Investigation the relationship between implementation of innovation strategies and innovative performance, with absorptive capacity as a mediator variable, in companies located in Technology Park (Case Study: Pardis Technology Park)
Subject Areas : Specialrazieh basiri 1 , abbas samadi 2 * , rohollah sohrabi 3 , Mehdi Saeedi 4
1 - Master's student in Executive Management, Faculty of Economic and Social Sciences, Bo Ali Sina University, Hamadan, Iran
2 - Assistant Professor, Department of Accounting, Faculty of Economic and Social Sciences, Bo Ali Sina University, Hamadan, Iran
3 - Assistant Professor, Department of Accounting, Faculty of Economic and Social Sciences, Bo Ali Sina University, Hamadan, Iran
4 - Master's student in business management, Faculty of Economic and Social Sciences, Bo Ali Sina University, Hamadan, Iran
Keywords: Innovation Strategies, Absorptive Capacity, Innovative Performance, Pardis,
Abstract :
The purpose of this study is to investigate the relation between implementation of innovation strategies and innovative performance, with absorptive capacity as a Mediator variable, in companies located in Pardis Technology Park. The population of the study includes Senior Managers of the all 65 companies that are located in the pardis technology park. Using census, the entire population size considerd as sample size. Questionnaires were distributed randomly stratified. The criteria of Minbawa et al.'s research were used for individual absorption capacity, the criteria in Lichtenhaler's research were used for organizational absorption capacity, and the questionnaire in Hong et al.'s research was used for innovative performance. Validity and reliability for all questionnaires was confirmed. In order to analyze the data, software SPSS and Smart PLS were used. In analyzing the data, inferential statistical tests results and structural equation modeling is presented. The result of study indicates the meaningful effect of leading innovator strategy and also defender strategy on innovative performance and the meaningful effect Sinaof leading innovator strategy and also defender strategy and imitatore strategy on absorptive capacity. Absorptive capacity is a mediatore variable in relationship between using leading innoatore strategy and innovative performance and aslo it is a moderator variavle in relationship between using defender strategy and innovative performance Furthermore, Investigation of fitting indicators show that the model used in the study is acceptable fitness
ابراهیمی نژاد، مهدی، دهقانی سلطانی، مهدی. (1397). نقش قابلیتهای نوآوری فناورانه در ارتقاء عملکرد نوآوری شرکتهای دانشبنیان (مطالعهی شرکتهای مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران). پژوهشهای مدیریت عمومی، 11(41)، 109-183.
آقازاده، هاشم، مهدوي، غدير، الهي چورن، احمدرضا. (1394). بررسی استراتژیهای نوآوری در صنعت بیمه کشور با رویکرد اقیانوس آبی. فصلنامه علمی - پژوهشی پژوهشنامه بیمه، 30(1)، 214-187.
اکبري، مرتضي، ذره پرورشجاع، الهام، پاداش زيوه، حميد، عليزاده مقدم، شکوه السادات. (1397). تأثیر نوآوری باز وارد شونده و خارج شونده بر عملکرد نوآوری در شرکتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات. فصلنامه مدیریت توسعه فناوری، 6(2)، 184-157.
اکبری، مرتضی. ایمانی، صاحب. محمودی، رویا. (1396). اثرات ساختار شبکه، ذخیرة دانش و ظرفیت جذب بر عملکرد نوآورانه شرکتهای دانشبنیان. فصلنامه نوآوری و ارزشآفرینی، 6(12)، 1-20.
الهی، شعبان، کلانتری، نادیا، آذر، عادل، حسن زاده، محمد. (1394). رابطه میان زیرساختهای رایج نوآوری، ظرفیت جذب و عملکرد نوآورانه در سطح ملی. مجله مدیریت نوآوری، 4(4)، 30-31.
الحسینی المدرسی، سید مهدی. باقری قره بلاغ، هوشمند. غلامی، محمد رضا. محمدی، فاطمه (1399)، اثر مشتری مداری و قابلیتهای زیرساختی مدیریت ارتباط با مشتری با رفتار نوآورانه، فصلنامه نوآوری و ارزش آفرینی، 9(18)، 37-56.
الياسي، مهدي، صفردوست، عاطيه، محمدروضه سرا، مريم. (1397). بررسی نقش استراتژی نوآوری بر عملکرد نوآورانه سازمانها (موردمطالعه: شرکتهای دانشبنیان حوزه زیستفناوری). نشریه اندیشه مدیریت راهبردی، 12(1)، 202-183.
امینی، علیرضا، فتاحی، حمیدرضا، دولتشاه، پیمان. (1398). استراتژیهای نوآوری، موفقیت کارآفرینانه و نقش میانجی ظرفیت جذب دانش. فصلنامه پژوهشهای مدیریت منابع سازمانی، 9(4)، 21-21.
جعفری سنگری، ابراهیم، مرادی، بهرنگ، شیرخانی، مسعود، شیدایی اردستانی، فاطمه. (1393). بررسی رابطه بین فرصت های تکنولوژیکی، تاکیدات بازاریابی و عملکرد نوآورانه. مدیریت صنعتی (آزاد سنندج)، 112-195.
حجازی، اسد، نظرپوری، امیرهوشنگ. (1397). تحلیل تأثیر عوامل حمایتی سازمانی بر قابلیتهای نوآوری سازمان با در نظر گرفتن نقش میانجی ظرفیت جذب دانش. مجله مدیریت فرهنگسازمانی، 16(50)، 870-851.
خدایاری، فرانک، خدایاری، بهناز، نوری، فاطمه. (1398). بررسی تأثیر جهتگیری بازار بر استراتژیهای نوآوری. مجله مدیریت بازاریابی، 14(43)، 29-17.
خلیلی عراقی، منصور، برخورداری، سجاد، فتاحی، مریم. (1397). عوامل تعیینکننده ظرفیت جذب و نوآوری اقتصاد ایران (مطالعه موردی صنایع ایران). فصلنامه سیاستهای مالی و اقتصادی، 6(23)، 28-27.
خلیلنژاد، شهرام، دانشور، محمدرضا. (1396). تأثیر فرهنگ دانشمحور بر نوآوری راهبردی، ظرفیت جذب دانش و انعطافپذیری راهبردی. فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی، 8(30)، 63-43.
داوری، علی، رضازاده، آرش. (1393). مدلسازی معادلات ساختاری با نرمافزار PLS (چاپ اول): سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی
رضائي، سجاد، جهانگيرپور، مهسا، موسوي، سيدولي اله، موسوي، سيدحشمت اله. (1393). نقش میانجی ویژگی شخصیتی وظیفهشناسی در رابطه بین گرایش به اعتیاد و عملکرد تحصیلی. اعتیادپژوهی، 1393(30)، 68-53.
سلیمی زاویه، سید قاسم. (1399). مروری بر انواع مدلهای نوآوری (ارائه مدل نوآوری جدید در فرآیند تولید). فصلنامه رویکردهای پژوهشی نوین در مدیریت و حسابداری، 4(27)، 61-40.
سیدعامری، میرحسن، عباسی، همایون، جمشیدی، عزت اله. (1398). بررسی اثر ظرفیت جذب و خلاقیت بر رفتار نوآورانه کارشناسان وزارت ورزش و جوانان ایران. نشریه مدیریت ورزشی، 11(3)، 546-521.
سیف الهی، ناصر، شفیعی نیک آبادی، محسن، مهاجر، سپیده، بیگی فیروزی، اله یاری، کریم، محمد حسین. (1398). تاثیر نوآوری باز بر عملکرد توسعه محصول جدید با تأکید برتأثیر ظرفیت جذب دانش. پژوهشهای مدیریت عمومی، 12(44)، 78-55.
صمدی، عباس، سهرابی، روح اله، عرفانی، فاطمه. (1397). بررسی رابطه بین هوشمندی فناوری و نوآوری استراتژیک در شرکت های مستقر در پارک های فناوری(مورد مطالعه: پارک فناوری پردیس)، پژوهش های مدیریت عمومی، 11(41). 111-147.
طالبی، کامبیز، صالحی، حسام. (1393). شناسایی رابطه سرریز دانش و عملکرد نوآورانه کسبوکارهای دانشبنیان فعال در حوزه فناوری اطلاعات. فصلنامه علمی پژوهشی توسعه کارآفرینی، 7(1)، 73-57.
طالبی، کامبیز. سخدری، کمال. تازیکه، مهیا (1397) چگونگی ایجاد کارآفرینی استراتژیک برای رشد کسبوکارها در صنایع غذایی ایران، فصلنامة نوآوری و ارزش آفرینی، 14. 1-20.
قادری، فرهاد. رحیم نیا، فریبرز (1400) تناسب استراتژیک بین استراتژیهای نوآوری و عملکرد کسبوکارهای دانشبنیان. فصلنامه رشد فناوری، 17(66)، 21-31.
حقشناس گربابی، محمد.، کیماسی، مسعود. (1396). شناسایی و ارائه چارچوب مؤلفههای نوآوری استراتژیک (موردمطالعه: پارکهای علم و فناوری تهران). فصلنامه مدیریت توسعه فناوری، 5(3)، 205-169.
محمدی، اسفندیار. شرفی، حید. ویسی، سعید (1396) تأثیر نوآوری استراتژیک بر تمایل به خرید مشتری: نقش تعدیلگری قابلیتهای نوآوری، فصلنامة نوآوری و ارزش آفرینی، 6(12)، 81-97.
محمدی، اکبر. رضایی آسیابر، بهنام. سحر، بابایی (1400) نقش تمرکز بر استراتژیهای نوآوری در تقویت تجاریسازی محصولات و خدمات در شرکتهای کوچک تا متوسط. مجله مدیریت بازاریابی، 16(53)، 35-50.
مرادی، محمود، محمدعلی، ولی پور، یاکیده، کیخسرو، صفردوست، عاطیه، عبداللهیان، فرزانه. (1392). بررسی نقش ظرفیت جذب دانش بر عملکرد نوآورانه سازمانها (مطالعه موردی: شرکتهای داروسازی و شرکتهای بیمه حاضر در بورس اوراق بهادار تهران). چشمانداز مدیریت بازرگانی، 1392(13)، 102-179.
