Successful Cases of University and Industry Interaction
Subject Areas :hedayatollah jamalipour 1 * , masoud shafiee 2
1 -
2 -
Keywords: University Industry Interaction, Research and Development, Cooperation Model,
Abstract :
in this paper the interaction between university and industry for developed country has been studied. For this, we First have identified the fundamental parameters, which are important for this cooperation. Second the advantage and weakness of there parameter were recognized. We hope our officials and scientists would learn from these experiences and design a suitable model for university and industry relation for Islamic republic of Iran
1. تعامل مراکز تحقیقات صنعتی با دانشگاه، نیویورک،1984.
2. چشم¬اندازهای صنعتی نوآوری و تعامل با دانشگاه¬ها¬، واشنگتن، 1991.
3. خط مشی و راهبرد برای آموزش عالی، خط مشی و راهبرد برای شرگت¬ها، لندن، 1989.
4. سامانه¬های ملی نوآوری، تحلیلی تطبیقی، انتشارات دانشگاه آکسفورد،1993.
5. سامانه¬های ملی نوآوری در ایالات متحده، 1993.
6. سامانه¬های نوآوری در ژاپن: گذشته، حال و آینده، انتشارات دانشگاه آکسفورد، ص76، 1993.
7. شفيعي، مسعود، ارتباط صنعت و دانشگاه: آيندهاي تابناک پيشينهاي تاريک، انتشارات دانشگاه صنعتي اميرکبير، 1384.
8. شفيعي، مسعود، دانشگاه¬ها و تحقیقات صنعتی، انتشارات دانشگاه صنعتي اميرکبير،زمستان 1388.
9. گروپ .ه، گلرک. دب، شاسه. او، توانایی برای نوآوری و فنآوری برتر، انتشارات فیزیکا، هایدلبرگِ آلمان، 1992.
10. گزارش گروه کاری شماره 37 انجمن مدیریت تحقیقات صنعتی اروپا: بهسازی روابط دانشگاه و صنعت، پاریس.
11. گزارش گروه کاری شماره 4 انجمن مدیریت تحقیقات صنعتی اروپا: بهسازی روابط دانشگاه و صنعت، پاریس، 1972.
12. واحد هوشمند اقتصاد، لندن، 1984.
13. هم¬اندیشی انجمن مدیریت تحقیقات صنعتی اروپا درباره¬ی بهسازی روابط دانشگاه و صنعت، برکسل.
نمونههای موفق تعامل دانشگاه و صنعت
مسعود شفيعي* هدايت الله جمالي پور**
* استاد، دانشكدهی مهندسي برق، دانشگاه صنعتي اميركبير
** كارشناس ارشد، مركز تحقيقات سياست علمي كشور
mshafiee@aut.ac.ir h_jamalipoor@yahoo.com
تاريخ دريافت : 01/12/88 تاريخ پذيرش: 20/03/89
چکیده: در این مقاله نحوه تعاملات بين صنعت و دانشگاه در برخي از كشورهاي توسعه یافته جهان مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته، پارامترهاي اساسي موثر در اين ارتباط با توجه به ويژگيهاي اين كشورها شناسايي شده است. در این راستا همچنين تلاش شده است نقاط ضعف و قوت هريك از اين پارامترها كشف و بيان شود،تا در نهايت سياستگذاران و برنامه ريزان اين حوزه بتوانند الگويي مناسب براي ارتباط بخش صنعت و معدن با دانشگاه با توجه به محيط فرهنگي كشور طراحي، ارائه و بوميسازی نمايند. کلید واژه: ارتباط صنعت دانشگاه، تحقيق و توسعه، مدلهای ارتباطی. |
مقدمه
تمدن بشری طی دورههای متفاوت تکاملی، تجربیات گوناگونی از نحوه تعامل و ارتباط را آزموده است. امروزه جریان توسعه جوامع در حقیقت جریانی است که طی آن مقوله پژوهش در دو حوزه مشترک تولید (صنعت) و مبادله (اقتصاد) فعال است. طبق این تعریف، نقش و جایگاه مراکز علمی و دانشگاهی بعنوان تأمین کننده منابع انسانی و هدایت کننده جریان فناوری حائز اهمیت است. رشد توامان پژوهشگران دانشگاهی و صنعتی در بستر تعاملی پیوسته و مستمر، تجلی مییابد و آگاهی طرفین از حوزههای نوین مشترک، سرعت توسعه صنعتی را دوچندان میکند.
دانش، مادامی که در حوزه پژوهش و تحقیقات بنیادی مطرح شود از چشم اندازی نامشخص و با ریسک بالای
سرمایهگذاری همراه است. اما زمانی که کاربردی شده و در حوزه فناوری و صنعت بصورت کالا یا خدمات تجلی یابد، قابلیت ثروت آفرینی و ارزش گذاری اقتصادی پیدا میکند. به بیان دیگر، صنعت همان بستر واقعی ارتباط دهنده پژوهش و اقتصاد در چرخه تکامل است. از این رو تقویت و گسترش ارتباط سازمانی و برقراری تعامل میان نیرویهای انسانی دو حوزه صنعت و دانشگاه، بعنوان یکی از رویکردهای اصلی کشورهای پیشرفته و درحال توسعه است.
در مقاله حاضر با توجه به اهمیت و نقش ارتباط صنعت و دانشگاه در توسعه ملی، سعی شده است برخی از الگوهای عملی ارتباطی کشورهای توسعه یافته که در راستای ایجاد و گسترش ارتباط صنعت و دانشگاه طراحي و اجراء شده است مورد بررسی قرار گیرد.
