل کیانگ(2003)، ساندرسون (2008)، وندی(2015)، مارکز و همکاران(2011)، ژوو (2016) و... که در ادامه به یکی از مطرح ترین آنها پرداخته شده است.
v مدل چرخه بینالمللیسازی نایت (1994)
این مدل به عنوان چرخه مداوم دانشگاهها که در این مطالعه بررسی میشود، در شکل زیر ارائه شده است.
شکل 1. فرایند و چرخه بینالمللیشدن آموزشعالی
( نایت،1994)
نایت (1994) فرایند بینالمللی شدن دانشگاهها را در قالب یک چرخه بینالمللی شدن، به صورت زیر بیان میکند:
1: آگاهی ارکان اصلی دانشگاه (ایجاد آگاهی در استادان، دانشجویان، کارکنان و مدیران درباره اهمیت و منافع
بینالمللی شدن دانشگاه) و همچنین، جامعه، از اهداف و مزایا و ضرورت آن
2: ایجاد تعهد در استادان، دانشجویان، کارکنان و مدیران دانشگاهی
3: برنامهریزی و اتخاذ استراتژی جامع در مرود بینالمللی شدن بر اساس نیازها، اهداف و انتظارات
4: عملیاتی کردن فعالیتها از طریق اجرای استراتژیهای بینالمللی شدن از ابعاد مختلف
5: ارزیابی مستمر به منظور ارتقای کیفیت فرایند بینالمللی شدن
6: تقویت انگیزه ذی نفعان و مشارکتکنندگان (کارکنان، استادان و دانشجویان) در اقدامات و فعالیتهای بینالمللی شدن دانشگاه. نکته قابل توجه در این چرخه استمرار و تأثیر متقابل فعالیتها به صورت دو سویه است.
3- شاخصهای بینالمللی شدن:
اتحادیه بینالمللی دانشگاهها (IAU) یکی از مهمترین مراکز رصد بینالمللی شدن آموزشعالی است که از سال 1950 فعالیت خود را آغاز کرده است. این مراکز طی نخستین رصدی که در سال 2003 میلادی توسط جین نایت انجام داد مجموع شاخصهای بینالمللی شدن را بر حسب میزان اهمیت به شرح زیر شناسایی و اولویتگذاری کرده است (نایت12، 2003).
مجموع شاخصهای بینالمللی شدن به زعم نایت، 2003 | |
1 | جابجایی و تبادل استاد و دانشجو |
2 | همکاریهای آموزشی و پژوهشی |
3 | توجه به استانداردها و کیفیت خدمات دانشگاهی |
4 | انجام طرحهای پژوهشی |
5 | همکاری و مساعدت به سایر موسسات آموزشعالی |
6 | توسعه سرفصل ها و مفاد آموزشی |
7 | توسعه فهم بین فرهنگی و بینالمللی |
8 | ارتقای مرتبه و جایگاه موسسه |
9 | تنوع منابع تأمین استاد و دانشجو |
10 | مسائل و یکپارچگی منطقهای |
11 | جذب دانشجوی بینالمللی |
12 | تنوع بخشیدن به منابع درآمدزا |
اتحادیه بینالمللی دانشگاهها شاخصهای بینالمللی شدن را در سه بخش به شرح زیر دستهبندی کرده است.