مرادی، محمود، عبداللهیان، فرزانه، صفردوست، عاطیه. (1392). بررسی نقش ظرفیت جذب دانش بر رابطه بین یادگیری از خطاهای سازمانی و نوآوری سازمانی. مطالعات مدیریت (بهبود و تحول)، 19(69)، 149-121.
ملک اخلاق، اسماعیل، مرادی، محمود، مهدی زاده، مهران، درستکار احمدی، ناهید. (1392). گزینش استراتژیهای نوآوری با استفاده از رویکرد ترکیبی دلفی ـ فرایند تحلیل شبکه (موردمطالعه: شرکت مدیریت پروژههای ساختمانی ایران ـ مپسا). مدیریت بازرگانی، 5(3)، 172-145.
مظلومي، نادر، هرندي، عطااله. (1393). تبیین نقش هوشمندی راهبردی در عملکرد نوآورانه: با تأکید بر نقش میانجی سرعت تصمیمگیری راهبردی. مطالعات مدیریت راهبردی، 1393(20)، 148-129.
نقي زاده، محمد، طباطباييان، سيدحبيب اله، منطقي، منوچهر، حنفي زاده، پيام، نقي زاده رضا. (2012). الگوی افزایش ظرفیت جذب با تأکید بر جهتگیریهای راهبردی سازمان و ادراک مدیران از پویایی محیط؛ نمونه بنگاههای بخش الکترونیک هوایی. سیاست علم و فناوری، 4(4)، 37-25.
نیک رفتار، طیبه. (1397). تبیین رابطه عملکرد نوآوری بر عملکرد مالی با درنظرگرفتن متغیرهای میانجی عملکرد بازار و عملکرد محصول در صنعت نساجی. علوم و فناوری نساجی، 6(2)، 42-37.
Akman, G., & Yilmaz, C. (2008). Innovative capability, innovation strategy and market orientation: an empirical analysis in Turkish software industry. International journal of innovation management, 12(01), 69-111.
Al‐kalouti, J., Kumar, V., Kumar, N., Garza‐Reyes, J. A., Upadhyay, A., & Zwiegelaar, J. B. (2020). Investigating innovation capability and organizational performance in service firms. Strategic Change, 29(1), 103-113.
Cohen, W. M., & Levinthal, D. A. (1990). Absorptive capacity: A new perspective on learning and innovation. Administrative science quarterly, 128-152.
Ferreira, G. C., & Ferreira, J. M. (2020). Generational Diversity as a Moderator for the Relationship Between Absorptive Capacity and Innovation Performance at Family Firms Entrepreneurship and Family Business Vitality (pp. 85-111): Springer.
Ferreras-Méndez, J. L., Fernández-Mesa, A., & Alegre, J. (2019). Export Performance in SMEs: The Importance of External Knowledge Search Strategies and Absorptive Capacity. Management International Review, 59(3), 413-437.
Fornell, C., Larcker, D. F., 1981.” Evaluating structural equation models with unobservable variables and masurment error”. Journal of marketing research, pp. 39-50.
Gilbert, J. T. (1994). Choosing an innovation strategy: Theory and practice. Business Horizons, 37(6), 16-23.
Guan, J. C., Richard, C., Tang, E. P., & Lau, A. K. (2009). Innovation strategy and performance during economic transition: Evidences in Beijing, China. Research Policy, 38(5), 802-812.
Guo, B., Pérez-Castrillo, D., & Toldrà-Simats, A. (2019). Firms’ innovation strategy under the shadow of analyst coverage. Journal of Financial Economics, 131(2), 456-483.
Guo, R. (2019). Effectuation, opportunity shaping and innovation strategy in high-tech new ventures. Management Decision, 57(1), 115-130.
Hagedoorn, J., & Cloodt, M. (2003). Measuring innovative performance: is there an advantage in using multiple indicators? Research Policy, 32(8), 1365-1379.
Hung, R. Y. Y., Lien, B. Y.-H., Yang, B., Wu, C.-M., & Kuo, Y.-M. (2011). Impact of TQM and organizational learning on innovation performance in the high-tech industry. International business review, 20(2), 213-225.
Jun, J., Lee, T., & Park, C. (2020). The mediating role of innovativeness and the moderating effects of strategic choice on SME performance. Journal of Small Business Management, 1-21.
Karabulut, A. T. (2015). Effects of innovation strategy on firm performance: a study conducted on manufacturing firms in Turkey. Procedia-Social and Behavioral Sciences, 195, 1338-1347.
Kijkasiwat, P., & Phuensane, P. (2020). Innovation and Firm Performance: The Moderating and Mediating Roles of Firm Size and Small and Medium Enterprise Finance. Journal of Risk and Financial Management, 13(5), 97.
Kossyva, D., Sarri, K., & Georgolpoulos, N. (2014). Co-opetition: A business strategy for SMEs in times of economic crisis. South-Eastern Europe Journal of Economics, 12(1), 89-106.
Lane, P. J., Koka, B. R., & Pathak, S. (2006). The reification of absorptive capacity: A critical review and rejuvenation of the construct. Academy of management review, 31(4), 833-863.
Lendel, V., & Varmus, M. (2011). Creation and implementation of the innovation strategy in the enterprise. Economics and management, 16(1), 819-826.
Lichtenthaler, U. (2009). Absorptive capacity, environmental turbulence, and the complementarity of organizational learning processes. Academy of Management Briarcliff Manor, NY, 52(4), 822-846.
MALEK, A. E., Moradi, M., Mehdizade, M., & DOROSTKAR, A. N. (2013). Innovation strategies, performance diversity and development: An empirical analysis in Iran construction and housing industry. Iranian Journal of Management Studies (IJMS), 6, 31-60.
Martin-Rios, C., & Ciobanu, T. (2019). Hospitality innovation strategies: An analysis of success factors and challenges. Tourism Management, 70, 218-229.
Martínez-Pérez, Á., García-Villaverde, P. M., & Elche, D. (2016). The mediating effect of ambidextrous knowledge strategy between social capital and innovation of cultural tourism clusters firms. International Journal of Contemporary Hospitality Management, 28(7), 1484-1507.
Minbaeva, D., Pedersen, T., Björkman, I., Fey, C. F., & Park, H. J. (2003). MNC knowledge transfer, subsidiary absorptive capacity, and HRM. Journal of international business studies, 34(6), 586-599.
Moser, M. R., & Morrissey, B. (1984). Achievement recognition in a research and development unit. Engineering Management International, 3(1), 49-54.
Müller, J. M., Buliga, O., & Voigt, K.-I. (2020). The role of absorptive capacity and innovation strategy in the design of industry 4.0 business Models-A comparison between SMEs and large enterprises. European Management Journal.
Olson, E. M., Walker Jr, O. C., & Ruekert, R. W. (1995). Organizing for effective new product development: The moderating role of product innovativeness. Journal of marketing, 59(1), 48-62.
Prajogo, D. I., Power, D. J., & Sohal, A. S. (2004). The role of trading partner relationships in determining innovation performance: an empirical examination. European Journal of Innovation Management, 7(3), 178-186.
Wu, S. H. (1989). The impact of knowledge distribution to industry innovation. In proceeding of industry managmen, Taiwan, Taiwan National University,7th conference.
Zahra, S. A., & George, G. (2003). Absorptive capacity: A review, reconceptualization, and extension. Academy of management review, 27(2), 185-203.
بررسی رابطه بین بهکارگیری استراتژیهای نوآوری و عملکرد نوآورانه سازمانها با در نظر گرفتن ظرفیت جذب به عنوان متغیر میانجی در شرکتهای مستقر در پارکهای فناوری (مورد مطالعه: پارک فناوری پردیس)
*راضیه بصیری **عباس صمدی ***روحالله سهرابی **** مهدی سعیدی
* دانشآموخته کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی، دانشکده علوم اقتصادی و اجتماعی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران r.basiri89@gmail.com
** استادیار گروه حسابداری، دانشکده علوم اقتصادی و اجتماعی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران abas.samadi@gmail.com
*** استادیار گروه حسابداری، دانشکده علوم اقتصادی و اجتماعی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران r.sohrabi@basu.ac.ir
**** دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مدیریت کسبوکار، دانشکده علوم اقتصادی و اجتماعی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران m.saeedi@eco.basu.ac.ir
تاریخ دریافت: 28/07/1400 تاریخ پذیرش: 29/06/1401
صص: 151- 166
چکيده
سازمانهایی که محصولاتی با تکنولوژی بالا تولید میکنند ازجمله سازمانهایی که در پارکهای علم و فناوری مشغول به فعالیتاند، با کسب نوآوری بهعنوان یک مزیت رقابتی و ارتقاء و بهبود آن و ارائهی عملکردی نوآورانه میتوانند در مسیر پیشرفت قرار گیرند. پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین بهکارگیری استراتژیهای نوآوری و عملکرد نوآورانه سازمانها با نقش میانجی ظرفیت جذب در شرکتهای مستقر در پارک فناوری پردیس انجامشده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 65 مدیر از واحدهای تحقیق و توسعهی شرکتهای مستقر در پارک فناوری پردیس میباشد، حجم نمونه با استفاده از روش سرشماری برابر با کل جامعه در نظر گرفته شد. این پژوهش یک پژوهش توصیفی، همبستگی و به لحاظ هدف، کاربردی میباشد. برای گردآوری دادهها از ابزار پرسشنامه استفادهشده است. برای ظرفیت جذب فردی از سنجههای پژوهش مینباوا و همکاران، برای ظرفیت جذب سازمانی از سنجههای موجود در پژوهش لیچتنهالر و برای عملکرد نوآورانه از پرسشنامهی موجود در پژوهش هونگ و همکاران استفاده شد روایی محتوا و روایی سازه و همچنین پایایی این ابزارها تأیید شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها، نرمافزارهای SPSS و SmartPLS مورداستفاده قرار گرفت. در تجزیهوتحلیل دادهها نتایج آزمونهای آمار استنباطی و همچنین مدل یابی معادلات ساختاری ارائهشده است. نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که ظرفیت جذب، اثر مثبت و معنیداری بر همهی ابعاد عملکرد نوآورانه دارد و بهکارگیری استراتژی پیشرو و همچنین تدافعی بر همهی ابعاد عملکرد نوآورانه اثر معناداری دارد و بهکارگیری استراتژی پیشرو، تدافعی و مقلدانه بر ظرفیت جذب اثر معناداری دارد و ظرفیت جذب در رابطه با بهکارگیری استراتژی تدافعی و همچنین استراتژی پیشرو و ابعاد عملکرد نوآورانه نقش میانجی دارد. همچنین، بررسی شاخصهای برازش مدل، بیانگر این است که مدل مورداستفاده در پژوهش از برازندگی قابل قبولی برخوردار میباشد.