1. پارمترهای موثر در ایجاد ارتباط بین صنعت و دانشگاه
در رابطه با تعامل دانشگاه و صنعت در كشورهاي مورد مطالعه پارامترهاي زير بعنوان پارامترهاي اساسي در نظر گرفته ميشوند:
تبادل نیروی انسانی بین دانشگاه و صنعت
فعالیتهای تحقیقاتی مشترك و راهاندازی آزمايشگاههاي تحقیقاتی مشترك
برگزاری دورههاي آموزشي صنعتي براي دانشجويان
تاسيس شركتهای آموزشي مشترک
برگزاری دورههاي آموزشي علمی کاربردی براي کارکنان بخش صنعت
· الگوی بازدید اساتید و دانشجویان دانشگاه از صنعت و بالعکس
· انتقال فناوری
2. تبادل نیروی انسانی بین دانشگاه و صنعت
آسانترین و معمولترين شكل همکاری دانشگاه و صنعت، بازديد دانشگاهیان از صنعت و بازدید صنعتگران از دانشگاهها است. در مرحله بعد انجام فرصت تحقیقاتی (با حقوق) به اساتید دانشگاهي برای حضور و فعالیت در صنعت ميباشد. مزاياي اصلي چنين تبادلهاي موقتي مبادله ايدهها و يادگيري مهارتهاي جديد به همراه بهبود درك متقابل و كاهش موانع ميباشد. كادر صنعتي ميتواند براي دانشگاهها دسترسي به مهارتهاي نادر و تجربه عملي را فراهم كند و كادر دانشگاهي ميتواند در انگيزه دادن به محققان صنعت و دسترسي آنها به دانش روز كمك كند. آنها همچنين ميتوانند به بخش صنعت در زمينه جذب فارغالتحصيلان نخبه كمك نمايند. در جدول 1 حقوق و مزایای اساتید دانشگاه و مدیران صنعت در کشور آلمان مقایسه شدهاند.
در این بین احتمال دارد به خاطر مزایای مالی بخش صنعت مشكلات قابل ملاحظهاي براي دانشگاهها به واسطه از دست دادن كادر علمي سطح بالای خود بوجودآید. نمونهاي از تفاوت شرايط استخدام اساتيد و مديران تحقيقاتي بخش صنعت در جدول 1 ارائه شده است. در تعدادي زيادي از دانشگاهها، سيستمهاي ارزشيابي دانشگاهي امتياز و ارزش لازم را به تجربه در صنعت نمي دهند. به همین خاطريك محقق دانشگاهي ترجيح میدهد فرصت تحقیقاتی خود را به جاي
فعالیت دربخش صنعت در دانشگاه ديگري سپری کند تا بتواند علائق علمي خود را گسترش دهد. اما در این بین تعدادی از كشورها (سوئيس، فنلاند و سوئد) به اساتيد دانشگاهها مرخصيهاي يك تا سه ساله ميدهند كه در اين مدت زمان آنها ميتوانند همراه با حفظ جايگاه دانشگاهي خود در صنعت نيز كار كنند.
در برخي از كشورها مانند فرانسه نيز اساتید دانشگاه بدون تعهد تدريس، ممكن است در بخش صنعت فعالیت کنند. در اين كشور شركتي مانندA مشوق مبادله پرسنل با مركز ملي تحقيقات علمي است و در حال حاضر دهها تن از كارمندان مركز ملي تحقيقات علمي در آزمايشگاههاي شرکت Aكار ميكنند. اين خطر وجود دارد كه مركز ملي تحقيقات علمي تعدادی از محققین زبده خود را كه موقتاً به آزمايشگاههاي صنعتي فرستاده ميشوند از دست بدهد ولی اغلب اوقات كادر علمي دانشگاهي كه به بخش صنعت ميروند موقعيت شغلي خود را در دانشگاه حفظ ميكنند و پس از مدتي به دانشگاه باز ميگردند.
در کشور امریکا نیز نمونههاي خوبي از حضور و موفقيت كادر صنعتي در دانشگاهها جهت كمك به انتقال فناوري وجود دارد. بعنوان مثال يك نفر از كادر شركت جانسن متي مدت دو سال را در دانشگاه ايالتي ميشيگان گذراند و درباره اثرات نمونههاي
جدول 1. مقايسه شرايط استخدامی كادر تحقيق و توسعه درصنعت و دانشگاه در كشور آلمان
حقالزحمه | امنيت شغلي | حقوق بازنشستگي |
در دانشگاه: حقوق اساتيد در سطح ملي بوسيله دولت و با كمترين انعطافپذيري تعيين ميشود. فرصتهاي محدودي جهت كسب درآمد بيشتر عمدتاً از طريق قرارداد با صنعت وجود دارد |
اساتيد بطور دائمي استخدام ميشوند. سن بازنشستگي 65 سال است. اساتيد دانشگاهی معمولاً از نظر موقعيت اجتماعي بالاتر از همكاران خود در صنعت به حساب میآیند. |
حقوق بازنشستگي به خوبي تعريف شدهاند و 75% حقوق زمان كار ميباشند. |
در صنعت: حقوق مديران تحقيقاتي توسط قراردادهاي شخصي تعيين ميشود و معمولاً بالاتر از حقوق اساتید دانشگاه است ولي 50%-25% حقوق معمولاً مشروط به كسب سود شركت است.
|
امنيت شغلي مديران سطوح اول و دوم محدود است. ميزان بازخريد كاركنان معمولاًبه ازاي هر ماه كاري يك ماه حقوق است. بسياري از مديران تحقيقاتي زود بازنشسته ميشوند (يعني بين 55 تا 60 سال) |
پرداخت بازنشستگي عادي بيمه اجتماعي معمولاً به اضافه يك حقوق بازنشستگي از طرف شركت مربوطه وجود دارد كه مقدار اين حقوق وابسته به نوع شركت تفاوت زيادي ميكند. اين دو مقدار روي هم به ندرت از 50% حقوق زمان كار بالاتر ميروند. |
قابل حل پلاتين روي محيط بيولوژيكي آموزش ديد. اين امر در سالهاي بعد عامل كليدي در راه اندازی يك خط توليد جديد با فناوری نو در شرکت جانسن متي بود.در خط توليد جديد اين شركت كه از طريق تجاري سازي علم و انتقال فناوري صورت گرفته بود داروهاي شيميايي با محتوي پلاتين تولید ميشد توليد اين داروها علاوه بر كسب شهرت و درآمد براي اين شركت، كمك شاياني به پزشكان براي درمان مناسب بيماران ميكرد.
یکی دیگر ازاشکال تبادل نيرو انسانی بین دانشگاه و صنعت انتقال دائمي پرسنل ميباشد. چنين تبادلی به خاطر انتقال وظايف و تغيیر صندوق بازنشستگي افراد با موانع نسبتاً زيادي مواجه است.