جدول2. اولویتبندی شاخصهای بینالمللی شدن نایت، 2003
اهمیت درجه اول | جابجایی دانشجویان |
تقویت همکاریهای پژوهشی بینالمللی | |
اهمیت درجه دوم | جابجایی اعضای هیأت علمی |
تدوین سر فصلهای آموزشی بینالمللی | |
انجام پروژههای بینالمللی | |
برگزاری دورههای مشترک دانشگاهی | |
اهمیت درجه سوم | توسعهی برنامههای مشترک |
تأسیس شعب در خارج از کشور | |
داشتن رویکرد تجاری به صادرات و واردات خدمات آموزشی | |
تعریف فعالیتهای فوق برنامه برای دانشجویان بینالمللی |
با مرور مختصری از مبانی نظری میتوان به این نتیجه رسید که تحقیقات زیادی در این زمینه صورت گرفته است. ولی آیا این تحقیقات توانستهاند مدلی جامع برای بستر و کانتکس ایران اسلامی ارئه دهند؟ از جمله تحقیقاتی مشابهای که در داخل کشور صورت پذیرفته است: موسوی و همکاران (1399)، در پژوهشی تحت عنوان راهبردهای سهگانه بینالمللیشدن دانشگاههای منتخب دولتی ایران این مطالعه از نوع پژوهشهای کیفی بوده که با استفاده از رویکرد
نظریهپردازی دادهبنیاد انجام شد، در این پژوهش به راهبردهای سه گانه آموزش، پژوهش و خدمات دانشگاهی به عنوان سه راهبرد اصلی برای دانشگاه در مسیر بین المللی شدن توجه عمیقی شده است. فشالنج و بازرگان(1392) در پژوهشی تحت عنوان چگونگی بينالملليشدن يك دانشگاه دركاركردهاي آموزش، پژوهش و خدمات: به بررسی وضعیت بینالمللیشدن یک دانشگاه در کارکردهای مزبور پرداختند. همچنین میتوان به پژوهش زمانی منش و همکارانش (1391) استناد کرد که به روش پژوهش کیفی بوده و ده خبره دانشگاهی به صورت هدفمند و شبکهاي انتخاب و از طریق مصاحبههاي عمیق، کدها، مفاهیم و مقولههاي دانشگاه بینالمللی اسلامی با روش تحلیل تم شناسایی شدند. نتایج مستخرج از پژوهش نشاندهندة آن بود که بر اساس میزان تشابه مفهومی کدها، 66 کد استخراج و با توجه به وجه اشتراك آنها در قالب 12 مفهوم و دو مقولۀ اصلی دسته بندي شدند، همچنین میتوان به پژوهش احمدی و همکارانش (1396) اشاره داشت. وی در پژوهشی با عنوان نقش متقابل رتبهبندی دانشگاهها و بینالمللیسازی آموزش با روش مروری و بهینه کاوی گسترده در سطح رتبهبندی جهانی بوده است و به پایگاههای معتبر رتبهبندی جهانی از جمله: دانشگاه شانگهای جیائوتانگ، نشریه آموزشعالی تایمز، وبومتریک یا وبسنجی، کیواس و پایگاه اطلاعاتی جهان اسلام استناد داشته است. یافتههای پژوهش فوق حاکی از این است که رتبهبندی دانشگاهها بر اساس ترکیبی از معیارها و
شاخصهای عملکرد انجام میشود. در ادامه پژوهش اسماعیلنیا و آراسته (1395) قابل ذکر است که در این مطالعه با هدف بررسی وضعیت موجود و مطلوب بینالمللی شدن دانشگاه تهران از دیدگاه صاحب نظران این حوزه به تحلیل وضعیت فوق پرداختند. این پژوهش با توجه به هدف از نوع کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها توصیفی و از نوع پیمایشی بود که در بین 48 نفر از صاحبنظران دانشگاه تهران قرار داده شد. نتایج پژوهش فوق نشان داد که وضعیت موجود بینالمللی شدن دانشگاه تهران از دیدگاه صاحبنظران پیرامون هدفهای ششگانه بینالمللیشدن یعنی ایجاد صلاحیتهای بینالمللی و بینفرهنگی در دانشجویان (به عنوان شهروند جهانی)، بهبود کیفیت آموزش، بقای دانشگاه در عرصه رقابت جهانی، ارائه خدمات به جامعه، تامین منابع مالی جدید و افزایش شهرت دانشگاه در سطح نسبتا مطلوب قرار دارد. پیرامون وضعیت موجود فعالیتهای بینالمللی شدن دانشگاه تهران، نتایج حاکی از آن است که مولفههای مربوط به آگاهی، تعهد، برنامهریزی، عملیاتی کردن برنامهها، تقویت و بازبینی از دیدگاه صاحب نظران در سطح نسبتا مطلوب ارزیابی شده است. در نهایت نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین وضعیت موجود و مطلوب بینالمللیشدن دانشگاه تهران فاصله معناداری وجود دارد. از جمله پژوهشهای که در خارج از کشور صورت گرفته