واژههای کلیدی: استراتژیهای نوآوری، عملکرد نوآورانه، ظرفیت جذب، پارک فناوری پردیس.
نوع مقاله: پژوهشی
نویسندة عهدهدار مکاتبات: عباس صمدی Abas.samadi@gmail.com
|
1- مقدمه
امروزه با شکلگیری محیطهای پیچیده رقابتی و جهانیشدن محیط کسبوکار و نوآورانه و پویاتر شدن محیط تجاری، شرکتها با تهدیدها، مشکلات بسیاری مواجه هستند لذا به دنبال راهکارهایی هستند که بتوانند بر این چالشها غلبه کنند یکی از این روشها نوآوری است. بهبیاندیگر شرکتها عملکرد خود را در قابلیتهای مهم سازمانی همچون نوآوری، تقویت میکنند و سرمایهگذاریهای لازم را در فعالیتهای نوآورانه قرار میدهند (گاوو1 و همکاران، 2019؛ مارتینز پره2، 2016؛ کوسیوا3، 2014). نوآوری میتواند نقش محوری در بقای سازمانها داشته باشد بهطوریکه دانشمندان جامعه جذابیت مستمر نوآوری در سازمانها را بینظیر و با توسعة سازمانی برابر دانستهاند (سیدعامری و همکاران، 1398). بر همین اساس سازمانها بهطور فزایندهای در جستوجوی راههای جدید برای بهبود موقعیت خود هستند و تواناییهای خود را برای نوآوری توسعه میدهند و از نوآوری و افزایش سطح دانش بهعنوان منبع اصلی، برای تضمین مزیت رقابتی استفاده میکنند. نوآوری شرکتها را قادر میسازد تا فرآیندها و استراتژیهای کارآمدتر و مؤثرتر را توسعه داده و پیادهسازی کنند و درنتیجه محصولاتی نوآورانه تولید میشود (مرادی و همکاران، 1392). نوآوری پدیدهای نیست که فقط یکبار اتفاق بیافتد. نوآوری فرآیندی مستمر بوده و شامل فرآیند تصمیمگیری سازمانی در تمام مراحل، از توسعه ایده تا کاربردی شدن آن است (سلیمی زاویه، 1399). در دهههای اخیر پژوهشهایی برای شناسایی عوامل اثرگذار بر عملکرد نوآوری انجامگرفته است (مرادی و همکاران، 1392؛ حجازی و نظرپور، 1395؛ خلیلنژاد و دانشور، 1396؛ خلیلی عراقی و همکاران، 1397؛ مولر و همکاران، 2020؛ فریا4 و همکاران، 2020؛ فرراس5 و همکاران، 2019؛ زوو6 و همکاران، 2019)
از برآیند این تحقیقات این موضوع برجسته میشود که نوآوری بهخودیخود به وجود نمیآید مگر آنکه برای آن برنامه و راهبرد داشت لذا تحقیقات به سمت استراتژیهای نوآوری حرکت کرد زیرا استراتژیهای نوآوری است که میتواند تغییرات و بهبودهایی برای عملکرد و بهخصوص عملکرد نوآورانه سازمان به همراه داشته باشد. در مورد استراتژیهای نوآوری پژوهشهایی انجامشده است (محمدی و همکاران،1400؛ خدایاری و همکاران، 1398؛ امینی و همکاران، 1398؛ خدایاری و همکاران، 1398؛ رحیمنیا و همکاران، 1397؛ طالبی و همکاران 1397، گرگابی و کیماسی، 1396؛ گاوو و همکاران، 2019؛ ملکاخلاق7 و همکاران، 2013).
اما با مرور به تحقیقات گذشته یک عامل مهم دیگری در نوآوری بسیار برجسته میباشد و آن توانایی جذب دانش میباشد (امینی و همکاران، 1398. حجازی و نظرپوری، 1397). توانایی جذب، توانایی برای بهرهبرداری از دانش خارجی یک عامل حیاتی برای قابلیتهای نوآورانه است. ازاینرو به نظر میرسد باید نقش عامل دیگری را در این میان بررسی کرد که با افزایش توانایی سازمان برای جذب دانش به نوآوری منجر میشود. بهبیاندیگر ظرفیت جذب یک مجموعه از فرایندها و روندهای سازمانی است که طی آن سازمان به کسب، شبیهسازی، انتقال و استخراج دانش میپردازد و قابلیت سازمان برای کسب و نگهداری مزیتهای رقابتی را افزایش میدهد.
از طرف دیگر موضوع عملکرد نوآورانه در سازمانهای دانشبنیان به دلیل ماهیت این نوع سازمانها از اهمیت بیشتری برخورداراست. لذا سازمانهای دانشبنیان و نوآور برای حفظ بقاء خود، باید عملکرد نوآورانهشان را ارتقاء دهند.
با مرور ادبیات موضوع به این نتیجه میرسیم که اگرچه در بسیاری از مطالعات صورت گرفته، بهصورت جداگانه به بررسی روابط میان متغیرها پرداختهشده است؛ اما در هیچیک از مطالعات به بررسی روابط میان استراتژیهای نوآورانه؛ عملکرد نوآوری و ظرفیت جذب در قالب یک مدل کلی و بررسی اثرات آنها بر یکدیگر و تبیین نقش هر یک در این رابطه، توجه نشده است. لذا جای خالی پژوهشی که نقش تأثیر استراتژیهای نوآوری بر عملکرد نوآوری را بسنجد احساس میشود بر این اساس و با تأکید بر این شکاف تحقیقاتی، مسئله اصلی تحقیق این است آیا راهبردهای سازمانهای دانشبنیان همراستا با عملکردهای نوآورانه آنها میباشد؟
ازاینرو در این پژوهش محقق بر آن است تا علاوه بر تعیین چگونگی رابطهی بین استراتژیهای نوآوری و عملکرد نوآورانه سازمانها، نقش میانجی ظرفیت جذب را در این میان بسنجد.
2- مباني نظري و پيشينه پژوهش
2-1 استراتژیهای نوآوری
تغییرات بازارهای جهانی و رقابتهای روزافزون، باعث شده که سازمانها به نوآوری بهعنوان یک متغیر کلیدی در رأس امور خود توجه نمایند (صمدی و همکاران، 1397). استراتژی نوآوری مجموعهای از فعالیتهای ساختارمند، فراگیر و خلاقانه بوده که در راستای پشتیبانی از رشد آتی سازمان تدوین میگردند. این رویکرد ترکیبی از دو مفهوم مدیریت استراتژیک و نوآوری سازمانی است. استراتژی نوآوری به کسبوکار کمک میکند تا تناسب بین دانش خارجی و نیازهای نوآوری داخلی را ارزیابی نمایند. از این طریق عملکرد نوآوری پیشرفته را تضمین کنند. علاوه بر این، داشتن یک راهبرد نوآوری با یک فرآیند برنامهریزی رسمی، یک چرخه بودجه و یکروند بررسی، میتواند هماهنگی داخلی و هماهنگسازی دانش خارجی را بهبود بخشد.
استراتژی نوآوری درواقع چارچوبی برای نوآوریها، ایدهها و خلاقیتهاست تا تضمین شود که تلاش، انرژی و هزینه شرکت در جهت مناسب خرج میشود. این راهبرد بههیچوجه نباید با استراتژی کلی شرکت ناهمسو باشد. یک استراتژي نوآوري تصمیمگیریهایی در جهت تخصیص منابع براي رسیدن به اهداف شرکت براي نوآوري را هدایت میکند که باعث ایجاد ارزش و مزیت رقابتی میشود (قادری و رحیم نیا، 1400).