موانع فرهنگي و ساختاري نيز یکی دیگر از مشکلات ارتباط صنعت و دانشگاه است تنها در نيمي از شركتهاي اروپايي داشتن تجربه صنعتي بعنوان امتيازي جهت پيشرفت در محيط دانشگاهي ميباشد درحالی که کلیه تجربیات بخش صنعتی توسط بخش مهندسی پذيرفته ميشود.
در حال حاضردر برخی از کشورها نیزجابجایی از بخش صنعت به دانشگاه بدليل پایينتربودن حقوق و دستمزد در دانشگاهها متوقف و يا به سختي صورت ميگيرد. در اكثر كشورها حقوق و دستمزد در دانشگاهها بین10% تا 30% پايينتر از بخش صنعت است، جابجايي كادر علمي به بخشهای صنعت نيز با موانعي از قبيل تفاوت ساختار،تفاوت شيوهها و روشهاي كار و مشكلات ناشي از تطابق كادرعلمي با الگوي محيط صنعتي مواجه است.
در سالهای اخیر اختلاف حقوق بين بخشهاي صنعت و دانشگاه بخش كوچك ولي مهمي از كادر علمي با تجربه دانشگاهها را به سوي بدست آوردن سِمَتهاي عاليتر در بخش صنعت متمايل کرده است. برخورداري از جایگاههای عالي علمي نيز اين تصور را بوجود ميآورد كه فرصتهاي شغلي در صنعت ممكن است بهتر باشد. روشهاي استخدامي پيشرفته و اغلب متفاوت كه توسط تعدادي از بخشهاي صنعتي براي فارغالتحصيلان و كادر دانشگاهي در زمينه مهارتهاي نادر بكار ميرود به ضرر دانشگاهها ميباشد. هم كنون اكثر دانشگاههاي اروپا به اين معضل مبتلا شده اند و این اتفاق باعث شده تحقيقات دانشگاهی در برخي از كشورهاي اروپايي دچار آسیب شود. برخي از كشورها از جمله كشور آلمان براي عبور از اين بحران با هدف حل مشكلات بخش صنعت و كاربردي كردن علم در دانشگاهها اقدام به استخدام كادر صنعتي در دانشكدههاي مهندسي كرده است. اين اقدام با هدف تأثیر پذیری متقابل و تعامل دوطرفه است که میتواند برای هر دو طرف سودمند باشد.
یکی از نمونههای مناسب تعامل دانشگاه و صنعت کشور ژاپن است، در اين كشور صنايع پرسنل خود را با حمايت مالي به مدت يك يا دو سال به دانشگاهها ميفرستند تا مجدداً در يك محيط علمي قرار گيرند و با پيشرفتهاي تحقيقاتي جديد آشنايي پيدا كنند و دانش لازم وتكنيكهاي علمي جديد را كسب كنند. چنين تبادلهايي ارتباط بين صنعت و دانشگاه را قويتر ميكند. در كشور ژاپن براي جلوگيري از افت علمي دانشگاهها اساتيد دانشگاههاي ملي و عمومي از مشاوره دادن وكار در صنعت منع ميشوند و نسبت به رقابتصنعتي موقعيتي بيطرفانه دارند. در اين كشور اساتيد فعال ممكن است چندين محقق بخش صنعت را در گروههاي تحقيقاتي خود بكارگيرند.
يكي از ويژگيهاي محققان ژاپني اين است كه اين محققان نسبت به دانشمندان آمريكايي، انگليسي، فرانسوي و آلماني تمايل بيشتري دارند كه مدتي را در كشورهاي دیگر فعالیت علمی نمایند و از پيشرفتهاي علمي اين كشورها آگاه شوند، در حاليكه دانشمندان اين كشورها كمتر تمايل دارند در ژاپن فعاليت علمي نمايند. ژاپنيها آگاه هستند كه تبادلات علمي در سطح بينالمللي بین دانشمندان، بسیار برای این کشور با اهمیت است زيرا اين كار براي نوآوري و ابداع مناسب ميباشد.
بدون شك تجربيات مختلف محققان در داخل و خارج بخش صنعت اغلب براي دستيابي به موقعيتهاي سطح بالاي صنعتي لازم است، الگوهاي تبادلي ميتوانند جهت فراهم کردن فرصتهاي مربوطه به منظور افزايش تجربه و به تبع آن رشد صنعت مفيد باشند.
3. فعالیتهای تحقیقاتی مشترك و راهاندازی آزمایشگاه های تحقیقاتی مشترک
استخدام پاره وقت كادر صنعتي در دانشگاهها و نیز كادر علمي در صنعت براي يك يا دو روز در هفته يا براي مدت مشخصي، یکی از راههای مناسب همکاری است. اين موارد از شكلهاي باارزش و داراي قابليت جهت همكاري بين صنعت و دانشگاه ميباشند.
موقعيت علمی و جایگاه اساتید بازديد كننده ميتواند براي يك محقق صنعتي بسيار تحريك كننده باشد. و اين امكان را بوجود میآورد كه صنعت توسعه پیدا کند. اين امر همچین ميتواند منبع مفیدی از ايدهها و روشهاي جديد براي محققین بخش صنعت فراهم آورد، بهعلاوه چنين الگويي ميتواند براي شركت مورد نظر، دسترسي آسان به فارغالتحصيلان آموزش ديده را بصورتي منظم فراهم كند. و بالاخره اين مسئله میتواند انگيزهاي جهت آغاز برنامه تحقيقاتي مشترك بين دو بخش مذكور باشدكه مزايايي را براي هر دو بخش در بر خواهد داشت.
بنظر میرسد تحقق این الگو ميتواند برای توسعهی صنعت، بسیار مفید باشد. يكي از بهترين شیوههای این الگو این است که صنعت اجازه دهد محققان خود بصورت پاره وقت در دانشگاهها فعالیت داشته باشند. اجرای این شیوه میتواند به پویایی هر دو بخش کمک کند و مشكلاتی از قبیل انتقال دانشگاهیان به صنعت وتخلیه دانشگاهها از نیروی کیفی و نیز اختلافات تفاوت حقوقها وانتقال صندوق بازنشستگي را در پی ندارد.
