Explanation of The Theoretical Model in Order to Improve the Identity of The Buildings’ Facades in The Street View(Case Study: Valiasr Street, Tehran)
Subject Areas : Promoting and developing entrepreneurial cultureMahsa Hajmaleki 1 , Khosro Daneshjo 2 * , Azadeh Shahcheraghi 3
1 - Ph.D. student, Department of Architecture, Islamic Azad University, Science and Research Department, Tehran, Iran
2 - Assistant Professor of Architecture Department, Tarbiat Modares University, Tehran, Iran.
3 - Associate Professor, Department of Architecture, Islamic Azad University, Science and Research Unit, Tehran, Iran
Keywords: Physical Identity, Valiasr Street, Tehran, Urban Views, Urban Landscape,
Abstract :
The concept of urban identity in the process of cognition and perception presents us with a multidimensional and complex phenomenon. The physical identity of cities has become an influential category in city life. For this reason, in order to promote identity, this research tries to find the roots of the existing relationship in the field of urban landscape and facade of buildings, and after extracting and analyzing key parameters for the feasibility of approaching identity in this space, to compile a theoretical model with practical criteria for coordination. For the analysis, library sources were studied and then the effective factors in the facades with identity were investigated, then the existing buildings in Valiasr Street were analyzed to measure the obtained factors. A qualitative and quantitative case study method has been carried out to obtain information about the changes in the appearance of buildings over time. For quantitative analysis of data, software (SPSS) was used to provide statistical analysis of data, analysis and one-way analysis of variance (ANOVA) technique and factor analysis using varimax rotation were performed. The results show that each period of the evolution of Valiasr Street in Tehran has faced different types of modernity forces and finally, the most influential parameter on the enhancement of architectural identity on the facade of the buildings in the street view has been presented in the theoretical model
1. ابل، کریس، 1387، معماری و هویت، ترجمه فرح حبیب، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات، تهران.
2. جاوید صباغیان، مقداد؛ و سید احمدی زاویه، سید سعید. (1392). درآمدی بر مطالعات تطبیقی هنر در مقام یکی از گونه های مطالعاتی حوه پژوهش هنر. نامه هنرهای تجسمی و کاربردی، 4(12)، 275.
3. لینچ، کوین. (1960). سیمای شهر، ترجمه منوچهر مزینی، انتشارات دانشگاه تهران.
4. لنگ، جان. (1383 ). آفرینتش نظریه معماری . عینی فر علیـرضا . چـاپ دوم . تـهران . موسسـه چـاپ و انتشـارات دانشگاه تهران.
5. برادبنت، جفری. (1388). با برادبنت درباره معماری، ترجمه: رضوی، جورابچی، نوربخش، نشر: دانشگاه شهید بهشتی
6. سلطان زاده، حسین. (1396). هویت معماری، کتاب معماران ایران. جلد 1. تهران: تیس، انجمن مفاخر معماری ایران.
7. کالن، گوردون. (1377). ترجمه: طبیبیان، منوچهر، نشر: دانشگاه تهران
8. فرامپتون، کنت. (1385). منطقه¬گرایی انتقادی معماری مدرن و هویت فرهنگی، ترجمه:رئیسی، ایمان،نشریه معماری و فرهنگ
9. قبادیان، وحید. (1400). سبک¬شناسی و مبانی نظری در معماریمعاصر ایران. چاپ چهارم، تهران: علم معمار.
10. ذشولتز، کریستیننوربرگ (1387) .معماری، حضور، زمان و مکان، ترجمه علیرضا سیداحمدیان، موسسه نشرمعمار، چاپ اول.
11. Abel, C. (1997). Architecture and Identity, Towards Global Eco-Culture (1st ed.). London: Architectural Press.
12. Elkadi, H. (2005). Identity: Glass and Meaningful Place-Making. Journal of UrbanTechnology, 12(3), 89–106.223
13. Elkadi, H., & Küchler, S. (2008). Diversity in the Arts: Perspectives and Challenges of theProduction of Art & Architecture. Fondazione Eni Enrico Mattei Retrieved12,February, 2010, from http://www.ebos.com.cy/susdiv/uploadfiles/SD2008-007.pdf
14. Elsheshtawy, Y. (1997). Urban Complexity: Toward the Measurement of the PhysicalComplexity of Street-Scapes. Journal of Architectural and Planning Research14(4), 301-316.
15. Correa, C. (1983). Quest for Identity. In R. Powell (Ed.), Exploring Architecture in Islamic Culture , Architecture and Identity. Singapore: Concept Media Ltd, Singapore.
16. Dul, J., & Hak., a. T. (2008). Case Study Methodology in Business Research (First editioned.). Oxford: Elsevier Ltd.
17. Rapoport A (1977). Human aspects of urban form: towards a man-environment approach to urban form and design, Oxford, United Kingdom: Pergamon.
18. Rapoport, Amos, (1982), The Meaning of the Built Environment, A Nonverbar communication Approach, SAGE.
19. Lynch K (1960). The Image of the City. Cambridge, MA: MIT Press
Norberg- Schulz, C, (1980), Genius Loci: toward a phenomenology of architecture, Rizzoli, New York.
20. Sekaran R, Lance. C (2003) A Review and Synthesis of the Measurement Invariance Literature Suggestions, Practices, and Recommend dations for Organizational Research. Organizational Research Methods. January 2000,3: pp 4-70.
21. Thiel P. people, path, and purposes: notation for participatory envirotecture. University of Washington press, 1961
22. Wells, J. C. (2009). Attachment to the Physical Age of Urban Residential Neighborhoods:A comparative case study of historic Charleston and I’on. Unpublished Ph.D thesis,the Graduate School of Clemson University, Clemson, South Carolina.
23.Welz, F. (2005). Rethinking Identity: Concepts of Identity and ‘the Other’ in SociologicalPerspective. The Society. An International Journal of Social Sciences, Varanasi,U.P., India, 1, 1-25.
24. Wells, J. C. (2009). Attachment to the Physical Age of Urban Residential Neighborhoods:A comparative case study of historic Charleston and I’on. Unpublished Ph.D thesis,the Graduate School of Clemson University, Clemson, South Carolina
تبیین پارامترهای نظری در جهت ارتقا هویتمندی نمای بناها در منظر خیابان (مورد مطالعاتی: خیابان ولیعصر تهران)
*مهسا حاجملکی ** خسرو دانشجو ***آزاده شاهچراغی
* دانشجوی مقطع دکتری، گروه معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران.