دستهبندیهای متعددی که برای استراتژیهای نوآوری ارائهشده است که در جدول زیر قابلمشاهده است (ملک اخلاق و همکاران، 1392؛ امینی و همکاران، 1398؛ توگبا کارابولوت8، 2015)
جدول 1. دستهبندی استراتژیهای نوآوری ارائهشده توسط پژوهشگران
|
ردیف | دستهبندی استراتژیهای نوآوری |
1 | پيشرو، محافظهکارانه، تحليلي و واكنشي |
2 | فرصتطلبانه، تهاجمي، تدافعي، وابسته يا متكي، تقليدي |
3 | استراتژی تدافعی، استراتژی محصول متمایز، استراتژی تهاجمی فنی، استراتژی ریسکی، استراتژی محافظهکارانه |
4 | استراتژی نوآوری واکنشی و استراتژی نوآوری پیشرو |
5 | پیشقدم در تولید فناوری، خرید نوآوری و استراتژی پیوندی یا ترکیبی |
6 | تهاجمی (رهبر بازار)، تحلیلی، تدافعی، آیندهنگر، ریسکی |
7 | پیشرو، تدافعی، تحلیلی واکنشی، تعادلی |
8 | پیشگامانه، مقلدانه |
9 | تهاجمی، تحلیلی، محافظهکارانه، آیندهنگر، پیشرو، ریسکپذیر |
10 | پیشرو، مقلدانه، تدافعی، واردکنندهی فناوری |
11 | نوآور بومی و بینالمللی، تکرارکنندهی بومی و بینالمللی |
استراتژی پیشرو9 به موقعیتی اشاره میکند که شرکت ازنظر تکنولوژیکی در گسترهی محصولات خود مقدم و پیشتاز است و این پيشتاز بودن را حفظ ميكند و بهعلاوه به پيشگام بودن در حوزهی محصولات و بازارهاي جديد اهميت ميدهد (گان10 و همکاران، 2009)، این استراتژی برای شرکتهایی مناسب است که بهطور مستمر به دنبال فرصتهاي بازارند و تلاش میکنند تا پاسخهایی برای مواجهه با روندهای تغییر محیط بیایند. استراتژی مقلدانه11 به موقعیتی اشاره دارد که شرکت اقدامات شرکتهای پیشرو را تحت نظر قرار میدهد و بعد از آنها محصولات و خدمات را بهصورت کاراتری ارائه میدهد و درواقع صرفاً با تقلید محصولات و فرایندهای جدید (فناوریها) از شرکتهای پیشرو، به کسبوکار میپردازد (گان و همکاران، 2009). این استراتژی برای سازمانهایی استفاده میشود که پیشرو نیستند و منتظر میمانند تا روشی را برای توسعه انتخاب کنند که ریسک کمتری دارد، درحالیکه ریسک اولیه را سازمانهای پیشرو متحمل میشوند (ملک اخلاق و همکاران، 1392). استراتژی تدافعی12 سبب تمركز در حوزه يا گستره محدودي از بازار و محصولات ميشود، بهگونهای كه مديران ارشد در منطقه محدودي از عملياتشان متخصص و باتجربه ميشوند و تمایلی به جستوجوي فرصتهاي جديد ندارند. این شرکتها بيشتر توجه خودشان را به بهبود كارايي عمليات كنوني خود معطوف میکنند (ملک اخلاق و همکاران، 1392). بر اساس اين استراتژيها، صنايع و شركتها در محيطهاي ايستا معمولاً بر نيازهاي فعلي مشتريان تمركز میکنند و تمايل چنداني به ايجاد تغيير در فرايندها و توليداتشان ندارند و در شرايط رقابتي در حال تغيير نيز، بر كارآمدي توليد، عرضه و نوآوریهای تدريجي فرايند و توليد تمركز میکنند (آکمن13 و همکاران، 2008).
استراتژی واردکنندهی فناوری14: به وضعیتی اشاره
میکند شرکت فناوریهای نوین را از کشورهای پیشرفته وارد میکند. واردات فناوري، سبب دسترسي آسان شركتها به فناوريهاي نوين ميشود، بهگونهای كه مبتني بر فناوري جديد، شركت ميتواند محصولات جديدي با مزاياي منحصربهفردی توليد كند. استراتژي واردات فناوري از خارج، براي شركتهايي كه در يك صنعت تغييرات تكنولوژيكي بالايي دارند و به دنبال راههایی براي افزايش بهبود سطح نوآوري محصول براي شركت هستند، گزينه مناسبي است (ملک اخلاق و همکاران، 1392).
2-2 عملکرد نوآورانه15
عملکرد نوآورانه با مفاهیم نوآوری و قابلیت نوآوری همراستا میباشد. نوآوری عبارت است از نوسازی فعالیتهای مرتبط به هم در یک زنجیره که با یک کشف خالق شروعشده، به دنبال آن از طریق کارآفرینی توسعه مییابد و درنهایت تجاریسازی میشود (اکبری و همکاران، 1396). قابلیت نوآوری بهعنوان قابلیت انتقال مداوم دانش و ایدهها به محصولات، فرآیندها و دستگاههای جدید میباشد (محمدی و همکاران، 1396). عملکرد نوآوری، تلاشهای صورت گرفته جهت نو کردن و بهبود دادن و بهکارگیری جنبههای مختلف نوآوری در سازمان میباشد (ابراهیمینژاد و دهقانی سلطانی، 1397). عملكرد نوآورانه با توجه به تلاشهای مداوم بهمنظور بهبود، تجدید، اکتشاف، یادگیری از اشتباهات و تطبیق با محیط رقابتی در حال تغییر، استفاده از ایدهها و فناوری تازه، صورت میگیرد (اکبری و همکاران، 1397؛ نیکرفتار، 1396)؛ بنابراین، میتوان مفهوم نوآوری را متمایز از رفتار نوآورانه دانست، زیرا نوآورانه جهتگیری سازمان نسبت به نوآوری است، درحالیکه رفتار نوآورانه بر کمیت محصولات و خدمات جدید شرکت تأکید دارد (الحسینی و همکاران 1398).
هونگ و همکاران (2011) نوآوری را در سه حوزهی محصول، فرایند و سازمان در نظر میگیرد و آن را به معنی ایده، محصول یا فرایند، سیستم یا ابزاری که برای یک فرد، یک گروه از مردم با بنگاه، یک بخش از صنعت یا بهطورکلی جامعه، جدید باشد، معرفی میکند (هانگ16 و همکاران، 2011).
نوآوری در محصول17: از دید محصول نوآوری یعنی استفاده از ابزارهای نوین تکنولوژیک و دانش بازار برای
ارائهی محصولات و خدمات جدید به مشتریان (کوهن18 و همکاران، 1990).
نوآوری در فرایند19: از منظر فرآیندی، نوآوری یعنی نوآوری در مجموعه عملیاتی که از پردازش ایده شروع میشود به تولید و عرضهی محصول یا خدمت جدید به بازار منتهی میشود (کوهن و همکاران، 1990).
نوآوری کلی سازمانی20: نوآوری سازمانی به معنی
توسعهی ایدهها، سیستمها، محصولات و فناوری جدید و بهکارگیری آنهاست (هانگ و همکاران، 2011).
جدول 2. ابعاد مختلف عملکرد نوآورانه به کار گرفتهشده توسط پژوهشگران
ردیف | عوامل |
1
| نرخ تولید محصولات جدید سازمان، بهبود کیفیت محصولات فعلی سازمان، واکنش مثبت بازار به محصولات نوآورانه سازمان، میزان محبوبیت و شهرت سازمان در ارائه محصولات نوآورانه در بازار، نرخ تغییر در طراحی محصولات (مظلومی و همکاران، 1392). |
2 | درآمد و سود (جعفری سنگری و همکاران، 1393). |
3 | نوآوری در محصول، نوآوری در فرایند، نوآوری کلی سازمانی (طالبی و همکاران، 1393؛ هانگ و همکاران، 2011). |
4 | نوآوری تکنولوژیک، نوآوری سازمانی/ تجاری (طالبی و همکاران، 1393). |
5 | هزینههای تحقیق و توسعه، تعداد ثبت اختراعات21، میزان ارجاع به اختراعات ثبت شده22، معرفی محصولات جدید (هاگدوم و کلوت23، 2003). |
6 | نوآوری در محصول (قابلیت توسعهی تولیدات، سرعت تجاری کردن تولیدات، میزان کنترل روی نیاز مشتری)، نوآوری در فرایند (نرخ موفقیت، تولیدات باکیفیت، انعطافپذیری فرایند، توانایی کاهش هزینه)، نوآوری سازمانی (فروش و خدمات بینالمللی، برند بینالمللی، تجربه، توانایی ایجاد و مدیریت توزیع در سطح بینالمللی)، نوآوری در استراتژی (فرایند محصولات جدید، کاربری جدید، توسعهی زنجیرهی ارزش) (وو24، 1989). |
7 | نوآوری در محصول، نوآوری در فرایند (پراجوگا و همکاران، 2004؛ موزر، 1984؛ اولسون و همکاران، 1995). |
8 | نرخ نوآوری فروش (نسبت فروش محصولات جدید به فروش کل محصولات). نرخ نوآوری (نسبت تعداد محصولات جدید به تعداد کل محصولات) (هانگ و همکاران، 2011). |
2-3 ظرفیت جذب25
ظرفیت جذب یکی از ابزارهای بسیار مهم برای حضور و دوام در دنیای پررقابت و پیچیده امروز است (حجازی و نظرپوری، 1397) و بهعنوان یک دارای ناملموس، مزیت رقابتی پایدار را طی زمان به ارمغان میآورد (کاظمی و نصری نصرآبادی، 1397). ظرفیت جذب به توانایی یک شرکت در شناسایی، کسب و بهکارگیری دانش فنی خارجی و داخلی در فرآیندها و محصولات سازمان جهت توسعه نوآوری و انعطافپذیری در سازمان اشاره دارد، لذا یافتههای پژوهشهای مرتبط با موضوع نشان میدهند توانایی خاص یک سازمان در کشف، جذب، ترکیب و بهرهبرداری از دانش فنی نقشی اساسی در توسعه نوآوری و درنهایت عملکرد شرکت دارد. درواقع، ظرفیت جذب مشخصه سازمانی است که از یکسو تعیینکننده الگوی جستوجوی دانش بهوسیله شرکت از پایگاههای دانشی موجود است و از سوی دیگر نمایانگر رفتار اکتشافی در مقابل رفتار بهرهبرداری سازمانهای جویای توسعه نوآوری است (امینی و همکاران، 1398).
ابعاد ظرفیت جذب بر اساس تعریف زهرا و جورج
کسب دانش26: کسب دانش به توانایی یک بنگاه برای شناسایی و کسب دانشی که در خارج سازمان ایجادشده و برای سازمان مهم و حیاتی است، اشاره دارد.
درونیسازی27: درونی سازی یا شبیهسازی دانش به روتینها و فرایندهای بنگاه اشاره میکند که برای تحلیل، تفسیر و درک اطلاعات بهدستآمده از خارج سازمان به کار میروند.
تبدیل28 دانش: توانایی سازمان برای توسعه دادن و بهینه کردن روتینهایی که ترکیب شدن دانش موجود و دانشی که بهتازگی کسب و شبیهسازیشده را تسهیل میکند. این بعد با اضافه کردن یا حذف کردن دانش، یا با استفاده از دانش در یک کاربرد جدید محقق میشود.