يكي از بهترين روشهای ارتباط دانشگاه با صنعت که در کشور انگلستان اجرا میشود تبادل مستقيم محققان بصورت پاره وقت با حفظ حقوق است بطوريكه يك محقق صنعتي بعنوان نمونه يك روز در هفته را در دانشگاهي ميگذراند و در عوض يكي پژوهشگر علمي دانشگاه نيز زمان مشابهي را در شركت مورد نظر كار ميكند. نمونههايي از اين نوع ارتباطات را ميتوان در جدول 2 مشاهده کرد. برای مثال وقتي شركت جانسنمتي تصمیم به توليد داروهاي جديد مبتني بر سيس – پلاتين و تركيبات مربوطه به آن را گرفت و بررسيهاي داخلی شرکت نشان داد تمام تخصصهاي مورد نياز در شركت وجود ندارد، لذا يك آزمايشگاه تحقیقاتی مشترك بین این شرکت و دانشگاه وابسته به مؤسسه ساري روبنز ايجاد گرديد. بطوريكه دسترسي كامل به تخصص بيولوژيكي مورد نیاز بوجود آمد. كادر علمي دانشگاه مذكور از ارتباط با شركت جانسنمتي نفع بردند اين نفع شامل بازديد از مركز فناوري جانسنمتي، سرپرستي پروژههاي دانشجويي مشترك از قبيل اعطاي پاداش كيس1 توسط شركت، نشستهاي مربوط به بازبيني پروژه و دسترسي به بسیاری از تسهيلات موجود در جانسنمتي بود. علاوه بر آن دانشجويان این دانشگاه دورههاي آموزشي صنعتي خود را با كاركردن در مركز فناوري جانسنمتي گذراندند.
يك نمونه جالب دیگر از همکاری دانشگاه و صنعت، همكاري مؤثر بين كارخانه ولوو و دانشگاه فناوري چالمرز کشورر سوئداست این همکاری ناشی از نياز شرکت ولوو به كاركناني با قابليت بالا و تخصصهاي جديد نشأت گرفت. اين پروژه هم براي دانشگاه و هم براي شركت مذكور بسيار مفيد بود. دراين نمونه در مواردي اساتید و مهندسان پروژه بصورت 50:50 توسط كارخانه و دانشگاه مورد استفاده قرار میگیرند. جدول 3 نحوه همکاری این دو را نشان میدهد.
جدول 2. الگوي ارتباط دپارتمان بازرگاني و صنعت انگلستان1
اهداف: تشويق انجام تحقيقات داراي اولويت با هدف توسعهی توليد محصولات، توسعهی فرآيندها و سرويسهاي جديد توسط صنعت. تحريك افزايش واقعي در بخش تحقيق و توسعهی صنعت كمك به صنعت جهت بهرهبرداري از پيشرفتهاي علوم پايه و آگاهي دادن بيشتر به دانشمندان در مورد نيازهاي صنعت از طريق تقويت ارتباط بين صنعت، تحصيلات تكميلي و تیمهاي مشاوره تحقيقاتي. توسعهی فناوريهاي نوین دانش محور. ويژگيها: برنامهها كه شامل تعدادي پروژه ميشوند معمولاً حداقل 3 تا 5 سال دنبال ميشوند كه بيش از زمان لازم براي پروژههاي دكترا ميباشد. پيشنهادهاي مربوط به برنامههای توسعه ميتواند از طريق صنعت، دانشگاه يا دولت باشد. برنامههاي ارتباطي معمولاًشامل يك يا چند كارخانه با يك يا چند دانشگاه ميشود. بعنوان مثال برنامه الكترونيك مولكولي شامل شركتهاي قطعات فيليپس و تورن اي ام آي و دانشگاههاي دورهام، هال و آكسفورد و همچنين كالج ملكه مري در لندن ميگرديد. مديريت مسئوليت برنامهها بر عهده يك سازمان دولتي يا هيئت مشاوره تحقيقاتي ميباشد و همكاري از طريق تشکیل یک کار گروه شامل نمايندگان صنعت، دولت و تحصيلات تكميلي دانشگاه صورت ميگيرد. تأمين مالي: دولت تا 50% مخارج را تأمين ميكند. |
[1] 1.CASE (Co- operative Award in Science and Engineering)
جدول 3. نحوه ی همكاري بين شركت ولو ودانشگاه فني چالمرز در زمينه علم مواد
اهداف: تربيت كاركنان شرکت با قابليت تخصصهاي مربوطه به فناوري كارخانه ولوو، این آموزشها در راستای ارتقا روشهاي توليد محصول با هدف عملكرد بهتر، هزينه كمتر و وزن كمترصورت میگیرد. موضوعات مورد علاقه دو طرف: آيروديناميك، شكلدهي ورقههاي فلزي، مجتمع کردن اتوماتيك كاهش سروصدا، اصطكاكشناسي، احتراق، تجزيه خروجي اگزوز، كنترل خوردگي و آلياژهاي سبك. مزاياي اين همكاري براي دانشگاه چالمرز: سرمايهگذاري توسط كارخانه ولوو در زمينه تأمین تجهيزات، پرسنل و ايجاد محيطي مناسب جهت مطالعه فناوري سطح بالا با تأكيد ويژه برسائيدگي در اثر اصطكاك، بصورت مكانيكي و در اثر خوردگي. مكانيزم: اختصاص فضاي آزمايشگاهي مناسب در پارك علمي دانشگاه چالمرز. خريد ميكروسكوپها و تجهيزات آناليز سطح. استخدام فارغالتحصيلان دانشگاه چالمرز جهت تأمين نيروي انساني مورد نیاز. همكاري محققان كارخانه ولوو با محققان دانشگاه چالمرز و دانشجويان بخش تحقيقات نتايج: تأمين تجهيزات جديد و به روز براي اساتید دانشگاه( حتی آنهایی که کارخانه ولوو در آن مشارکتی ندارد). دسترسی کارخانه ولوو به طيف وسيعي از امکانات موجود در دانشگاه چالمرز. امکان ارتقای كيفي فارغالتحصيلان دانشگاه از این همکاری و انتقال تجربیات صنعتی. فراهم کردن نمونههاي آموزشي با ارزش از طراحي مهندسي جديد براي استفاده دانشگاه چالمرز. |
يكی دیگر از نمونه موفق ارتباط صنعت و دانشگاه را در اروپاي مركزي میتوان دید این ارتباط بين سازمان ميكروالكترونيك، دانشگاه فني اسلوواكي واقع در براتيلا و شركت تسلا صورت گرفته است. تسلا يك شركت بزرگ تولید وسایل الکترونیکی است و دانشگاه مذكور نيز متخصصاني با دانش روز جهت توليد وسايل الكترونيكي را آموزش ميهد. در آغاز همكاري توافق شد دانشگاه بر روي آن دسته از پروژههاي دانشجويي مقاطع پايين كه مشكلات عملي فوري تسلا را حل ميكنند. متمركز شود. مدتي بعد اين همكاري به حد مشاركت در پروژههاي تحقيقاتي بزرگ گسترش يافت و از 1987 يك آزمايشگاه مشترك در دانشگاه فني اسلوواكي جهت طراحي مدارهاي يكپارچه تأسيس گرديد.