** استادیار گروه معماریف دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
khdaneshjoo@modares.ac.ir
*** دانشیار گروه معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران
تاریخ دریافت: 15/01/1403 تاریخ پذیرش: 10/04/1403
چکيده
شهرها دچار بحران هویت هستند و مفهوم هویت شهری در فرآیند شناخت و ادراک، پدیدهای چند بعدی و پیچیده را پیش روی ما قرار میدهد. هویت کالبدی شهرها به مقولهای تاثیرگذار در حیات شهر تبدیل شده است. به همین جهت این پژوهش تلاش دارد به منظور ارتقاء هویت و ایجاد هویتی سازگار با محیط فرهنگی امروز، رابطه موجود در حوزه منظر شهری و نمای بناها را ریشهیابی کرده و پس از تحلیل مفاهیم کلیدی برای امکانسنجی نزدیک شدن به هویتمندی در این فضا به تدوین مدلی نظری با معیارهای کاربردی جهت هماهنگی منظر شهری تهران و نمای خیابان بپردازد. این پژوهش پیرو این سوالات که چگونه میتوان معیارهای هویتزا در نمای بناها در منظر خیابان ولیعصر تهران را تشخیص داد؟ و درجه تغییر برای هر پارامتر هویتزا در نمای بناها در منظر خیابان چگونه است؟ شکل گرفته است. برای رسیدن به پاسخ ابتدا به تحلیل منابع کتابخانهای و بررسی عوامل موثر در نماهای با هویت پرداخته شد، سپس برای سنجش عوامل بدست آمده به تحلیل بناهای موجود در خیابان ولیعصر پرداخته شد. روش مطالعه موردی کیفی و کمی برای به دست آوردن اطلاعاتی در مورد تغییر شکل نمای بناها در طول زمان انجام شده است. این روش با مطالعه کیفی تصاویر متعدد وپرسشنامه تخصصی به منظور مقایسه و ارائه تعمیم، درک عمیقی از تبیین راهکارهایی برای ارتقا هویت در معماری معاصر تهران ارائه میدهد. در نهایت مقایسه یافتههای کمی و کیفی، صحت یافتهها را تایید کرد و نتایج کیفی سطح شباهت و تنوع نماها را نشان داد و میزان تغییر را برای پارامترهای اصلی مطالعه توضیح داد. در انتها با استفاده از مولفههای هویت ساز که در مدل نظری این تحقیق به آن اشاره شد راهکارهایی جهت هویتبخشی به نماها در منظر شهری پیشنهاد شد.
واژههای کلیدی: هویتمندی کالبدی، خیابان ولیعصر تهران، نماهای شهری، منظر شهری.
نوع مقاله: پژوهشی
1- مقدمه و بیان مسئله
با یک نگاه آرمانگرا، نوع معماری و معماری منظر شهری میتواند نقش بسزایی در کیفیت زندگی انسانها در شهر و پیشـبرد آنها به سمـت یک جامعـه سالم و منـاسب زندگی
نویسندة عهدهدار مکاتبات: خسرو دانشجو Khdaneshjoo@modares.ac.ir
|
تبیین پارامترهای نظری در جهت ارتقا هویتمندی .../ خسرو دانشجو و همکاران 2 |
چگونه میتوان معیارهای هویتزا در نمای بناها در منظر خیابان ولیعصر تهران را تشخیص داد؟و درجه تغییر برای هر پارامتر هویتزا در نمای بناها در منظر خیابان چگونه است؟ فرضیه تحقیق نیز بر مبنای اینکه با مطالعه مورد به مورد نماها در خیابان ولیعصر و استخراج نتایج کمی میتوان معیار های هویت زا در مرد مطالعاتی ذکر شده و درجه تغییر هر پارامتر را بیان نمود، استوار است.
اهداف مشخص این پژوهش به این ترتیب شکل گرفته است:
- اراِئه دستورالعمل در جهت ارتقاء هویت در منظر شهری تهران معاصر مبتنی بر اصول پایداری و هویتساز در جهت کاهش ناهماهنگی و بی نظمی سیمای خیابان
دستیابی به عوامل مؤثر و بارز در شکلگیری هویت در منظر شهری بهمنظور بهرهگیری در منظر شهری تهران و مورد مطالعاتی ذکرشده در چند دهه اخیر معماری، ساختمانها و عمارتهای مختلفی با هزینههای فراوان ساخته شده است؛ اما یا سازندگانش مدعی هویتمندی آن هستند یا منتقدانش آن را بیهویت میدانند. درچنین شرایطی، نبود معیارهای لازم و تعریف اساسی از مفهوم هویت باعث شده که روشنفکران و روشنفکرمآبان به طریقی یا داعیهدار آن باشند و یا منتقدش. حتی گاهی نهادهای دولتی نیز در افسون این واژه گرفتار میشوند و هزینههای سرسامآور ساخت وسا های خود را به دست معماران و طراحانی میسپارند که مُبلّغ هویتمندی سازههای خود هستند؛ اما در پایان، اثری از دل خاک سر برمیآورد که نه هویت دارد و نه حتی ساختاری معمارانه.در معماری فعلی ایران که (عموماً) برگرفته از نمونههای خارجی است، پرداختن به موضوع هویت، در بهترین شرایط، بیهوده است. معماری ایران در دورههایی چنان شکوفا بوده که اکنون میتوان آن را صاحب هویت دانست. لکن تعریف و معیار این هویت، گم شده است (سلطان زاده، 1396). این چندگانگی و عدم قطعیت، به نوعی باعث آن ميشود تا با از میان رفتن وحدت رَویه، سَویه کثرت، به سبب تنزل در محتوا و تقلیل در مراتب، به تضعیف هویت انجامد ودر یکسانسازی تولیدات عینی و ذهنی، تمامی هویتها و یکهگیها را از بین برده و با ازبین رفتن این فواصل انتقادی و تغییر مفهوم زمان و مکان و بروز هم زمانی، ایجاد بحران هویت نماید (جاویدصباغیان و سیداحمدی زاویه، 1392). از دوره دوم معماری جمهوری اسامی میتوان با عنوان دوره شکوفایی معماری پست مدرن ایران نام برد. در این دوره ساختمانهای مهم و ارزشمندی با عملکردهای مختلف، احداث شد. برخلاف این دسته از ساختمانها، تعدادی ساختمان پس تمدرن نیز در سنوات اخیر ساخته شد؛ که باید آنها را سبک پست مدرن جهان سومی نامید. ساختمانهای پس تمدرنی که در آ نها معماری مدرن و معماری تاریخی با هم تلفیق شدهاند؛ ولی هویتشان متعلق به ایران نیست و بیشتر جنبه کپیبرداری بدون تعمق از معماری جهان دیگری به نام جهان اول و یا جهان غرب دارد (قبادیان، 1400)
2- پیشینه تحقیق
مدلهای تحلیل نما
محققان در زمینه تحلیل بصری معماری نشان میدهند که تنوع عناصر نما و تنوع چیدمان آنها در محیطهای شهری به تعدد نگرشها منجر شده است (ولز1، 2005) (مارتنز2، 2004) (نیبیتووسکی3، 2009). برای تدوین متغیرهای این مطالعه، مهمترین مدلهای نسبی مورد بحث قرار خواهند گرفت:
· پلیتری19974، ابزاری را برای تحلیل ساختار شکلی نماهای معماری پیشنهاد میکند. این روش با شناسایی اشـکال ابتـدایی شـروع می شـود و سپـس سـاختار درونـی
· الششتاوی 5(1997) مدلی از تجزیه و تحلیل را پیشنهاد میکند که شامل سه مقیاس تجزیه است: جرمگیری کلی، جرمگیری ثانویه، و جداسازی عناصر مانند بازشوها (درها و پنجرهها). این مدل برای تجزیه و تحلیل اجزای منظره خیابان با شکستن نمای ساختمان از نظر انبوهسازی و تزئینات فرموله شده است. قابل توجهترین یافته این مطالعه، کارکرد تحلیل رسمی برای تشدید دانش ساختار داخلی نماهای ساختمان است.