استخراج29 دانش: این توانایی سازمانی به بهکارگیری دانش اشاره دارد و مبتنی بر روتینهایی است که به بنگاه اجازه میدهند قابلیتهای فعلی را بهبود بخشد، توسعه و ارتقاء دهد یا قابلیت جدیدی را با استفاده و ترکیب دانش کسب و درونی شده خلق کند. تأکید اصلی روی روتینهایی است که به بنگاه اجازه میدهد تا دانش را استخراج کند.
جدول 4. برخی شاخصهای مختلف برای اندازهگیری ظرفیت جذب
ردیف | دستهبندی | منبع |
1 | ظرفیت جذب فردی شامل: (توانایی و انگیزش) | (مینبیوا30 و همکاران، 2003) |
2 | ظرفیت جذب سازمانی شامل: (یادگیری اکتشافی و استخراجی و تبدیلی) | (لن و همکاران، 2006) |
3 | 1- دانش قبلی مرتبط با کسبوکار سازمان 2- جو ارتباطات 3- روش پیمایش محیط 4- فعالیتهای تحقیق و توسعه | (حاجی کریمی، 1387)
|
4 | پژوهش دیگری که در ایران صورت گرفته این نتیجه رسیده است که دیدگاههای نسبتاً مشابهی در مورد ابعاد اصلی ظرفیت جذب وجود دارد که شامل شناسایی، اکتساب، جذب و به کارگری دانش و فناوری میباشند. | (تقیزاده و همکاران، 1391) |
5 | اکتساب، همگون سازی، تبدیل، استخراج | (زهرا و گوورگ31، 2003) |
5-2- مدل مفهومی و فرضیههای پژوهش
در این پژوهش برای عملکرد نوآورانه از مدل مفهومی استخراجشده از پژوهش هانگ و همکاران (2011) برای ظرفیت جذب از مدل مفهومی استفادهشده در پژوهش مینباوا و همکاران (2003) و لیچتنهالر32 (2009) و برای استراتژیهای نوآوری از دستهبندی ارائهشده توسط گوان33 و همکاران (2009) استفادهشده است.
شکل 1. مدل مفهومی پژوهش
با توجه به مدل فوق فرضیههای پژوهش بهصورت زیر تدوینشده است.
فرضیه اصلی 1: انواع استراتژی اثر مثبت و معناداری بر ابعاد عملکرد نوآورانه سازمان دارد.
فرضیه فرعی 1-1: استفاده از استراتژی پیشرو اثر مثبت و معناداری بر عملکرد نوآورانهی سازمان دارد.
فرضیه فرعی 1-2: استفاده از استراتژی مقلدانه اثر مثبت و معناداری بر عملکرد نوآورانهی سازمان دارد.
فرضیه فرعی 1-3: استفاده از استراتژی تدافعی اثر مثبت و معناداری بر عملکرد نوآورانهی سازمان دارد.
فرضیه فرعی 1-4: استفاده از استراتژی واردکننده فناوری اثر مثبت و معناداری بر عملکرد نوآورانهی سازمان دارد.
فرضیه اصلی 2:انواع استراتژی اثر مثبت و معنا داری با ظرفیت جذب دارد
فرضیه فرعی 2-1 استفاده از استراتژی پیشرو اثر مثبت و معناداری بر ظرفیت جذب کل دارد.
فرضیه فرعی 2-1: استفاده از استراتژی مقلدانه اثر مثبت و معناداری بر ظرفیت جذب کل دارد.
فرضیه فرعی 2-3: استفاده از استراتژی تدافعی اثر مثبت و معناداری بر ظرفیت جذب کل دارد.
فرضیه فرعی 2-4: استفاده از استراتژی واردکننده فناوری اثر مثبت و معناداری بر ظرفیت جذب کل دارد.
فرضیه اصلی3:ظرفیت جذب در رابطه بین انواع استراتژی و عملکرد نوآورانه نقش میانجی دارد
فرضیه 3-1: ظرفیت جذب در رابطه بین میزان بهکارگیری استراتژی پیشرو و همهی ابعاد عملکرد نوآورانه نقش میانجی دارد.
فرضیه 3-2: ظرفیت جذب در رابطه بین میزان بهکارگیری استراتژی مقلدانه و همهی ابعاد عملکرد نوآورانه نقش میانجی دارد.
فرضیه 3-3: ظرفیت جذب در رابطه بین میزان بهکارگیری استراتژی تدافعی و همهی ابعاد عملکرد نوآورانه نقش میانجی دارد.
فرضیه 3-4: ظرفیت جذب در رابطه بین میزان بهکارگیری استراتژی واردکننده فناوری و همهی ابعاد عملکرد نوآورانه نقش میانجی دارد.
3- روششناسی پژوهش
این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی است، با توجه به ماهیت موضوع و اهداف، این پژوهش، به روش توصیفی و همبستگی انجامگرفته که برای اجرای آن نیز از شیوه معمول در تحقیقات مدیریتی، یعنی روش پیمایشی نیز استفادهشده است. جامعه آماری شامل مدیران ارشد شرکتهای مستقر در پارک فناوری پردیس تهران میباشد. تعداد شرکتهای عضو پارک پردیس بر اساس آنچه در وبسایت پارک موجود است برابر با 120 شرکت است، اما در مورد شرکتهایی که در خود پارک مستقر هستند آمار دقیقی در دست نبوده و پس از مراجعه و استخراج اطلاعات رسمی، مشخص شد که تعداد شرکتهای مستقر در پارک و واجد شرایط پاسخگویی برابر با 65 شرکت است. با استفاده از روش سرشماری کل جامعه بهعنوان نمونه در نظر گرفته شد. برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفادهشده است پرسشنامهها بین کلیهی 65 شرکت توزیع شد و درمجموع 50 پرسشنامه پاسخدادهشده به محقق بازگردانده شد. برای ظرفیت جذب فردی از سنجههای پژوهش مینباوا و همکاران، برای ظرفیت جذب سازمانی از سنجههای موجود در پژوهش لیچتنهالر و برای عملکرد نوآورانه از پرسشنامهی موجود در پژوهش هونگ34 و همکاران استفاده شد (هانگ و همکاران، 2011؛ لیچتنهالر، 2009؛ زهرا و گوورگ، 2003). برای مشخص شدن نوع استراتژی
شرکتها، هریک از گونههای دستهبندی استراتژیهای نوآوری منتخب در قالب چند سؤال تنظیم شد و بعد از تأیید از طرف اساتید و خبرههای این حوزه، بهصورت پرسشنامه درآمد. در همهی پرسشنامهها از طیف پنجتایی لیکرت (خیلی کم، کم، متوسط، زیاد، خیلی زیاد) استفاده شد. جدول زیر مشخصات پرسشنامههای استفادهشده را نشان میدهد.
پایایی پرسشنامهها با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی موردسنجش قرار گرفت و هر دو روش پایایی این ابزارها را تأیید کرد.
همچنین مبنای تعیین روایی پرسشنامهها، روایی محتوا و روایی سازه میباشد، روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تأییدی سنجیده شد. نتایج نشان میدهد پرسشنامهها ازلحاظ روایی محتوا تا حد بالایی قابلاعتماد میباشند.
4- تجزیهوتحلیل یافتههای پژوهش
جدول 5. نتایج آزمون تحلیل واریانس تک متغیره
سطح معنیداری |
مقدار F | میانگین مجذورات | درجه آزادی | مجموع مجذورات |
|
000/0 | 635/7 | 247/2 | 3 | 742/6 | مقایسه بینگروهی |
با توجه به مقادیر جدول مشاهده میشود که اثر استفاده از استراتژیهای نوآوری بر ظرفیت جذب معنادار است.
جدول 6. دستهبندی شرکتها بر اساس ظرفیت جذب با توجه به نوع استراتژی
| تعداد | گروه همگن | |
1 | 2 | ||
تدافعی واردکننده فناوری پیشرو مقلدانه
سطح معنیداری | 7 6 27 10 | 0750/3 5484/3 |
5484/3 9218/3 2318/4
|
مشاهده میشود که سطح ظرفیت جذب در شرکتهای تدافعی کمترین مقدار را دارد و در شرکتهای مقلد بیشترین مقدار را دارد یعنی شرکتهای مقلد بالاترین میزان ظرفیت جذب را بین سایر شرکتها با استراتژیهای دیگری دارد که اتفاقاً با ماهیت مقلد بودن آنها نیز همخوانی دارد.
4-2- آزمون فرضیههای پژوهش
همانطور که مشاهده میشود همه فرضیهها بهجز
فرضیههای ردیف 5، 8 و 9 تأیید شدند یعنی ظرفیت جذب و ابعاد آن اثر مثبت و معنیداری بر عملکرد نوآورانه و ابعاد آن دارند، شدت بهکارگیری استراتژی پیشرو اثر مثبت و معنیداری بر همهی ابعاد عملکرد نوآورانه و ظرفیت جذب دارد، شدت استفاده از استراتژی مقلدانه، روی ظرفیت جذب اثر مثبت و معنیداری دارد ولی روی ابعاد عملکرد نوآورانه اثری ندارد و اساساً رابطه معناداری بین این دو متغیر وجود ندارد.
شدت استفاده از استراتژی تدافعی روی ظرفیت جذب و ابعاد عمـلکرد نوآورانـه اثر منفـی و معنـیداری دارد به ایـن
شرکتهای واردکننده واریانس یکسانی بین هر دو گروه دارند
جدول 7. نتایج آزمون فرضیههای پژوهش
|
|
ابعاد عملکرد نوآورانه اثر منفی و معنیداری دارد به این معنی که افزایش 1 انحراف استاندارد در بهکارگیری استراتژی تدافعی باعث کاهش سطح ظرفیت جذب کل بهاندازه 9/30 درصد انحراف استاندارد میشود (مقدار بتا) و برای عملکرد نوآورانه نیز چنین است. میزان بهکارگیری استراتژی واردکننده هیچگونه اثر یا رابطه معناداری با ابعاد عملکرد و ظرفیت جذب ندارد.
