بررسی کم و کیف آمادگی شرکت¬های پتروشیمی برای یادگیری سازمانی و ارائه الگوی ساختاری مناسب برای استقرار یادگیری سازمانی و مدیریت دانش
محورهای موضوعی :محمد عموزاد 1 * , مقصود فراستخواه 2
1 -
2 -
کلید واژه: یادگیری سازمانی سازمان یادگیرنده فرهنگ سازمانی سبک¬, های یادگیری مدیریت دانش,
چکیده مقاله :
هدف از این پژوهش، بررسی میزان آمادگی شرکت های پتروشیمی برای یادگیری سازمانی و ارائۀ الگوی ساختاری مناسب برای استقرار یادگیری سازمانی و مدیریت دانش در شرکت ملی صنایع پتروشیمی است. برای دستیابی به این مقصود از روش تحقیق آمیختۀ کمی- کیفی استفاده شده است. برای شناخت وضع موجود، روش کمّی پیمایش/ زمینه-یابی به صورت الکترونیکی در سطح کشوری و با بازگشت 801 پرسشنامه از مجموع 18 شرکت تابعه پتروشیمی به کار رفته و متغیرهای فرهنگ سازمانی، سبک های یادگیری و گرایش های غالب یادگیری مورد بررسی قرار گرفته است. برای مداقه در وضع موجود و سطح مطلوب انتظارات در شرکت، از رویکرد کیفی و نظریه مبنایی استفاده شده و در نهایت نتایج دو بخش کمی و کیفی پژوهش در هم آمیخته و تلفیق شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که فرهنگ سازمانی شرکت پتروشیمی در وضع موجود از میان چهار سنخ بیشتر به جانب سلسله مراتب و سپس تا اندازه ای بازار چولگی دارد و مؤلفه های فرهنگ خانواده و بویژه ادهوک در آن ضعیف است. همچنین، از چهار سبک یادگیری، در وضع موجود شرکت غلبه با قطب های همگرا و واگراست وسبک های جذب كننده و تطابق دهنده از فراوانی کمتری برخوردار است. از حیث برنامه های آموزشی موجود نیز به طور کلی گرایش غالب به پیگیری و کسب شخصی دانش، به جای حضور در برنامه های آموزشی رسمی شرکت مشاهده می شود. همچنین یافته های کیفی و نتایج مصاحبه های عمیق تغییرات در سه حوزه؛ الزامات، فرایندهای کلیدی، عملیات یادگیری را برای استقرار یادگیری سازمانی را نمایان ساخته است.
The purpose of the current study is to study the readiness of petrochemical companies for organizational learning and to present an appropriate structural model for the establishment of organizational learning and knowledge management in the National Petrochemical Company. To achieve the purpose, the mixed method of qualitative-quantitative was used. To know the current situation, the quantitative survey method/ survey electronically were used in the country with the return of 801 questionnaires from 18 petrochemical companies and the variables of organizational culture, learning styles and dominant trends of learning were examined. For elaboration on the current situation and expectations of the company, the qualitative approach and grounded theory were used and finally the results of qualitative and quantitative parts were mixed. The findings show that the organizational culture of petrochemical companies in the current situation has more skewers towards the hierarchy and to some extent towards the market, and the components of family culture and especially Ad hoc are poor. Also, among the four learning styles, in the company’s current situation the convergent and divergent poles are dominant and also assimilating and adapting styles have less frequency. In terms of existing training programs, the general attitudes can be observed to the personal acquisition of knowledge instead of attending the formal training programs. Also, the qualitative findings and the results of interviews highlighted the changes in three areas; requirements, key processes, learning operations for the establishment of organizational learning.