· مالهیز 6(2004)، یک روش ماتریس مختلط را برای توصیف سطوح تنوع بین نماها توسعه داد. این روش از دو بعد اصلی تشکیل شده است:
تبیین پارامترهای نظری در جهت ارتقا هویتمندی.../ خسرو دانشجو و همکاران 3 |
بخشها را تجزیه و تحلیل میکند. این ابزار برای تمایز فاصلههای مساوی و هندسی نمای ساختمان طراحی شده است. هدف آن کشف تقارنهایی است که تصویرنما را با شفافسازی سلسله مراتب ضمنی از طریق تمایز ضخامت ساختار میدهند.
|
تصویر 1. ابزاری برای تحلیل ساختار فیگوراتیو نماهای معماری (منبع: پلیتیری ، 2004) |
ب)ویژگیهای سبکی که به عناصر بیان شده در نمای اصلی مربوط میشود. ترکیب مبنای رسمی با ویژگیهای سبکی، روشی برای ثبت تنوع سبک در نمای بناها ایجاد میکند این مطالعه نمای بنا را به عناصر قابل توجهی برای سنجش ویژگیهای بصری آن تقسیم میکند. اندازهگیریها بر عوامل مختلفی متکی هستند، از جمله: ساختار اساسی، بیان جرم اصلی، ویژگیهای اساسی، روابط متنی سوراخها، جزئیات تزئینی، و ویژگیهای سبکی مانند پنجرهها و درها (تصویر 2)
[1] . wells
[2] . Martens
[3] . Niezabitowski
[4] . Pliteri
[5] . El-Sheshtawy
[6] . Malhis
تبیین پارامترهای نظری در جهت ارتقا هویتمندی .../ خسرو دانشجو و همکاران 4 |
تصویر 2. مدلی از تجزیه لایههای نما (منبع: مالهیز 2004)
· هیلیر1 (2007) مدلی از پیکربندیهای نما را به عنوان بخشی از نظریه نحو فضا پیشنهاد میکند تا تحلیل یکپارچهسازی اشکال را ارائه دهد. هدف این تئوری بازیابی برخی توصیفات مفید از خواص شکل به روشی ثابت است. پیکربندی نماها در دو سطح اندازهگیری میشود: اول،
بهعنوان ساختاری درون شکل و دوم، بهعنوان سازماندهی عناصر تحمیلشده بر آن شکل. بنابراین، فرم یک ساختمان شامل الگوی ادغام در بیش از یک سطح است. بررسی نشان میدهد که اتصال ساختمان با خط زمین عامل اصلی در اندازهگیری میزان نظم و یکپارچگی نما میباشد (تصویر 3).
|
تصویر 3. مدلی از پیکربندیهای نما به عنوان بخشی از نحو فضا منبع: هیلیر (2007)
|
· تاکر و استوالد 2(2007): از الگوریتمهایی برای مطالعه ویژگیهای بصری محیط ساخته شده استفاده میکنند. این مطالعه بر روی تجسم رایانه ای برای ارزیابی ویژگی بصری نمای بنا ها (فقط انواع جدا شده) استوار است. روشی که در این مطالعه بیان شده است، مبنایی اساسی برای مقایسه نما فراهم می کند. این شامل یک فرآیند دو مرحله ای است. اولی خوانش بصری عناصر است و دومی الگوهای عناصر را در ارتباط با دیگران در نظر می گیرد. نرم افزار، به نام SCAPE از الگوریتم ( HT Hough Transform) برای تعیین مرزهای بصری یک تصویر استفاده میکند. هدف آن نشان دادن زاویه و فاصله تمام پیکسلها در یک مرز شناسایی شده از یک منبع از پیش تعیین شده است. سپس HT خطوط موجود در تصویر را به نقاط تبدیل میکند و یک آرایه به شکل یک نمودار ایجاد میکند. این روش باید به گونهای توسعه یابد که سایر ویژگیهای نمای ساختمان مانند رنگ، مصالح، و تشخیص اشیا را در بر گیرد (تصویر 4).
تصویر 4. تجزیه و تحلیل نمای بنا توسط نرم افزار SCAPE با استفاده از (Hough Transform) منبع: Tucker and Ostwald, 2007))
·
تبیین پارامترهای نظری در جهت ارتقا هویتمندی.../ خسرو دانشجو و همکاران 5 |
تصویر 5. سیستم کاوش در فرم معماری منبع: (نیبیتووسکی ، 2009)
· فیلیپ ثیل 4(1961): از نمودارهای حاصل از این روش میتوان جزئیات را خواند، عوامل را بطور جداگانه بررسی کرد و یا کل فضا را تجربه کرد. بکارگیری آنها ساده بوده و میتوان آنها را مستقیماً در طراحی مورد استفاده قرار داد. البته این روشها به خاطر استفاده از علائم و نشانهها بیشتر جنبه تخصصی داشته و برای ارائه در مقابل مردم مفید نخواهد بود. این نمودارها را میتوان برحسب مورد ساده و نمادی کرد تا اطلاعات مورد نظر را دربرگیرد. بکارگرفتن چنین زبان مشترکی در برداشت و تحلیل خصوصیات فضاهای شهری، استفاده از نتایج آن را در طراحی سادهتر و منطقیتر مینماید ( فیلیپ ثیل ،1961: 55).
· گوردن کالن 5(1377): گوردن کالن به عنوان اولین صاحب نظر در این زمینه، در کتاب گزیدهي منظر شهري، منظر شهري را"هنر تناسبات و یکپارچگی بخشیدن بصري و ساختاري به مجموعه ساختمانها، خیابانها و مکانهایی است که محیط شهري را میسازند"میداند. وي بیان
میکند اگر از من خواسته شود منظرشهري راتعریف کنم، خواهم گفت که یك ساختمان، معماري، اما دو ساختمان، منظرشهري است زیرا به محض اینکه دو ساختمان در کنار هم قرار می گیرند هنر منظر شهري عرضه می شود (کالن،1377: 28).
با توجه به موارد فوق، لازم به توجه است که تمام روشها تمایل به اندازهگیری درجه شباهت بین نماها و همچنین ارائه تحلیلی از عناصر بصری یک ساختمان از طریق فرآیند تقسیمبندی دارند. از نظر روشهای طراحی، مدلها به دو گروه تقسیم میشوند. گروه اول برای تجزیه و تحلیل ویژگیهای بصری بر برنامههای کامپیوتری تکیه میکنند و گروه دوم از رویکرد تجزیه تحلیلی برای اندازهگیری
جنبههای بصری نمای ساختمان استفاده میکنند. اکثر برنامههای نرمافزاری برای تجزیه و تحلیل نما به صورت تخصصی جنبههای مختلف نما را تحلیل نمیکند و این
نرمافزارها مراحل مقدماتی هستند و نیاز به توسعه بیشتر دارند تا عملی، کافی و قابل استفاده برای تحلیل بصری موارد مختلف باشند. تنوع گسترده عناصر نما، ویژگیها، سبکها و الگوهای چیدمان، مدلهای جدیدی را برای تدوین متغیرهای مستقل و وابسته ایجاد کند.
تبیین پارامترهای نظری در جهت ارتقا هویتمندی .../ خسرو دانشجو و همکاران 6 |
· کریس ابل6: او بنابر دیدگاه جنکز، معماری را مجموعه ای از مهارت ها و علوم می داند که قابل توصیف نبوده و تقلیل ناپذیر است اما عملکرد اصلی آن را در شکل دادن به هویت مکان معرفی می کند (ابل، 1387 ، 275 ). او اختلاط فرهنگی را به عنوان پدیده ای طبیعی در شکلگیری هویت معماری می داند و فرایندهای خلاق تعامل فرهنگی را به عنوان مناسب ترین تعریف هویت فرهنگی بیان می کند (همان، 294).