بر اساس آزمون رگرسیون گامبهگام ملاحظه میشود که با ورود متغیر ظرفیت جذب مقدار بتا استراتژی پیشرو (اثر پیشرو بر ابعاد عملکرد نوآورانه) و استراتژی تدافعی کاهشیافته است.
|
جدول 8. نتایج آزمون رگرسیون برای بررسی فرضیه 12 |
پس میتوان گفت ظرفیت جذب در این رابطه نقش میانجی دارد.
4-3- آزمون مدل پژوهش
جدول 9. مقادیر بار عاملی گویههای پرسشنامه |
|
با توجه به جدول فوق که از نرمافزار PLS استخراجشده، مشاهده میشود که تمامی بارهای عاملی برای هر گویه از پرسشنامه، بیشتر از مقدار ملاک 4/0 است به این معنی که هر گویه همبستگی مناسبی با متغیر مکنون خود دارد.
2-3-4- روایی همگرا و واگرا
برای بررسی روایی سازه از روایی همگرا و واگرا استفادهشده است. روایی همگرا درواقع چگونگی همبستگی بین سؤالات هر متغیر را مشخص میکند.
جدول زیر که از نرمافزار PLS استخراجشده مقدار AVE برای هر متغیر را نشان میدهد.
جدول 10. مقادیر AVE برای بررسی روایی همگرای مدل
متغیرهای پنهان | میانگین واریانس استخراجی (AVE)> 5/0 | |||
ظرفیت جذب | ظرفیت جذب فردی | توانایی کارکنان | 519/0 | |
انگیزه کارکنان | 849/0 | |||
ظرفیت جذب سازمانی | یادگیری اکتشافی | 584/0 | ||
یادگیری تبدیلی | 570/0 | |||
یادگیری استخراجی | 580/0 | |||
عملکرد نوآورانه | نوآوری در محصول | 621/0 | ||
نوآوری در فرایند | 609/0 | |||
نوآوری کلی سازمانی | 610/0 | |||
استراتژیهای نوآوری | پیشرو | 846/0 | ||
مقلدانه | 840/0 | |||
تدافعی | 726/0 | |||
واردکننده فناوری | 923/0 |
با توجه به جدول بالا مشاهده میشود که مقدار AVE بهدستآمده برای همهی متغیرها بیشتر از سطح مطلوب 5/0 است، پس میتوان ادعا کرد که مدل اندازهگیری دارای روایی همگرا میباشد.
جدول 11. ماتریس بررسی روایی واگرای مدل
با توجه به نتایج مشاهدهشده از جدول فوق، میتوان روایی واگرای مدل در سطح سازه را ازنظر معیار فورنل و لارکر نتیجه گرفت.
4-3-3- برازش مدل ساختاری
برای برازش مدل ساختاری از ضریب مسیر و ضریب معناداری که با استفاده از نرمافزار PLS بهدستآمده استفاده شده است.
جدول 12. ضرایب مسیر (استاندارد) و ضرایب معناداری (t) برای روابط بین متغیرهای مدل
مدل | استراتژی | ضریب مسیر | ضریب معناداری | ظرفیت جذب>عملکرد نوآورانه | |||
ظرفیت جذب | عملکرد نوآورانه | ظرفیت جذب | عملکرد نوآورانه | ضریب مسیر | ضریب معناداری | ||
1 | پیشرو | 458/0 | 188/0 | 322/3 | 413/2 | 730/0 | 707/13 |
2 | مقلدانه | 304/0 | 134/0 | 987/1 | 410/1 | 851/0 | 630/17 |
3 | تدافعی | 439/0- | 194/0- | 347/3 | 308/2 | 733/0 | 850/14 |
4 | واردکننده | 103/0- | 095/0 | 712/0 | 795/0 | 824/0 | 054/21 |
بر اساس نتایج بهدستآمده، چگونگی اثر و رابطه بین سه متغیر مدل بهوضوح مشخص است و مقادیر، نتایج حاصل از فرضیههای پژوهش را تأیید میکند.
4-3-4- ضریب تعیین (R2)، ضریب قدرت پیشبینی (Q2)
ضریب R2 نشاندهنده اثر یک متغیر برونزا (مستقل) بر یک متغیر درونزا (وابسته) است و سه مقدار 19/0، 33/0 و 67/0 بهعنوان مقدار ملاک برای مقادیر ضعیف، متوسط و
با توجه به جدول فوق، نتایج معیار R2 نشان میدهد که برازش مدل ساختاری بهطورکلی قوی و در حد خوبی است. همچنین باملاحظه نتایج در خصوص ضریب Q2 میتوان نتیجه گرفت که مدل از قدرت پیشبینی قوی برخوردار است.
4-3-5- برازش کلی مدل
برای بررسی برازش مدل کلی از معیار GOF استفاده
میشود که سه مقدار 01/0، 25/0 و 36/0 بهعنوان مقادیر ضعیف، متوسط و قوی برای این معیار معرفیشده است. این معیار از طریق فرمول زیر بهصورت دستی محاسبه میشود:
قدار comonilites نشانه مقادیر اشتراکی هر سازه (میانگین مجموع بارهای عاملی سؤالات پژوهش) میباشد و مقـدار G محاسبهشده برای هـریک از مـدلهای چـهارگانه
قوی در نظر گرفته میشوند. هرچه R2 مربوط به سازههای درونزای یک مدل بیشتر باشد، نشان از برازش بهتر مدل است. Q2 قدرت پیشبینی مدل در متغیرهای وابسته را مشخص میکند. مدلهایی که دارای برازش بخش ساختاری قابلقبول هستند.
جدول 13. مقادیر R2 و Q2 برای برازش مدل |
|
چهار مدل برای چهار استراتژی (متغیر مستقل) بهصورت مجزا مورد آزمون قرار گرفته است) برابر با مقدار تقریبی 8014/0 میباشد که نشان میدهد مدلها دارای برازش بسیار مناسبی هستند.
5- جمعبندی
در پاسخ به سؤال اصلی تحقیق که آیا وضعیت عملکرد نوآورانه بین شرکتهای مستقر در پارک فناوری پردیس (با توجه به نوع استراتژی مورداستفاده آنها) متفاوت است؟
نتایج نشان میدهد که وضعیت عملکرد نوآورانه در بین شرکتهای مستقر در پارک با توجه به نوع استراتژی مورداستفاده آنها متفاوت است و در مقایسه با انواع استراتژیها، استراتژی تدافعی پایینترین سطح عملکرد و استراتژی پیشرو بالاترین سطح عملکرد نوآورانه را دارند. به این معنی که هرچه سازمانهای موردنظر تلاش کنند تا فاکتورهای پیشرو بودن را در خود ارتقا دهند، عملکرد بهتری خواهند داشت، این نتیجه با نتیجهی بخشی از پژوهش ملک اخلاق و همکاران (2013) که وجود رابطهی مثبت بین استراتژی پیشرو و عملکرد نوآورانه را تأیید
میکند، همخوانی دارد. استراتژی تدافعی، روی عملکرد نوآوری و اثر منفی دارد، این نتیجه با نتیجهی بخشی از پژوهش ملک اخلاق و همکاران (2013) که وجود رابطهی منفی بین استراتژی تدافعی و عملکرد نوآورانه را تأیید
میکند. شرکتهای واردکننده فناوری (مقلدانه) نیز، صرف بهکارگیری این استراتژی در مقابل عدم بهکارگیری آن، نمیتواند تغییرات عملکرد نوآورانه را پیشبینی کند و رابطهای معناداری نیز ندارند، لذا مقلد بودن رابطهی مستقیمی با هیچیک از ابعاد عملکرد نوآورانه سازمان ندارد، برخلاف تصور شرکتهای واردکننده فناوری، بهصرف واردکننده بودن، عملکرد نوآوری و ظرفیت جذب بهبودیافتهای نخواهند داشت. به نظر میرسد این شرکتها پس از جذب نوآوری جدید برنامهای برای درونی کردن و ارتقا این نوآوری ندارند، بهتر است چنین شرکتهایی با ارتقا فناوری جذب شد، به افزایش ظرفیت جذب خود کمک کنند تا به این وسیله بتوانند عملکرد نوآوری خود را ارتقا دهند. البته مشخص است که افزایش ظرفیت جذب به هر طریقی میتواند در ارائه عملکرد بهتر مؤثر باشد.
آیا وضعیت ظرفیت جذب بین شرکتهای مستقر در پارک فناوری پردیس (با توجه به نوع استراتژی مورداستفاده آنها) متفاوت است؟ نتایج نشان میدهد که وضعیت ظرفیت جذب در بین شرکتهای مستقر در پارک با توجه به نوع استراتژی مورداستفاده آنها متفاوت است. نتایج این فرضیه با پژوهش تسای35 (2001)، مینباوا و همکاران (2003 و 2010)، مرادی و همکاران (1392)، لاوند ویندینگ36 (2006)، مرادی، عبداللهیان و صفردوست (1391) در زمینه رابطه بین ظرفیت جذب و عملکرد نوآورانه مطابقت دارد و در مقایسه با سایر استراتژیها، شرکتهای تدافعی پایینترین سطح ظرفیت جذب و شرکتهای مقلد بالاترین سطح ظرفیت جذب را دارند مقلد بودن یک شرکت علاوه بر اینکه با ظرفیت جذب رابطه دارد، میتواند تغییرات آن را تبیین کند. درواقع از میان سایر استراتژیهای نوآوری موردبررسی، تنها مقلد بودن است که روی ظرفیت جذب اثر مثبت دارد و این قضیه معقول به نظر میرسد زیرا مقلد بود یعنی تلاش برای کسب اطلاعات از بیرون، بهکارگیری و نهادینه کردن آنکه تداعیکننده مفهوم ظرفیت جذب میباشد. بهکارگیری مقلدانه، تغییرات ظرفیت جذب را نیز پیشبینی نمیکند و رابطه معناداری نیز با آن ندارد. این نتیجه به این معنی است که شرکت با واردکردن فناوری برتر از کشوری پیشرفته، قادر به افزایش سطح ظرفیت جذب فردی (توانایی و انگیزه کارکنان) و همینطور ظرفیت جذب سازمانی (یادگیری اکتشافی، تبدیلی و استخراجی) نمیباشد. میتوان اینچنین برداشت کرد که شرکت با واردکردن فناوری، دیگر تلاشی برای ارتقاء، شبیهسازی و درونی سازی آن به عمل نمیآورد و همچنین این کار باعث افزایش توانایی کارکنان یا انگیزه آنان نمیشود.