با تاسیس این آزمایشگاه، تبادل محقق بین دانشگاه و شرکت شکل مناسبی به خود گرفت و منافع هر دو سازمان تأمین شد و مزايای يكسانی برای هردو بوجود آمد.
4. دورههاي آموزشي صنعتي براي دانشجويان
فعاليتهاي اوليه در اين زمينه که توسط دولت، موسسات مالی و شركتهاي صنعتي انجام ميشود در رفع پيشداوريهاي دانشگاه در مورد صنعت كمك ميكند. برگزاري دورههاي آموزشي صنعتي براي دانشجويان مقاطع تحصيلي مختلف به درك متقابل بين بخش صنعتي و دانشگاه کمک میکند. برگزاری این دورهها سهم با ارزشي در تدوين محتواي دروس دانشجويان دارند وآنگهی برگزاري اين دورهها شناخت دو بخش صنعت و دانشگاه را از یکدیگر افزايش ميدهد لذا بايد برگزاري اين دورهها را تقويت كرد.
برگزاری این دورههاي آموزشي صنعتي يك امر عادي در اكثر كشورهای صنعتی ميباشد. بعنوان مثال در انگلستان بيش از 20% دانشجويان مهندسي و حدود 50% دانشجويان دانشگاههاي (پليتكنيك) انواع مختلف دروس فشردهی مربوط به دورههاي آموزش صنعتي را میگذرانند. علاوه بر دورههاي فشرده درجه يك، الگوهاي كيس در کشور انگلستان و سيفر1 در کشور فرانسه براي بسياري از دانشجويان تحصیلات تکمیلی اين امكان را فراهم ميكند كه بخشي از دوران آموزشی خود را در يك آزمايشگاه صنعتي با كار كردن بر روي بخش مناسبي از پاياننامه خود كه ميتواند ارتباط مستقيمي با صنعت داشته باشد بگذرانند و از امکانات و تجهیزات آزمایشگاهها در راستای انجام تحقیقات خود بصورت رایگان استفاده نمایند. اين الگوها قطعا تأثير آشكاري بر آگاهي دانشجويان از صنعت میگذارد و به آنها فرصتی میدهد تا ارتباط تكنولوژيكي فعاليت علمي خود را بدانند و تخصصهاي خود را هر چه بيشتر با نيازهاي صنعت سازگار نمايند. علاوه برآن، اين امر ميتواند به درك بهتر تفاوتهاي بين محیط بخش صنعت و محيط دانشگاهی کمک کند. این تعاملات آموزشی علاوه براینکه برای محققان دانشگاهي منافعي مادی و معنوی به همراه دارد، فرصت خوبي را نيز براي سازمانهاي صنعتي فراهم ميكنند تا استعداد دانشجو را از لحاظ مناسب بودن براي فعاليت در سازمان خود ارزيابي نمايند.
در بسیاری از موارد بخش صنعت ترجيح ميدهد تمام هزينه يك دانشجوي دكترا را تأمين كند يا يكي از محققان صنعتي خود را موقتاً به دانشگاهي بفرستد تا تحقيقاتی را در زمينه ی كه مورد نیاز صنعت است انجام دهدو نتایج آن در بخش صنعت مورد استفاده قرار گیرد. باید اذعان کرد، اگر دورههای آموزشی فیمابین صنعت و دانشگاه به خوبي سازماندهي نشوند ميتوانند براي ارتباط صنعت و دانشگاه مضر باشند. مسئوليت سازماندهی و مديريت مناسب برگزاری این دورهها برعهده هر دو بخش مذكور است.
یکی از شرکتهای که در زمینه برگزاری دورههای آموزشی صنعتی برای دانشجویان فعالیت میکند شركت اكومت است این شرکت منابع مالي مورد نياز را جهت وارد شدن دانشجويان و اساتید دانشگاهي به آزمايشگاههاي صنعتي اتحاديه اروپا (مانند يوايتيپيها) تأمين ميكنند.
یکی از موارد مهمی که در برخی کشورهای صنعتی صورت میگیرد انجام تحقیقات مربوط به پاياننامهها در آزمايشگاههای صنعتي شركتها است. اين مسئله ميتواند یکی از راههای مهم همكاري مشترك صنعت و دانشگاه باشد. موضوع تحقيق بايد مورد علاقه شركت مورد نظر و دانشگاه مربوطه باشد و بايد بر موانع اساسي در هر دو بخش علمي و صنعتي تاکید داشته باشد. زيرا در دانشگاه ممكن است تصور شود چنين پاياننامههایي از كيفيت پاييني برخوردار هستند و در صنعت ممكن است كسب مدرك علمي بعنوان يك علاقه شخصي غير مربوط با نيازهاي شركت در نظر گرفته شود. به منظور برآورده کردن اهداف علمي و صنعتي در این نوع همکاریها، توصيه ميشود هر دو بخش صنعت و دانشگاه مديريت اين كار را بعهده بگيرند تا این تحقیقات علمی با خطای کمتری صورت گیرد.
یکی از دورههای آموزشی که در کشور انگلستان صورت میگیرد طرح آموزشي مشترك بخش بازرگاني و صنعت است اين دورهها توسط شوراي تحقيقات مهندسي و علوم فيزيك با مشارکت دانشگاهها و سازمانهاي تحقيقاتي صنعتي برگزار میشوند. در این روش دانشجويان تحصيلات تكميلي، تحقيقات مرتبط با صنعت را در سازمانهاي تحقيقاتي صنعتي انجام ميدهند و دانشگاهها بر روند اخذ مدارك آنها نظارت علمي ميكنند. این روش با هدف كابردي كردن دانش و فراهم کردن آموزش مرتبط با نیاز صنعت صورت ميگيرد، انجمن برق و مركز تحقيقات آب انگلستان دو سازمان از اولين سازمانهايي هستند كه در اين طرح مشاركت کردند.