· جفری برودبنت7: او ارزیابی معماری را بر مبنای پنج مؤلفه تناسب فضاها با فعالیت ها، تنظیم شرایط محیطی، دلالت فرهنگی، توجه به تبعات اقتصادی و توجه به تأثیرات محیطی مورد توجه قرار می دهد (برودبنت، 1388 ، 14). وی همچنین طراحی را فرایندی خلاق یا نوعی حل مسأله می داند که وظیفه آن پاسخگویی به نیازهای انسان می باشد (همان، 164).
· ایموس راپاپورت8: هدف اصلی طراحی، خلق محیط هایی مناسب و مطابق با خواسته ها و فعالیتهای استفاده کنندگان می باشد (راپاپورت، الف 1391 ، 15 ) . او با تأکید بر نقش فرهنگ در معماری معتقد است که «ارتباط بین فرهنگ و شکل ساخته شده می بایست انعطاف پذیر باشد تا طراحی تا آنجا که امکان دارد با انتهای باز باشد » (راپاپورت، 1391 ، 24). او همچنین معتقد است که «با افزایش خوانایی و تشابه بین معانی و پیام هایی که از آن طریق منتقل می شود، معانی افزایش می یابد » (همان، 96 ).
· کنت فرامپتون9: او فرهنگ محلی را مقوله ای نسبتاً تغییر ناپذیر میداند که بایستی مبتنی بر شرایط زمان تعریف شود (فرامپتون، 1385 ، 108 ) و در توضیح منطقه گرایی انتقادی می نویسد: «منطقه گرایی انتقادی باید به عنوان نوعی تجربه فرعی درک شود که از طریق آن در عین انتقاد از مدرنیزاسیون، جنبههای آزادی خواهانه و در حال پیشرفت میراث معماری مدرن به هیچ وجه نادیده گرفته نشود ...» (همان، 118 ).
· گوردن کالن: کالن با تأکید بر نقش ادراک، خاطرات و تجربیات انسان را به عنوان عاملی مهم در طراحی محیط بیان میکند و می نویسد «منظره به این خاطر مفید است که خاطرات و تجربیات ما را به یاد میآورد، یعنی همان عکسالعملهای احساسی درونی که وقتی ظهور کردند قادراند روند افکار ما را برهم بزنند»(کالن، 1390 ، 7)
· چارلز کوره10: چارلز کوره هویت را یک فرایند میداند و معتقد است که شکل فرایندی هویت، موجب شکلگیری و توسعه آن در طی زمان و بر مبنای حل مشکلات واقعی
میگردد . از طرفی او معتقد است که این پدیده مفهومی خود آگاهانه نبوده بلکه نیازمند نگاه بیرونی و درک مخاطب میباشد ( کوره، 1983 ).
· جانلنگ11: او معتقد است «طراحان باید برای پاسخ به نیازهای هویتی مردم به خواستهها و تمایلات آنها توجه داشته باشند. هرگاه که شرایط عوض شود استدلالهای جدیدی مورد نیاز است» (لنگ، 1390 ، 272 ). او همچنین
تبیین پارامترهای نظری در جهت ارتقا هویتمندی.../ خسرو دانشجو و همکاران 7 |
· کوین لینچ12: او هویت را به سادهترین شکل معنی یا «معنی یک محل» تعریف کرده که شخصیتی مشخص و بی نظیر را به مکان میبخشد و ارتباط نزدیکی با هویت شخصی پیدا میکند. او سازگاری، شفافیت و خوانایی را از اجزاء معنی میداند که ارتباط میان شکل و ارزشهای غیرفضایی را بیان میکنند (لینچ، 1390 ، 172).
· کریستین نوربرگ شولتز13: او چیستی و کجایی اشیاء را مرتبط با یکدیگر دانسته و هویت آنها را به فرم ویژه حضور آنها تعریف میکند (نوربرگ شولتز، 1387). شولتز هویت را مفهومی یکپارچه و وحدت یافته میداند که به صورت هواسپهر/ اتمسفر یا جو مکان بر مخاطب تأثیر میگذارد (همان، 43). که به روح مکان شناخته میشود و در طول تاریخ و زمان پایدار می ماند(همان، 96).
وحدت
* * تداوم
*
*
* خلاقیت و نوآوری *
* *
*
بیان روح زمانه *
*
* * *
انطباق با فرهنگ (سازگاری) * * * * * * * * * انطباق با اقلیم * *
*
انطباق با بافت و زمینه (خوانایی) *
* * *
* * * انطباق با نیازهای انسان * * *
* * * * انطباق فرم و عملکرد (شفافیت)
*
* * انطباق با مصالح و فناوری *
*
*
*
انعطاف پذیری (قابلیت شخصی سازی)
*
* * * * * |
5- روش تحقیق
برای رسیدن به اهداف این پژوهش ابتدا به تحلیل منابع کتابخانهای و بررسی عوامل موثر در نماهای با هویت سپس برای سنجش عوامل بدست آمده به تحلیل بناهای موجود در خیابان ولیعصر تحلیل خواهد شد. روش مطالعه موردی کیفی برای به دست آوردن اطلاعاتی در مورد تغییر شکل نمای بناها در طول زمان انجام شده است. دادههای جمعآوریشده از این موارد به شیوهای کیفی تحلیل میشوند. ایده استفاده از روش مطالعه موردی کیفی عبارت است از:
· نشان دادن درجه تغییر برای هر پارامتر در مدل نظری
· شناسایی ویژگیهای نمای بناها در هر دوره
· بررسی تفاوتهای سبکی نمای بنا بین دورهها از نظر هویت معماری
روشهای مورد استفاده برای جمعآوری دادههای کیفی شامل مشاهده مستقیم و مستندسازی ویژگیهای بصری بود. روند مستندسازی شامل ویژگیهای نمای بناها مانند جرم و مفصلبندی، بازشوها، جزئیات، مواد و اصول چیدمان نمای بناها بود. بنابراین، ابزار بازدید از محل (فرم بررسی عوامل چک لیست نمای بناها) برای ارائه ابزاری ساختاریافته بصری در طول بازدید از سایت استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل کمی دادهها، از نرمافزار(SPSS ) برای ارائه تجزیه و تحلیل آماری دادهها و ارائه جزئیات برای دسترسی عمیق و آمادهسازی دادهها، گزارشهای تحلیلی استفاده خواهد شد. این پژوهش یک ابزار مقیاس پنج درجهای لیگرت را برای سنجش ادراک پاسخدهندگان در زمینه معماری اختصاص داد. پرسشنامه تحقیق مورد بررسی روایی (اعتبارمحتوا، اعتبار معیار و اعتبار سازه) و پایایی با حجم نمونه 34 پاسخگو قرار گرفت و پایایی اولیه پژوهش با استفاده از آلفای کرونباخ (∞) انجام شد که همگنی آیتمهای ابزار را طبق جدول 1 تعیین نمود.
تبیین پارامترهای نظری در جهت ارتقا هویتمندی .../ خسرو دانشجو و همکاران 8 |
آلفای کرونباخ | آلفای کرونباخ بر اساس موارد استاندارد شده | N |
0.811 | 0.808 | 72 |
دادههای کمی برای تحقق اهداف تحقیق و پاسخ به سوالات تحقیق به سه روش تجزیه و تحلیل خواهند شد:
· تحلیل توصیفی
· آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA)
· تحلیل عاملی
پاسخدهندگان این پژوهش 273 نفر از اعضای مرتبط با رشته معماری در شهر تهران میباشند.