سؤال بعدی این بود که آیا ظرفیت جذب بر عملکرد نوآورانه مؤثر است؟ نتایج نشان میدهد که ظرفیت جذب رابطه مثبت و معناداری با عملکرد نوآورانه دارد و روی این عامل اثرگذار است، این نتایج در پژوهش مرادی و همکاران (1392) نیز تأییدشده است. بهطوریکه ظرفیت جذب
میتواند اثر زیادی بر عملکرد نوآورانه داشته باشد. پس اگر شرکتی ظرفیت جذب خود را ارتقاء دهد، میتواند عملکرد نوآورانه خود را نیز از این طریق بهبود و ارتقاء بخشد.
سؤال آخر این بود که آیا ظرفیت جذب بهعنوان نقش تعدیل گربین استراتژیهای و عملکرد نوآورانه بازی میکند؟ پس از بررسی نقش ظرفیت جذب بهعنوان متغیر تعدیلگر مشخص شد که در رابطه بین استفاده از استراتژی پیشرو و عملکرد نوآورانه، ظرفیت جذب میتواند نقش تعدیلگری داشته باشد بهطوریکه بهکارگیری استراتژی پیشرو و سطوح ظرفیت جذب، باهم میتوانند تغییرات زیادی از عملکرد نوآورانه را پیشبینی کنند.
ظرفیت جذب در رابطه بین بهکارگیری استراتژی تدافعی و عملکرد نوآورانه نیز نقش تعدیلی دارد، بهطوریکه با استفاده همزمان از سطوح ظرفیت جذب و استراتژی تدافعی، میزان اثر کاهنده و معکوس بهکارگیری استراتژی تدافعی بر عملکرد نوآورانه کاهش مییابد و ازاینروی شرکتهای تدافعی نیز مانند شرکتهای پیشرو با تلاش برای افزایش سطح ظرفیت جذب خود، میتوانند عملکرد نوآورانه خود را ارتقاء دهند.
درنهایت پیشنهاد کلی این است که بهتر است شرکتهای مستقر در پارک پردیس از استراتژی پیشرو بهعنوان استراتژی نوآوری خود استفاده کنند، پیشنهاد ویژه به مدیران این است که این استراتژی را بهعنوان استراتژی منتخب خود برگزینند و فاکتورهای آن را هرچه بیشتر در سازمان خود به اجرا درآورند. این فاکتورها برمبنای
منابع
1. ابراهیمی نژاد، مهدی، دهقانی سلطانی، مهدی. (1397). نقش قابلیتهای نوآوری فناورانه در ارتقاء عملکرد نوآوری شرکتهای دانشبنیان (مطالعهی شرکتهای مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران). پژوهشهای مدیریت عمومی، 11(41)، 109-183.
2. آقازاده، هاشم، مهدوي، غدير، الهي چورن، احمدرضا. (1394). بررسی استراتژیهای نوآوری در صنعت بیمه کشور با رویکرد اقیانوس آبی. فصلنامه علمی - پژوهشی پژوهشنامه بیمه، 30(1)، 214-187.
3. اکبري، مرتضي، ذره پرورشجاع، الهام، پاداش زيوه، حميد، عليزاده مقدم، شکوه السادات. (1397). تأثیر نوآوری باز وارد شونده و خارج شونده بر عملکرد نوآوری در شرکتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات. فصلنامه مدیریت توسعه فناوری، 6(2)، 184-157.
4. اکبری، مرتضی. ایمانی، صاحب. محمودی، رویا. (1396). اثرات ساختار شبکه، ذخیرة دانش و ظرفیت جذب بر عملکرد نوآورانه شرکتهای دانشبنیان. فصلنامه نوآوری و ارزشآفرینی، 6(12)، 1-20.
5. الهی، شعبان، کلانتری، نادیا، آذر، عادل، حسن زاده، محمد. (1394). رابطه میان زیرساختهای رایج نوآوری، ظرفیت جذب و عملکرد نوآورانه در سطح ملی. مجله مدیریت نوآوری، 4(4)، 30-31.
6. الحسینی المدرسی، سید مهدی. باقری قره بلاغ، هوشمند. غلامی، محمد رضا. محمدی، فاطمه (1399)، اثر
مشـتریمداری و قابلیـتهای زیـرساختی مدیریت ارتباط با
استراتژی پیشرو: ارتقاء تیم تحقیق و توسعه، ارائه محصولاتی جدید و بدیع، طراحی فرایندهای نوین، بهکارگیری تیم قوی تحقیقات بازار و کنکاشکنندگان محیطی و مطالعه روند فعالیت رقبا، تشکیل تیمی قوی برای بررسی روندهای محیطی و تغییرات تکنولوژیکی و از محدودیتهای تحقیق تعداد زیادی از شرکتهای موجود در آمار پارک پردیس، جز شرکتهای مرکز رشد بودند و هنوز بهقدری توسعهیافته نبودند که دارای استراتژی باشند و بتوان از آنها بهعنوان نمونه استفاده کرد.
مشتری با رفتار نوآورانه، فصلنامه نوآوری و ارزش آفرینی، 9(18)، 37-56.
6. الياسي، مهدي، صفردوست، عاطيه، محمدروضه سرا، مريم. (1397). بررسی نقش استراتژی نوآوری بر عملکرد نوآورانه سازمانها (موردمطالعه: شرکتهای دانشبنیان حوزه زیستفناوری). نشریه اندیشه مدیریت راهبردی، 12(1)، 202-183.
7. امینی، علیرضا، فتاحی، حمیدرضا، دولتشاه، پیمان. (1398). استراتژیهای نوآوری، موفقیت کارآفرینانه و نقش میانجی ظرفیت جذب دانش. فصلنامه پژوهشهای مدیریت منابع سازمانی، 9(4)، 21-21.
8. جعفری سنگری، ابراهیم، مرادی، بهرنگ، شیرخانی، مسعود، شیدایی اردستانی، فاطمه. (1393). بررسی رابطه بین فرصت های تکنولوژیکی، تاکیدات بازاریابی و عملکرد نوآورانه. مدیریت صنعتی (آزاد سنندج)، 112-195.
9. حجازی، اسد، نظرپوری، امیرهوشنگ. (1397). تحلیل تأثیر عوامل حمایتی سازمانی بر قابلیتهای نوآوری سازمان با در نظر گرفتن نقش میانجی ظرفیت جذب دانش. مجله مدیریت فرهنگسازمانی، 16(50)، 870-851.
10. خدایاری، فرانک، خدایاری، بهناز، نوری، فاطمه. (1398). بررسی تأثیر جهتگیری بازار بر استراتژیهای نوآوری. مجله مدیریت بازاریابی، 14(43)، 29-17.
11. خلیلی عراقی، منصور، برخورداری، سجاد، فتاحی، مریم. (1397). عوامل تعیینکننده ظرفیت جذب و نوآوری اقتصاد ایران (مطالعه موردی صنایع ایران). فصلنامه سیاستهای مالی و اقتصادی، 6(23)، 28-27.
12. خلیلنژاد، شهرام، دانشور، محمدرضا. (1396). تأثیر فرهنگ دانشمحور بر نوآوری راهبردی، ظرفیت جذب دانش و انعطافپذیری راهبردی. فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی، 8(30)، 63-43.
13. داوری، علی، رضازاده، آرش. (1393). مدلسازی معادلات ساختاری با نرمافزار PLS (چاپ اول): سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی.
14. رضائي، سجاد، جهانگيرپور، مهسا، موسوي، سيدولي اله، موسوي، سيدحشمت اله. (1393). نقش میانجی ویژگی شخصیتی وظیفهشناسی در رابطه بین گرایش به اعتیاد و عملکرد تحصیلی. اعتیادپژوهی، 1393(30)، 68-53.
15. سلیمی زاویه، سید قاسم. (1399). مروری بر انواع مدلهای نوآوری (ارائه مدل نوآوری جدید در فرآیند تولید). فصلنامه رویکردهای پژوهشی نوین در مدیریت و حسابداری، 4(27)، 61-40.
16. سیدعامری، میرحسن، عباسی، همایون، جمشیدی، عزت اله. (1398). بررسی اثر ظرفیت جذب و خلاقیت بر رفتار نوآورانه کارشناسان وزارت ورزش و جوانان ایران. نشریه مدیریت ورزشی، 11(3)، 546-521.
17. سیف الهی، ناصر، شفیعی نیک آبادی، محسن، مهاجر، سپیده، بیگی فیروزی، اله یاری، کریم، محمد حسین. (1398). تاثیر نوآوری باز بر عملکرد توسعه محصول جدید با تأکید برتأثیر ظرفیت جذب دانش. پژوهشهای مدیریت عمومی، 12(44)، 78-55.
18. صمدی، عباس، سهرابی، روح اله، عرفانی، فاطمه. (1397). بررسی رابطه بین هوشمندی فناوری و نوآوری استراتژیک در شرکت های مستقر در پارک های فناوری(مورد مطالعه: پارک فناوری پردیس)، پژوهش های مدیریت عمومی، 11(41). 111-147.
19. طالبی، کامبیز، صالحی، حسام. (1393). شناسایی رابطه سرریز دانش و عملکرد نوآورانه کسبوکارهای دانشبنیان فعال در حوزه فناوری اطلاعات. فصلنامه علمی پژوهشی توسعه کارآفرینی، 7(1)، 73-57.
20. طالبی، کامبیز. سخدری، کمال. تازیکه، مهیا (1397) چگونگی ایجاد کارآفرینی استراتژیک برای رشد کسبوکارها در صنایع غذایی ایران، فصلنامة نوآوری و ارزش آفرینی، 14. 1-20.