يكی ديگر از روشهای ارتباط صنعت با دانشگاه روش آموزش دو طرفه است در این روش دانشجويان مدتي از وقت خود را در صنعت و بخشي از آن در دانشگاه ميگذرانند.
در اين الگوي ارتباطي كه در کشور انگلستان بيشتر رايج است، مكانيزمهاي ارتباط سازماني بين صنعت، دانشگاه، هيئتهاي مشاوره تحقيقاتي و ساير مؤسسات تحقيقاتي فراهم ميشود. مهمترين نقطه ضعف اين الگو تشريفات اداري دوگانه نحوه تأمين منابع مالي توسط بخش بازرگاني و صنعت و شوراي تحقيقات مهندسي و علوم فيزيك ميباشد.
یکی از روشهای خوب و موفق همكاري بين دانشگاه و صنعت، همكاري بین شرکت شل در تورنتو و دانشگاه پلي تكنيك شفيلد است. این همکاری با توجه به درخواست و نیاز شرکت شل برای ایجاد روش جديد تجزيه و تحليل تزريق جريان صورت گرفت. نحوه ی ارتباط وهمکاری در جدول4 آمده است.
هدف از اين همكاري، توسعه روش تجزيه و تحليل تزريق جريان برای رقيق شدن مواد روانساز در موتورهاي احتراق داخلي بود. اين پروژه بعد از حضور يافتن يكي ازمحققان شركت شل در كنفرانسي كه در آن روش مذكور توسط يك استاد دانشگاه توصيف ميشد آغاز گرديد.
یکی دیگر از شیوههای همکاری دانشگاه با صنعت روش دانشگاه امسيمستر كانادا است در این روش برای يك دوره آموزشی پنجساله مهندسي و مديريت، اساتيدي را بطور موقت از صنعت در دانشگاه استخدام ميكند. در سال آخر اين دوره دانشجويان بعنوان عضوي از يك گروه وارد پروژههای صنعتي میشوند. استاد مذكور این پروژهها را مديريت کرده و در این راستا این دانشجویان را راهنمايي مينمايد. يكي از گروههای موثر
[1] 1. CIFRE ( Convention Industrialles de Formation par la Recheche)
جدول4. مطالعات گسترده موفق بخش تحقيقات شركت شل
اهداف ارزيابي سودمندي روش تجزيه و تحليل تزريق جريان براي شركت شل مرحله شروع: توصيف روش جديد در كنفرانس توسط استاد دانشگاه. مكانيزم: پروژههاي دانشجويي مربوطه با عناوين زير توسط شركت شل حمايت شدند: تجزيه و تحليل تزريق جريان براي بررسي ويژگيهاي نمونههاي که در محيطهاي غير مايع بصورت حرارتي و با اكسيد كردن رقيق شدهاند. تجزيه و تحليل تزريق جريان همراه با آشكارسازي فلوئورسانس براي بررسي كامل ويژگيهاي محتواي نيتروژن مايع. آشكارسازي از طريق نورافشاني شيميايي براي تجزيه و تحليل تزريق جريان و اچپي ال سي1. بررسي ويژگيهاي اسيدهاي كربوكسيلي و آلوئيدي در روغنهاي موتور. مزاياي همكاري: بورس سه مدرك دكترا در شيمي تجزيه براي كساني كه زمان تحصيل شان چند دوره در شركت شل گذراندهاند. همراهی و کمک مالی شركت شل در زمينه جهتگيريهاي آيندهبراي اين جنبه از علم تجزيه. تهيه تجهيزات توسط شركت شل جهت استفاده در دانشگاه. اعطاي هزینههای پذيرش بيشتر دانشجو در دانشگاه. تدارك مهارتهاي جديد و ابزار تجزيه جهت حل مشكلاتي كه تاكنون در صنعت وجود داشتهاند. پيشرفت دانش شركت شل در مورد فرآيند رقيق شدن مواد روانساز در موتورهاي احتراق داخلي. |
در هدایت انجام این پروژهها تیم مشاوره صنعتي است این تیم شامل افرادي از بخش صنعت ميباشند كه به دانشجویان عضو گروه، مشاوره تخصصي ميدهند.
5. تأسيس شركتهای آموزشي مشترک
یکی دیگر از الگوهای نسبتا موفق ارتباط دانشگاه با صنعت ايجاد شركتهای آموزشي مشترک است. اين الگو ابتداءتوسط كنسول تحقيقات مهندسي و علوم كشور انگلستان در سال 1974 ايجاد گرديد تا مشاركت فعالي را بين شركتهاي صنعتي و دانشگاههاي بوجود آورد. اين شركت با دریافت نیازهای بخش صنعت و سازماندهی آن در غالب برنامهها و پروژهای مختلف و عرضه آن به متخصصان و محققان دانشگاهی بعنوان نقش واسط و حلقه اتصال دانشگاه و صنعت فعاليت ميكند.
نوع فعالیتهای این شرکت با هم تفاوت دارد. بطور مثال در يك نمونه از برنامههای آموزشي این شرکت، با تعدادي از فارغالتحصيل دانشگاهی برای يك دوره سه ساله قرارداد بسته ميشود. اين فارغالتحصيلان توسط دانشگاه مربوطه برای دادن مشاوره به شركت مورد نظر اعزام ميشوند و توسط شرکت، حقوق1كامل و معادل پرسنل صنعتي به آنها پرداخت ميشود. آنها حدود 90% از زمان كاري خود را در شركت ميگذرانند و بقيه زمان خود را براي دنبال کردن برنامه مطالعات مرتبط با نیازهای شرکت در دانشگاه بسر میبرند .
به این افراد همكاران شركت آموزشي ميگويند. آنها ممكن است براي مدارج بالاتر ثبت نام كنند به شرطي كه با دستيابي به اهداف شركت مربوطه سازگار باشد. در اين الگو دانشگاه بر اجرای پروژههای مهم صنعتي، توسط كادر علمي ارشد كه يك يا دو روز از ماه را در شركت آموزشي ميگذرانند، نظارت ميكند. همچنین براي آن دسته از محققان صنعتي كه قرار است بخشي از وظايف كادر علمي را به عهده بگيرند تا آنها براي فعاليت در شركت آموزشي وقت آزاد داشته باشند، بودجه مورد نياز فراهم ميشود. هر برنامه توسط كميتهاي متشكل از كادر شركت و دانشگاه و يكي از مديريت شركت آموزشي انگلستان به صورت دورهای هر چهار ماه يك بار مورد بازنگري قرار میگیرد تا به روز شود و پيشرفت كار سرعت بیشتری به خود بگیرد.