میتوان به مطالعه ای بیرام13(2018) اشاره کرد. ایشان در مقاله خود با عنوان "بینالمللیشدن در آموزشعالی –افق بینالمللی پیش رو"، به اهمیت بینالمللی کردن آموزشعالی استدلال میکند. این مقاله یک اکتشاف مفهومی و فرارشتهای است. در این پژوهش قبل از توضیح مفهوم بینالمللی بودن، برخی از مفهوم سازیها و تعاریف بینالمللیسازی را تحلیل میکند. همچنین دارای ابعاد متنوعی است که از جمله این ابعاد بعد اخلاقی است که نویسنده استدلال میکند بینالمللیشدن دارای بعد اخلاقی هم باید باشد و باید پایه ارزشهای هنجاری برای فرایندهای بینالمللی را فراهم شود. همچنین.هانتین وو14 (2020) مطالعه تحت عنوان سه بعد از بین المللی آموزش عالی "برون گرا" را انجام داده است. این مقاله رویکرد فعلی چین در استفاده از آموزش عالی
بینالمللی از ابعاد بیرونی جهت ارتقاء وضعیت فعلی و تصویر و چالشهای موجود در پاسخ به این رویکرد را بررسی میکند. این سه بعد اصلی رویکرد کنونی چین از جمله دیپلماسی فرهنگی این کشور بر اساس همکاری آموزش عالی چین و خارج (یعنی برنامه مؤسسه کنفوسیوس)، کمکهای
بینالمللی در توسعه آموزشعالی و استخدام دانشجویان
بینالمللی در سطح آموزش عالی بررسی میشود. چارچوب نظری براساس تئوریهای نومارکسیستی مدل پیرامونی مرکز و سیستم جهانی توسعه یافته است. از مفاهیم "قدرت نرم" و دیپلماسی عمومی، استدلال نایت "دیپلماسی دانش" و استدلالهای هو در مورد گفتگوی تمدنی مبتنی بر HE استفاده شده است. در این مقاله برنامههای استراتژیک چین مربوط به بینالمللی آموزشعالی آن و همچنین ادبیات دانشگاهی و غیر آکادمیک مربوط به سه بعد اصلی رویکرد فعلی آن بررسی و تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد که تنشها هنوز بین اهداف چین و واقعیت وجود دارد. در نهایت پیشنهاد میکند که رویکرد فعلی چین باید ارزیابی و جدی انجام شود. وون و هیوو15 (2017) در پژوهشی تحت عنوان بررسی سیاست بینالمللیشدن در آموزشعالی چین ؛ "طرح ملی برای اصلاحات و توسعه متوسط و بلند مدت آموزشی (20-20 2010)" را روشن می سازد که بینالمللیشدن یک استراتژی توسعه بلند مدت آموزشعالی است و سیاست کلان یک شرط ضروری برای حمایت از بینالمللی شدن آموزشعالی است. همچنین در ادامه مطرح کرده اند که سیاست بینالمللی سازی شامل چهار جنبه است: تحصیل در خارج از کشور، دانشجویان خارجی، آموزش تعاونیهای چینی و خارجی، تبادل و همکاری بینالمللی. بر اساس سیاست مبارزه، تجزیه و تحلیل و ارزیابی، پیدا کردن آن سیاست نقش تعیینکنندهای در بینالمللیشدن آموزشعالی و بعضی از سیاستها حتی قالب را نیز از بین میبرد. سیاستهای چندگانه بینالمللیشدن آموزشعالی را تسهیل میکنند. در نهایت اولویت اصلی را این میدانند که با بررسی سیاست بینالمللی آموزشعالی و بهبود سیستم پشتیبانی آن، نقش اصلی را سیاست هر کشور و سیاستهای حاکم بر نظام آموزشعالی بازی کند. در مطالعه ای که به وسیله رودینوف و رودسکایا16(2014) با استفاده از روش تحلیل کمی در دانشگاههای روسیه به انجام رسیده است این نتیجه به دست آمد که برای ارتقاء دانشگاهها در سطح بینالمللی و ایجاد رقابت در دانشگاههای روسیه میبایست دستاوردهای علمی، نوآوریها و فعالیتهای بینالمللی دانشگاه تقویت شود. دانشگاههای روسیه به منظور ارتقا سطح خود در رتبهبندیهای بینالمللی لازم است به عواملی از جمله بهبود سرمایه فکری دانشگاه، جذب دانشمندان و اساتید برجسته، حمایت از دانشجویان جوان، ارتقاء سطح تحقیقات و نوآوری در سطح بینالمللی و در نهایت ایجاد مشوقهای لازم برای بهبود عملکرد اساتید و پژوهشگران توجه نماید (رودینوف و رودسکایا، 2014). خورسندي طاسکوه17 (2014)، در پژوهشی با عنوان تحلیل انتقادي سیاست بینالمللیشدن در دانشگاه ي اونتاریو غربی، با بررسی دو گفتمان پیشران بینالمللی شدن (لیبرال دانشگاهی و نئولیبرال ابزاري) نشان داد بین برداشتها و نگرشهاي درباره معانی، اصول و دستورالعملهاي بینالمللیشدن تفاوتهاي معناداري وجود دارد و طرحهاي آکادمیک نیازمند هارمونی و توازن پویا میان دو گفتمان ارزشی معرفی شده هستند. مرتفع نمودن این نیاز براي ابقاي توازن در بازار جهانی، بینالمللی شدن و تقویت آکادمیک و ارزشهاي بشردوستانه و ارکان آموزشعالی ضروري است (خورسندي طاسکوه، 2014).