بررسی، تحلیل و نقد استعاره مکنیه در آثار بلاغی
محورهای موضوعی : پژوهشهای ادبیات کلاسیک ایراناحمد رضاييجمكراني 1 * , کرامت اله زیاری 2 , احمد پور احمد 3 * , مهدی قرخلو 4 , مهدی وفایی فرد 5
1 - دانشگاه قم
2 - دانشگاه تهران
3 -
4 - NULL
5 -
کلید واژه: بررسی و تحلیل, استعاره مکنیه, کتب بلاغی,
چکیده مقاله :
از جمله مسائل حوزه استعاره که همواره محل مناقشه بوده، استعاره مکنیه است. در آثار اولیه بلاغی از این ساختار خبری نیست ؛ در مرحله بعد، محققی چون جرجانی به بحث درباره این موضوع می پردازد، ولی نامی بر آن نمی نهد. همزمان با ضرب این اصطلاح، نزاع بر سر درستی آن نیز آغاز شد، عده ای استعاره بودن آن را نپذیرفتند، برخی آن را در زمره تشبیه مضمر دانستند و گروهی هم فقط نظر دیگران را تکرار کرده اند؛ عده ای هم در دوره اخیر تلاش کرده اند با طرح مسأله تشخیص، اختلافات موجود را حل کنند، ولی در نهایت اذعان می نمایند اصطلاح استعاره مکنیه عامتر از تشخیص است و شمول بیشتری دارد. در مقاله حاضر ضمن بررسی، تحلیل و نقد این اصطلاح در آثار بلاغی، به ترتیب تاریخی، نشان داده ایم پژوهشگران بلاغی بیش از توجه به تعریف استعاره و تمرکز بر چگونگی استعاره مکنیه از نظر اصطلاح شناختی یا ترمینولوژیک، آن را از نظر لغوی مد نظر داشته اند در حالیکه بر مبنای تعریف سکاکی و برخی دیگر از بلاغیون، « استعارگی» این ساختار پذیرفتی است؛ هرچند نمی توانیم قیدهایی مانند «تخییلیه» را بپذیریم. همچنین می توان از تشخیص، استعاره تبعیه و جاندارانگاری به عنوان شاخه های این استعاره یاد کرد نه جایگزین های آن.
One of the most debatable types of metaphor is perhaps the implicit metaphor. This type of metaphor cannot be found in the early rhetorical works. It was the great scholar, Jurjani, who dealt with this metaphorical structure, yet he has not men-tioned any name for it. Once a name was coined for this term, disputes over its authenticity also began. Some researchers refrained to recognize it as a metaphor, some described it as implicit simile and some just repeated others' views. In recent times some researchers, by suggesting it as a kind of personification, have tried o solve the problem; however, they have finally admitted that the implicit metaphor is broader and more inclusive than personification. In this paper, in addition to reviewing and analyzing this term chronologically in rhetorical works,we have shown that rhetorics researchers have paid more atten-tion to the definition of metaphor and have focused on the implicit metaphor in terms of terminology; they have considered it from the lexical aspect, while based on the definition of Sakkaki and other rhetoricians, "metaphoricity" of this structure is acceptable, however we can not accept constraints such as “imaginative". It can also regard personification, subordinate metaphor , animism as branches of the implicit metaphor, not it's alternatives.
- تاج الحلاوی، علی بن محمد المشتهر (بیتا)، دقایق الاشعار، به تصحیح و با حواشی و یادداشت های سید محمد کاظم امام، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
- تفتازانى، سديدالدين عمر(۱۳۷۵) مختصرالمعانی، تفتازانی، شرح فارسی ( کرانه ها) ج سوم، حسن عرفان ، قم : هجرت.
- تقوی،نصر الله (۱۳۱۷) هنجار گفتار، تهران: چاپخانه مجلس
- جرجانى، عبدالقاهر(۱۳۷۴) اسرارالبلاغه، ترجمه دكتر جليل تجليل، تهران: انتشارات دانشگاه.
- حسینی، امیر برهان الدین عطاء الله محمود (۱۳۸۴) بدایع الصنایع، مصحح رحیم مسلمانیان قبادیانی، تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار.
- خطیب قزوینی، محمد عبدالرحمن بن عمر(۱۹۸۹) الایضاح فی علوم البلاغه، المکتبه التوفیقه.
- دشتى، سيد محمود، حسن عرفان( بی تا) اِستعاره: اصطلاحى در علم بيان، نوعى مجاز لغوى با علاقه مشابهت، دانشنامه موضوعی قرآن، ذیل استعاره.
- رادويانى، محمد بن عمر(۱۹۴۹) ترجمان البلاغه، به تصحيح و اهتمام پرفسور احمد آتش استانبول: چاپخانه ابراهیم خروس
- رازى، شمسالدين محمد بن قيس(۱۳۷۳) المعجم فى معايير اشعار العجم، به كوشش دكتر سيروس شميسا، چاپ اول، تهران: انتشارات فردوس.
- رامی تبریزی، شرف الدین حسّن بن محمد (۱۳۴۱) حقایق الحدائق، به تصحیح و با حواشی و یادداشت¬های سید محمد کاظم امام، تهران: انتشارات دانشگاه تهران
- رجائی، محمد خلیل (۱۳۹۲) معالم البلاغه، در علم معانی، بیان، بدیع، شیراز: دانشگاه شیراز.
- سکاکی، سراجالدین ابویعقوب یوسف بن ابی بکر بن محمد بن علی (۱۹۸۷) مفتاح العلوم،نعیم زرزور، بیروت :دارالکتاب العلمیه.
- شفیعی کدکنی، محمدرضا(۱۳۷۵) صور خیال، تهران: آگاه.
- شمیسا، سیروس (۱۳۸۵) بیان، تهران: میترا.
- فخری اصفهانی، شمس الدین محمد بن فخرالدین سعید (۱۳۸۹) معیار جمالی و مفتاح ابواسحاقی، تحقیق و تصحیح یحیی کاردگر، چاپ اوّل، تهران: کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی
- فشارکی، محمد (۱۳۷۰) استعاره مکنیه از نظر سکاکی، مجله دانشکده ادیبات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان ، شماره۳،صص۵۵-۶۱.
- فندرسکی، میرزا ابوطالب(۱۳۸۱) رسالۀ بیان بدیع، تحشيه سيده مريم روضاتيان، چاپ اول، اصفهان: دفتر تبليغات اسلامى
- گاوان، عماد الدین محمود(۱۳۸۱) مناظر الانشاء، تصحیح معصومه معدن کن، تهران: فرهنگستان زبان وادب فارسی
- ناشر، عبدالحسّین (حسّام العلماء آق اولی) (۱۳۱۵)، دُرر الادب، تالیف، انتشارات الهجرة.
- همايى، جلال الدين(۱۳۷۴) معانى و بيان، به كوشش ماهدخت بانو همايى، تهران: مؤسسه نشر هما
- وطواط، رشيد الدين(۱۳۶۲) حدائق السحر فى دقايق الشعر، به تصحيح و اهتمام عباس اقبال آشتيانى، كتابخانه، تهران: طهورى و سنايى.