اهداف شركتهای آموزشي عبارتند از:
هدف طراحي مجدد كورههاي با سوخت فسيلي و اندازه بزرگ جهت كاهش تابشهاي منواكسيد نيتروژن. شركاء دانشگاه پرت سموث و شركت سيستمهاي احتراق هامورثي. محتواي فني: دانشکده مهندسي سيستم در دانشگاه پرت سموث تجربه مهندسي احتراق را بكار گرفت. ايجاد پايگاه داده از مقررات تابش نيتروژن. مدلسازي فيزيكي و رياضي انجام آزمايشهاي مربوط به كوره با مقياس بزرگ. تأمين مالي: مشاركت كنسول تحقيقات مهندسي و علوم، هيئت مشاوره تحقيقاتي كشاورزي و غذا و بخش بازرگاني و صنعت |
· بهبود عملكرد صنعتي بويژه در فناوري ساخت.
· آموزش كادر علمي توانا جهت مشاغل صنعتي.
· ارتقای بهرهوری وكيفيت کار محققان بخش صنعت و دانشگاه.
به نظر ميرسد اين اهداف قابل دستیابی است. يك نقطه مثبت وعمده در اين الگو براي صنعت اين است كه همكاران شركت آموزشی بر خلاف ساير الگوهای فوق الذكر، اكثر وقت خود را در شركت ميگذرانند و تعهد بیشتر و درك بالاتری از نيازهاي شركتهاي صنعتي دارند. بنابراين خروجي پروژههای اين الگو نسبت به الگوهاي ديگر مزایای بيشتري براي شركت صنعتی دارد.
همكاران شركت آموزشي تحت فشارهاي واقعي انجام كار، تجربه با ارزشی از كار با كادر علمي و صنعتي ارشد روي موضوعات مورد تقاضا، بدست ميآورند. به بسياري از این افراد پس از پایان فعالیت تحقیقاتی پیشنهاد استخدام توسط شركت صنعتی داده میشود. دانشگاه نيز در این تعامل منافع مناسبی بدست ميآورد. بطوريكه نسبت به نيازهاي صنعت و روشهاي كاري آنها آگاهتر ميشود و صنعت نیز از توانمندی دانشگاه در انجام پروژهای بزرگ مطلع میشود. جزئيات يك نمونه برنامه شركت آموزشي در جدول 5 آمده است.
جدول 5. برنامه شركت آموزشي – حذف تابشهاي منواكسيد نيتروژن
6. انتقال فناوری
فعالیتهایی که در بخشهای قبلی در رابطه با همکاری صنعت و دانشگاه مطرح شد همگی بر انتقال فناوری تأثیر میگذارد و روشهای موثر جهت مشخص نمودن ایدهها و
[1] 1.HPLC
جدول 6. انتقال فناوری در مرکز توسعه دانشگاه1 واقع در دانشگاه فناوری وین
اهدف کلی: توسعه بیشتر انتقال فناوری و تحصیلات پیوسته. تحریک فرآیند بینالمللیسازی دانشگاه در چارچوب برنامههای اتحادیه اروپا. همکاری با اتاق بازرگانی وین: در سال 1987 توافق بلند مدتی بین اتاق بازرگانی وین2 و دانشگاه فناوری وین با اهداف زیر برقرار شد: تعیین زمینههای فنی محتمل جهت توسعه بیشتر. ایجاد کردن و سازماندادن اعمال مشترک، در شمار آوردن وضعیت بینالمللی هنر، گرایشات جدید در توسعه فنی و نقاط قوت ویژه شرکتهای وینی. تعیین نقاط قوت کادر علمی و زیرساختار دانشگاه فناوری وین. فعالیتها: راهنمایی تلفن در مورد تخصصهای موجود در دانشگاه فناوری وین. اطلاعرسانی در مورد رویدادهای مربوط به "تحقیق برای صنعت". کنفرانسهای انتقال فناوری که ظرفیت دانشگاه فناوری وین را نشان میدهد. پروژه ویژه جهت برانگیختن همکاری مشترک بین موسسات کوچک و متوسط و دانشگاه فناوری وین.1 |
[1] 1. UEC 2. VEC
پیشبرد آنها از تصور به تولید یا طراحی فرآیند میباشد. قهرمان تولید1 نقش مهمی را در این فرایند جدید بازی میکند. این شخص میتواند از یکی از دو بخش صنعت یا دانشگاه باشد ولی باید به ظرفیت پروژه باور داشته باشد و دارای انگیزه قوی جهت موفق نمودن پروژه باشد. آوردن موقت " قهرمان تولید" از بخش صنعت به دانشگاه و بازگشت مجدد او به بخش صنعت پس از مدتی، میتواند عامل شاخصی در پروژه به حساب آید.
اکثر دانشگاهها دارای مسئول ارتباط هستند ولی بسیاری از صنایع نسبت به مفید بودن این دفاتر تردید دارند. یکی از موفقترین این دفاتر در موسسه فناوری ماساچوست در آمریکا است. هدف دفاتر ارتباط تسهیل ارتباط با صنعت است ولی معمولاً این دفاتر محدودکننده هستند و کارد علمی نیز به آنها با تردید مینگرند. نمایندگان بخش صنعت نیز معمولاً آزاد هستند تا ارتباط مستقیمی را به کمک راهنماها و پایگاههای داده مختلف و تماسهای شخصی داشته باشند. کار انتقال فناوری از مرکز توسعه و دانشگاه واقع در دانشگاه فناوری وین بعنوان نمونهای از تأسیس یک موسسه علمی که انتقال فناوری بعنوان یکی از اهداف تعریف شده آن میباشد در جدول 6 آمده است.