جدول2. مشخصات پاسخگویان
| فراوانی | درصد معتبر | درصد تجمعی |
اساتید معماری | 122 | 44.7 | 44.7 |
معماران بخش دولتی | 77 | 28.2 | 72.9 |
معماران بخش خصوصی | 31 | 2711.4 | 84.2 |
محققین در مورد نما و هویت در معماری | 15 | 5.5 | 89.7 |
دانشجویان معماری(دکتری) | 28 | 10.3 | 100.0 |
مجموع | 273 | 100 |
|
خطا | 7 |
|
|
مجموع | 280 |
|
|
6- بحث و تحلیل دادهها
ارتقا هویت معماری متغیر وابسته اصلی مطالعه است. این مطالعه از ارزیابی ادراکی در میان پاسخدهندگان تحلیل شده است. یک مقیاس پنج درجهای برای اندازهگیری ادراک پاسخدهندگان در مورد موضوع هویت در معماری اختصاص داد.
[1] . Heiler
[2] . Tucker & Ostwald
[3] . Bitowski
[4] . Philip Seil
[5] . Gordon Cullen
[6] . Chris Abel
[7] . Jeffrey Broadbent
[8] . Amos Rapoport
[9] . Kenneth Frampton
[10] . Charles Correa
[11] . Jon Lang
[12] . Kevin A.Lynch
[13] . Christian Norberg-Schulz
تبیین پارامترهای نظری در جهت ارتقا هویتمندی.../ خسرو دانشجو و همکاران 9 |
نمودار 1. مدل نظری مدرنیته نما در مقابل ارتقا هویت معماری
6-1- تحلیل توصیفی (ارکان هویت معماری)
از خبرنگاران خواسته شد تا اظهارات مختلفی را در مورد ارکان اصلی هویت معماری در نظر بگیرند. از تحلیل توصیفی برای دستهبندی این پرسشها در چهار حوزه فهرست شده استفاده شد که عبارتاند از: ریشه هویت ساختمان، عامل تعیینکننده تأثیرگذار بر ساخت هویت، تأثیر نیروهای مدرنیته بر هویت معماری و در نهایت ارتقا هویت معماری در خیابان ولیعصر تهران را مشخص کنند و تجزیه و تحلیل توصیفی نتایج زیر را به دست آورد.
· ریشههای هویت ساختمان : 40.4٪ از پاسخدهندگان موافق بودند که هویت یک ساختمان به شکل آن مربوط میشود، 14.6٪ موافق بودند که مربوط به عملکرد، 13.6٪ به ویژگیهای نمادین، 12.5٪ با توجه به اقلیم، 6.1درصد به مکان (مکان) و 3.2 درصد از پاسخدهندگان معتقد بودند که هویت یک ساختمان با ساختار ساختمان مرتبط است. با توجه به نتایج فوق، تمرکز مطالعه بر روی نمای بناها (بخش
بصری فرم ساختمان) با دیدگاه خبرنگاران در مورد مسائل هویت در معماری مطابقت دارد.
· عوامل مؤثر بر ساخت هویت: بر اساس 1/32 درصد از پاسخگویان، تکنیک ساختمان مؤثرترین عامل در ساخت هویت معماری ، فرهنگ جامعه به میزان 1/26 درصد، نیاز مشتری 9/17 درصد، شرایط اقلیمی به دنبال آن 8/6% میراث ساختمان 8/6٪، سنت ها 6/4٪، و مقررات ساختمان 9/2٪ در هویتمندی ساختمان موثر است. این نتایج روشن میکند که همه عوامل به طور مثبت در فرآیند ساخت هویت نقش دارند. این بدان معناست که موضوع هویت در معماری یک پدیده پیچیده است که متکی بر بیش از یک عامل است.
· تأثیر مثبت و منفی نیروهای مدرنیته :بیش از نیمی (6/54 %) از پاسخدهندگان موافق بودند که نیروهای مدرنیته تأثیر منفی بر هویت معماری داشتند. در حالی که (8/31 %) از پاسخدهندگان معتقد بودند که نیروی مدرنیته هویت جدیدی را خواهد ساخت. (1/7 %) از پاسخدهندگان تأثیر مثبت مدرنیته را نشان دادند و تنها (7/0 %) معتقد بودند که مدرنیته هویت محلی را تخریب میکند. در حالی که (4/0 %) معتقد بودند که اصلاً تأثیری نداشته است. یافتههای این بخش، دو جهت تعارض را که از بحث مطالعات قبلی به دست میآید را افزایش میدهد.
· ارتقا هویت معماری در خیابان ولیعصر: اکثر (7/89 %) پاسخ دهندگان در مورد ارتقا هویت معماری در خیابان ولیعصر تهران اختلاف نظر داشتند. این بدان معناست که هویت معماری در طول زمان تغییر کرده و تغییرات اساسی در ظاهر بصری آن رخ داده است که در بیشتر موارد مربوط به نیروهای مدرنیزاسیون است. همچنین (1/94 %) از پاسخ دهندگان معتقد بودند که هویت معماری یک فرآیند است. یافتههای این سؤال نظر کوریا 1(1983)، هال 2(1998) و کاستلز3 (2004) را تقویت کرد که هویت یک شی نیست، بلکه یک فرآیند پیوسته است. در جهات دیگر، تنها (8/27 %) از پاسخ دهندگان موافق بودند که هویت معماری ایجاد شده توسط نیروهای مدرنیته و کمتر از یک چهارم (8/12 %) تکرار سبک نظری غربی در سنت های محلی را پذیرفته اند. یافتههای دو سؤال اخیر نیز با ادبیات پیشین در مورد مسئله مدرنیته مطابقت دارد. همانطور که فرومکین (2003) آن را به عنوان توجیه انتخابهای اجتماعی در دنیایی با فرصت های برابر اخلاقی اساسی توضیح داد.
جدول 4. دیدگاه پاسخدهندگان در مورد ارتقا هویت معماری در تهران
ردیف | سوال | پاسخ مثبت | پاسخ منفی |
1 | شهر تهران دارای ارتقا هویت معماری است | 10.3% | 89.7% |
2 | هویت معماری یک فرآیند است. | 94.1% | 5.9% |
3 | هویت معماری ایجاد شده توسط نیروهای مدرنیته. | 27.8% | 72.2% |
4 | تکرار سبک های غربی در فرهنگ محلی | 12.8% | 87.2% |
·
تبیین پارامترهای نظری در جهت ارتقا هویتمندی .../ خسرو دانشجو و همکاران 10 |
· برداشت پاسخدهندگان نسبت به ارتقا هویت معماری: تکنیک واریانس یک طرفه برای تحلیل اهمیت تغییرات در نظرات پاسخدهندگان انجام شد: میانگین امتیاز کل مجموعه دادهها از نظر پاسخدهندگان 60/3 با انحراف معیار 391/0 حداقل و حداکثر به ترتیب 33/2 و 67/4 بود. پنج مقوله نظرات متفاوتی در مورد ارتقا هویت معماری نشان دادند. آزمون های آماری داده های زیر را ارائه می دهند:
1- ميانگين نظر اساتید معماری از نظر ارتقا هويت معماري 45/3 با انحراف معيار 329/0 و حداكثر و حداقل به ترتيب 33/2 و 33/4 بوده است.
2- میانگین امتیاز معماران دولتی از نظر ارتقا هویت معماری 71/3 با انحراف معیار 426/0 بوده است که حداکثر و حداقل آن به ترتیب 83/2 و 67/4 بوده است
3- میانگین امتیاز معماران بخش خصوصی از نظر ارتقا هویت معماری 85/3 با انحراف معیار 294/0 و حداکثر و حداقل به ترتیب 33/3 و 50/4 بوده است.