21. قادری، فرهاد. رحیم نیا، فریبرز (1400) تناسب استراتژیک بین استراتژیهای نوآوری و عملکرد کسبوکارهای دانشبنیان. فصلنامه رشد فناوری، 17(66)، 21-31.
22. حقشناس گربابی، محمد.، کیماسی، مسعود. (1396). شناسایی و ارائه چارچوب مؤلفههای نوآوری استراتژیک (موردمطالعه: پارکهای علم و فناوری تهران). فصلنامه مدیریت توسعه فناوری، 5(3)، 205-169.
23. محمدی، اسفندیار. شرفی، حید. ویسی، سعید (1396) تأثیر نوآوری استراتژیک بر تمایل به خرید مشتری: نقش تعدیلگری قابلیتهای نوآوری، فصلنامة نوآوری و ارزش آفرینی، 6(12)، 81-97.
24. محمدی، اکبر. رضایی آسیابر، بهنام. سحر، بابایی (1400) نقش تمرکز بر استراتژیهای نوآوری در تقویت تجاریسازی محصولات و خدمات در شرکتهای کوچک تا متوسط. مجله مدیریت بازاریابی، 16(53)، 35-50.
25. مرادی، محمود، محمدعلی، ولی پور، یاکیده، کیخسرو، صفردوست، عاطیه، عبداللهیان، فرزانه. (1392). بررسی نقش ظرفیت جذب دانش بر عملکرد نوآورانه سازمانها (مطالعه موردی: شرکتهای داروسازی و شرکتهای بیمه حاضر در بورس اوراق بهادار تهران). چشمانداز مدیریت بازرگانی، 1392(13)، 102-179.
26. مرادی، محمود، عبداللهیان، فرزانه، صفردوست، عاطیه. (1392). بررسی نقش ظرفیت جذب دانش بر رابطه بین یادگیری از خطاهای سازمانی و نوآوری سازمانی. مطالعات مدیریت (بهبود و تحول)، 19(69)، 149-121.
27. ملک اخلاق، اسماعیل، مرادی، محمود، مهدی زاده، مهران، درستکار احمدی، ناهید. (1392). گزینش استراتژیهای نوآوری با استفاده از رویکرد ترکیبی دلفی ـ فرایند تحلیل شبکه (موردمطالعه: شرکت مدیریت پروژههای ساختمانی ایران ـ مپسا). مدیریت بازرگانی، 5(3)، 172-145.
28. مظلومي، نادر، هرندي، عطااله. (1393). تبیین نقش هوشمندی راهبردی در عملکرد نوآورانه: با تأکید بر نقش میانجی سرعت تصمیمگیری راهبردی. مطالعات مدیریت راهبردی، 1393(20)، 148-129.
29. نقيزاده، محمد، طباطباييان، سيدحبيب اله، منطقي، منوچهر، حنفي زاده، پيام، نقي زاده رضا. (2012). الگوی افزایش ظرفیت جذب با تأکید بر جهتگیریهای راهبردی سازمان و ادراک مدیران از پویایی محیط؛ نمونه بنگاههای بخش الکترونیک هوایی. سیاست علم و فناوری، 4(4)، 37-25.
30. نیک رفتار، طیبه. (1397). تبیین رابطه عملکرد نوآوری بر عملکرد مالی با درنظرگرفتن متغیرهای میانجی عملکرد بازار و عملکرد محصول در صنعت نساجی. علوم و فناوری نساجی، 6(2)، 42-37.
31. Akman, G., & Yilmaz, C. (2008). Innovative capability, innovation strategy and market orientation: an empirical analysis in Turkish software industry. International journal of innovation management, 12(01), 69-111.
32.Al‐kalouti, J., Kumar, V., Kumar, N., Garza‐Reyes, J. A., Upadhyay, A., & Zwiegelaar, J. B. (2020). Investigating innovation capability and organizational performance in service firms. Strategic Change, 29(1), 103-113.
33. Cohen, W. M., & Levinthal, D. A. (1990). Absorptive capacity: A new perspective on learning and innovation. Administrative science quarterly, 128-152.
34. Ferreira, G. C., & Ferreira, J. M. (2020). Generational Diversity as a Moderator for the Relationship Between Absorptive Capacity and Innovation Performance at Family Firms Entrepreneurship and Family Business Vitality (pp. 85-111): Springer.
35. Ferreras-Méndez, J. L., Fernández-Mesa, A., & Alegre, J. (2019). Export Performance in SMEs: The Importance of External Knowledge Search Strategies and Absorptive Capacity. Management International Review, 59(3), 413-437.
36. Fornell, C., Larcker, D. F., 1981.” Evaluating structural equation models with unobservable variables and masurment error”. Journal of marketing research, pp. 39-50.
37. Gilbert, J. T. (1994). Choosing an innovation strategy: Theory and practice. Business Horizons, 37(6), 16-23.
38. Guan, J. C., Richard, C., Tang, E. P., & Lau, A. K. (2009). Innovation strategy and performance during economic transition: Evidences in Beijing, China. Research Policy, 38(5), 802-812.
39. Guo, B., Pérez-Castrillo, D., & Toldrà-Simats, A. (2019). Firms’ innovation strategy under the shadow of analyst coverage. Journal of Financial Economics, 131(2), 456-483.
40. Guo, R. (2019). Effectuation, opportunity shaping and innovation strategy in high-tech new ventures. Management Decision, 57(1), 115-130.
41. Hagedoorn, J., & Cloodt, M. (2003). Measuring innovative performance: is there an advantage in using multiple indicators? Research Policy, 32(8), 1365-1379.
42. Hung, R. Y. Y., Lien, B. Y.-H., Yang, B., Wu, C.-M., & Kuo, Y.-M. (2011). Impact of TQM and organizational learning on innovation performance in the high-tech industry. International business review, 20(2), 213-225.
43. Jun, J., Lee, T., & Park, C. (2020). The mediating role of innovativeness and the moderating effects of strategic choice on SME performance. Journal of Small Business Management, 1-21.
44. Karabulut, A. T. (2015). Effects of innovation strategy on firm performance: a study conducted on manufacturing firms in Turkey. Procedia-Social and Behavioral Sciences, 195, 1338-1347.
45. Kijkasiwat, P., & Phuensane, P. (2020). Innovation and Firm Performance: The Moderating and Mediating Roles of Firm Size and Small and Medium Enterprise Finance. Journal of Risk and Financial Management, 13(5), 97.
46. Kossyva, D., Sarri, K., & Georgolpoulos, N. (2014). Co-opetition: A business strategy for SMEs in times of economic crisis. South-Eastern Europe Journal of Economics, 12(1), 89-106.
47. Lane, P. J., Koka, B. R., & Pathak, S. (2006). The reification of absorptive capacity: A critical review and rejuvenation of the construct. Academy of management review, 31(4), 833-863.
48. Lendel, V., & Varmus, M. (2011). Creation and implementation of the innovation strategy in the enterprise. Economics and management, 16(1), 819-826.
49. Lichtenthaler, U. (2009). Absorptive capacity, environmental turbulence, and the complementarity of organizational learning processes. Academy of Management Briarcliff Manor, NY, 52(4), 822-846.
50. MALEK, A. E., Moradi, M., Mehdizade, M., & DOROSTKAR, A. N. (2013). Innovation strategies, performance diversity and development: An empirical analysis in Iran construction and housing industry. Iranian Journal of Management Studies (IJMS), 6, 31-60.
51. Martin-Rios, C., & Ciobanu, T. (2019). Hospitality innovation strategies: An analysis of success factors and challenges. Tourism Management, 70, 218-229.
52. Martínez-Pérez, Á., García-Villaverde, P. M., & Elche, D. (2016). The mediating effect of ambidextrous knowledge strategy between social capital and innovation of cultural tourism clusters firms. International
Journal of Contemporary Hospitality Management, 28(7), 1484-1507.
53. Minbaeva, D., Pedersen, T., Björkman, I., Fey, C. F., & Park, H. J. (2003). MNC knowledge transfer, subsidiary absorptive capacity, and HRM. Journal of international business studies, 34(6), 586-599.
54. Moser, M. R., & Morrissey, B. (1984). Achievement recognition in a research and development unit. Engineering Management International, 3(1), 49-54.
55. Müller, J. M., Buliga, O., & Voigt, K.-I. (2020). The role of absorptive capacity and innovation strategy in the design of industry 4.0 business Models-A comparison between SMEs and large enterprises. European Management Journal.
56. Olson, E. M., Walker Jr, O. C., & Ruekert, R. W. (1995). Organizing for effective new product development: The moderating role of product innovativeness. Journal of marketing, 59(1), 48-62.
57. Prajogo, D. I., Power, D. J., & Sohal, A. S. (2004). The role of trading partner relationships in determining innovation performance: an empirical examination. European Journal of Innovation Management, 7(3), 178-186.
58. Wu, S. H. (1989). The impact of knowledge distribution to industry innovation. In proceeding of industry managmen, Taiwan, Taiwan National University,7th conference.
59. Zahra, S. A., & George, G. (2003). Absorptive capacity: A review, reconceptualization, and extension. Academy of management review, 27(2), 185-203.
[1] . Guo
[2] . Martinez-pere
[3] . Kossyva
[4] . Ferreira
[5] . Ferreras
[6] . Zou
[7] . Malek akhlagh
[8] . Tugba Karabulut
[9] . Innovator
[10] . Guan
[11] . Imitator
[12] . Defender
[13] . Akman
[14] .Technology Importer
[15] . Innovative Performance
[16] . Hung
[17] . Product innovation
[18] .Cohen
[19] . Process innovation
[20] .Overall organizational innovation
[21] . Patent count
[22] . Patent citation
[23] . Hagedom & Cloodt
[24] . Wu
[25] . Absorbtive Capacity
[26] . Acquisition
[27] . Assimilation
[28] . Transformation
[29] .Exploitation
[30] . Minbaeva
[31] . Zahra & George
[32] . Lichtenthaler
[33] . Guan
[34] . Hung
[35] . Tsai
[36] . Lundvinding
|