نتيجهگيري
الگوهاي مناسب بسياري براي ارتباط بخش صنعت با دانشگاه وجود دارد كه ما در اينجا به تعداد محدودي از آنها پرداختيم بدون شك هريك از اين الگوهاي كه به آن اشاره شد مزايا و معايبي دارند كه در متن مقاله به برخي از اين مزايا و معايب اشاره شده است.آنچه براي كشور ما و ساير كشورهاي در حال توسعه مهم است اين است كه تجربيات كشورهاي توسعه يافته صنعتي را مرور و با توجه به محيط فرهنگي و توان صنعتي و علمي الگو برداري مناسب نمايد.متاسفانه دركشور ما هر از چند گاه تحولاتي در حوزهاي صنعتي و کاربردی با الگو برداري از كشورهاي توسعه يافته بدون توجه به محيط فرهنگي و ظرفيت علمي و تخصصي كشور صورت ميگيرد كه اين تحولات بعد از مدتي بدون نتیجه مناسب با شكست و تعطيلي همراه ميشود.اميد ميرود با توجه به ترسیم چشم انداز 20ساله جمهوري اسلامي، برنامه پنجم توسعه و مشخص شدن نقشه جامع علمی کشور شاهد الگو برداري مناسب و بومي سازي اين الگوها بر اساس اهداف چشم انداز 20ساله باشيم.
پیشنهادات
منابع عمومی تأمین مالی و الگوهای بسیاری جهت کمک به تشویق همکاری و درک متقابل بین کادر دانشگاهی و صنعتی وجود دارند.موثرترین روشها این امکان را برای اعضای یک بخش فراهم میکنند که سازمان مشخصی را در بخش دیگر با کار روی پروژه مورد علاقه دو طرف بگذارنند. سازمانهای صنعتی این نوع فعالیتها را، وقتی با صرفه به نظر برسند به طور کامل تأمین بودجه میکنند.
تولید محصولات جدید در صنعت و احساس عدم امنیت در شرکتها و دانشگاهها موانعی را در مقابل آزاد گذاشتن پرسنل برای فعالیتهای مذکور ایجاد میکند. اما اکنون دانشگاهها این فرصت را در اختیار دارند که کادر صنعتی با تجربه را که از شرکتها ی خود زود بازنشسته شدهاند استخدام کنند.
الگوهای تبادل در جایی که بکار میروند میزان حقوق بازنشستگی خود را حفظ میکنند تا کمترین مشکلات را باعث شود. مزایا و معایب برای هر دو بخش باید شناخته شوند و در حال تعادل نگهداشته شوند.
کادر علمی بدون تعهدات تدریس( مانند کارکنان مرکز ملی تحقیقات علمی در آزمایشگاههای مشترک با دانشگاههای فرانسه) ممکن است به منظور جذب جهت گذراندن مدت زمانی در صنعت آمادهتر باشند.
الگوهایی از قبیل "شرکت آموزشی" و "ارتباط" چارچوبهای کاری مناسبی را جهت همکاری فراهم میکنند و طرحهایی از این نوع در حالیکه در حال حاضر الگویی وجود ندارد باید مورد تشویق واقع شوند. هرچه تشویقات اداری آنها کمتر باشد استفاده موثرتری دارند.
دلیل همکاری صنعت و دانشگاه بوسیله طیف وسیعتر مرحله ارزیابی عملکرد کارد علمی توسعه خواهد یافت. بعنوان نمونه وارد شدن انتقال فناوری موفق به صنعت بطور اخص مناسب خواهد بود.
تجربه صنعتی در حین گذراندن مقاطع تحصیلات تکمیلی و مقاطع پایینتر بسیار با ارزش است و باید بوسیله هر دو بخش دانشگاه و صنعت تشویق شود.
تشویق ارتباطات مناسب بین پرسنل صنعت و دانشگاه به انتقال فناوری کمک میکند.
نتیجه نهایی این است که تقریباً تمام دانشمندان و تکنولوژیستهای صنعت بدلیل آموزشهایشان مقداری تجربیات دانشگاهی دارند و باید تماسهای خود را با معلمان قبلی2 خود حفظ کنند. شاید برای کادر علمی حتی مهمتر باشد که فرصتهایی را جهت کسب تجربه از کار در صنعت و یا با بخش صنعت کسب کنند. در هر حالتی دانشجویان قبلی، دانشمندان نسل آینده را شکل میدهند چه وارد صنعت، موسسات دولتی یا هر جای دیگری شوند و یا در محیط علمی باقی بمانند.
منابع
1. تعامل مراکز تحقیقات صنعتی با دانشگاه، نیویورک،1984.
2. چشماندازهای صنعتی نوآوری و تعامل با دانشگاهها، واشنگتن، 1991.
3. خط مشی و راهبرد برای آموزش عالی، خط مشی و راهبرد برای شرگتها، لندن، 1989.
4. سامانههای ملی نوآوری، تحلیلی تطبیقی، انتشارات دانشگاه آکسفورد،1993.
5. سامانههای ملی نوآوری در ایالات متحده، 1993.
6. سامانههای نوآوری در ژاپن: گذشته، حال و آینده، انتشارات دانشگاه آکسفورد، ص76، 1993.
7. شفيعي، مسعود، ارتباط صنعت و دانشگاه: آيندهاي تابناک پيشينهاي تاريک، انتشارات دانشگاه صنعتي اميرکبير، 1384.
8. شفيعي، مسعود، دانشگاهها و تحقیقات صنعتی، انتشارات دانشگاه صنعتي اميرکبير،زمستان 1388.
9. گروپ .ه، گلرک. دب، شاسه. او، توانایی برای نوآوری و فنآوری برتر، انتشارات فیزیکا، هایدلبرگِ آلمان، 1992.
10. گزارش گروه کاری شماره 37 انجمن مدیریت تحقیقات صنعتی اروپا: بهسازی روابط دانشگاه و صنعت، پاریس.
11. گزارش گروه کاری شماره 4 انجمن مدیریت تحقیقات صنعتی اروپا: بهسازی روابط دانشگاه و صنعت، پاریس، 1972.
12. واحد هوشمند اقتصاد، لندن، 1984.
13. هماندیشی انجمن مدیریت تحقیقات صنعتی اروپا دربارهی بهسازی روابط دانشگاه و صنعت، برکسل.
نويسنده عهدهدار مكاتبات: هدايت الله جمالي پور
[1] 1.Product Champion
[2] 1.Ex - tutor