4- میانگین امتیاز محققین در مورد ارتقا هویت معماری 3.61 با انحراف معیار 376/0 و حداکثر و حداقل امتیاز به ترتیب 00/3 و 33/4 بود.
5- ميانگين امتياز دانشجویان دانشگاه از نظر ارتقا هويت معماري 69/3 با انحراف معيار 403/0 بوده است كه حداكثر و حداقل آن به ترتيب 83/2 و 33/4 بوده است.
6-2 اصلاح ابعاد فاکتورهای نمای بناها
تحلیل عاملی با استفاده از چرخش واریماکس برای ارزیابی روایی گویهها و خلاصه کردن نوع همبستگی بین عوامل انجام شد. علاوه بر این، تحلیل عاملی برای کاهش دادهها، توسعه مدل نظری پیشنهادی و در نهایت شناسایی عوامل مهم مدرنیته نمای بناها که بر ارتقا هویت معماری در مدل پیشنهادی تأثیر می گذارد، استفاده میشود.
· تحلیل عاملی بر جرم و مفصل: به منظور شناسایی ابعاد جرم و مفصل، تحلیل عاملی اکتشافی بر روی 17 متغیر برای گروهبندی و رتبهبندی عوامل با ویژگیهای مشابه اجرا شد. (جدول 5) نتیجه تحلیل عاملی را در 17 مورد برای پارامتر جرم و مفصل نشان میدهد. پس از اولین تحلیل، همه عوامل دارای مقادیر ویژه بزرگتر از یک بودند. یکی از آیتمهای مقیاس اولیه به دلیل بارگذاری زیر 0.33 از تحلیل دورتر حذف شد. همانطور که پالانت (2007) توصیه میکند که فاکتورپذیری ماتریس همبستگی باید بیشتر از 0.33 باشد. آزمون کرویت بارتلت معنی دار است و اندازه گیری کایزر-مایر اولکین (KMO) کفایت نمونه نشان میدهد تعداد کافی همبستگی بین معنادار برای تحلیل عاملی وجود دارد.
جدول 5. آزمون KMO و بارتلت-(جرم و مفصل)
نمونه گیری | 0.712 | |
آزمون کرویت بارتلت | Approx. Chi | 728.298 |
| Df | 136 |
| Sig. | 0.000 |
اقلام موجود در فاکتورهای استخراج شده در اصل از شش بعد تئوری به نام های 1) هندسه جرم، 2) پوشش ساختمان، 3)نوع نماهای مفصلی (پایه، بدنه و سقف)، 4) جهت نمای بنا، 5) ارتباط پایه با خط زمین، و 6) موقعیت انبوه در داخل قطعه زمین تشکیل میشود. بر اساس بار عاملی، سه عامل حاصل از فرآیند استخراج بر این اساس نامگذاری میشوند. اولین عامل ترکیبی از هندسه جرم، پوشش ساختمان و مفصلبندی نما بود. موارد مربوط به دگرگونی پوشش ساختمان، نوسازی، هندسهنما، مکان فرم، و پسرفت فرم بر آن غالب بود. این بعد به عنوان هندسه نما نامیده میشود. عامل دوم شامل سه مورد مربوط به جهتگیری نمای بنا بود و بنابراین، با خط پایه نما، مکان جرم در زمین و پایه ، بدنه و بازآرایی سقف افزایش مییابد. بنابراین، این بعد جهت نمای بنا نامیده میشود. آخرین عامل ترکیب پوشش ساختمان و هندسه جرم بود. موارد مربوط به محل نما، تنوع هندسی و تغییر پوشش ساختمان بر آن غالب بود.
·
تبیین پارامترهای نظری در جهت ارتقا هویتمندی.../ خسرو دانشجو و همکاران 11 |
جدول 6. آزمون KMO و بارتلت- بازشوهای نما
نمونه گیری | 0602 | |
آزمون کرویت بارتلت | Approx. Chi | 72.335 |
| Df | 15 |
| Sig. | 0.00 |
پس از ارزیابی آیتمها، دو عامل به ترتیب نزولی واریانس کل نامگذاری شدند و توضیح داده شد: (1) ورودی و (2) پنجره. یکی از آیتمهای مقیاس اولیه به دلیل بارگذاری زیر 33/0 از تحلیل دورتر حذف شد.
· تجزیه و تحلیل عاملی در جزئیات معماری نمای بناها: نتیجه تحلیل عاملی برای جزئیات معماری نمای بناها با استفاده از هفت سوال، دو عامل را نشان داد (جدول 7) آزمون کرویت بارتلت معنیدار است و اندازهگیری کایزر-مایر-اولکین (KMO) کفایت نمونه 0.602 جدول 7 نشان میدهد تعداد کافی همبستگی بین معنی دار برای تحلیل عاملی وجود دارد.
جدول7. آزمون KMO و بارتلت جزئیات معماری نمای بناها
نمونه گیری | 0602 | |
آزمون کرویت بارتلت | Approx. Chi | 79.958 |
| Df | 21 |
| Sig. | 0.00 |
پس از ارزیابی موارد، دو عامل به ترتیب نزولی واریانس کل نامگذاری شدند: 1) مکانیزم جزئیات معماری و (2) افزایش جزئیات معماری.
· تحلیل عاملی در مصالح نمای بناها: نتایج تحلیل عاملی مصالح نمای بناها با استفاده از 15 سوال سه عامل را نشان میدهد (جدول 8). آزمون کرویت بارتلت معنیدار است و معیار (KMO) کفایت نمونه 625/0 بود که نشان میدهد تعداد کافی همبستگی معنادار برای تحلیل عاملی وجود ندارد. عامل اول دارای پنج گویه، عامل دوم دارای پنج گویه و عامل آخر دارای چهار گویه است. پس از ارزیابی آیتمها، سه عامل به ترتیب نزولی واریانس کل نامگذاری شدند و توضیح داده شد: (1) پایداری مصالح، (2) رنگ مصالح و (3) مصالح سقف. یکی از آیتمهای مقیاس اولیه به دلیل بارگذاری زیر 0.33 از تحلیل دورتر حذف شد.
جدول 8. آزمون KMO و بارتلت جزئیات مصالح نما
نمونه گیری | 0625 | |
آزمون کرویت بارتلت | Approx. Chi | 357.099 |
| Df | 105 |
| Sig. | 0.000 |
تحلیل عاملی در اصول چیدمان نما: آزمون کرویت بارتلت معنی دار است و طبق (جدول 9) اندازهگیری کایزر- مایر- اولکین (KMO) نشان میدهد تعداد کافی همبستگی بین معنیدار برای تحلیل عاملی وجود دارد. عامل اول دارای پنج گویه، عامل دوم دارای سه گویه، عامل سوم دارای پنج گویه و عامل آخر دارای چهار گویه است. این چهار عامل 48/34 درصد از واریانس را به دست آوردند. پس از ارزیابی آیتمها، چهار عامل به ترتیب نزولی واریانس کل نامگذاری شدند.
جدول 9. آزمون KMO و بارتلت اصول چیدمان نما
نمونه گیری | 0.653 | |
آزمون کرویت بارتلت | Approx. Chi | 232.595 |
| Df | 136 |
| Sig. | 0.000 |
تبیین پارامترهای نظری در جهت ارتقا هویتمندی .../ خسرو دانشجو و همکاران 12 |
نتایج تحلیل عاملی نشان میدهد که مدل نظری پیشنهادی شامل پنج پارامتر جرم و مفصل، بازشوهای نمای بنا، جزئیات معماری نما ، مصالح نما و اصول چیدمان نما است. پارامتر اول (جرم و مفصل) از شش بعد به سه بعد یعنی (1) هندسه پوشش نما ، (2) جهت نما و (3) آشنایی با عناصر نما تغییر کرده است. پارامتر دوم (بازشوهای نما) بدون تغییر باقی ماند. پارامتر سوم (جزئیات معماری نما) به دو بعد یعنی (1) مکانیزم جزئیات معماری و (2) بهبود جزئیات معماری بازآرایی شد. پارامتر چهارم (مصالح نما) در موارد مشابهی که (1) پایداری مصالح، (2) رنگ مواد، و (3) مصالح سقف هستند، بازآرایی شده است. آخرین پارامتر (اصول چیدمان نما) از پنج بعد به چهار بعد یعنی (1) استحکام، (2) یکپارچگی، (3) منظم بودن و (4) پیچیدگی تغییر کرده است.
8- یافتهها
از طریق بحث در مورد پارامترهای نظری و بحث در مورد مرتبط بودن نتایج، مجموعهای از یافته ها استنباط شده است که موارد کیفی را به شرح زیر ارائه میکند:
از نظر اهمیت، یافته های این پارامتر در شش بخش فرعی مورد بحث قرار گرفت:
· هندسه جرم: فرم هندسی ویژگی متمایز نما در تمام دوره های زمانی است. در بیشتر موارد، درجه تغییر این عامل سازگاری است. علیرغم تغییرات نماها در طول زمان، هندسه ساده و منظم در بیشتر موارد حفظ می شود. از این رو، هندسه جرم کمتر تحت تأثیر نیروهای مدرنیزاسیون قرار گرفتهاند.
· پوشش ساختمان: تغییرات این عامل به دلیل سبک زندگی جدید است که در آن فعالیتهای اجتماعی به عنوان یک شیوه سرمایهداری تغییر کرده است. این تغییرات بر پوشش ساختمان و نما در بخشهای بزرگ شهر تأثیر
میگذارد.
· نوع نمای مفصلی: بر اساس نتایج ویژگیهای سبکی جدید نما زمانی که تغییرات عمده در دوران مدرن رخ داد، ظاهر شد. از این حیث، تغییر در نمای ساختمان منجر به تغییر هویت معماری آن میشود.
· جهت توده: درجه تغییر این عامل کم است، زیرا جهت گیری نماها به سمت خط خیابان در تمام دورهها مشابه بوده است. این عامل کمتر تحت تأثیر تغییر نیروها قرار میگیرد زیرا با طیفی از جنبههای مربوط به مقررات شهرداری، ملاحظات برنامهریزی، طراحی شهری و عوامل اجتماعی (به عنوان مثال، احترام به حریم خصوصی همسایگان) مرتبط است.
· رابطه پایه با خط زمین (پایه): این عامل تغییرات ظاهر کلی نماها را تغییر داد و بر ارتقا هویت معماری تأثیر گذاشت. در نتیجه، ارزشهای اجتماعی-فرهنگی ساکنان نسبت به محیط شهری کاملاً تغییر کرده است.
· مکان انبوه در داخل زمین: تنوع این عامل بر ارتقا هویت معماری تأثیر می گذارد. از نظر قدرت توضیحی، کنار هم قرار گرفتن نمای بناها در یک خط مستقیم (در دوره سنتی) با قرار گرفتن توده ها در داخل قطعه زمین به یک الگوی کاملاً جدید سازمان دهی تبدیل شد. تغییر کرد.
توجه به نتایج به دست آمده، بازشوها تأثیر مستقیمی بر ارتقا هویت معماری دارند. یافتههای مربوط به این پارامتر با یافتههای الکادی (2005) در مورد تأثیر بازشوها بر دستکاری نما مطابقت دارد. الکادی استدلال کرد که بازشوها به نما متمایز میشوند و چیدمان آنها هویت مکان را فراهم میکند.
درجه تغییر این پارامتر در دوران سنتی و مدرن متوسط و در دوره مدرن پیشرفته کم است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل مورفولوژی نشان میدهد که بیشتر ساختمان های سنتی از نظر جزئیات معماری غنی هستند. ارزشهای فرهنگی این جزئیات حاوی نشانههای متعددی از تمدنهای مختلف است. ماهیت زیبایی شناختی آجر و زیور آلات چوبی و سبکها، مواد و پرداختهای نما تصویری ایجاد
میکند که منعکسکننده بسیاری از تمدنها در چارچوب یکپارچه در دوره سنتی است. جالب است که ارزشهای زیباییشناختی جزئیات معماری توسط تودههای بتنی تزئینی بهعنوان شیوهای از معماری استعماری در دوره بعد جابجا شده است. این ایده بعد ها نیز ادامه یافت. سرانجام، نوستالژی برای جزئیات سنتی در دوره مدرنیته پیشرفته پدیدار شد. شایان ذکر است، درجه تغییر طاقها در همه دورهها کم تا متوسط است، زیرا تأثیر مدرنیزاسیون بر
طاقها به دلیل ارزشهای فرهنگی و تکنیکهای ساخت محدود است.
درجه تغییر این پارامتر در دوره مدرنیته متوسط است. با توجه به نتایج، مفهوم پایداری را میتوان در دوره سنتی مورد توجه قرار داد، زیرا ساکنان آن دوره از مصالح محلی استفاده میکردند. استفاده از مواد طبیعی در نماها و در نتیجه رنگهای طبیعی متمایز آنها این مفهوم را تقویت میکند. در دوره انقلاب صنعتی مواد محلی را با مواد تولید انبوه جایگزین کرد که در بیشتر موارد مربوط به فرهنگ های غربی است. از این رو، ویژگیهای معماری نما از سبک محلی به سبک بینالمللی تبدیل شد. مصالح معماری از طریق مولفههای اصلی آن یعنی پایداری، سیستم های سقف و رنگها نقش عمدهای در تعیین ارتقا هویت معماری ایفا میکنند.
نتایج مقایسهای بین دورههای تکامل خیابان ولیعصر نشان میدهد که عوامل متعددی بر رابطه بین عناصر و چیدمان آن در نما تأثیر گذاشت. این عوامل عبارتند از: استحکام، پیچیدگی، ریتم و مقیاس، منظم بودن و یکپارچگی میباشد. بنابراین، بازی متقابل بین این عوامل، ویژگیهای مشخصهای را برای هر دوره ایجاد میکند. با توجه به اطلاعات فوق، ویژگیهای متمایز دوره سنتی شامل جرم جامد، سادگی، ریتم یکپارچه در مقیاس انسانی، منظم بودن و یکپارچگی بین عناصر است. این ویژگیهای منحصر به فرد به تدریج به الگوهای جدیدی از ترتیبات تبدیل شد، زیرا شهر صنعتی شدن و جهانی شدن را تجربه کرد. میتوان نتیجه گرفت که نوع تغییر بین دورهها سازگاری است. این نشان میدهد که تأثیر اصول چیدمان نما بر ارتقا هویت معماری محدود است.
9- نتیجه گیری
به طور کلی، مقایسه یافتههای کمی و کیفی، صحت یافتهها را تایید کرد و انسجام بیشتری را برای نتایج فراهم کرد. یافتههای کیفی اطلاعات زمینهای مهمی را در مورد دگرگونی نما در دورههای مختلف خیابان ولیعصر را ارائه کرد. علاوه بر این، نتایج کیفی سطح شباهت و تنوع نماها را نشان داد و میزان تغییر را برای پارامترهای اصلی مطالعه توضیح داد. در مقابل، یافتههای کمی تأثیر عوامل نوسازی نما را بر ارتقا هویت معماری اندازهگیری کردند.
با توجه به اهمیت پارامتر های مورد بررسی در این تحقیق و با رعایت اولویت آن ها و توجه به یافته های پژوهش می توان در ارائه راهکارهای مورد نظر در این زمینه در سازمان های ذیربط جهت طراحی نمای با هویت در منظر خیابان دست یافت. لذا با استفاده از مولفه های هویت ساز که در مدل نظری این تحقیق به آن اشاره شد راهکارهای زیر جهت هویت بخشی به نماها در منظر شهری پیشنهاد می شود:
1- نور پردازی عناصر پایه، بدنه و سقف جهت تاکید
2- بالا آوردن سطح پایه با نمای کاذب
3- نصب صفحات پیش ساخته از قبل طراحی شده با نظارت یک تیم طراحی بر نماهای هویت زدا
تبیین پارامترهای نظری در جهت ارتقا هویتمندی .../ خسرو دانشجو و همکاران 14 |
5- تقسیمبندی نماها به بخش های کوچک و انعطاف پذیر نظیر پانل های متحرک
6- افزایش فعالیت در لبهها با ایجاد تراسهای بیشتر در نما
7- افزایش کاربریهای عمومی در جدارههای جلویی
8- ایجاد ورودیهای شاخص و مشابه در یک جداره
9- ایجاد همخوانی لبهها و جان پناهها
12- ایجاد محدودیت در انتخاب مصالح در نمای خیابان
13- ایجاد محدودیت در انتخاب رنگ
14- ایجاد نمای گسترده متعلق به چند بنا به صورت پیشینی و جاگذاری آنها بر نماهای هویتزدا
15- ایجاد نماهای نفوذپذیر و متخلخل به کمک مصالح
16- ایجاد فرمهای خالص با عناصر پیچیده
پارامترهای مستخرج با توجه به نتایجی که از تحلیل کیفی و مستندسازی با چک لیست و پرسشنامه و تحلیل کمی آنها با دو تکنیک ذکر شده به دست آمده و درجه الویت آنها در مدل نظری ارائه شده نشاندهنده میزان تاثیرگذاری آن عامل در ارتقای هویت در منظر شهری این مورد مطالعاتی میباشد. لذا عواملی چون هندسهنما، جهتگیری و نوع نمای مفصلی مهمترین عوامل و چیدمان عناصر و جزئیات در نما دارای کمترین اهمیت میباشند. نهایتا مدل نظری پیشنهادی پژوهش به شکل زیر ارائه میشود:
[1] . Correa
[2] . Hall
[3] . Castles
تبیین پارامترهای نظری در جهت ارتقا هویتمندی.../ خسرو دانشجو و همکاران 15 |
منابع
1. ابل، کریس، 1387، معماری و هویت، ترجمه فرح حبیب، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات، تهران.
2. جاوید صباغیان، مقداد؛ و سید احمدی زاویه، سید سعید. (1392). درآمدی بر مطالعات تطبیقی هنر در مقام یکی از گونههای مطالعاتی حوه پژوهش هنر. نامه هنرهای تجسمی و کاربردی، 4(12)، 275.
3. لینچ، کوین. (1960). سیمای شهر، ترجمه منوچهر مزینی، انتشارات دانشگاه تهران.
4. لنگ، جان. (1383 ). آفرینتش نظریه معماری . عینی فر علیـرضا . چـاپ دوم . تـهران . موسسـه چـاپ و انتشـارات
دانشگاه تهران.
5. برادبنت، جفری. (1388). با برادبنت درباره معماری، ترجمه: رضوی، جورابچی، نوربخش، نشر: دانشگاه شهید بهشتی
6. سلطان زاده، حسین. (1396). هویت معماری، کتاب معماران ایران. جلد 1. تهران: تیس، انجمن مفاخر معماری ایران.
7. کالن، گوردون. (1377). ترجمه: طبیبیان، منوچهر، نشر: دانشگاه تهران
8. فرامپتون، کنت. (1385). منطقهگرایی انتقادی معماری مدرن و هویت فرهنگی، ترجمه:رئیسی، ایمان،نشریه معماری و فرهنگ
9. قبادیان، وحید. (1400). سبکشناسی و مبانی نظری در معماریمعاصر ایران. چاپ چهارم، تهران: علم معمار.
10. ذشولتز، کریستیننوربرگ (1387) .معماری، حضور، زمان و مکان، ترجمه علیرضا سیداحمدیان، موسسه نشرمعمار، چاپ اول.
11. Abel, C. (1997). Architecture and Identity, Towards Global Eco-Culture (1st ed.). London: Architectural Press.
12. Elkadi, H. (2005). Identity: Glass and Meaningful Place-Making. Journal of UrbanTechnology, 12(3), 89–106.223
13. Elkadi, H., & Küchler, S. (2008). Diversity in the Arts: Perspectives and Challenges of theProduction of Art & Architecture. Fondazione Eni Enrico Mattei Retrieved12,February, 2010, from http://www.ebos.com.cy/susdiv/uploadfiles/SD2008-007.pdf
14. Elsheshtawy, Y. (1997). Urban Complexity: Toward the Measurement of the PhysicalComplexity of Street-Scapes. Journal of Architectural and Planning Research14(4), 301-316.
15. Correa, C. (1983). Quest for Identity. In R. Powell (Ed.), Exploring Architecture in Islamic Culture , Architecture and Identity. Singapore: Concept Media Ltd, Singapore.
16. Dul, J., & Hak., a. T. (2008). Case Study Methodology in Business Research (First editioned.). Oxford: Elsevier Ltd.
17. Rapoport A (1977). Human aspects of urban form: towards a man-environment approach to urban form and design, Oxford,
تبیین پارامترهای نظری در جهت ارتقا هویتمندی .../ خسرو دانشجو و همکاران 16 |
18. Rapoport, Amos, (1982), The Meaning of the Built Environment, A Nonverbar communication Approach, SAGE.
19. Lynch K (1960). The Image of the City. Cambridge, MA: MIT Press
Norberg- Schulz, C, (1980), Genius Loci: toward a phenomenology of architecture, Rizzoli, New York.
20. Sekaran R, Lance. C (2003) A Review and Synthesis of the Measurement Invariance Literature Suggestions, Practices, and Recommend dations for Organizational Research. Organizational Research Methods. January 2000,3: pp 4-70.
21. Thiel P. people, path, and purposes: notation for participatory envirotecture. University of Washington
press, 1961
22. Wells, J. C. (2009). Attachment to the Physical Age of Urban Residential Neighborhoods:A comparative case study of historic Charleston and I’on. Unpublished Ph.D thesis,the Graduate School of Clemson University, Clemson, South Carolina.
23.Welz, F. (2005). Rethinking Identity: Concepts of Identity and ‘the Other’ in SociologicalPerspective. The Society. An International Journal of Social Sciences, Varanasi,U.P., India, 1, 1-25.
24. Wells, J. C. (2009). Attachment to the Physical Age of Urban Residential Neighborhoods:A comparative case study of historic Charleston and I’on. Unpublished Ph.D thesis,the Graduate School of Clemson University, Clemson, South Carolina.